واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: دو سال پيش، در روزهايي كه اليزابت دينويره فرانسوي در تلاش بود تا با صورت پيوندي جديدش كنار بيايد، دختري ايراني از تهران تا لندن در به در دنبال پزشكي ميگشت تا راهي براي بيني ازبين رفتهاش بيابد؛ همه پزشكان حتي اگر راه چاره هم ارائه ميدادند، اما از عملي كردن راهكارشان امتناع ميكردند. اكنون هر دو نفر به عاقبتي خواستنيتر رسيدهاند؛ تابستان گذشته آخرين گزارشي كه روزنامه فرانسوي لوموند از دينويره ارائه داد، نشان از بهبودي او داشت. تابستان 2005 بيني، لبها و چانه دينويره بهوسيله سگش در خواب جويده شده بود. دو سال بعد در تابستان 2007 لوموند با وجود اينكه عكس تازهاي از او منتشر نكرد اما نوشت چهرهاش متوازن و در حد باورنكردني، طبيعي است. لبهاي اليزابت هنگام صحبت كردن بهطور طبيعي به هم ميرسد و تلفظ كلمات تقريبا كامل انجام ميشود. او درباره صورت جديدش هم گفت: «من به دنياي انسانها بازگشتهام، آنهايي كه صورت و لبخند دارند و ميتوانند با بيان احساساتشان با ديگران ارتباط برقرار كنند.» در اين طرف ماجرا دختر ايراني هم به كمك يك پزشك ايراني توانسته است بينياش را بازيابد و به دنياي انسانها بازگردد؛ آن هم پس از يك سال خانهنشيني و پس از آن، دو سال تحمل دردسرهاي چند عمل ترميمي. يك كابوس خودخواسته گ. همان دختري است كه در پاييز سال 84 شبكه خبر گزارشي از اتفاقي كه بر او رفته است، پخش كرد كه بازتابهاي زيادي داشت. چيزي كه شبكه خبر نشان داد، البته ماحصل هفت عمل جراحي بود كه ششتاي آن براي جبران عمل نخست در مدت يك سال و نيم پيش از آن انجام شده بود. ماجرا از وقتي شروع ميشود كه گ. در سن 16 سالگي از خانوادهاش ميخواهد راضي شوند تا او بينياش را جراحي زيبايي كند. متخصصان جراحي پلاستيك عموماً با اين جراحي مخالفت كردند، دليل هم كاملا مشخص است، سن گ. براي جراحي آنقدر زياد نبود كه ريسك چنين عملي را پايين بياورد. آن روزها گ. هنوز 16 سال را هم تمام نكرده بود. در مرداد سال 83 بالاخره جستوجوها و اصرارهاي فراوان به پيدا شدن دكتر [...] منجر شد. او متخصص گوش و حلق و بيني بود كه برخلاف ديگر پزشكان كه سن دختر داستان ما را براي عمل زيبايي مناسب نميديدند، نظر مناسبي براي عمل داشت. مادر گ. ميگويد: «براي ملاقات برادرم رفته بوديم بيمارستان. خانم پرستاري، دكتر [...] را توصيه كرد. بعد عكس و آلبوم نشان دادند. گ. چون فقط 16 سال داشت، جراحان پلاستيك عقيده داشتند چند سالي براي جراحي زيبايي صبر كنيم. اما دكتر [...] نظر مثبت داشت و عمل كرد.» نتيجه اولين عمل دكتر [...] پس از يك ماه مشخص ميشود. كبودي بيني گ. به جاي اينكه به رنگ صورتي پوست متمايل شود، به سياهي ميگرايد. بعدها مشخص شد كه سلولهاي بافت نوك بيني به دليل قطع شدن رگهاي خوني، فاسد و سياه شده است. مادر گ. ميگويد دكتر به گمان اينكه اين تكه سياه شده، سطحي است، براي از بين رفتن آن، محل جراحي را با اسيد ميشسته است، اشتباهي كه در پايان يك ماه به افتادن بيني منجر شد. افتادن بيني يعني از بين رفتن نسوج بيني؛ غضروف، ماهيچهها، پوست و بدتر از همه اينها، بسته شدن سوراخهاي بيني كه مهمترين وظيفهشان باز نگهداشتن راه تنفس است. دكتر [...] براي ترميم مشكلات عمل اول، شش بار بيني گ. را عمل ميكند. در يكي از آخرين جراحيها، از پشت گوش گ. بافتي برداشته ميشود تا براي ترميم بيني بهكار رود. اما به دليل اختلال در بستر زخم، اين كار هم به جايي نميرسد تا خانواده گ. تن به جراحيهاي بعدي ندهند و به فكر چارهاي ديگر بيفتند. چنگ زدن به رويا وضعيت بيني گ. به حدي اسفناك ميشود كه كار به شكايت از دكتر [...] ميرسد و انكار از او و اصرار از خانواده گ. چيزي كه شبكه خبر در سال 84 نشان داد، همين قسمت ماجرا بود. در همان روزها، خانواده بيمار به هر پزشكي مراجعه كرده بودند تا چارهاي براي بيني از دست رفته پيدا كنند. عموم جراحان پلاستيك استفاده از پوست پيشاني را براي ترميم بيني از دست رفته پيشنهاد ميكنند. با اين حال آنها هيچ كدام حاضر نميشوند، اين عمل را انجام دهند. مادر گ. حتي به پزشكان بريتانيايي هم مراجعه ميكند و از آنها هم پاسخ روشني نميگيرد. گ. در اين سال بايد براي كنكور سراسري آماده ميشده است. اما مشكلات ظاهري او را از ادامه تحصيل در مقطع پيشدانشگاهي باز ميدارد و خانهنشينش ميكند. گ. ميگويد تمام سال پيش از آن را با چسبي بر بيني گذرانده بود تا ديپلم بگيرد. وضعيت روحي خانواده گ. هم بحراني ميشود. مشاورههاي پزشكان مختلف به جايي نميرسد تا اينكه يك فوقتخصص جراحي پلاستيك، دكتر مجيد لاهوتي به خانواده گ. معرفي ميشود. او ميپذيرد كه بررسيهايي روي بيني گ. داشته باشد. او در نهايت به اين نتيجه ميرسد كه از بافت بازوي گ. براي بازسازي بيني او استفاده كند. تصميميكه به هر حال از پيوند با پوست پيشاني بهتر بود. اولين جراحي كه انتقال بافت از بازو به بيني بود، در هشتم اسفند 84 انجام شد. او سه هفته رنج اتصال بازو به بيني را تحمل كرد. پس از آن تعداد عملها تا خرداد 86 به هفت عمل ميرسد كه شكل اصلي بيني را به صورت گ. بر ميگرداند. او اكنون بهراحتي ميتواند نفس بكشد و بدون چسب و عموما بدون ماسك در اماكن عمومي تردد كند. همه آن اتفاقات خوب بازسازي بافت ازبينرفته بيني با استفاده از پوست و بافت بازو به نظر ابتكاري ميرسد. اما اين عمل بيسابقه نيست و پيش از اين در مواردي خاص مثل سوختگيها، از دست دادن بيني بر اثر سرطانها و يا آسيبهاي ناشي از سوانح به كار برده شده است. يكي از دلايل استفاده از بافت بازو براي اين عمل، حجم از بين رفته بافت و نسوج بيني بوده است. ضمن اينكه حفظ زيبايي هم اهميت داشته است: «مسئله فقط رفع نقص پوشش بيني نبود، حجم نقصي كه ايجاد شده بود، بسيار زياد و دولايه بود. به همين دليل پوست پيشاني كافي نبود. ضمن اينكه وسعت بافت از دست رفته بيش از حدي بود كه بتوان با روشهاي مرسوم آن را پوشش داد. معمولا استفاده از پوست پيشاني جاي زخم خيلي واضح و بدي را روي پيشاني باقي ميگذارد و به زيبايي آسيب ميزند.» بيني گ. در واقع چيزي نداشته است كه فقط نياز به پوست داشته باشد، مهمترين نكته از بين رفتن نسوج غضروفي پوست بوده است. از پوست بازو براي پوشش سطحي بيني و از چربيهاي آن براي حجم دادن به بيني استفاده شد. ميزان بافتي كه از بازوي گ. براي بيني استفاده شده است، مستطيلي به ابعاد 5 در 7 سانتيمتر بود. براي اينكه پيوند با موفقيت انجام شود، بازو و بيني براي سه هفته به يكديگر متصل شد. در اين مدت آتلي آلومينيومي بازوي بيمار را به صورت او ميچسبانيد و در عين حال در مدت 21 روز، اجازه حركت آرنج و مچ را به بيمار ميداد. معمولا براي چنين اعمالي از گچ يا بانداژ استفاده ميشود، اما دكتر لاهوتي در مورد اين عمل خاص ميگويد: «بايد خونرساني به بافتها از بازو به بيني منتقل ميشد. به همين دليل تصميم گرفتيم بازو را به بيني متصل كنيم و براي اين كار بيمار بايد سه تا چهار هفته دستش را روي سرش نگه ميداشت. آتل به همين منظور طراحي شد. اين دستگاه ميتوانست در عين حال كه بازو را فيكس ميكند و اجازه حركت را به آن نميدهد، مچ و آرنج را آزاد بگذارد. بيمار ميتوانست در اين حالت تمام كارهاي شخصياش را به تنهايي انجام دهد و مشكلي نداشته باشد.» حجمي كه براي پيوند انتخاب شد، بيش از اندازه مورد نياز بود: «بازسازي عضو بسيار شبيه به كار مجسمهسازي است؛ يعني مقدار بيشتري از مواد اوليه كه براي ساخت بافت نياز است، استفاده ميشود. در نتيجه حجم زيادي از بافت بازو به بيني منتقل شد. پس از انجام موفق پيوند، فرمدهي به بافت را شروع كرديم. در همين راستا چربيهاي اضافه و پوستهاي اضافه برداشته شد.» كلا ً6 مرحله جراحي براي بازسازي بيني انجام شده است كه بازسازي مجراي تنفسي، بازسازي بافت بيني، بازسازي مخاط داخلي بيني، ترميم استخوانهاي بيني، ترميم پوست اطراف و بازسازي سوراخهاي بيني از آن جمله بودهاند. دكتر لاهوتي براي اين عمل با متخصصان ديگري هم مشورت كرده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4840]