تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):برترین ایمان آن است که معتقد باشی هر کجا هستی خداوند با توست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834670386




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آثار و نشانه های انزواجویی و عزلت در کودکان


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آثار و نشانه های انزواجویی و عزلت در کودکانانزواجویی و عزلت در کودکان ( قسمت دوم )

1- در حالات : اغلب اینان افرادی گرفته ، بی حال ، دلسرد و بی اشتیاق ، نگران و خجل ، ساکت و بی اعتماد، به خود فرو رفته و کم حرف هستند؛ گویی از خود بیگانه اند و در عواطف و احساس شان نوعی بی حسی و سستی وجود دارد.در حالت تنهایی برخی از آنان گریه می کنند و یا خود را به ارتکاب گناهی متهم می سازند. غذا نمی خورند و در بیماری حاد ، غذا خوردن برای زنده ماندن را نوعی گناه می دانند. گاهی اینان دل بهمرگ می دهند و از آن خوشحالند و معتقدند که باید زیر خاک بود نه روی خاک .اینان گاهی در وضع و موقعیتی قرار می گیرند که گویی بهت زده اند. کاملاً غیرفعال می مانند و به آنچه که در اطرافشان می گذرد توجهی ندارند. کودک اند و با خودبازی می کنند. گاهی به فضا خیره می شوند و نومیدانه از خورد و خواب روی برمی تابند؛ آنچنان که گویی دشمن خویشند و با خود در جنگ و ستیز می باشند. همچنین در مبتلایان حالت بلاتصمیمی ، نگرانی ، احساس گناه ، ترس ، و در موارد حاد ، میل بهخودکشی وجود دارد.2- رفتار و اخلاق : برخی از انزواجویان دچار تغییر در رفتار و اخلاق عوض می شوند. به علت ضعف نفس شدید دچار پرخاشگری می گردند و حتی قادر نیستند کینه خود را مخفی دارند. ظاهراً افرادی سازگارند ولی مشارکتشان در حیات اجتماعی اندک است. قادر نیستند در پیرامون خود با اطرافیان رابطه برقرار کنند و انسی پدید آورند. حال و اخلاقشان بین دو قطب خوشی و ناخوشی ، سازگاری و ناسازگاری نوسان دارد و نشانه هایی از رفتارهای آشفته ، از آنان به چشم می خورد. توقعات ، آرزوها و تمایلات برتری طلبانه خود را محدود می کنند و با این شیوه سعی دارند خود را از عوارض گوناگون ناشی از حیات جمعی دور دارند و بالاخره در اخلاق و رفتار به گونه ای هستند که گویی پرده ای از غم و اندوه جلوی چشمشان را گرفته و نمی گذارد که حقایق را ببینند.3- وضع چهره و قیافه : اغلب اینان قیافه ای گرفته و غمزده و چشم هایی غم آلود و صورتی به دور از شفافیت و درخشندگی و حالتی زار و نزار دارند و هر مقدار که مدت بیماری شان بیشتر و انزوایشان عمیق تر باشد این حالت مشهودتر است.4- در حیات شخصی: آنها ترجیح می دهند که تنها باشند و به زندگی خویش بیندیشند. کودکان نسبت به زندگی و اسباب بازی خود بی تفاوت اند و نمی خواهند در آن تغییری ایجاد کنند و یا کسی به آن دست بزند.اینان تماشاگر زندگی خود می شوند و از معاشرت با مردم می گریزند و از این راه می خواهند دچار هراس و تشویش نشوند. از زندگی شکوه دارند و اسیر نوعی خیالبافی و یکنواختی هستند و واکنش دفاعی شان به صورت اضطراب و احساس گناه است.چه بسیار از اینان که برای زندگی در عزلت خویش ناگزیرند تمایلات خویش را محدود کرده و خواسته های خویش را به حداقل برسانند. بدبین و عیبجو هستند و تصورشان این است که دنیا علیه آنان است ؛ بخت شان برگشته و سعادت با آنها وداع گفته است.خجولند و فاقد تحرک ؛ دلسردند و چهره شان به غایت غمگین؛ حتی کسل و ابله به نظر می رسند و مایلند در گوشه ای تنها بنشینند و نومیدانه به فضا خیره شوند. تحرک بدنی ندارند و فعالیت فکری شان نیز اندک است.

5- در خور و خواب :خوابشان آشفته و نامنظم است ، به عقیده برخی از روان شناسان در حالت انزوجویی وافسردگی ،خواب به حداقل می رسد و این خود سببی می شود که در فعالیت شان وقفه ای حاصل شود.صبح زود از خواب بر می خیزند ، در حالی که بلند شدن از بستر برای آنها هولناک است ؛ دچار بی اشتهایی و ناراحتی های جسمی ناشی از بدخوابی مانند سردرد ، دردهای مبهم ، سوء هاضمه ، احساس گرفتگی ، طپش قلب ، سرگیجه ، یبوست ، تکرر ادرار، تنگی نفس ، اختلال بینایی و خشکی دهان هستند. در خواب هم گاهی دچار رؤیاهای وحشت انگیزمی شوند و از خواب می پرند.این افراد تمایل به غذا ندارند و این امر باعث می شود که از وزن بدنشان کاسته شود و دایماً رو به تحلیل و ضعف باشند؛ به همین دلیل برای پذیرش امراض گوناگون آمادگی پیدا می کنند و ممکن است روزی دست به خودکشی بزنند.6- در روابط اجتماعی : آنها از شرکت در جمع و جوشیدن با مردم اکراه دارند و دیدشان نسبت به مردم خصومت آمیز است . زیرا احساسشان اینست که مردم افرادی بی مهرند و کسی به فکر آنها نیست و ناگزیر این اندیشه آنان را به انتقام وا می دارد.این افراد ممکن است در درون ، میل به زندگی با جمع را داشته باشند ولی از آن ناراحت و نگرانند و به همین سبب از تماس با دیگران دوری می کنند و حتی در خیابان سعی دارند از گوشه و کنار آن عبور کنند تا مجبور نشوند با دیگران ملاقات کنند. دیدشان این است که دیگران می خواهند به آنها صدمه بزنند و شخصیتشان را خرد کنند و یا مورد تحقیر و تمسخر قرار دهند.آنهایی هم که کم و بیش با دیگران می جوشند رفتارشان سرد و دور از شوق و شور است، گویی پرده هایی دور عاطفه و احساس خود کشیده اند که کسی وارد حریم آنها نشود. ترس دارند که محبتشان زیر سؤال قرار گیرد و از این احساس دچار خفگی می شوند.در روابط اجتماعی به کسی صدمه و آزاری نمی رسانند ، نه بدان خاطر که میل آن را ندارند بلکه بدان خاطر که برای خود دردسر نیافرینند و کارشان به جایی نرسد که مجبور شوند در میان جمع قرار گیرند.

7- در فعالیت های اجتماعی : در فعالیت های اجتماعی مشارکتی ندارند. جدایی وسیله ای است برای آرامش خاطر، احساس امنیت و لذت. اینان طالب زندگی بدون اصطکاک و تزاحمند. می خواهند بی رنج و بی دردسر بمانند.در حیات اجتماعی اغلب این افراد تماشاگر صحنه ها هستند و حتی سعی دارند خود را بی نیاز جلوه دهند و از این راه خود را مستقل سازند. از سر و صدا و شور و هیجان جمعی گریزانند و آنها را برای خود ناملایم می شمارند. همچنین از علل عدم مشارکت شان در حیات جمعی این است که تاب مقاومت در برابر انتقاد را ندارند و بیش از آنکه از آن خجالت بکشند از آن می ترسند. در موقعیت های جدید سعی دارند خود را در پناه والدین قرار دهند و این تاکتیکی است برای رفع تضادها و تعارضات.8- در امور تحصیلی :برای این گروه ، درس خواندن کاری دشوار است و از آن سخت در رنجند. در کلاس سعی دارند در گوشه ای و حتی در انتهای کلاس بنشینند تا معلمشان متوجه آنها نشود و از آنان پرسشی ننماید و این خود عامل رکود و تحجر بیشتر است.اگر در حین درس سؤال و اشکالی پیش بیاید از معلم حتی از همشاگردی های خود سؤال نمی کنند و این خود عامل عقب افتادگی تحصیلی شان می شود. به علت عدم ورزیدگی و تمرین ، فهم و شعورشان راکد و غیر طبیعی است و حتی حافظه شان نیز نسبتاً ضعیف می باشد.اگر از آنها درس پرسیده شود و بلد نباشند گریه سر می دهند و برای درس نخواندن دلایلی را ذکر می کنند که اغلب از نوع توجیهات است. در حیاط مدرسه با کسی نمی جوشند . حتی در ورزش نیز تنها هستند و اگر بنای بازی باشد بازی آرامی را بر می گزینند.9- در جنبه احساس : وصف احساسشان دشوار است. اغلب آنها از زندگی احساس بیهودگی دارند و به همین خاطر نیرویشان به هدر می رود. احساس پشیمانی ، نالایقی و گناه می کنند و دایم خود را سرزنش می نمایند.در سنین 6- 8 سالگی احساس غمگینی و بیچارگی ، ناشی از نومیدی خفیف یا یأس شدید آنها را رنج می دهد. طوری که گاهی خود را مرده می پندارند و عجز و لابه می کنند و در پی یافتن راهی هستند که خود را از مرگ نجات دهند. احساس هراس دارند که نکند کارشان ناشیانه باشد و بدین نظر جرأت ندارند خود را مطرح کنند و این خود حالت انتظار غیر فعالی را در آنان نشان می دهد. در سنین 8- 10 افکار منفی ، احساس بی ارزش بودن و بی اعتمادی و در سنین 13- 10 احساس گناه و تبهکاری بر آنان غلبه می کند. در آنها احساس درونی شدیدی وجود دارد که منجر به تأسف، خود خوری ، نگرانی و احساس تحقیر در آنها می شود.اگر در محیط زندگی آنها لغزش و انحرافی پدید آید ترس دارند که تحت تعقیب قرار گیرند و از آن ، احساس ناراحتی می کنند. سعی دارند از قیدها و الزامات بگریزند تا مشکلی برایشان پدید نیاید.

10- وضعیت کلی :بالاخره وضعیت کلی آنها در جنبه های دیگر به صورت زیر می تواند باشد:- تمرکز حواس ندارند و در زندگی فقط تیرگی را می بینند، ( دچار تیرگی شعور هستند) .- شب ها خوب نمی خوابند و احساس بیقراری و حتی احساس تجاوز خصمانه دارند.- خستگی مفرط و مزمن بر آنان حکومت کرده و به امور اطراف اعتنایی ندارند.- قادر به کنترل افکار خود نیستند و در برابر فشار ناشی از تنگناها مقاومت نمی کنند.- از نیروی تخیل سرشار بی بهره اند و گاهی حافظه شان مختل است.- برای تأمین زندگی در سنین بزرگسالی کاری می کنند ولی قادر نیستند از وقت خود استفاده کنند.- طرز برخوردشان با دیگران به گونه ای است که گویی عقب ماندگی فکری دارند.- استعدادهای خود را دست کم می گیرند و یا به کلی منکر آن می شوند.- خود را شایسته ی زندگی محدود می دانند و شور و شوق زندگی را از دست می دهند.- شخصیت ضعیفی دارند تا حدی که ممکن است به خودکشی دست بزنند.- آرامش خود را در گرو عزلت طلبی می دانند و جز فرو رفتن در آن راهی برای نجات خود نمی یابند.- گاهی خود را مطرود و بی ارزش احساس می کنند و کار و فعالیتشان در راه جلب نظر نیست.برخوردشان با غم :این اشخاص غم را برای خود عادت و لذت به حساب می آورند و سعی دارند آن را برای خود حفظ کنند. دلشان لبریز از اندوه و بدبختی است. احساس بیماری و بیهودگی می کنند، حوصله انجام کاری را ندارند و همه کس و همه چیز را با دیده ی غم می نگرند.اصولاً انزوا جویی زمینه ساز غم است و این خود زمینه را برای ناراحتی های روحی و عاطفی فراهم می کند و سبب پیدایش بیماری های جسمی از جمله زخم معده می شود. برخی از افراد در تنهایی به سر می برند و در آنجا آنچنان بی حوصله می شوند که قطرات اشک از چشمشان سرازیر می شود.در مرحله انزوا فرد شدیداً احساس اندوه ، گناه و نومیدی می کند و چه بسیار که چنین افرادی اوقات خود را به ندبه و گریه می گذرانند و ساعت ها درباره گناهی بحث می کنند که مرتکب نشده اند. آینده را تاریک می بینند و خود را سرزنش می کنند و احساس مظلومیت می نمایند.اینان همه گاه اندوهی را انتظار می کشند و از این راه می خواهند به شادی وخوشبختی برسند. با حالت غمزدگی که دارند می خواهند جلب توجه کنند و یا درصدد رفع و جبران گناهی برآیند و یا نشان دهند که مظلوم اند.ادامه دارد...در قسمت بعد به بررسی ماهیت انزواجویی ، مواقع عزلت ، عوارض همراه ، ریشه ها و علل و ... می پردازیم.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 789]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن