واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رازهاي مقام ابراهيم و حجر اسماعيل(عليهماالسلام)
امام سجاد (عليه السلام) به شبلى فرمود:«معناى خلف مقام ايستادن و نماز در پشت مقام ابراهيمى خواندن را فهميدى، و انجام دادى؟»شبلى عرض كرد: نماز خواندم امّا نيتهايى را كه شما مىفرماييد نداشتم.فرمود: تو اصلا طواف نكردهاى و به مقام ابراهيم نرفتهاى، چون عمل تو بدون سرّ و روح بوده است.قرآن فرمود: بعد از طواف، كنار مقام ابراهيم برويد و از آنجا محلّى را براى نماز برگزينيد: «واتَّخِذوا من مقام ابراهيم مصلّى»(1)؛ در پشت مقام ابراهيم نماز بخوانيد و آنجا را به عنوان مصلّى انتخاب كنيد.در روايات، سخن از خلف مقام ابراهيم است وليكن تعبير قرآن كريم است كه: آن محدوده را به عنوان محل نماز انتخاب كنيد. سرّ اين قيام و اتخاذ مكانى در مقام ابراهيم، اين است كه:وقتى انسان به مقام ابراهيم مىرسد؛ يعنى خدايا! من به جايگاه ابراهيم خليل پا گذاشتم. همانگونه كه خليل گفت: «انى وجّهتُ وجهى لَلّذى فطر السموات والأرض حنيفاً و ما أنا من المشركين.» من هم خليل گونه و ابراهيم گونه به هر طاعتى روى مىآورم و از هر معصيتى رو بر مىگردانم. كسى كه در حال نماز خضوع، خشوع و خلوص ندارد، به جاى ابراهيم نايستاده است.«خدايا! در جايى كه ابراهيم (عليه السلام) ايستاده است، من ايستادم»؛ و اين دو حكم دارد: 1ـ حكم ظاهرى 2ـ حكم باطنى. و آن باطن، سرّ اين ظاهر است. ظاهر اين است: طواف كننده در مكانى كه حضرت ابراهيم ايستاد بايستد و دو ركعت نماز بخواند. و اما باطنش آن است كه مكانت را دريابد و در آن مكانت مستقر شود و نمازى چون نماز ابراهيم بخواند. پس دو مطلب هست؛ يكى مربوط به مناسك حج است و ديگرى مربوط به اسرار حج .آرى، وقتى انسان به مقام ابراهيم مىرسد؛ يعنى خدايا! من به جايگاه ابراهيم خليل پا گذاشتم. همانگونه كه خليل گفت: «انى وجّهتُ وجهى لَلّذى فطر السموات والأرض حنيفاً و ما أنا من المشركين.»(2) من هم خليل گونه و ابراهيم گونه به هر طاعتى روى مىآورم و از هر معصيتى رو بر مىگردانم. كسى كه در حال نماز خضوع، خشوع و خلوص ندارد، به جاى ابراهيم نايستاده است.بر راهيان آن ديار مقدس است كه وقتى كعبه را طواف مىكنند، لحظه به لحظه و قدم به قدمِ آن مواقف را گرامى بدارند؛ چرا كه در آنجا انبيا و اوليا گام نهادهاند.كسانى كه با اسرار حج آشنا نيستند و معلوم نيست كه با چه مالى به مكه مىروند و در آنجا با چه مقالى سخن مىگويند، اينها اطراف كعبهاى مىگردند كه مشركين هم آن را زياد طواف كردهاند، كه نماز آنها عندالبيت «مكاءاً و تصدية» بوده است؛ افراد تبهكار هم دور اين كعبه بسيار گشتهاند. آنگاه كه اين كعبه بتكده بود، بت پرستان هم زياد دور اين كعبه مىگشتند. كسانى كه با اسرار حج آشنا نيستند و معلوم نيست كه با چه مالى به مكه مىروند و در آنجا با چه مقالى سخن مىگويند، اينها اطراف كعبهاى مىگردند كه مشركين هم آن را زياد طواف كردهاند، كه نماز آنها عندالبيت «مكاءاً و تصدية» بوده است؛ (و ما كان صلوتهم عند البيت الاّ مُكاءاً و تصديةً.)(3) افراد تبهكار هم دور اين كعبه بسيار گشتهاند. آنگاه كه اين كعبه بتكده بود، بت پرستان هم زياد دور اين كعبه مىگشتند. در دوران جاهليت نيز دور اين كعبه را تعداد بسيارى گشتهاند. تنها كسانى كه با اسرار حج آشنايند، مىبينند كه به جاى انبيا و ائمه (عليهم السلام) گام نهادهاند كه اينان مخلصين هستند و وسوسههاى شيطان در آنها اثر نمىكند.(4) خاطرات شيطانى در صحنههاى نفس آنها راه پيدا نمىكند. دسيسههاى بيگانگان نيز در مرزهاى فكرى آنان نفوذ ندارد.شبلى و امثال او، از كسانى بودهاند كه به مناسك و احكام حج آشنايى داشته و به آن عمل كردهاند ليكن زيارت بى روح، مثل ترك زيارت است. حِجر اسماعيلحجر اسماعيل، قبله نيست ولى مطاف است. هاجر (سلام الله عليها) و بسيارى از انبيا (عليهمالسلام) در آنجا دفن شدهاند و به احترام قبر هاجر و انبيا، حجر اسماعيل مطاف قرار داده شده است.(5) پينوشتها:1ـ بقره: 125.2ـ انعام: 79.3ـ انفال: 35 .4 ـ حجر: 40 .5ـ بحارالانوار، ج12، ص117 ـ 79 . منبع:برگرفته از كتاب عرفان حج، آية الله جوادي آملي .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 391]