تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 26 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):راستى عزّت است و نادانى ذلّت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

صمغ های دارویی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799889867




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. آفتاب يزد: 6‌ماه ناقابل و چند ميليارد دلار؛ آيا تكرار مي‌شود؟!‌‌   «6‌ماه ناقابل و چند ميليارد دلار؛ آيا تكرار مي‌شود؟!‌‌» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ همانگونه كه پيش بيني مي‌شد با رفع خطر انتخاباتي، اصولگرايان حرف‌هاي فروخورده ماههاي اخير را علني مي‌كنند. آنها ظاهرا مطمئن شده‌اند تا چهار سال ديگر، كرسي رياست جمهوري توسط اصلاح طلبان تهديد نمي‌شود و لذا به فكر كاهش هزينه‌هايي افتاده‌اند كه به خاطر تصميم‌گيري يك يا چند نفر در فراكسيون دولتي، بر مجموعه اصولگرايان تحميل ‌مي‌شود. سران جبهه موسوم به اصولگرايي كه بسياري از واقعيت‌هاي ملموس براي مردم را ناديده مي‌گرفتند اكنون و بسيار زودتر از زمان پيش بيني شده، اعتراض خود به عملكردهاي دولت نهم را آغاز كرده‌اند تا بتوانند ايستادگي‌ها در برابر رأCي اعتماد به كابينه پيشنهادي و برخي فعاليت‌هاي دولت دهم را عادي و موجه جلوه دهند .اما بر اساس كدام منطق و مستند به كدام حكم شرعي و قانوني، هزينه روابط پرابهام اصولگرايان بايستي از جيب ملت پرداخت شود؟ روز گذشته، طرحي در مجلس پيشنهاد شد كه هدف نهايي آن، جبران اقدام دولت در كاهش بودجه بعضي قوا و نهادهاي نظارتي است. اگر اين طرح به نتيجه برسد و شوراي نگهبان با آن مخالفت نكند مي‌تواند بعضي خسارت‌هاي ناشي از اقدام دولت را جبران كند. در بهترين شرايط اين طرح زودتر از پايان تابستان به نتيجه نخواهد رسيد. به عبارت ديگر نهادهاي نظارتي، قوه قضائيه و مجلس بايستي نيمي از سال 88 را با بودجه‌هاي كاهش يافته سپري ‌كنند تا طرح روز گذشته نمايندگان به سامان برسد و آنها بتوانند با بودجه‌اي متعادل به انجام وظايف خود برسند. نايب رئيس مجلس ديروز اعلام كرده است‌ »‌ دولـت در ابـلاغ بـودجه،‌ كاري كرد كه مصوبات مجلس، كان لم يكن شد. برخي دوستان خواستار واكنش سريع به اين نوع ابلاغ بودجه از سوي دولت بودند اما به مصلحت ديديم به اين موضوع بعد از انتخابات رسيدگي كنيم« اما آيا نمايندگان اصولگراي مجلس گمان مي‌كنند مردم هم به راحتي اين توجيه را خواهند پذيرفت‌؟ اگر نمايندگان مجلس تصور مي‌كنند كه كاهش بودجه مجمع تشخيص مصلحت، قوه قضائيه و قوه مقننه توسط دولت، كاري به حق بوده يا تاثيري بر عملكرد اين دستگاه‌ها نداشته است امروز هم نبايستي تنها براي نشان دادن »ضرب شست«، دولت را به اصلاح بودجه اين دستگاه‌ها، ملزم كنند. اما اگر رفتار دولت، موجب خدشه بر انجام وظايف مـهم‌تـرين بخش‌هاي حكومت شده و نظارت بر عملكرد دولت را تضعيف كرده است، نمايندگان مجلس حق دارند كه به اصلاح رفتار دولت بپردازند. در عين حال آيا براي 6 ماه از عمر يك كشور و ملت كه تنها به خاطر »مصلحت سنجي انتخاباتي اصولگرايان« تلف شده است توجيهي در بارگاه الهي و پيشگاه ملت وجود دارد؟ البته كاهش بودجه قواي مقننه و قضائيه و تـضـعـيـف روند فعاليت‌نهادهاي نظارتي، تنها موضوعي نيست كه اصولگرايان از آن خبر داشتند اما بنابر »مصلحت انتخاباتي« نسبت به آن، سكوت چند ماهه در پيش گرفتند. نحوه استفاده از صندوق ذخيره ارزي كه عسگراولادي آن را نشانه »باز بودن درب صندوق ذخيره ارزي« يا »سوراخ بودن كف آن« دانست، نمونه ديگري است كه ظاهراً »مصلحت انتخاباتي اصولگرايان« موجب سكوت در برابر آن شد. اين دو موضوع، بنابر دلايلي قابل مخفي نگهداشتن نبود و عليرغم »مصلحت‌هاي دروني اصولگرايان« افشا گرديد. برخي موضوعات ديگر همچون گزارش كم سابقه ديوان محاسبات در خصوص درآمدهاي نفتي و صدها مورد انحراف از قانون بودجه هم اگر چه عليرغم ميل باطني سران جناح اصولگرا، افشا گرديد اما به بركت علاقه مفرط صدا و سيما به رئيس جمهور، هيچگاه در پرمخاطب‌ترين رسانه كشور، مطرح نشد. در حالي كه ادعاي رئيس دولت نهم در خصوص مـخـتـومه شدن »پرونده يك ميليارد دلار درآمد بلاتكليف نفتي« در پربيننده‌ترين برنامه‌هاي تلويزيوني به اطلاع مردم رسيد. در مقابل، پافشاري ديوان محاسبات بر صحت گزارش خود و تاكيد بر پيگيري تخلف انجام شده، هيچگاه در رسانه موسوم به ملي منعكس نشد تا پرده‌اي ديگر از »مصلحت سنجي‌هاي اصولگرايان «- حتي اگر برخلاف مصالح قطعي ملت باشد - افشاگردد! اما چه كسي مي‌تواند تضمين كند كه مصلحت انديشي‌هاي اصولگرايان، تنها شامل همين دو سه مورد افشا شده مي‌باشد؟ البته همين 6 ماه ناقابل، وضعيت صندوق ذخيره چند ميلياردي و بلاتكليفي برخي درآمدهاي نفتي و نيز تاثير مخفي كـاري يـا سـكـوت مـصلحتي اصولگرايان بر آراي عده‌اي از مردم، به اندازه كافي هزينه‌ساز و مسئوليت آفرين مي‌باشد. لابد كساني كه سالها به مردم درس »حق الناس« داده‌اند مي‌دانند كه در بارگاه الهي و در پيشگاه تاريخ، اين مصلحت سنجي‌ها چه عواقبي دارد. پس اگر كساني به فكر جبران هستند بايستي هر چه زودتر و بـه صـورت صـادقـانـه، سـيـاهـه‌اي از مـصلـحت سنجي‌هاي كاملا انتخاباتي خود را با مردم در ميان بگذارند و تضمين‌هاي كافي نيز ارائه نمايند كه همين مصلحت سنجي‌ها، در سال 89 به بهانه انتخابات شوراها و در سال 90 به بهانه انتخابات مجلس نهم تكرار نخواهد شد. كيهان: ملاحظات جديد امنيتي عراق «ملاحظات جديد امنيتي عراق»يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي‌خوانيد؛روز سه شنبه گذشته روند آزادسازي شهرها، روستاها و جاده هاي عراق به نقطه پاياني رسيد. نظاميان آمريكايي در فاصله اول دسامبر 2008-10 آذر 87- تا پايان ژوئن 2009- 9 تير ماه 88- نقاط تحت اشغال خود را در عراق ترك كره و در چند پادگان- عمدتاً در مرزهاي شرقي عراق- استقرار يافتند. براساس بند 2 ماده 24 توافقنامه امنيتي بغداد واشنگتن- مصوب مرداد ماه سال قبل- آمريكايي ها موظف بودند تا پايان سال ميلادي 2008 منطقه مهم و استراتژيك «الخضراء» -محل استقرار دولت و مجلس- را به نيروهاي امنيتي عراق تحويل دهند و تا پايان سه ماه اول سال 2009 منطقه بغداد، فرودگاه بغداد، كنترل آسمان عراق و سيستم امنيتي عراق- استخبارات- را به دولت تحويل بدهند و در نهايت تا پايان ژوئن 2009- يعني پايان نيمه اول سال ميلادي- همه مناطق مسكوني، شهري و روستايي را به دولت عراق تحويل بدهند. اين اتفاقات دو روز پيش انجام شد و مردم عراق با برپايي جشن و شادماني موفقيت خود در واداشتن اشغالگران به خروج از شهرهاي عراق را به رخ جهانيان كشاندند. اما در خصوص اين رخداد نكات مهم ديگري نيز وجود دارد كه به اختصار به آن مي پردازيم:1- براساس بعضي از خبرها، نيروهاي آمريكايي پس از خروج از شهرها - عمدتاً- در پادگانهايي استقرار يافته اند كه در مجاورت مرزهاي عراق با ايران قرار دارد. بيشتر اين نيروها در پايگاه نظامي علي بن ابي طالب- عليه السلام- در شهر شيعه نشين ناصريه واقع در جنوب عراق مستقر شده اند. اين موضوع مي تواند معاني متفاوتي داشته باشد. يك معناي استقرارنظاميان آمريكايي در مرزهاي شرقي تلاش براي انتقال فشار نظامي به ايران است به عبارت ديگر مي توان اين اقدام را يك نگراني امنيتي براي ايران به حساب آورد و در انتظار بعضي از رخدادهاي امنيتي ناشي از آن بود اين موضوع البته سابقه هم دارد. طي سالهاي گذشته بعضي از گروهكهاي مسلح با برخورداري از پشتيباني نظامي و اطلاعاتي آمريكا تلاش كردند تا در استانهاي شمال غربي ايران مشكلات امنيتي به وجود آورند. اما حضور متراكم نظاميان آمريكايي در مرزهاي شرقي عراق معناي ديگري هم مي تواند داشته باشد. مشكلات امنيتي عراق- تا آنجا كه به همسايگان آن مربوط مي شود- نوعاً از طريق مرزهاي سه كشور عرب همسايه عراق-اردن، سوريه و عربستان- صورت مي گيرد و از اين رو رفتارهاي امنيتي اين سه كشور همواره مورد اعتراض دولت عراق بوده است. در اين ميان بخصوص عربستان طي ماههاي اخير بر حجم مداخلات خود افزوده است و سبب تندترين واكنش هاي نوري مالكي طي روزهاي اخير شده است. مرزهاي اين سه كشور براساس شواهد فراوان و مداركي كه در اختيار پليس و دستگاه امنيتي عراق قرار دارد به كريدوري براي ورود سلاح، مواد انفجاري و تروريست ها تبديل شده است با اين وصف اگر آمريكايي ها دغدغه امنيت عراق را داشتند بايد نيروهاي خود را در پادگان هاي مشرف به مرزهاي غربي و جنوبي عراق مستقر مي كردند نه در مرزهاي شرقي عراق كه كشور آن سوي مرز - ايران - خود را متعهد به كمك به دولت قانوني عراق و همكيشان خود مي داند. استقرار نظاميان آمريكا در مرزهاي شرقي مي تواند يك علامت به كشورهاي صادر كننده ترور به عراق باشد به اين معنا كه آمريكايي ها به كشورهاي عربي مي گويند كنترل ايران برعهده ما، ناامن كردن عراق و واژگون كردن ساختار امنيتي و اداري عراق با شما! 2- از ماهها قبل كاملا مشخص بود كه عمليات ترور و ناامني در عراق در چارچوب يك مثلث امنيتي اتفاق مي افتد. اشغالگران، بعضي كشورهاي عرب همسايه عراق و تروريست هاي القاعده سه ضلع اين مثلث را مي سازند. حداقل در مورد دو انفجار كاظمين و بعقوبه اين مسئله به اثبات رسيده است كه تروريست ها با استفاده از پوشش اطلاعاتي و امنيتي آمريكا دست به ترور زده اند! اين موضوعي است كه چند روز پس از حادثه انفجار كاظمين - كه به شهات زوار حرم حسيني(ع) و از جمله زوار ايراني انجاميد - از سوي پليس محلي عراق اعلام گرديد. در همان حال بعضي از سايت هاي عراقي اسنادي را منتشر كردند كه نشان مي داد رژيم سعودي حمايت همه جانبه مالي تروريست ها را برعهده دارد. بر اين اساس اينك يك سؤال كليدي اين است كه آيا اقدامات تروريستي با ورود نظاميان آمريكايي به پادگانهاي نظامي پايان مي يابد و دولت عراق قادر است بر مسايل امنيتي عراق فايق آيد؟ پاسخ اين سؤال با وجود مثلث مذكور مثبت نخواهد بود چرا كه طي ماههاي آينده گسترش ناامني و عمليات ترور تنها به ضرر خود عراق است و علي الظاهر ضرري براي آمريكايي ها، سعودي و القاعده ندارد. بر اين اساس دولت عراق بايد كماكان آمريكايي ها را مسئول رخدادهاي امنيتي بشناسد و بداند كه جدا شدن نظاميان آمريكا از شهرها به معناي جدا شدن آنان از رخدادهاي عراق كه عمدتا از طريق «استخدام مزدوران» دنبال مي شود - نه ورود مستقيم - نخواهد بود. 3- خروج نظاميان آمريكايي از شهرها و استقرار در پادگانهاي خاص مي تواند يك «مقدمه خوب» براي دستيابي عراق به استقلال باشد. اما نبايد گمان كرد كه اين مقدمه الزاما عقب نشيني آمريكايي ها تا پايان سال 2011 را در پي دارد. عدم ارائه جدول زماني خروج از سوي آمريكايي ها - عليرغم آنكه نزديك به يك سال از تصويب توافقنامه مي گذرد - بر اين نكته تاكيد مي كند كه هيچ تضميني براي آن وجود ندارد. اين موضوع را بخصوص اگر در كنار اظهارات اخير مقامات آمريكايي و انگليسي قرار دهيم پاسخ منفي تر و نگران كننده تري پيدا مي كند. دو روز پيش وزيرخارجه انگليس با اشاره به خروج نيروهاي نظامي غرب از شهرهاي عراق گفت همه چيز به شرايط امنيتي عراق بستگي دارد. رئيس جمهور آمريكا نيز با اشاره به انتقال نظاميان آمريكا به پادگان ها گفت آمريكا هيچگاه نگفته است كه در پايان سال 2011 لزوماً عراق را ترك مي كند. همه چيز به وضع بغداد و توانايي هاي دولت عراق و نيروهاي امنيتي آن بستگي دارد. براين اساس اگر چه خروج از شهرها و ورود به پادگانها يك پيروزي مهم براي عراقي ها مي باشد ولي اين نبايد عراقي ها را به اين نتيجه برساند كه اينك عراق به استقلال رسيده است اين استقلال تا زمان حضور حتي 100 سرباز آمريكايي در عراق بي معنا خواهد بود. ديروز باراك اوباما از روزهاي سخت عراق خبر داد روزهايي كه «عراقي ها شاهد خشونت بيشتري خواهند بود» رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا نيز روز سه شنبه همزمان با ورود نظاميان آمريكايي به پادگانهاي عراق گفت: «در ماههاي آينده خشونت افزايش مي يابد» او بطور معناداري از گسترش عمليات القاعده خبر داد: «القاعده و ديگران طي روزهاي آينده به ميدان مي آيند تا اثبات كنند نيروهاي امنيتي عراق ضعيف هستند». 4- ورود نيروهاي آمريكايي به پادگانها يك دستاورد مهم براي كل عراق و بخصوص براي دولت نوري مالكي است. نيم نگاهي به مواضع مسعود بارزاني و طارق هاشمي دو رهبر كرد و سني نشان مي دهد كه براي آنان به اندازه شيعيان و نوري مالكي دولت مبسوط اليد و استقلال دولت بغداد از اولويت برخوردار نيست. بعضي از آنان با توجه به لاينحل ماندن منطقه مهم و استراتژيك كركوك معتقدند دولت تا آنجا كه بتواند بحث را درباره كركوك به تاخير مي اندازد و آن را به موضوعي تاريخي تبديل مي كند از دل اين موضوع اين نكته بيرون مي آيد كه ممكن است سطح همكاري هاي داخلي با دولت مالكي از روز دهم تير ماه تنزل پيدا كند و فرصتي را در اختيار مخالفان عراقي نوري مالكي قرار دهد اين موضوعي است كه نوري مالكي بايد عميقاً به آن فكر كند و براي آن چاره اي بينديشد.5- پنج منطقه كركوك، موصل، الانبار، صلاح الدين و نينوا مهمترين چالش هاي امنيتي آينده را در خود جاي مي دهند و به نظر نمي آيد 000/50 نيرويي كه مالكي طي دو روز گذشته به سمت اين مناطق گسيل كرده، پاسخگوي مسئله باشد. دولت مالكي البته براي افزايش نيرو و استخدام نيروي جديد نظامي و امنيتي مشكل خاصي ندارد اين نيروها مي توانند طي حدود يك ماه آماده ايفاي نقش هاي نظامي و امنيتي بشوند و از اين رو بنظر مي آيد دولت به حجم بيشتري از سرمايه گذاري نظامي و امنيتي در اين مناطق نيازمند است. 6- اتاق عمليات مشترك آمريكا و عراق عليرغم انتقال نيروها، طبعاً پا برجا مي ماند اين موضوع از يك سو يادآور مسئوليتي است كه كماكان متوجه آمريكايي هاست- براساس قوانين بين المللي مسئوليت رخدادهاي كشور اشغال شده متوجه نيروهاي اشغال كننده مي باشد- از سوي ديگر اين مسئله يادآور علاقه آمريكايي ها به تداوم فعاليت هاي امنيتي در عراق است. دولت نوري مالكي مي تواند اين علاقه را با پذيرش پاره اي از مسئوليت ها گره بزند و بخصوص از آمريكايي ها بخواهد از اهرمهاي خود براي مهار اقدامات ضدعراقي سه كشور عربي همسايه عراق استفاده نمايد. 7- با تكميل زنجيره امنيتي عراق و مسئوليت پذيري دولت نوري مالكي، زمينه پذيرش منطقه اي دولت جديد عراق فراهم مي شود اين البته نيازمند فعاليت گسترده ديپلماتيك بغداد مي باشد. اين موضوع مي تواند آينده امنيتي عراق را تضمين نمايد. رسالت: متغيرهاي جديد در مناسبات ايران و آمريكا «متغيرهاي جديد در مناسبات ايران و آمريكا»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي‌خوانيد؛ اشاره: فردا سالروز سقوط ايرباس ايراني توسط ناو آمريكايي وينسنس در آبهاي خليج فارس و شهادت همه مسافران بي گناه اين پرواز است. جنايتي نابخشودني و داغي كه هيچ وقت از دل ملت ايران بيرون نمي رود. به همين بهانه در اين وجيزه تلاش كرديم به بازبيني مناسبات ايران و آمريكا به خصوص در بحبوحه حوادث اخير و مرتبط با انتخابات بپردازيم. ‌تجديد مناسبات ايران و آمريكا و زمينه‌ چيني براي عادي سازي روابط دولتين از فروردين امسال با پيام تبريك اوباما به ملت ايران وارد فاز جديدي شد. وي كه در فعاليتهاي انتخاباتي خود از “ديپلماسي مستقيم با ايران حمايت كرده بود در يك پيام ويژه به مناسبت فرارسيدن نوروز، خواستار تجديد مناسبات ايران و آمريكا شد. برخلاف سياست دولت بوش، كه ايران را يكي از سه “محور شرارت به حساب مي‌آورد، اوباما در پيامي دوستانه خود از “ملت بزرگ ايران ياد كرد و در پايان پيام خود عيد نوروز را به زبان فارسي به ايرانيان تبريك گفت.‌ اوباما در همين راستا براي اولين بار نامه اي نيز به مسئولان عالي جمهوري اسلامي نوشت و در آن سعي كرد تا با اعتماد سازي بخشي از ديوار بي اعتمادي بين دو كشور را خراب كند. البته تجديد مناسبات ايران و آمريكا از نظر جمهوري اسلامي و اعتماد سازي بين دو كشور همواره منوط به چند متغير اصلي بوده است كه از آن جمله مي توان به عدم مداخله جويي دولت آمريكا در مسائل داخلي ايران و احترام متقابل دو دولت، بازپس گيري مطالبات قانوني ايران از آمريكا كه بالغ بر 30 ميليارد دلار مي شود، پايان دادن به يك جانبه گرايي و تجاوزات در منطقه به خصوص در اراضي اشغالي فلسطين، عراق، افغانستان،و... اشاره كرد.‌ اين وضعيت مرتبط با ايام پيش از انتخابات بود اما در شرايط فعلي برخي تحولات انتخاباتي و اتفاقات پس از آن متغيرهاي جديدي را در مناسبات ايران و آمريكا مطرح كرده كه در مواردي بر پيچيدگي اين مناسبات افزوده است.‌ مداخله جويي دولت آمريكا در مسائل داخلي ايران به خصوص اظهارات خصمانه اوباما عليه انتخابات قانوني و ملت ايران نشان داد كه آمريكايي ها هنوز به تغيير حكومت در ايران چشم طمع دارند و تفاوت چنداني در استراتژي سياست خارجي جمهوري خواهان در قبال ايران با دموكراتها وجود ندارد. آمريكايي ها در بحبوحه انتخابات عملا پروژه براندازي نرم را كليد زدند و با حمايت از يك انقلاب مخملي در ايران وارد فاز مقابله مستقيم با جمهوري اسلامي شدند.وزن اتفاقات پس از انتخابات به خودي خود گوياي اين واقعيت بود كه پس از چند روز آرامش به پايتخت بر مي گردد و چشم فتنه اغتشاشگران كه تنها در چند خيابان تهران بلوا به پا كرده بودند، كور مي شود. براي نگارنده همواره اين سوال جدي بوده است كه دولت آمريكا بر اساس چه محاسبات و چه اطلاعاتي به يك باره اين طور تغيير موضع داد و به اين توهم ناشيانه رسيد كه مي تواند با حمايت از عده معدودي از اغتشاشگران زمينه هاي لازم را براي براندازي نرم يا انقلاب مخملي و يا هر چيز ديگري در ايران فراهم كند.امروز در افكار عمومي جامعه ايران اين طور مشتبه شده است كه اساسا سياست تغيير دولت اوباما در قبال جمهوري اسلامي همان خيال خام و باطل تغيير نظام اسلامي است.‌ جمهوري اسلامي بار ها اعلام كرده است حاضر نيست منافع دوملت بزرگ ايران و آمريكا را قرباني برخي حوادث و تصميم گيري هاي احساسي كند اما گويا دولت دموكرات و به اصطلاح عاقل آمريكا به خاطر برخي منافع زودگذر و فاقد مبناي عقلاني زود ذوق زده  مي شود و حاضر است تمام پل هاي پشت سر خود را خراب كند.‌ مي گويند آمريكايي ها هميشه راه درست را انتخاب مي كنند اما دقيقا بعد از آنكه تمام راه هاي اشتباه را امتحان كردند. اين ضرب المثل ديپلماتيك يك عكس فوري از سياست خارجي آمريكا طي 30 سال گذشته در قبال ايران است.‌ هر چند براي جمهوري اسلامي كاملا محرز و مشخص است يكي از مهمترين عوامل اخلال محاسباتي و اطلاعاتي، لابي‌هاي كشورهاي منطقه در ساختار تصميم گيري آمريكا است. از جمله مهمترين اين لابي‌ها يعني لابي آيپك كه طرفدار اسرائيل محسوب مي‌شود، به شدت مخالف انجام مذاكرات ايران و آمريكاست و آن را تهديدي عمده براي منافع اسرائيل در منطقه خاورميانه تلقي مي‌كند. لذا تلاش مي كند به انحاء مختلف اوضاع داخلي ايران را در اتاق هاي تصميم گيري وارونه جلوه دهد.‌ به هر حال توسعه دامنه سياست ورزي احزاب و گروهها در انتخابات مختلف ايران يك واقعيت كاملا طبيعي است كه در عين پايبندي به اصول و قواعد تصميم گيري در نظام جمهوري اسلامي زمينه ساز پيشرفت كشور و مايه اقتدار ملي است.‌ آمريكايي ها بايد بعد از 30 سال اين واقعيت را بپذيرند چنانچه كدورتي هم پيش بيايد در درون خانواده انقلاب است و هيچ يك از جريانات و بازيگران حاضر در صحنه سياست ايران حاضر نيستند زلف خود را با دشمنان انقلاب گره بزنند. تنها راه آمريكا براي اعتماد سازي و تجديد مناسبات ايران و آمريكا پذيرش واقعيت غير قابل انكار انقلاب اسلامي واقتدار دولت برآمده از 40  ميليون را‡ي ايرانيان ‌است. ناكامي اخير دولت ايالات متحده در هدايت اغتشاشات مخملي درس بزرگي براي دولتمردان آمريكايي است تا دست از مداخله جويي در ايران بردارند و انقلاب اسلامي ملت ايران را به رسميت بشناسند.‌ جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته «تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛ هفته جاري در سايه حرمت ماه رجب سپري شد. در اين ماه زندگي اوليا خدا جلوه ديگري مي يافت گويي كه دوباره متولد شده اند. وقتي ماه رجب از راه مي رسيد پيامبر اكرم (ص ) متبسم مي گشت و شوق وصل و كسب رضاي الهي در دل و جانش طلوع دوباره مي يافت و به اصحاب مي فرمودند : « تا مي توانيد از لحظات اين ماه بهره ببريد. » در اين هفته همچنين ولادت مسعود نهمين ستاره درخشان آسمان ولايت و اسوه جود و سخاوت حضرت امام جواد عليه السلام قرار دارد كه فردا ملت ايران اين مناسبت را به جشن خواهد نشست . هفته اي كه در آستانه آن قرار داريم از اين جهت نيز كه پنجره اش به ميلاد پر عظمت شمس ولايت و كعبه هدايت مولاي متقيان حضرت علي بن ابيطالب عليه السلام باز مي شود از جلوه خاصي برخوردار است . از ديگر مناسبتهاي هفته جاري بايد به سالروز واقعه هفتم تير سال 60 اشاره كرد . در چنين ايامي هفتاد و دو كبوتر خونين بال انقلاب در آتش نفاق مزدوران استكبار سوختند و جان در راه انقلاب گذاشتند. حادثه اي كه باعث تنومندي نهال تازه رسته انقلاب شد و موجب بارور شدن احساسات پاك مردمي و روشن شدن خط نفاق و التقاط از جبهه حق و عدالت گرديد. در فاجعه هفتم تير و انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به عنوان نخستين نهال تشكيلاتي پس از انقلاب اسلامي كه به منظور تربيت نيروها و حفاظت از انقلاب ايجاد شده بود اگرچه شهيد مظلوم آيت الله بهشتي و 72 تن از ياران او جان خود را از دست دادند ولي خون پاك آنها باعث روشنگري و تميز خط حق و باطل از يكديگر شد. در اين هفته همچنين پرونده پر افت و خيز بررسي انتخابات رياست جمهوري دهم بسته شد و شوراي نگهبان آنرا مختومه اعلام نمود. آقاي جنتي دبير شوراي نگهبان شامگاه دوشنبه در نامه اي به وزير كشور صحت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري را تاييد كرد و اظهار داشت : « بدين وسيله اعلام مي نمايد پس از آگهي عمومي اعلام شكايات و اعتراضات نسبت به روند راي گيري و برگزاري انتخابات طبق ماده 80 قانون انتخابات رياست جمهوري علاوه بر مهلت قانوني دريافت شكايات در دوره تمديد پنج روزه نيز نسبت به دريافت شكايات اقدام و متعاقب بررسيها و رسيدگيهاي دقيق و همه جانبه از آنجا كه بخش عمده اي از موارد اعلامي از مصاديق تخلف يا تقلب انتخاباتي خارج و بعضا تخلفات مختصري كه وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود و غيرقابل اعتناست سرانجام شوراي نگهبان با بررسي موضوع در جلسات عديده و با وارد ندانستن شكايات و اعتراضات صحت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري را طبق ماده 79 قانون انتخابات رياست جمهوري مورد تاييد قرار داد » . بدين ترتيب با اظهارات روز سه شنبه سخنگوي شوراي نگهبان نيز مبني بر اينكه با اعلام بررسي صحت انتخابات ديگر جاي سئوال و اعتراضي نيست و از اين پس قوه قضائيه بايد با شائبه آفرينان برخورد كند اين موضوع پايان يافته تلقي شد ولي قدر مسلم آنست كه اين انتخابات با حضور كم سابقه و حماسي مردم كه تجلي و ظهور جمهوريت نظام در كنار اسلاميت آن بود مي توانست در نهايت آرامش و بدون دغدغه به گونه اي به پايان رسد كه همه احساس پيروزي كنند اما برخي عملكردها باعث گرديد كه اين احساس بوجود آيد كه همه جريانهاي داخلي نظام به نوعي احساس ضرر و زيان كنند. به همين دليل است كه دشمنان خارجي نظام كه تاب تحمل هيچيك از جناح هاي معتقد به نظام اسلامي در ايران را ندارند اكنون بيش از هر وقت ديگر به تحركات مداخله جويانه وسوسه شده و بدنبال ايجاد شكاف ميان طبقات و لايه هاي اجتماعي در ايران هستند.در بررسي رخدادهاي خارجي در هفته جاري مسائل عراق و لبنان از اهميت بالايي برخوردار بودند و بخش اعظمي از حجم خبرها و گزارش هاي رسانه هاي جهان را به خود اختصاص دادند. در لبنان سعد حريري فرزند رفيق حريري نخست وزير سابق لبنان تلاش ها براي تشكيل كابينه را آغاز كرده است . حريري رهبر جريان « المستقبل » كه گروهش در انتخابات اخير پارلماني به اكثريت دست يافت در جريان ديدار با رهبران فراكسيون هاي مختلف اعلام نمود كه درصدد تشكيل دولتي است كه حمايت و رضايت جناح هاي گوناگون را همراه داشته باشد. واقعيت هم اين است كه هر دولتي كه در لبنان تشكيل شود بدون جلب نظر معارضان خصوصا جريان مقاومت به نمايندگي جنبش حزب الله موفق نخواهد بود و ثبات نخواهد داشت . جريان حاكم به خوبي به اين نكته واقف است كه جناح مخالف اگرچه در رقابت انتخاباتي اخير چند كرسي كمتر از جناح حاكم به دست آورد ولي در معادلات سياسي لبنان و حتي منطقه تاثيرگذاري و نقش غيرقابل انكاري دارند و حتي در بسياري جهات در مقايسه با جناح حاكم وزنه سنگين تري محسوب مي شوند. به عنوان مثال جايگاه سياسي سعد حريري كه هم اكنون قدرتمندترين فرد جناح حاكم محسوب مي شود هرگز با جايگاه رهبري حزب الله لبنان قابل مقايسه نيست و هرگز آن تاثيرگذاري را ندارد. مشخص است كه سعد حريري آنچنانكه خود وي نيز اذعان كرده است از بنيه سياسي قابل ملاحظه اي برخوردار نيست بلكه وي نان وابستگي اش به رفيق حريري را مي خورد. از اينرو جريان حاكم هرچند هم كه در باطن بخواهد انحصارگرايانه عمل كند كه از شواهد موجود نيز چنين برمي آيد ولي در نهايت بايد به خواسته هاي معقول معارضان تن دهد. آنچه كه معارضان در مقطع فعلي مي خواهند دست كم يك سوم تركيب كابينه است . اين درحالي است به گفته منابع لبناني حريري درصدد تشكيل كابينه اي با حضور مخالفان است اما بدون كسب يك سوم كابينه توسط آنها در اين باره يكي از مسئولان حزب الله هشدار داد كه اين حزب در صورت عدم كسب يك سوم مناصب كابينه توسط معارضان در دولت شركت نمي كند. همچنين ميشل سليمان نيز تاكيد كرده است هرگز دولتي را كه در برگيرنده دولت وحدت ملي نباشد تائيد نخواهد كرد. اين هفته عراقي ها شاهد يك روز تاريخي براي كشورشان بودند. عقب نشيني نيروهاي آمريكايي كه در موعد مقرر ذكر شده در توافقنامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن يعني 10 تير ماه جاري صورت گرفت به عنوان نقطه عطفي در تحولات چند سال اخير اين كشور محسوب مي شود. گزارش هاي رسيده از عراق حاكي است كه مردم اين كشور به جشن و پايكوبي پرداخته اند و آمريكايي ها از نقاط مختلف عراق از جمله 86 نقطه از بغداد عقب نشيني كرده اند . روز سه شنبه فرمانده نظاميان آمريكايي در عراق به صورت نمادين كليد ساختمان وزارت دفاع عراق را به همتاي عراقي خود تحويل داد و دستور عقب نشيني نيروهاي تحت امر خود را صادر كرد. نوري مالكي نخست وزير عراق روز عقب نشيني نيروهاي آمريكايي را « عيد ملي » خواند. واقعيت اين است كه خروج نيروهاي اشغالگر از عراق خواست قاطبه ملت عراق بوده و مردم اين كشور طي سالهاي اخير در حسرت آن بوده اند كه بدون حضور بيگانگان بتوانند اراده ملي خود را بر كشور حاكم كنند و مقدرات خود را به دست بگيرند. ولي نكته اي كه اكنون مطرح است اين است كه آنچه كه در روز سه شنبه رخ داد به معني خروج آمريكايي ها از عراق محسوب نمي شود چرا كه نيروهاي آمريكايي فقط از داخل شهرها عقب نشيني كرده اند و در درون پادگانهايي در خارج از شهرها مستقر شده اند. اين موضوع اگرچه در چارچوب بندهاي توافقنامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن است ولي يكي از مواردي است كه شخصيتهاي مستقل عراقي در همان زمان انعقاد توافقنامه مذكور به آن معترض بودند و به عنوان يك تهديد جدي براي حاكميت ملي عراق و ادامه بحران در آن كشور نگريسته اند. واقعيت اين است كه با تداوم حضور نيروهاي اشغالگر در عراق بايد منتظر تداوم بحران در اين كشور بود و زماني مي توان به گشايش در بحران عراق اميدوار بود كه هيچ نيروي بيگانه اي در اين كشور حضور نداشته باشد. با اينحال تحقق اين امر يعني خروج كامل آمريكا از عراق با توجه به اهداف استعماري آمريكا در عراق كه با صرف صدها ميليارد هزينه و كشته شدن 4321 نظامي آمريكايي همراه بوده است همچنان بعيد مي نمايد . مردم سالاري: شبيه سازي نادرست «شبيه سازي نادرست»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ مردم سالاري به قلم مجتبي بيات است كه در آن مي‌خوانيد؛ پيروزي انقلاب اسلامي باعث تحول شگرف در حيات سياسي کشور ايران گرديد و امام خميني(ره)  بنيانگذار انقلاب با ارائه برنامه اي نوين و جامع زمام امور را به دست گرفت و ساختار کشور را براساس اين برنامه بلند پايه ريزي نمود. شهيدان بزرگي چون مطهري، بهشتي ... و شخصيت هايي مانند رهبر معظم انقلاب آيت الله خامنه   اي يا آقاي هاشمي رفسنجاني ياوران اصلي امام(ره) در اين مسير بودند. اما نبايد وجود بازواني توانمند که در اداره کشور اين بزرگان را ياري  مي دادند نيز ناديده گرفت. از جمله افرادي که در اين گروه از جايگاه ممتازي برخوردار است، مهندس ميرحسين موسوي مي باشد که از ابتداي پيروزي انقلاب مسووليت روزنامه جمهوري اسلامي را به عهده گرفت; روزنامه اي که در آن زمان از مهمترين روزنامه هاي کشور بود و نيروهاي فکري انقلاب را از لحاظ خوراک فکري پشتيباني مي کرد. ميرحسين موسوي در ادامه با قبول مسووليت وزارت خارجه و سرانجام پست نخست وزيري خدمات شاياني را به انقلاب کرد. هشت سال نخست وزيري او مواجه بود با سخت ترين دوراني که انقلاب و کشور درگير جنگي طولاني و پرهزينه بود اما به مدد مديريت و روحيه بلندي که داشت اين دوران با موفقيت طي شد و برگ زريني در تاريخ ايران از ايشان به يادگار گذاشته شد. مهندس ميرحسين موسوي پس از سال ها که جمع زيادي منتظر ورود جدي ايشان به صحنه سياست بودند سرانجام اين دعوت را اجابت کرد و در آستانه انتخابات دهم بزرگوارانه وارد اين عرصه شد و به بيان ديدگاه ها و برنامه هاي خود پرداخت. اما اتفاقاتي در صحنه سياسي ايران به وقوع پيوست که از منظر کساني که از نزديک مسائل اخير را دنبال مي کنند پوشيده نيست و لذا نگارنده قصد ورود به آنها را ندارد. آنچه که مدنظر اين نوشتار است توجه دادن همگان  به دو نکته مي باشد. 1- برگزاري انتخابات و اصرار مهندس موسوي روي ديدگاه هاي خود در قبال انتخابات باعث شده که قطعا عده اي با صدور بيانيه  هاي ايشان پس از انتخابات دچار ناراحتي شوند و در يک شبيه سازي نادرست، مهندس موسوي را بني صدر دوم بنامند. در حالي که بني صدر فردي بود از مردم بريده که در مقابل آرمان هاي انقلاب و مورد قبول مردم صف آرايي کرد. در حالي که مهندس موسوي اينگونه نيست و هيچ گونه شباهتي ميان ايشان و بني صدر نمي توان ديد و اين تشبيه بيشتر حالت طنز دارد چرا که در مقطع کنوني مهندس موسوي بر سر دفاع از آرمان هاي امام خميني (ره)، انقلاب اسلا مي و مردم دلبسته به آن ايستاده است و از مردم و نظام رويگردان نشده و نخواهد شد. 2- مهندس موسوي پس از اتمام دوران نخست وزيري ترجيح داد در حاشيه سياست قرار گيرد و در متن نباشد اما ارتباط خود را با دوستان حفظ کرده و در مواقع خاص با صدور بيانيه و ارائه ديدگاه هاي خويش اعلام موضع کرده است. اما گويا ورود مجدد مهندس  موسوي از همان ابتدا براي انتخابات به مذاق مخالفان ايشان خوش نيامده و به همين دليل بر حجم تهمت ها و توهين هاي خود به اين شخصيت برجسته نظام و انقلاب افزوده اند.به نظر مي رسد امثال مهندس موسوي، افرادي هستند که با توجه به سوابق طولاني انقلابي و خدمتگزاري بايد آنان را قدر دانست. صداي عدالت: اطلاع رساني را محدود نكنيم «اطلاع رساني را محدود نكنيم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي صداي عدالت به قلم مصطفي ايزدي است كه در آن مي‌خوانيد؛صبح روز چهارشنبه (10/9/88) كه طبق روال هر روزه براي خريد چند روزنامه به دكه روزنامه فروشي مراجعه كردم اثري از دو روزنامه مهم اصلاح طلبان يعني اعتماد ملي و صداي عدالت نبود. ساعت 30/8 دقيقه بود ، تاخير تا اين ساعت را براي توزيع جرايد نديده بودم. يك نفر كنارم ايستاده بود ، گفت از راديو بي بي سي شنيدم كه اعتماد ملي به دليل چاپ بيانيه اي از توزيع آن جلوگيري شد. آن فرد چندان از دليل توزيع نشدن روزنامه صداي عدالت خبر نداشت. اما به جاي اين دو روزنامه، همچنان روزنامه ها و هفته نامه هاي جناح راست خود نمايي مي كرد كه تيترهاي اول و دوم خود را باز به انتخابات و اغتشاشات و بر خوردها و بدگويي ها اختصاص داده بودند.من چون از گذشته، همين روزنامه هاي تندرو مدعيان اصولگرايي را نيز مي خواندم. اين تيترها و خبرها و تحليل هاي سراسر تحريك كننده و دروغ و خرافه و بي اساس و بعضا امنيتي ، چندان برايم غريبه نبود اما يك باره دلم گرفت و ياد مثل معروف سگها و سنگها افتادم.خدايا مگر اينها، عملكرد ها و ادعاهاي خويش را حق و درست نمي دانند؟ پس چرا از نقد اين ادعاها و عملكردها بيم دارند كه نمي گذارند كه مثلا بيانيه آقاي كروبي در روزنامه متعلق به خود كه قانوني و رسمي و آزاد منتشر مي شود، چاپ كنند؟ بالاخره شخصي كه احساس مي كند حقش پايمال شده است و خود را متعلق به نظامي مي داند كه در كشورش پابرجاست ، با رعايت خطوط قرمز حاكميت حرفهايي با مقامات و مردم زده است. اين حرفها اگر درست است كه چرا نمي گذارند به طور رسمي به گوش ديگران برسد؟ و اگر درست نيست، كه جوابش را بدهند ، جلوگيري از انتشار رسمي آن چه مشكلي را حل مي كند؟‏ ممكن است جواب آنان ملتهب بودن جو جامعه است و اين كه شرايط عادي نيست كه اين موضوع مي تواند مورد توجه قرار گيرد. بالاخره هزاران راه ديگر براي رسيدن اين حرفها به گوش مردم در همين كشور جهان سومي و بي بهره از سيستم هاي پيشرفته ارتباطاتي ، وجود دارد و همگان از شهري و روستايي آن را مي شنوند. فكر نمي كنم اولياي امور اين بديهي ترين نتيجه را ندانند كه جلوگيري از حرف هاي يك روحاني شناخته شده و با سابقه مديريت كلان در نظام، يعني حرفهاي او درست است اما پاسخي براي آن هاي نيست! اين را مي پسنديد كه مردم علاقمند به كشور و سرنوشت خود و پيگير اخبار جامعه خويش ، صبح ها به سراغ رسانه هاي بيگانه بروند تا از اوضاع كشور خود آگاه شوند؟ بسيار بعيد است سردمداران حكومت از اين كه مردم آگاه باشند، ناراحت مي شوند و از اين كه مردم در صحنه نباشند ، لذت مي برند. قرار نيست مقامات كشور ايران اعم از لشكري و كشوري و قضايي دوست داشته باشند كه از گسترش حرف حق و انتقاد سازنده در هر شرايطي جلوگيري كنند. اين گمان را نمي بريم كه مسوولين علاقه اي داشته باشند كه فقط مردم از حرفها و مطالبي آگاه شوند كه به طور يك طرفه از رسانه ملي و ساير رسانه هاي تحت امر و وابسته به دولت در سطح جامعه منتشر مي شوند. امروز حتي بچه هاي دبستاني را نمي توان قانع كرد كه از چه چيزي آگاه باش و از چه چيزي بي اطلاع . آنها كه پيامكها را قطع كردند و منابع كسب اطلاعات را محدود كردند بايد باور داشته باشند كه جوانان و نوجوانان از پدرانشان و مادرانشان و تصميم گيرانشان در كسب خبر پيشتازترند و ذره اي درنگ نمي كنند كه ما به آنها بگوييم در دنيا و در جامعه و در پشت درهاي بسته چه خبر است ! كداميك از آقايان محترم كه خود را محقق مي دانند اطلاع رساني به جامعه را كاناليزه كنند، بيشتر از فرزندانشان مي توانند با سيستم هاي رايانه اي كسب خبر كنند؟ كدامشان بهتر از جوانان تحصيلكرده و حتي نوجوانان نا آرام خود مي توانند به راحتي فيلتر هاي پرهزينه تحميلي شده بر سايت هاي منتقدان را در نوردند و به همه چيز دست پيدا كنند؟اين شصت ، هفتاد تا صدهزار نسخه روزنامه براي جمعيت هفتاد ميليوني عددي است؟ براي شما كه نظر سنجي آسان است ، از اين چند ميليون جوان كه روز 25 خرداد ماه و روزهاي پس از آن دست به حركتي آرام زدنند، بپرسيد كه چند نفرشان روزنامه مي خوانند؟ آگاهي هاي خود را چگونه به دست مي آورند. من البته منكر تاثير روزنامه كاغذي نيستم ، اما عرض مي كنم كه جوان جوياي آگاهي را بشناسيد و توانايي هاي آنان را باور كنيد ، نگذاريد خبر مربوط به تعطيلي يك روزنامه ذهن آنها را مساله دار كند، هر چند كه امروزه ذهن جوانان انباشته از مسائل بي پاسخ است. همان ها هم كه به شما راي داده اند و در اجتماعات از شما دفاع مي كنند، همان ها نيز از خبررساني يكجانبه رسانه هاي دولتي و دست راستي قانع نمي شوند و به دنبال بهره گيري و سود مندي از ساير رسانه ها هستند.مردم چه مدافع ،چه منتقد ،‎ ‎چه كوچك ، چه بزرگ ،چه زن ، چه مرد در حال حاضر در درياي وسيع و پر تلاطم اطلاع رساني شنا مي كنند و شناگرهاي ماهري هم هستند. بستن آب باريكه ها آنان را از شناگري باز نمي دارد.  دنياي اقتصاد: طلب 38ميليارد دلاري بانك‌ها «طلب 38ميليارد دلاري بانك‌ها»عنوتان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمد صادق جنان‌صفت است كه در آن مي‌خوانيد؛سايه مجادله‌هاي سنگين سياسي در يك ماه گذشته آنقدر گسترده شد كه مسايل اقتصادي به محاق رفته و نوعي آرامش نسبي از پيش اعلام نشده در اين حوزه بسيار با اهميت ديده مي‌شد.اما واقعيت كسب‌وكار و معيشت شهروندان و آينده توليد و بازرگاني، سرسخت‌تر از آن است كه براي مدت طولاني از چشم‌ها پنهان شود. تازه‌ترين موضوعي كه اين روزها در كانون توجه قرار گرفته، بررسي كارنامه نظام بانكي است. سرشت و سرنوشت مطالبات معوق شبكه بانكي كه به رقم خيره‌كننده 38هزار ميليارد تومان (معادل 38ميليارد دلار) رسيده و همچنين احياي مجدد شوراي پول و اعتبار به روش قبل از انحلال آن، از بحث‌هاي مهم در اين عرصه است. گروهي از اعضاي مجلس قانونگذاري ايران اصرار دارند كه عملكرد شبكه بانكي بايد در مسير تحقيق و تفحص قرار گيرد تا كاستي‌ها و كژي‌هاي آن آشكار شود. شهروندان ايراني در گروه‌هاي گوناگون نيز علاقه‌مندند بدانند كه بر سر سپرده‌هاي آنها در شبكه بانكي چه آمده و 38هزار ميليارد تومان سپرده آنها چرا به بانك‌ها برنمي‌گردد و چه كساني و كدام نهادهاي حقوقي از پرداخت بدهي‌هاي خود سر باز مي‌زنند و دلايل آن چيست؟ آيا مي‌توان اميدوار بود كه شوراي پول و اعتبار در نشست 16 تيرماه خود به اين مساله بسيار بااهميت پرداخته و دلايل روشني براي افزايش ميزان طلب‌هاي معوق بانك‌ها ارائه كند؟اعضاي اين شورا بايد مشخص كنند كه آيا روند فزاينده بدهي‌هاي پرداخت نشده از سوي بدهكاران بانكي به ضعف و ناكارآمدي بانك‌ها در اخذ مطالبات خود برمي‌گردد يا اينكه دلايل ديگري دارد. اين شورا مي‌تواند و بايد به دلايل اقتصادي كه منجر به عدم پرداخت طلب بانك‌ها بر مي‌گردد نيز توجه كافي كند. كارشناسان اعتقاد دارند كه بالاتر بودن نرخ تورم از نرخ سود تسهيلات بانكي و ابهام در پرداخت تاخير در تاديه، دليل خوبي براي بدهكاران بانكي است تا مدت بيشتري پول مردم (سپرده‌هاي بانكي) را نزد خود نگهدارند. شوراي پول و اعتبار اين اختيار را دارد كه آمار و ارقام بدهي‌هاي بانكي را به تفكيك مشخص كرده و معلوم كند كه سهم افرادي كه در بخش بازرگاني تسهيلات دريافت و در جاي ديگر مصرف كرده‌اند، چه قدر است. اين شورا مي‌تواند مشخص كند كه سهم مطالبات معوق بانك‌ها از اعتبارات طرح‌هاي زودبازده چه قدر است. 38ميليارد دلار رقم كمي نيست كه از آن چشم‌پوشي كرد و اجازه داد كه بدهكاران بانكي آن را از چرخه توليد و صنعت خارج كنند.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن