واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چند اصل گفتگوگفتگو با کودکان(4)
برای خواندن مقاله ی پیش اینجا را کلیک کنید .در مقالات پیش خواندیم که :کودکان در گفتگوهای خود از قواعد مخصوصی استفاده میکنند.برای موفقیت در ارتباط با آنها باید وارد دنیای آنهاشد.والدین باید تفاهمی بین خود و فرزندان ایجاد کنند وسپس به نصیحت بپردازند.1- از حادثه تا رابطه وقتی کودک مان درباره حادثهای صحبت میکند و یا درباره آن سوالاتی میپرسد، غالباً بهتر است که به خود آن حادثه نپردازیم، بلکه به رابطهمان که کودک بدان اشاره میکند پاسخ دهیم.«فلورا» که شش سال دارد، گله میکرد که «اخیراً» هدایای کمتری نسبت به برادرش دریافت کرده است. ما در شکایت او را انکار نکرد. و نه تنها توضیح نداد که برادرش به دلیل بزرگتر بودن هدایای بیشتری دریافت کرده است، بلکه وعدهای هم نداد که اشتباه صورت گرفته را جبران کند. او میدانست که کودکان به عمق رابطهشان با والدین خود بیشتر اهمیت میدهند تا به اندازه و تعداد هدایا. مادر گفت: «تو هدیه بیشتر میخواهی، نه دخترم؟» سپس بدون اینکه جملهای اضافه کند، دخترش را در آغوش گرفت و دخترش نیز در مقابل با لبخندی سرشار از تعجّب و خشنودی پاسخ داد. این، پایان گفتگو بود که میتوانست مشاجرهای بیپایان باشد.2 - از حادثه تا احساساتوقتی کودک درباره حادثهای صحبت میکند، گاهی بهتر است که به خود حادثه نپردازیم، بلکه به احساساتی که بدان مربوط میشوند پاسخ دهیم.وقتی کودک به خانه میآید و انبوهی از شکایات درباره یک دوست، یک معلم، یا درباره زندگیاش دارد، بهترین کار این است که به لحن احساس او پاسخ دهیم، نه اینکه سعی کنیم حقایق را معلوم سازیم یا درباره حوادث به تحقیق بپردازیم.«هارولد» دهساله غرغر کنان و با بدخوبی وارد خانه شد.«هارولد:» «عجب روزگار نکبت باری است! خانم معلم به من گفت دروغگو، آن هم به خاطر اینکه بهاش گفتم تکلیفم را در خانه جا گذاشتهام. آن وقت یک نعرهای زد که بودی و میشنیدی. نمیدانی چه نعرهای بود، مامان! آخرش هم گفت که یادداشتی برایت خواهد فرستاد.»مادر: «روز خیلی طاقت فرسایی داشتهای.»«هارولد»: «یک چیزی میگویم یک چیزی میشنوی.»مادر: «لابد وضع خیلی خجالتآوری بوده که در حضور آن همه همکلاسی به تو گفته است دروغگو.»«هارولد»: «مسلّم است که خجالتآور بود، پس چه!»مادر: «حتماً توی دلت چند تا بدو بیراه هم نثارش کردی!»«هارولد»: «اوه، بله! امّا مامان تو از کجا دانستی؟»مادر: «برای اینکه معمولاً وقتی کسی اذیتمان میکند، همین کار را میکنیم.»«هارولد»: «آدم ناسزا که میگوید، دردش تسکین پیدا میکند و دلش خنک میشود.»
3 -از کلی به جزئیوقتی کودک اظهار نظری دربار خودش میکند، غالباً مطلوب است که با توافق یا عدم توافق پاسخ ندهیم، بلکه در پاسخمان به این اظهار نظر از جزئیاتی استفاده کنیم که کودک را متوجّه درکی ماورای آنچه که انتظار داشت، بسازد.وقتی کودک میگوید: «درس حسابم خوب نیست»، کمک چندانی نخواهد بود اگر به او بگوییم: «بله، تو در درس حساب نسبتاً ضعیف هستی.» همچنین مفید نیست درباره نظر او بحث کنیم و یا پند و اندرز پیش پا افتاده و بیارزشی به او بدهیم: «اگر بیشتر درس میخواندی و مطالعه میکردی، درست بهتر از این بود.» این نوع اظهار نظر و به اصطلاح کمک شتابزده و عجولانه فقط باعث میشود که «حس احترام بخود» کودک لطمه ببیند و کودک دچار عدم اعتماد بنفس شود. با این گفته او که «درس حسابم خوب نیست»، میتوان با درک و اشتیاق و علاقه برخورد کرد. برای جامه عمل پوشاندن به این نوع برخورد مثبت، هر کدام از جملات زیر قابل استفاده خواهد بود:«حساب درس آسانی نیست.»«بعضی از مسئلهها آن قدر سخت هستند که به سختی میتوان آنها را حل کرد.»«با وجود اینکه معلم مسئله را توضیح میدهد، باز نمیتوان معنی آن را فهمید.»«معلم تو باعث میشود احساس بکنی که خنگ هستی .»«ساعت حساب که تمام میشود، یک نفس راحت میکشی و آسوده خاطر میشوی.»«ساعت امتحان لابد خیلی طاقت فرساست.»«لابد خیلی نگران هستی که مبادا یک وقت نمره نیاوری و رد بشوی.»«... نگرانی که ما چه فکری درباره تو خواهیم کرد.»«... میترسی که امیدمان از تو قطع شود.»«ما به اینکه تو نهایت تلاشت را خواهی کرد، ایمان داریم.»ادامه دارد...منبع: کتاب :رابطه والدین با فرزندان(راه حلهای جدید برای مسائل قدیمی)نویسنده:دکتر هایم جی.گیناتلینک:- دروغگویی در كودكان- كودكان 4 تا 6 ساله را بهتر بشناسیم- مسائلی که در مذهبی بارآوردن کودک باید مد نظر داشت- آثار و نشانه های انزواجویی و عزلت در کودکان- ارتباط با بچه ها- راه های برقراری پیوندهای عاطفی بین کودک و والدین- نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در انزواجویی کودکان- لطفاً، ببخشید و متشکرم را به کودکان بیاموزید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]