تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834943088




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. آفتاب يزد: انتخابات پر تفاوت!   «انتخابات پر تفاوت !» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛انتخابات رياست جمهوري دهم از جنبه‌هاي گوناگون با دوره‌هــاي ســابـق تـفـاوت داشت. اين تفاوت از دوره تـبلـيـغـات تـا اعلام نتـايـج به صورت كامل مشهود بود. در دوره تبليغات، نوعي آزادي كم‌نظير در اختيار كانديداها قرار داشت كه البته كانديدايي كه اكنون به عنوان برنده اعلام شده است بيش از ديگران از اين آزادي استفاده كرد و پس از آن نيز اين بهره‌گيري را يك ضرورت دانست كه بايستي ادامه پيدا كند. از نظر حضور بي‌‌نظير مردم در انتخابات و قدرت‌نمايي ملت ايران در برابر جهانيان نيز مي‌توان انتخابات دهم را داراي تفاوت اساسي با دوره‌هاي پيشين دانست. القاي نهايي بودن نتيجه و عدم تحمل تا پايان مهلت رايج قانوني براي رسيدگي به شكايات، از ديگر ويژگي‌هايي بود كه انتخابات دهم را متمايز مي‌ساخت و در نهايت بايد به حركات مشكوكي اشاره كرد كه پس از انتخابات صـورت گـرفـت و برخي اعتراض‌هاي متين راتحت الشعاع قرار داد. در كنار اين مسئله، اقدام دستگاه‌هاي دولتي در قطع سيستم پيامك كه آغازگر اعتراض دو كانديداي اصلاح‌طلب بود موضوعي است كه نبايد از چشم مخفي بماند. در دو روز گذشته، وجود برخي اغتشاشات در كنار اعتراض‌هايي كه بدون هدف آشوبگري انجام شد شرايطي ايجاد كرد كه علاوه بر محدوديت‌هاي قانوني، نوعي خودسانسوري براي جلوگيري از متهم شدن بعدي بر اكثر مطبوعات حاكم شد. اما اكنون كه آرامش به شهر بازگشته است بايستي توقع مخاطبان در خصوص انجام رسالت مطبوعاتي برآورده شود. نگارنده چند روز قبل از برگزاري انـتـخـابـات، اظـهـارات دكـتـر احـمـدي‌نژاد در مناظره‌هاي تلويزيوني را مورد اشاره قرار داد كه ثابت مي‌كرد نظام جمهوري اسلامي و كشور ايران محكم‌تر از آن است كه با بعضي اظهارنظرها و واكنش‌ها با خطري مواجه شود. آن اظهارنظرها و ادعاها ناظر به وجود برخي مفاسد و كارشكني‌ها در ‌عالي‌ترين سطوح نظام بود كه اگرچه به سادگي قابل پذيرش نيست اما طرح آنها توسط بالاترين مقام اجرايي كشور نشان مي‌داد كه او استحكام كشور و نظام را بسيار بالاتر از آن مي‌داند كه تنش‌هاي حاصل از طرح برخي ادعاها و اختلاف‌افكني‌ها، خللي در آرامش جامعه ايجاد كند. احمدي‌نژاد در نخستين روز پيروزي نيز سخناني گفت كه عزم او براي تكرار و پيگيري ادعاها را به اثبات مي‌رساند. اگر ادعاهاي احمدي‌نژاد درست باشد او قاعدتا خـود را بـراي مـقـابلـه با برخي ايستادگي‌ها و كارشكني‌ها در لايه‌هاي پرنفوذ سياسي كشور آماده كرده و لابد اين كارشكني‌ها را هم بر روند كلي كشور موثر نمي‌داند. البته بسياري از افراد، نه اين ادعاها را قبول دارنـد، نـه طرح آنها را در حوزه مسئوليت و اختيارات رئيس‌جمهور مي‌دانند و نه اين اقدام احمدي‌نژاد را به صورت كلي، مفيد تلقي مي‌كنند. اما قطعا موافقان و مخالفان اقدامات او، اين اعـتـماد به نفس را مي‌ستايند و آرزو مي‌كنند بهره‌گيري صحيح و خردمندانه از اين اعتماد به نفس، موجب حل معضلات بسياري شود كه از قبل در كشور وجود داشته و بخشي از آنها نيز در ســال‌هــاي اخـيـر تـشـديـد شـده اسـت. امـا ايـن اعتماد به نفس با برخي تحركات روزهاي اخير، سازگاري نـدارد. فيلتر شدن بسياري از سايت‌هايي كه مديريت آنها در چارچوب نظام فعاليت مي‌كنند، نظارت بي‌سابقه بر روند چاپ بعضي از روزنامه‌ها و تنگ نظري در انعكاس اظهارات سه كانديداي ديگر انتخابات كه منجر به اعتراض محسن رضايي نيز گرديد اقداماتي است كه در چند روز اخير صورت گرفته و علاوه بر انعكاس نامطلوب داخلي و خارجي، مي‌تواند شائبه‌هايي ايجاد كند كه با مرور زمان، از اذهان پاك نخواهد شد. آقاي احمدي‌نژاد در دوره مسئوليت چهار ساله خود هر گاه كه به سفر پرانعكاس خارجي رفته است-به خصوص هنگام حضور در آمريكا- به صورت مكرر تاسف خـود را از اين بابت اعلام كرده است كه »از دسترسي آزادانه مردم آن كشورها به اخبار و اطلاعات، جلوگيري مي‌شود«. شايد تا حدودي حق با احمدي‌نژاد باشد. در آن كشورها اگر چه تعداد خطوط قرمز بسيار كمتر از خطوط قرمز رسمي و غير رسمي است كه ما براي خود درست كرده‌ايم اما هرگاه مجموعه نخبگان حاكم - اعم از حزب حاكم و حزب رقيب - تصميم بگيرند، راههايي براي سانسور ماهرانه خبرها پيدا مي‌كنند. اما نبايد فراموش كرد كه اولا موارد سانسور عليرغم جدي بودن، بسيار محدود است و ثانياً روش‌اعمال آن نيز بسيار پيچيده مي‌باشد. ضمن آنكه با توجه به فراگيري رسانه‌ها و تنوع روش‌هاي خبررساني، سانسور صددرصدي در آن كشورها تقريباً غيرممكن است. اما در عين حال، رئيس جمهور ايران خود را موظف مي‌داند از تضييع حق مردم آن كشورها و محدود سازي آنها در خبرگيري، ابراز تاسف كند و هنر او نيز در آن است كه با ‌‌‌استفاده از تريبون‌هايي كه در همان كشورها در اختيار او قرار مي‌گيرد، آزادي ستيزي غربي‌ها را يادآوري مي‌كند تا برخي افراد، تحت تاثير تبليغات رنگارنگ غربي‌ها در خصوص وجود آزادي مطلق قرار نگيرند. در چنين شرايطي به نظر مي‌رسد احمدي نژاد نمي‌تواند نسبت به برخي اقدامات و محدودسازي‌ها در داخل كشور بي تفاوت باشد. او به خوبي مي‌داند اينگونه محدودسازي‌ها، نه ضرورت دارد و نه مفيد است و نه نهايتاً اهداف مدافعان آن را محقق مي سازد. امروز، گستردگي رسانه‌ها به گونه‌اي است كه بسياري از اخبار لحظاتي بعد از مخابره، توسط شبكه‌هاي مختلف راديو و تلويزيوني به خانه‌هاي ايرانيان راه مي‌يابد و تنها نتيجه محدود سازي‌هاي غيرضروري، تلاش مردم براي خبرگيري از رسانه‌هايي خواهد بود كه در دشمني آنها با گفتمان انقلاب و نظام ترديدي وجود ندارد. آن رسانه‌ها امروز براي جلب اعتماد طرفداران كانديداهاي معترض و در غياب خبررساني داخلي، خبرهاي آنان را به صورت دقيق منعكس مي‌نمايند و مي‌توان حدس زد پس از رفع محدوديت‌هاي داخلي - كه بسيار زودهنگام خواهد بود - آن رسانه‌ها سهمي هميشگي در تامين اخبار مخاطبان امروز خواهند داشت. در پايان سخني با برخي مخاطبان روزنامه! حقيقت آن است كه آفتاب يزد به عنوان حامي دو كانديداي اصلاح‌طلب، از وضعيتي كه هم اكنون براي آنها به وجود آمده، راضي نيست. اغلب همراهان هوشمند روزنامه نيز به راحتي اين عدم رضايت را لمس مي‌كنند. اما در شرايطي كه عده‌اي آشوبگر- شايد با طراحي رقيب- اعتراض متين برخي طرفداران موسوي و كروبي را به خشونت مي‌كشند و به اموال مردم بيگناه آسيب مي‌رسانند، روزنامه‌اي مانند آفتاب يزد ناچار است ضمن تمكين به احكام قانوني و تن دادن به برخي محدوديت‌هاي رسمي و غيررسمي از شرايط فعلي عبور كند تا از هر گونه مسئوليت شرعي و قانوني در آينده، مصون بماند. متاسفانه گروهي از مخاطبان در تماس‌ها و پيام‌ها و اظهارنظرهاي خود مرز ادب، انصاف و وقت‌شناسي را زير پا گذارده‌‌اند. گله از اين دوستان را به روز ديگري مي‌گذاريم اما از آنها مي‌خواهيم نگاهي به جناح مقابل داشته باشند كه هر گاه لازم باشد حتي به ناحق از همفكران خود حمايت مي‌كنند و البته هزينه اين حمايت را از جيب و سفره مردم پرداخت مي‌نمايند. اعتماد ملي:تلاش براي تغيير «تلاش براي تغيير»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌‌ي اعتماد ملي به قلم مسعود سلطاني‌فر است كه در آن مي‌خوانيد؛همه صاحب‌نظران ايراني و خارجي متفق‌القول‌اند آن چيزي كه در روز جمعه 22 خرداد در ايران با حضور 39ميليون نفري مردم در پاي صندوق‌هاي اخذ راي رخ داد رويداد كم‌نظيري است كه با توجه به جمعيت واجد شرايط راي‌دهنده در هيچ كشوري در سال‌هاي اخير مشاهده نشده است و عجيب است اين حضور گسترده در حالي به وقوع پيوست كه تحليلگران گسست عميق بين مردم و حكومت را بيان مي‌كردند. انگيزه اين حضور هرچه بود كه برهمگان روشن است. ولي اين 39 ميليون نفر به هرحال به دنبال رقم زدن آينده و سرنوشت خود از طريق راهكار قانوني و شركت در انتخابات بودند بنابراين بايد نظام و مردم را در اين رفراندوم پيروز واقعي بدانيم. در روزهاي تبليغات انتخابات ما شاهد يك نوع بلوغ سياسي و رفتارهاي كاملا مدني در بين هواداران كانديداها بوديم كه به ندرت به درگيري و خشونت‌ كشيده شد فراهم نمودن زمينه اين رفتارها و امنيت ايجاد شده از طرف عوامل انتظامي و امنيتي كشور جاي تقدير دارد ولي انتظار اين بود كه اينگونه رفتار متقابل هواداران و نيروهاي تامين‌كننده امنيت در روزهاي گذشته (شنبه) نيز در چارچوب اصول مدني و قانون صورت پذيرفته و ما شاهد خشونت‌ها و درگيري‌هاي تاسف‌بار كه عوارض منفي آن متوجه همه مردم و نظام است نبوديم. ثانيا بايد بدانيم كه تيم دولت فعلي به اين راحتي قدرت را از دست نخواهد داد بايد از همين امروز برنامه‌ريزي و سازماندهي مناسب با جامع‌نگري و عمق‌نگري و استفاده از افراد كارآزموده و روش‌هاي نوين با توجه به خصوصيات فكري نسل جديد به عمل آمده و مثل سياستمداران خبره و كاركشته پس از هر پيروزي مغرور و پس از هر نتيجه‌اي (هرچه تحميلي) مأيوس نشويم. جوانان امروز شايد به ياد نداشته باشند پس از پايان دوره مجلس سوم كه در اختيار جريان چپ سياسي (كه امروز به آنها اصلاح‌طلب گفته مي‌شود) بود با رد صلاحيت گسترده نمايندگان مجلس سوم و عدم امكان ورود آنها به صحنه انتخابات، مجلس چهارم در حاكميت جريان راست سياسي آن زمان درآمد و به‌ياد داريم كه بسياري از دوستان در آن زمان تشكيل مجلس چهارم را مرگ جريان چپ سياسي و آغاز انحراف جمهوري اسلامي ارزيابي مي‌كردند ولي با تلاش جمعي از سياستمداران و نيروهاي خبره چپ و برنامه‌ريزي مناسب، جريان چپ سياسي موفق شد در انتخابات مجلس پنجم هشت كرسي از تهران و مجموعا حدود 30درصد كرسي‌هاي مجلس در كل كشور را به خود اختصاص دهد و همين جمع به اتفاق جمع ديگري از مجمع روحانيون مبارز و كارگزاران و برخي گروه‌هاي سياسي وابسته به جريان چپ زمينه پيروزي دوم خرداد را فراهم كردند و دوباره روزگاري رسيد كه دو قوه مقننه (مجلس ششم) و قوه مجريه به تسلط اصلاح‌طلبان درآمد. علم سياست، علم كسب قدرت، حفظ قدرت و بسط قدرت است. خلق دوم خرداد ديگري به شرط همدلي و همكاري و تلاش و جامعه‌نگري دور از دسترس نيست. واقعيت اين است كه منتقدان نتايج انتخابات با توجه به نظرسنجي‌هاي مراكز مستقل و مجرب و آن چيزي كه در فضاي سياسي شعب اخذ راي در روز انتخابات حداكثر نقاط كشور مشاهده كردند كانديداي مورد نظر خويش را برنده انتخابات ارزيابي يا حداقل براي دور دوم انتخابات آماده مي‌شدند و به هيچ وجه انتظار اعلام چنين نتايجي را نداشتند و در تحليل‌هاي خود حضور حداقل 5 تا 8 ميليون نفري را كه اضافي بر انتخابات سال‌هاي اخير از بين آراي خاموش به صحنه آمده را به آراي قبلي خود افزوده و نتيجه را به گونه ديگري رقم مي‌زدند به هرحال در فضا و زمان مناسب ديگري در اين خصوص بيشتر بحث خواهيم كرد ولي بايد اين موضوع را نيز در تحليل‌ها و آسيب‌شناسي‌هاي اجتماعي، سياسي اين انتخابات از ياد نبريم كه به وجود آمدن فضايي كه بيش از 80 درصد واجدين شرايط راي دادن را به حضور در پاي صندوق‌ها ترغيب و تشويق كرد به اين زودي‌ها ميسر نمي‌شود. سوال مطرح شده اين است كه چه بايد كرد؟اولا در كوتاه مدت براي اعتراض به نتايج قطعا بايد از روش‌هاي كاملا قانوني و مدني بهره جسته و بدانيم اتخاذ روش‌هاي خشونت‌آميز و غيرقانوني حرف حق را به گوش مسوولان نرسانده و اركان رسيدگي‌كننده را به موضع‌گيري وا مي‌دارد به نظر مي‌رسد در اعتراض به نتايج فعلي در بين ستاد‌هاي كانديداهاي اصلاح‌طلب به اندازه كافي مدارك، دلايل، شواهد و قراين محكمه پسند وجود دارد و بايد كه به درستي ارائه و مورد بررسي قرار گيرد. جمهوري اسلامي:اعتراض قانوني آري اغتشاش هرگز! «اعتراض قانوني آري اغتشاش هرگز!»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛اغتشاش هاي روزها و شب هاي اخير در تهران قطعا اقدامي برخلاف منافع كشور و مصالح نظام جمهوري اسلامي است و با هيچ منطقي قابل پذيرش نيست . اين نكته قابل درك است كه افرادي اعم از نامزدهاي انتخابات و طرفداران و حاميان آنها به روند انتخابات يا نتايج اعلام شده ايراد داشته باشند اما اين ايراد كه در همه انتخابات ها كاملا طبيعي است هرگز نبايد به درگيري و اغتشاش منجر شود . 3 نامزد انتخابات رياست جمهوري كه برنده اين انتخابات اعلام نشدند هر كدام به دليلي به آنچه گذشت اعتراض و ايراد دارند. قانون نيز براي اين قبيل ايرادهاو اعتراض ها راه كار مشخصي در نظر گرفته است . آنها حق دارند با استفاده از قانون براي پاسخ گرفتن به اعتراض ها و ايرادهاي خود اقدام كنند و مراجع ذيصلاح قانوني نيز موظفند به اين اعتراض ها رسيدگي نمايند و پاسخ قانوني به معترضين بدهند. اين كاري است كه اكنون توسط اين سه نامزد صورت گرفته و دردست پيگيري است . طرفداران و حاميان نامزدها نيز فقط مي توانند در چارچوب قانون خواسته هاي خود را دنبال كنند. ايجاد اغتشاش درگيري و تشنج آنهم قبل از آنكه راه هاي قانوني طي شود بهيچوجه قابل قبول نيست و هيچ منطقي نمي تواند آنرا بپذيرد.در اين زمينه و آنچه در روزها و شب هاي اخير رخ داده نكات قابل تاملي وجود دارند كه بايد به آنها توجه شود.اول آنكه هر سه نامزد رياست جمهوري كه در اين انتخابات برنده اعلام نشده اند از خدمتگزاران نظام جمهوري اسلامي هستند و بخش عمده اي از عمر خود را براي انقلاب و دفاع از نظام مقدس جمهوري اسلامي صرف كرده اند و انگيزه آنها از حضور در رقابت هاي انتخاباتي نيز ناشي از علاقه ايست كه به نظام دارند. قطعا هيچيك از اين افراد اقداماتي از قبيل اغتشاش تعرض به مال مردم و اموال بيت المال را قبول ندارند و هيچكس نمي تواند خود را طرفدار اين نامزدها بداند و مرتكب چنين اقداماتي شود. دوم آنكه چه بسا افرادي كه به عملكرد مسئولين انتخابات اعتراض داشته باشند و براي اعلام اعتراض خود در يك تجمع شركت كنند و عناصر اخلالگر و فرصت طلب از حضور آنها سواستفاده نمايند واهداف شوم خود را دنبال كنند. بنابر اين نبايد درباره همه يكسان قضاوت كرد و درعين حال نبايد به عناصر فرصت طلب اجازه اخلال و اغتشاش داده شود. علاقمندان به نامزدهاي رياست جمهوري بايد با كساني كه درصدد اخلال و اغتشاش هستند برخورد كنند و به آنها فرصت سواستفاده ندهند. واقعيت اينست كه مردم بهترين عامل براي طرد عناصر اخلالگر هستند و با هوشياري خود مي توانند مانع اغتشاش شوند و توطئه كساني را كه صحنه گردان هستند خنثي نمايند. تبليغات رسانه هاي بيگانه و ابراز شادماني دشمنان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي از اغتشاش هاي روزها و شب هاي اخير بايد براي همه كساني كه به ايران و نظام مقدس جمهوري اسلامي علاقمند هستند به اندازه كافي هشدار دهنده باشد. آنها هرچند به دليل عدم شناخت صحيح مردم ايران تصور مي كنند اين قبيل ناآرامي ها به معني نزديك شدن پايان عمر انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است و اين را در تبليغات خود مي گويند لكن عليرغم اين ناداني ها و گمراهي هاي آنها لازم است آحاد مردم ايران به اين نكته توجه داشته باشند كه هرگونه زمينه اين قبيل تبليغات را بايد از آنها گرفت . سوم آنكه مسئولان نيز بايد به اين واقعيت توجه كنند كه افرادي از قبيل مهندس موسوي كروبي و رضائي از سرمايه هاي ملي هستند كه براي نظام جمهوري اسلامي زحمت كشيده اند و بايد براي آينده اين نظام حفظ شوند. تلاش هاي مدبرانه براي حفظ آنها و جلوگيري از تجاوز به حريم آنها ضرورتي انكارناپذير است . افرادي درصدد هستند با نوشتارها گفتارها و حتي اقدامات ايذائي به اين افراد تعرض نمايند. نبايد اجازه داده شود اين سرمايه ها از دست بروند و دشمنان ملت ايران با اين قبيل رويدادهاي تلخ شادي كنند. امروز روز هوشياري است و بالاترين هوشياري اينست كه تدبيري انديشيده و عمل شود تا سرمايه هاي نظام حفظ شوند. ابتكار: مادرم! روزت مبارک «مادرم! روزت مبارک»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار است كه در آن مي‌خوانيد؛مادر! روز، روز تو است. خجسته زادروز فاطمه زهرا(س)، بزرگ بانوي اسلام. روزت مبارک. مادر! اعتراف مي کنم از تو گفتن و براي تو نوشتن، قلمي توانا و هنري بي همتا مي خواهد که شرمگينانه، من فاقد آنم. اي گوهر هستي! تو بزرگتر و پرشکوهتر از آني که قلم شکسته اي چون من، ياراي صعود به بارگاه آسماني ات را داشته باشد و فخر خاکساري درگاهت،رفيعتر از آن است که بتوانم از لذت اغوايش دل بکنم. آه چه کنم که بضاعت بيان حق شناسي سزاوارنه ات را ندارم.انديشه قاصرم و قلم الکنم ناتوانتر ازآن است که بتواند فرشته اي چون تورا بستايد يا به اداي تکليف، جرعه اي از درياي حق والاي مقامت را برگيرد. چه کنم که توشه اي بيش ازاين در چنته ندارم.پس سخاوتمندانه همين دلواژه هاي سترون و نارسم را بپذير و هماي سعادت ستايشت را بر شانه هاي لرزانم بنشان. بزرگوارانه مباهات پذيرش تبريک و تحسينم را از من دريغ مدار و ظل مرحمتت را از سر بي سايه بانم برنگير. من امروز، فاخرانه، مي خواهم از مقامي سخن بگويم که زيباترين و دلاراترين مفاهيم قاموس تمام ابناي بشر از ازل تا ابد،ملهم از روح اهورايي و جايگاه فرشته گونه اوست. مدار روح انگيزترين گلواژه ها در زيباترين نوشته ها، شعرها، قصه ها، سرودها، سخنوريها و همه هنرهاي عالم بر محور خورشيد فروزان او مي چرخد. ستاره هاي عالي ترين کهکشان مفاهيم انساني، از تلالوي شمس وجود او چشمک مي زند. اي اسوه مهر و وفا!براستي چگونه مي توان از عالم و آدم سخن گفت، اما از سمبل همه زيبايهايش يعني فرشته اي چون تو، جفاکارانه،روي برتافت. چگونه مي توان طبع لطيف انسان و سجاياي عالي  او را بازشناخت،اما دل در گروي تو نداد.چگونه مي توان پاکترين و باشکوهترين خصايل انساني را واگويه کرد اما تابش چشم نواز مهپاره رخسار تو را از پس آن نديد.اصلا" چگونه بدون الهه هستي بخش وجودتو بايد دل باخت، رسم عاشقي آموخت، دلداري پيشه کرد،رسم پاکبازي و مهرورزي فراگرفت، رفيق توفيق شد،گوهر حيا  را باور کرد،ارج شرف و قناعت و وفاداري رااندازه گرفت، زنگار جسم و روح را شست و راز روح پرنياني آدمي در شاخسار دلاويز گلستان خلقت را فهميد؟!با اين همه احسان و جايگاه والامرتبه اي که داري، انصافا"  ظلمي هم که بر تو رفته است، مرز ندارد. نيک مي دانم اما بگذار بپرسم در اين همه جوروجفاي بيکرانه اي که از روز ازل تاکنون درحق ابناي بشر شده و هنوز هم مي شود،سهم تو چقدر بوده است.براستي جلادان،سفاکان و ديکتاتورهاي تاريخ بشر چقدر ازميان همجنسان تو برخاسته اند؟ پاسخ اين سئوال به روشني آفتاب است و نيازي به ذکر مصيبت من ندارد پس بگذار بگذرم اما مگذار نگويم که حتي بسياري از کژيهاي همجنسان تو نيز از گدازه سيري ناپذير مشتهيات اهريمني ناکسان جنس مقابل ريشه مي گيرد، هر چند عقوبت کوچکترين خبط همجنسانت اغلب کوبش دهل پيراهن عثماني شان دربوق رسوايي ابدي و تاوان بزرگترين جنايت طرف مقابل،شايد يک دنيا حرف براي نگفتن يا يک شهر دهليز براي نهفتن باشد. آه دلبرم،بگذار از اين حرفها بگذرم و خود را و تو را بيش ازاين ميازارم. مادرم، سلطان قلبم،اي برکت افزاي زندگيم!تنها نه بخاطر بهشتي که زير پاي توست، نه بخاطر نسلي که زاده توست، نه بخاطر لالايي هاي دلنوازت، نه بخاطر خونواره چشمان خسته ات، نه بخاطر رنجواره بلاکشي ات،نه بخاطر سرشت مهرآگيني ات، نه بخاطر سرسبزي قلب پاکبازت،نه بخاطر زيبايي نازکي خيالت يا تردي روح دلنوازت،نه بخاطر پاکي احساس دلارايت، نه بخاطر طراوت آسمان چشمان ابريت و نه بخاطر...حقشناسانه تو را مي ستايم.به خاطر شور بالغ خدارنگي ات، بخاطر شاهکار شعور شرف مداريت، بخاطر گوهر دردانه حيا  و نجابتت،بخاطر کولاک گرم جوش گذشت و ايثارت، بخاطر راز فاخر و حس زيباي مادري ات، بخاطرترک برداشتن بلور نگاه نگرانت، بخاطر آتشفشان پرگداز سوختن  و ساختنت، بخاطر غرق شدن بلم جواني وآسايشت دردرياي توفانزده بي قراريهاي من و بخاطر همه آنچه که به من دادي يا ندادي و بخاطر خودم که سخت به تو دلبسته ام، ديوانه وار دوستت دارم و مغرورانه بر تو مي بالم و خاضعانه منتت را مي کشم.آه اي مامن لحظات جانکاه تنهايي و بي کسي ام  !مي خواهم بداني که بهار آرزوهايم، تنها به کرم ميزباني کريم تو گل افشان مي شود،خزان روياهايم تنها به جفاي غفلت از تو فرا مي رسد. تلاطم روز و شبم، از صدقه سر تو قرار پيدا مي کند،رزق و روزيم از برکت اذکار و ادعيه خلوت تو رونق مي گيرد  .بيا مرا به پهندشت سبزفام رامشگاهت ببر و در دامن پر مهرت، سرم بر زانوي خسته ات بگذار و با دستان پر چروک و لرزانت، موهايم را نوازش کن و به جاي لالايي هاي روح نوازت، اسرار بندگي و عبوديت سينه چاکانه، را که همواره به آن باليده اي، در گوشم وابخوان و فانوس نگاه تارم در صراط رحمت رحيميه حضرت دوست شو. بيا ذره ذره خلا» تمناي تک تک سلولهايم را به شراب عقيق ناب طهورت مصفا کن و غبارستان وجودم را با خوشاب دلستان سبز و پاکنهادت بشوي. بيا به جاده عمرم بنگر تا در هرگام رفته ام، اثري از رد مهرم به خودت را بيابي تا شايد رحمي کني و مرا اجير، نه چه مي گويم، ذبيح ابدي خودسازي .  کاش مي توانستم با خون خود قطره قطره قطره بگريم تا سرسپردگي ام به خود را باور کني.کاش مي توانستم در شط خون خود وضو بگيرم و براي پاسداشت شاهکار خلقت تو به درگاه باري، نماز شکر به جاي آورم و سبزي عمرم را فداي يک تار موي سپيدت کنم. کاش مي توانستم برايت بميرم تا تو بماني.کاش خونبهاي بقاي ابدي تو آغاز پايان جان پشيزانه من بود. کاش بندابند وجودم فداي يک تار گيسوي نقره اي ات مي شد، کاش نقبي به نقاب آتشفشان سينه ام مي زدي و به قلبم که از خون دل توست،مي رسيدي و در واقعيت کوچک من، حقيقت بزرگي خود را مي ديدي. کاش مي توانستم به بهاي غروب هميشگي نگاهم،درآن دو خورشيد سياه افول کرده در روي ماهت، سويي دگرباره مي تاباندم. کاش مي توانستم تمام عمرم را يکجا بدهم تا حتي يک نفس بيشتر بکشي. کاش عمود کمرم مي شکست تا عصاي کج شمشاد قامت خميده ات باشم.کاش پيشمرگت شوم. فدايت گردم. الهي بميرم تا تو بماني. کاش هزاري نباشم تا حتي يک لحظه گلخند حياتبخش غنچه خزان رنگ لبانت نخشکد. کاش همه هست و نيستم را درچشم برهم زدني مي دادم تا تو از دستم راضي باشي و کريمانه، مرا از ذکر دعاي خيرت محروم نسازي. آه مادرم، سرورم، تاج سرم، سلطان بيتاي وجود خاکسارم!بيا بهت عشق بي پايانم را که از شعشعه بت رويت آکنده است، در مردمک نگاه بيتابم بنگر و بر بزرگي و تلالوي جاه و جلالت ببال.بيا با سخاوت دعاي خيرت به ساحل فلاح روانه ام ساز، چون بي تو هيچم، بي برکت خشنودي تو سزاوار لهيب سوزان دوزخم، پس اگر هستم يا اميد به فرداي روشن دارم، فقط چشم طمعم به سفره کرم توست. مادرم، مهرانه ام، جانانه ام، نازدانه ام!در روز مبارکت،روي ماهت را مي بوسم و بااميد به کرم آفرينشگرت،بيتابانه، چشم به راه آمدن سالي ديگر و روزي ديگر هماميز به عطر نفس مسيحايي توام.  رسالت:از مردم انتقام نگيريد «از مردم انتقام نگيريد»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛...به روستا رفت و خدمات دولت را به اعماق كشور برد. او در اين چهار سال به اندازه 8 سال كاركرد، با محرومترين طبقات و مستضعف‌ترين لايه‌هاي مردم تماس چهره به چهره داشت، برروي سفره آنها نشست و از همان ناني خورد كه آنها مي‌خورند. احمدي‌نژاد طي چهار سال گذشته كشور را چندگام به جلو برد و ايران رسما وارد باشگاه هسته‌اي و باشگاه هوا فضاي جهان شد. احمدي‌نژاد گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت را در چارچوب گفتمان امام و انقلاب و ارزشها به خوبي مديريت كرد وخاطره خوشايندي در ذهن مردم عزيز ايران بويژه متدينين باقي گذاشت.راي به او محصول صدق او در خدمت به مردم است. راي به او راي به پاكدستي و حساسيت وي در مبارزه با فساد است. چرا برخي دموكراسي را فقط براي دو دهك بالاي جامعه مي‌خواهند و مي‌ترسند دهكهاي پايين به طور وسيع در انتخابات شركت كنند.بيش از 24 ميليون و 500 هزار نفر در اين انتخابات به احمدي‌نژاد راي داده‌اند. چرا برخي به هنگام تحليل انتخابات اين جمعيت ميليوني بي‌نظير و بي سابقه را كه عمدتا از قشرهاي محروم و مستضعف جامعه هستند انكار مي‌كنند؟ اينها در اين كشور حق حيات دارند . ممكن است برخي روي كاغذ آمار مربوط به ضريب جيني را بي‌پروا انكار بتوانند كنند و رئيس جمهور را متهم به دروغگويي ‌كنند. اما اگر مردم محروم و مستضعف با صفوف فشرده خود در پاي صندوقهاي راي يكپارچه به احمدي‌نژاد راي دهند اين را كه ديگر نمي‌شود انكار كرد. راي 24/5 ميليوني يعني اينكه چهار سال گذشته به سمت توزيع درآمد عادلانه كشور رفتيم، قدري مناسبات را عادلانه كرديم.اگر آن را بگوييد دروغ است، اين را هم بگوييد تقلب است، مردم فردا يك راه حل ديگري براي اثبات حقانيت عملكرد دولت و صداقت احمدي‌نژاد پيدا مي‌كنند. حقيقت را نمي‌شود هميشه پنهان كرد.مگر همين‌ها نمي‌گفتند ميزان راي ملت است؟ چرا 24 ميليون راي احمدي‌نژاد را ميزان ندانستند اما نصف اين رقم را براي نامزد مورد علاقه خود ميزان ‌دانستند و ريختند تو خيابانها و شروع كردند به مردم آزاري!در ايام تبليغات عكس مصدق را در برخي ميتينگهاي انتخاباتي ديدم. با خود گفتم ما با اين جماعت مشكل خواهيم داشت. ليبرالها هميشه در تاريخ 100 ساله اخير ليبرالي فكر مي‌كردند اما فاشيستي عمل ‌كرده‌اند. سروصداهايي كه امروز گاهي در گوشه و كنار شهر تهران مي‌بينيم صداي پاي فاشيسم است . اين صدا صداي ملت را برنمي‌تابد ، راي مردم را قبول ندارد، فقط حرف و راي خودش را قبول دارد. ديشب جمعي از همين اراذل و اوباش فاشيست در يك محله‌اي نيمه‌هاي شب شيشه ماشينهاي مردم را كه دركوچه‌ها پارك شده بود همه را شكستند . فعلا دارند خودشان را تخليه مي‌كنند و از مردم انتقام مي‌گيرند.روز انتقام مردم هم مي‌رسد. 22 خرداد روز انتقام مردم از برخي فاشيستها بود . روز انتقام مردم از دروغ‌پردازي‌ها و فريب راديوهاي بيگانه بود. 22 خرداد روز پاسخ قاطع و كوبنده به شبكه‌هاي ماهواره‌اي بود كه تخم ناامني و اغتشاش در كشور مي‌پاشند. و بالاخره 22 خرداد روز غلبه راي محرومين و مستضعفين به راي سرمايه‌داران و مرفهين بي‌درد بود كه اين شبها در ميدان كاج سعادت آباد، ميدان محسني و... غائله مي‌آفرينند.صندوقهاي آرا زبان دارند، با زبان صندوقها اگر آشنا شويم خواهيم فهميد هر چقدر از شمال شهر به جنوب مي‌رويم راي احمدي نژاد به طور تصاعدي بالا مي‌رود و بالعكس هر چقدر از جنوب به شمال مي‌رويم بوي بي‌مهري به منتخب اصلي ملت به مشام مي‌رسد.هر كس آزاد است به هر كه مي‌خواهد راي دهد. اما اگر اكثريت مطلق مردم به كسي روي آورند، اقليت نبايد از مردم انتقام بگيرد. دنياي اقتصاد:ابزارهاي تبليغاتي در انتخابات «ابزارهاي تبليغاتي در انتخابات»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم علي سرزعيم است كه در آن مي خوانيد؛با اتمام انتخابات، فرصتي ايجاد مي‌شود تا در مورد شيوه‌هاي تبليغاتي اين دوره از انتخابات انديشه كرد. در دموکراسي مدرن، انتخابات عنصر محوري است و از جمله لوازم انتخابات تبليغات انتخاباتي است. حال اين سوال را مي‌توان مطرح کرد که آيا کشور ما از حيث تبليغات انتخاباتي پيشرفت كرده يا پسرفت؟ از حيث کارآيي تبليغات در کشاندن مردم به صندوق‌هاي راي شاهد پيشرفت بوديم، به اين معني که تبليغات فضاي کشور را پرشور نمود و انگيزه‌هاي شرکت در انتخابات را در مردم افزايش داد. در اقتصاد سياسي پارادوکسي است به نام پارادوکس راي‌دهي، که نتيجه مي‌گيرد اگر هر کس به شکل کاملا عقلايي فکر کند که چقدر راي او تاثير گذار خواهد بود، به محاسبه تعيين كننده‌اي نخواهد رسيد. تبليغات انتخاباتي ابزاري است در جهت خنثي کردن چنين محاسبات و انديشه‌هايي. در اين انتخابات صداو سيما ابزار جديد ديگري را معرفي نمود و آن مناظره بود. مي‌توان با اطمينان ادعا کرد که اين ابزار انتخاباتي، ابزارهاي متعارف و پرخرجي چون پوسترهاي تبليغاتي را تحت الشعاع قرار داده است. اين امر، اين نويد را به دنبال خواهد داشت که هزينه‌هاي بي‌فايده انتخاباتي کاهش خواهد يافت و انگيزه هزينه کردن براي پوستر و امثالهم کاهش خواهد يافت. اين امر هم کانديداها را در استقلال از گروه‌هاي ذينفع موفق تر خواهد نمود و هم کساني را که به دليل محدوديت مالي نمي‌توانند در عرصه سياست وارد شوند، در ورود به اين عرصه توانمند خواهد ساخت. اينها جنبه‌هاي مثبت اين ابزار نوين تبليغاتي است. اما نمي‌توان از جنبه‌هاي منفي ابزار مناظره چشم‌پوشي کرد. مناظره زمينه برجسته کردن شخصيت و ابعاد شخصيتي و مسائل شخصي را فراهم مي‌کند. قطعا در انتخابات رياست جمهوري، شخص و شخصيت کانديداها اهميت دارند، اما ابزار مناظره اين مقوله را بيش از حد لازم برجسته مي‌نمايد و ابعاد ديگر را تحت الشعاع قرار مي‌دهد. به اين ترتيب طرح مقولات شخصي و اتهام‌زني‌هايي از اين دست و مچ‌گيري، تا حدودي طبيعي است اما آنچه نقطه ضعف انتخابات اخير است و بايد به آن توجه ويژه نمود، تمرکز صرف مناظره‌هاي مذکور بر اين مقولات است. مناظره‌هاي اخير انتخاباتي کاملا سياسي بود و مسائل اقتصادي به کلي از صحنه تبليغات غايب بود. تمرکز صرف مناظره‌ها بر فساد و اتهامات مالي و سوء استفاده‌هاي شخصي بود، در حالي که مشکل مملکت ما حيف و ميل است و چه کسي است که نداند ابعاد حيف و ميل کوچک تر از ابعاد حيف شدن اموال عمومي‌است. حيف شدن نتيجه سياست‌گذاري‌هاي اقتصادي غلط است. لذا اگر قرار بود مناظره‌ها به روال منطقي به پيش رود، بايد بحث‌ها به سمت سياست‌هاي اقتصادي و درستي يا غلط بودن آن کشيده مي‌شد که نشد. چه بخواهيم و چه نخواهيم سياست‌هاي اقتصادي کانديداها به کلي در حاشيه مسائل قرار گرفت و به طبع آن، موضع گيري افراد جامعه و دو قطبي شدن فضاي آن نشانگر تعارض منافع مادي نبود، بلکه نشانگر تفاوت سلايق و ترجيحات بود. همين امر نقطه ضعف اين انتخابات به شمار مي‌رود. ترجيحات و منافع اقتصادي افراد امري ماندگار و ديرپا است و به سادگي تغيير نمي‌کند و به همين دليل انتخاب‌هايي که بر اين مبنا صورت گرفته باشد، در درازمدت نشانگر ترجيحات اجتماعي است، اما ترجيحات فردي در مورد خوي و خصلت کانديداها اموري گذرا هستند و به سادگي تغيير مي‌کنند. لذا جبهه بندي‌هاي موجود را به امري متزلزل تغيير مي‌دهند. نتيجه طبيعي اين وضع اين است که واقعا نمي‌توان ادعا کرد که اکثريت جامعه هوادار سياست‌هاي اقتصادي باشد که در مناظرات اعلام شد. ابزار مناظره براي آنکه بتواند کارکرد مناسب خود را داشته باشد، بايد با ابزارهاي ديگري تکميل گردد. اولا بايد توجه داشت که در کشور آمريکا که اين ابزار به شدت استفاده مي‌شود، مناظره محدود به هفته آخر انتخابات نيست و مناظره‌ها در يک مدت زمان طولاني برگزار مي‌شود. ثانيا اين مناظره‌ها محدود به شخص کانديداها نيست، بلکه حداقل معاون اول‌ها نيز شرکت مي‌کنند. ثالثا ابزار مناظره با ابزار ميزگرد تکميل مي‌شود، يعني در عين حال که مناظره يک شيوه انتخابات است، ميزگردهاي شخصيت‌هاي اقتصادي و کارشناسان مکمل کننده تبليغات است و اطلاعات خوبي در اختيار شهروندان مي‌گذارد. از اين حيث خاص، اين دوره انتخابات يک عقب رفت نسبت به انتخابات پيش به شمار مي‌رود، چرا که در انتخابات پيشين ميزگردهاي متعددي با کارشناسان گوناگون برگزار گرديد و در هر ميزگرد يک بعد از برنامه‌هاي کانديداها به چالش کشيده شد. متاسفانه در اين دور از انتخابات چنين مساله‌اي به کلي غايب بود. نکته چهارم اين است که در مناظرات کانديداها، کارشناسان مستقل و نهادهاي قانوني داور و تکميل کننده اطلاعات ارائه شده هستند و مجري اين مناظرات داراي اين توان است که بتواند مناظرات را به نحوي هدايت کند که مستمعين از کسي که تحت بمباران اطلاعات و اتهامات قرار گرفته، خارج شود و بينندگان و شنوندگان نهايتا به يک ارزيابي برسند. متاسفانه در اين انتخابات، در بديهي‌ترين مساله، يعني نرخ تورم، قضاوت صحيحي در ذهن شهروندان ايجاد نشد و مجري اين برنامه‌هاي مناظره نخواست يا نتوانست يا ندانست که بايد بلافاصله به صورت همزمان از بانک مرکزي در اين رابطه استعلام کند. مناظرات بدون وجود کارشناسان و نهادهاي مستقل همانند مسابقه فوتبال بدون وجود داور است. نکته آخر اينکه صندوق راي حلقه آخر از حلقه دموکراسي است. فرآيند تغيير سياسي با آزادي بيان گره خورده است. منتقدين چهارسال فرصت نقد و شکل دهي به افکار عمومي‌در اختيار دارند و نهايتا در ايام انتخابات تلاش مي‌کنند بهره برداري نهايي را از آن بکنند، در حالي که صدا و سيماي ما چنين کارکردي را براي خود قائل نيست. در طول چهارسال عملکرد دولت، وظيفه خود را حمايت تام مي‌داند و صرفا در ايام انتخابات خود را به يک رسانه بي طرف تبديل مي‌کند. در اين حالت، دموکراسي نمي‌تواند کارکردي را که در کشورهاي ديگر دارد، داشته باشد.  مردم سالاري:انتخابات 22خرداد و درگيري هاي خياباني  «انتخابات 22خرداد و درگيري هاي خياباني»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم روح الله حقيقت طلب است كه در آن مي‌خوانيد؛شکي نيست همه دست اندرکاران نظام جمهوري اسلامي در برابر عظمت ملت ايران و خلق حماسه جاودان آنان در 22  خرداد و مشارکت گسترده در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري سر تعظيم فرود آورده و بايد سجده شکر به جا آورند. زيرا فارغ  از نتايج اعلام شده از سوي وزارت کشور قطعا حضور هشتاد و پنج درصدي واجدان شرايط به خودي خود يک پيروزي بسيار بزرگ براي ايران و ايرانيان است و بيانگر رشد و اقتدار ملت سرافراز ايران اسلامي در برابر افکار عمومي جهانيان و قدرت هاي سلطه گر جهاني است. البته هر سه رقيب آقاي احمدي نژاد از نتايج آراي اعلام شده به نوعي گلا يه کرده و آقاي مهندس ميرحسين موسوي نيز به شدت اعتراض نموده است. هر چند بسياري از مردم ايران و به ويژه شهروندان تهراني از نتايج اعلا م شده از سوي وزارت کشور مات و مبهوت گرديدند; اما هرگز نبايد ابهام طبيعي اين شهروندان را با برخي اغتشاش گران و تشنجآفرينان گره زد و بالا تر از آن، حتي نمي توان اين تشنج آفرينان را صرفا به يک نامزد خاص منسوب کرد. لذا اينکه صدا و سيما دائما عده اي از افراد را نشان بدهد و آنان را  طرفدار يک نامزد خاص معرفي کند قطعا دور از تقوي سياسي است. زيرا بايد اصل انتخابات و اعتراضات قانوني به نتايج آن را از  درگيري هاي خياباني جدا کرد و اينکه عده اي براي گره زدن اين دو موضوع زمينه سازي مي کنند حقيقتا حکايت از انگيزه هاي غيرمنطقي آنان دارد. هر چند بر اساس قانون انتخابات بايد شوراي نگهبان تا سه روز پس از برگزاري انتخابات به شکايات واصله رسيدگي و اظهار نظر نمايد; اما به نظر مي رسد آقاي احمدي نژاد با برگزاري مراسم جشن و راهپيمايي در ميدان وليعصر(عج) خودش هيچ شک و شبهه اي در برگزاري سالم انتخابات ندارد با اين حال، اين موضوع هرگز حق شکايت از ساير نامزدهاي انتخاباتي را سلب نمي کند و آنان نيز مي توانند از راه هاي قانوني شکايات خويش را پيگيري نمايند. در همين جا از وزارت کشور انتظار مي رود با درخواست جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي  براي راهپيمايي آرام حاميان  خويش موافقت نموده تا طرفداران واقعي ايشان (و نه آشوبگران، تشنجآفرينان و سو» استفاده کنندگان از وضعيت مبهم انتخابات) کاملا  متمايز گردند و در عين حال نيروي نيز انتظامي مي تواند با هر گونه تجمعات غيرقانوني برخورد قانوني نمايد.  البته صدور مجوز تجمع قانوني هم با حال و هواي اين روزها و فضاي انتخابات بسيار سازگار است و مردم فهيم ايران هم نشان داده اند که هرگز به سو» استفاده گران بي منطق و يا حتي عده اي از وابستگان که مسير اعتراضات قانوني و طبيعي مردم را با شعارهاي بي ربط تند عليه ارکان نظام سوق مي دهند اجازه ظهور و بروز نخواهند داد. در عين حال ذکر اين نکته هم خالي از لطف نيست که صدور مجوز قانوني بيانگر همان آزادي است که ديروز آقاي احمدي نژاد در گفتگو با خبرنگاران آن را تقريبا مطلق دانسته بود. قدس:رفراندوم انقلاب «رفراندوم انقلاب»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي‌خوانيد؛ ملت سلحشور ايران اسلامي پس از ماه ها انتظار و رونق بازار برخي تحليلهاي جهت دار، بار ديگر رسالت اسلامي و ملي خود را به گونه اي به پايان برد که بنگاه هاي خبرپراکني غربي و شرقي ناگزير شدند به حضور پر شور و به ياد ماندني مردم اعتراف کنند. مشارکت گسترده مردم در انتخابات که ميزان مردم سالاري ديني، جمهوريت نظام و توسعه سياسي را نشان مي دهد با مشارکت 85 درصد مردم در انتخابات رياست جمهوري دهم، بالاترين رکورد مشارکت سياسي آنان طي سالهاي پس از انقلاب و پس از همه پرسي 98 درصدي رأي به جمهوري اسلامي در اين مرحله به ثبت رسيد که مي توان از آن به «رفراندوم انقلاب» تعبير نمود. اين درحالي است که مشارکت سياسي در انتخابات پارلماني اروپا با توجه به داعيه دموکراسي و با وجود تبليغات رسانه اي گسترده نتوانست روزمرگي مردم و بي حسي سياسي آنها را به مشارکت سياسي قابل قبولي تبديل کند، به نحوي که ميزان اين مشارکت به 43 درصد تنزل نموده است. ميزان مشارکت مردم ايران در انتخابات رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي به عنوان دو رکن تعيين کننده نظام همواره در سي ساله اخير از آگاهي و هوشياري اين ملت شريف حکايت دارد. اين حضور گسترده نشان داد ايرانيان با اراده اي قوي و مصمم آماده ساختن کشور خود هستند و اين مهم تحقق نمي يابد، مگر در سايه همدلي و مشارکت گسترده که بحق مي توان ادعا نمود مشارکت 22 خرداد نماد روح جمعي ايرانيان براي پيشرفت و عدالت در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي است. در واقع مي توان مشارکت مردم را بيعتي دوباره با آرمانهاي بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي و منويات مقام معظم رهبري و قانون اساسي تلقي نمود و اين همايش ملي را مظهر اقتدار و نماد وحدت ملي در پرتو آموزه هاي ديني قلمداد کرد. مردم نشان دادند همان گونه که در عرصه سخت افزاري با به صحنه آوردن تمامي ظرفيتها براي دفاع از کشور از هيچ کوششي دريغ نمي کنند، اکنون نيز با اهتمام به اين واقعيت که دشمن حوزه منازعه را عوض و عنصر بازيگري را بازتعريف نموده است با شناخت از قاعده بازي، در عرصه نرم افزاري اقتدار خود را به نمايش گذاشتند. پيام اين انتخاب به بنگاه هاي خبري و تحليلي غرب که سالها بعد از انقلاب اسلامي همواره با اطلاع از حماسه آفريني ملت بزرگ ايران تلاشهاي بيهوده و ناکام خويش را همچنان ادامه مي دهند، اين است که ملت بزرگ ايران از بصيرت مثال زدني برخوردار است، به نحوي که تاکنون با وجود امپراتوري رسانه اي غرب نه تنها فريب آنها را نخورده، بلکه با حضور پر شور و توأم با شعور پاسخهاي عيني و عملي فراواني به آنها داده است. اکنون بيگانگان بيش از همه نسبت به حضور به يادماندني مردم ايران ابراز نگراني و ناراحتي دارند، زيرا حضور گسترده آنان به مثابه صيانت از امنيت ملي و ناکام نمودن دشمنان در پيگيري خط تهديد ارزيابي مي گردد، به گونه اي که «رويترز» در واکنش به نتيجه اين انتخابات معتقد است: «امروز کشورهاي غربي اگر بخواهند برنامه هسته اي ايران را خنثي کنند، بايد به دنبال راهي بگردند که چگونه با دولت احمدي نژاد تعامل کنند.» اکنون که مردم در فراخوان ايده هاي مطروحه از سوي نامزدها به ميدان آمده و بر اساس معيارها و ملاکهاي خود رئيس جمهور را از ميان سلايق متفاوت اقتصادي، سياسي و فرهنگي برگزيده اند، وظيفه خويش را به پايان رسانيده و پس از اين مسؤوليت نامزدها با اهتمام به منافع و امنيت ملي در راستاي کمک به برگزيده از جايگاه فوق العاده اي برخوردار مي گردد. اکنون نامزدهاي عرصه انتخابات بايد صحنه رقابت را به رفاقت تبديل نمايند، زيرا مرزبندي در بين گروه هاي سياسي قبل از انتخابات از وجاهت سياسي برخوردار بوده و اکنون نمي تواند قابل توجيه باشد، بنابراين بايد تمامي ظرفيت علمي و تجربي خويش را براي اعتلاي نظام اسلامي به صحنه آورده تا از اين رهگذر ضمن التزام به قاعده دموکراسي حمايت از منافع و امنيت ملي را به نمايش بگذارند.همان گونه که حضرت آيها... خامنه اي در پيام اخير خويش به مناسبت برگزاري انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري فرمودند: «رئيس جمهور منتخب و محترم، رئيس جمهور همه ملت ايران است و همه و از جمله رقيبان ديروز بايد يکپارچه از او حمايت و به او کمک کنند. بي شک اين نيز امتحاني الهي است که موفقيت در آن خواهد توانست رحمت خداوند متعال را جلب کند.» از سوي ديگر، شخص برگزيده نيز نبايد در بهره گيري از تجربيات و برنامه هاي رقيبان که براي حضور در عرصه رياست جمهوري انتخاب نموده بودند بي تفاوت باشد، اگر چه ذکر اين نکته ضروري به نظر مي رسد که اختلاف در ارائه ديدگاه هاي گوناگون آنها بستر رقابت را فراهم کرد، ولي مي توان به اين موضوع اذعان نمود که براي جامعيت برنامه ها و نگاه کلان، استفاده از نقطه نظرات ديگران با هر شيوه ممکن اعم از مشورت يا دعوت به همکاري با در نظر گرفتن اقتضائات نامزد پيروز سخن بيهوده اي نيست. دولت دهم که تجربه چهار ساله اي را در کارنامه خويش در حوزه سياست داخلي و خارجي دارد، بي گمان با بازنگري در عملکرد گذشته نقاط ضعف و کاستي را برطرف خواهد نمود و همچون گذشته از مشاوره و قبول نظرات ديگران بهره مند خواهد شد.شايسته است، دولت دهم ضمن پاسداشت اين اعتماد ملي شهروندان تمام فعاليت خويش را در راستاي اعتلاي نظام اسلامي، به نحوي معطوف نمايد که تجليات دولت اسلامي سبب اميد بخشي مستضعفان جهان گردد و بتواند در راستاي احقاق حقوق ستمديدگان گامهاي اساسي بردارد. اميد مي رود، خروجي انتخاب مردم ضمن استمرار عزت و اعتلاي ايران در عرصه هاي جهاني همچون گذشته، گامهاي اساسي نيز در راستاي مرتفع نمودن مشکلات اقتصادي و معيشتي جامعه با عنايت به برنامه هاي دولت که اکنون انتخاب مجدد فرصت و مجال مغتنمي در راستاي عملي نمودن ايده هايش فراهم نموده است، تلقي گردد. صداي عدالت:برندگان انتخابات دهم ‏ «برندگان انتخابات دهم »عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي صداي عدالت به قلم محمدعلي نجفي اسيت كه در آن مي‌خوانيد؛ نتيجه انتخابات روز 22 خرداد هرچه و دارنده بيشترين راي هركه باشد، به نظر من اين انتخابات برنده‌هايي داشته است كه از پيش قابل اعلام است. در اين نوشتار كوتاه اشاره‌اي به اين برندگان خواهم كرد. ‏ 1- برنده اول اين انتخابات مردم ايرانند. حتما به ياد داريد كه تا يك ماه قبل همه تحليلگران سياسي و اجتماعي جو عمومي جامعه را براي حضور پرشور مردم در انتخابات سرد و منجمد مي‌دانستند و نگراني‌هاي عميقي وجود داشت كه چون جريان وابسته به دولت نهم پيروزي خود را در صورت حضور كمرنگ مردم در صحنه انتخابات محتمل‌تر مي‌داند، نه‌تنها تلاشي براي ايجاد انگيزه براي اين حضور نمي‌كند، بلكه سعي خواهد كرد كه شركت مردم در راي‌گيري به ميزاني حداقلي و به شكلي تشريفاتي درآيد تا با به دست آوردن آرا گروهي كه در هر صورت به ادامه وضع موجود راي خواهند داد، مديريت خود را براي يك دوره ديگر تثبيت كند. اين نگراني‌ها حتي سوءظن‌هايي را نسبت به صداوسيما برانگيخت تا جايي كه دو كانديداي اصلاح‌طلب، هر يك به‌طور جداگانه انتقاداتي به عملكرد آن سازمان وارد كردند. اما رخدادهايي پس از شروع تبليغات رسمي انتخاباتي و سخنراني‌ها و ميزگردها و مناظره‌هايي كه در نقاط مختلف كشور برپا شد و به‌خصوص مسائل و اتفاقات مرتبط با مناظره‌هاي تلويزيوني كانديداها، دست به دست هم داد و موجب گشت مردم بر ترديدها و شبهه‌افكني‌ها غلبه يابند و با دركي هوشمندانه از اوضاع كشور از فرصت برگزاري انتخابات بهره گ�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن