تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835980186
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پژمان موسوی[email protected] از چندی پیش (شاید دو سال) همواره به دنبال راهی برای گفتوگو با شمس آلاحمد و طرح پرسشهایی از زوایای پیدا و پنهان زندگی او و جلال و البته سیمین دانشور بودم كه متاسفانه به دلایل مختلف این گفتوگو هیچ گاه صورت نپذیرفت تا اینكه یك هفته پس از فوت شمس و از طریق دوستی دوطرفه، در تماسی با فرزند ارشد آن مرحوم، قرار گفتوگو با همسر شمس آلاحمد را گذاشتم. روز گفتوگو پس از جستوجوی بسیار، كوی مهر در خیابان فرصت شیرازی را یافتم و قدم به خانه كوچك اما باصفای شمس گذاشتم. همسر شمس را به عنوان فردی كه 44 سال را دوشادوش شمس سپری كرده است، منبع دست اولی برای شناخت زوایای پیدا و پنهان زندگی او یافتم و با دریافت خلق و خوهای او، به سرعت گفتوگو را به سمتی تاریخی و رویدادمحور هدایت كردم. همسر شمس اما سخت دلگیر بود؛ دلگیر از بیمهریها و فرصتطلبیها. دلگیر از افرادی كه تا روز حیات شمس، اساساً یادی از او نمیكردند و به محض مرگ او، همه ناگهان به یادش افتادند و مطلبها نگاشتند. او تمام این رفتارها را به دیده تردید نگریست و صراحتاً عنوان كرد كه «شمس ما وجهالمصالحه شد». او شمس آلاحمد را یك دموكرات تمامعیار معرفی كرد كه همواره به دنبال برقراری یك دموكراسی ناب بوده است. گلهمند هم بود. گلهمند از اینكه شمس تمام زندگی را در كتاب و سیاست میدید و شاید كمتر به فكر آینده بود...
همسر و دختر شمس در مراسم تشییع وی به عنوان همسر شمس آلاحمد، سالهای زیادی را در كنار او سپری كردهاید و دوشادوش او پستی و بلندیهای بسیاری را تجربه كردهاید. برای ورود به بحث، مختصری از دوران كودكی شمس برایمان بگویید؛ اینكه ایشان در چه محیطی رشد كردند و سالهای ابتدایی حیاتشان چگونه گذشت؟ شمس در یك خانواده مذهبی در تهران دیده به جهان گشود. پدرش روحانی بود و تا پیش از سالهای سلطنت رضاخان، محضر داشت و به انجام امور محضری مشغول بود. اما به دنبال اقدامات رضاخان، وی مجبور به ترك این حرفه شد و از آن پس تنها به انجام امور مذهبی پرداخت. میدانید كه ایشان بزرگ مسجد و محله بودند و در پاچنار تهران به عنوان یك معتمد محلی همواره شناخته شده بودند. شمس هم در همین سالها بود كه به دنیا آمد. برادر بزرگشان در زمان آقای بروجردی برای تبلیغات دینی به مدینه رفتند و متاسفانه در همان جا خیلی زود فوت كردند و برادر دوم این خانواده هم جلال بود و سومی شمس. از چگونگی آشنایی خود با مرحوم شمس برایمان بگویید. در سالی كه جلال آلاحمد با كتاب غربزدگیاش در اوج شهرت قرار داشت، من در یك مهمانی دوستانه شمس را دیدم. از آن زمان تا روز ازدواجمان هم خیلی طول نكشید و ما حدوداً سه ماه بعد از آشنایی اولیهمان با هم ازدواج كردیم. آیا میتوان این طور برداشت كرد كه ایشان به دلیل اینكه برادر جلال بودند، آن زمان از شهرتی برخوردار بودند و اساساً آشنایی شما با ایشان هم به واسطه شهرت جلال بود؟ اصلاً! ما خیلی تصادفی با هم آشنا شدیم و به هیچ وجه من در دیدار اول نمیدانستم كه شمس برادر جلال است. میتوانم بگویم كه برخلاف بسیاری از ازدواجهای سنتی، ما خودمان همدیگر را انتخاب كردیم و شهرت جلال هم در این امر اساساً دخیل نبود. شمس در زمانی كه شما با ایشان آشنا شدید، به چه كاری مشغول بود؟ آیا آن زمان هم سری در دنیای نویسندگی و فرهنگ داشت یا اینكه بعد از آن به این دنیاها ورود پیدا كرد؟ ایشان در آن سالها ضمن اینكه دبیر بودند، به واسطه دورهای كه در آلمان دیده بودند، در دانشسرای عالی عكاسی هم درس میدادند. اما مهمتر از همه اینها این بود كه شمس در آن سالها در بنیاد فرهنگ ایران همكار دكتر خانلری بود و در آنجا به تصحیح متون قدیمی میپرداخت. به عنوان مثال كتاب طوطینامه اثر شمس یادگار همان سالهای همكاری شمس با دكتر خانلری است. شما چطور؟ دنیاهای شما با یكدیگر تا چه حد نزدیك بود؟ آیا شما هم مثل شمس به فرهنگ و سیاست علاقهمند بودید؟ خانواده من چه از طرف مادری و چه از طرف پدری بسیار فرهنگدوست و فرهنگپرور بودند. خانواده مادری من حتی اهل سیاست هم بودند و به یاد دارم در سالهای دكتر مصدق، پدرم از طرفداران پر و پاقرص ایشان بود و مادرم از هواداران سازمان زنان و همیشه در خانه ما بحثهای سیاسی و فرهنگی در جریان بود. خودم هم لیسانس ادبیات داشتم و دبیر بودم. منظور آنكه به هیچ وجه از دنیاهای هم بیگانه نبودیم و تقریباً هر دو در یك مسیر طی مسیر میكردیم البته با تفاوتهایی.
از قرار فاصله بین ازدواج شما تا مرگ جلال، تنها حدود سه سال بود. میخواهم از زبان خودتان بدانم كه جلال به واقع چه تاثیری در زندگی شما داشت؟ تا چه حد اساساً با هم ارتباط داشتید و این ارتباط چگونه بود؟ من و شمس در سال 45 با هم ازدواج كردیم و جلال سال 48 فوت كرد. من فكر میكنم جلال اگر زنده بود و خیلی زود از دنیا نمیرفت، خیلی میتوانست در زندگی ما نقش داشته باشد اما با مرگش خیلی زود ما هم با مشكلات و مخاطراتی روبهرو شدیم. ببینید! جلال همواره حامی خانواده بود و اساساً خانوادهدوست بود در حالی كه شمس مرد دوست و جامعه بود و خودتان هم میدانید كه برای یك زن به هر حال سخت است كنار آمدن با چنین روحیاتی. ما هر هفته پیش از فوت جلال او را میدیدیم و از آنجا كه شمس بسیار از او حساب میبرد، بخش زیادی از مشكلات ما نزد او حل و فصل میشد. البته حیف كه جلال زود از دنیا رفت و همه ما را تنها گذاشت. از مرگ جلال بگویید. به هر حال شما و شمس در آن زمان خیلی به جلال نزدیك بودید و مشاهدات شما از آن رویداد میتواند متفاوت با مطالبی باشد كه تاكنون منتشر شده است. جلال به واسطه فردی به نام توكلی كه رئیس اداره چوب بری منطقه اسالم گیلان بود، صاحب ویلایی در آنجا شده بود و اولین تابستانی بود كه در آن ویلا اقامت داشت. آخرین روزهای زندگی جلال روزهایی بود كه من و بچههایم برای تعطیلات نزد او رفته بودیم و در كنار هم روزهای بسیار خوشی را تجربه میكردیم. یادم میآید در آن زمان روسها در آن منطقه مشغول لولهكشی گاز بودند و چند جوان نیز در همان ایام برای بحث درباره كتاب خاطرات شوروی نزد جلال آمده بودند. جلال هم بیشتر وقتش را در اسالم به نویسندگی میپرداخت. خلاصه ما با هم بودیم و هیچ نشانهای از مرگ هم در او دیده نمیشد. ما به تهران برگشتیم و حدود دو روز بعد نصف شبی بود كه ما تازه از یك مهمانی بازگشته بودیم كه شوهرخواهر خانم دانشور كه ارتشی بود به ما خبر داد از طریق ارتش به او خبر رسیده است كه جلال در اسالم فوت كرده است... بازتاب مرگ جلال برای شمس چگونه بود؟ بعد از فوت جلال، شمس حدود شش ماه را در بیماری گذراند و پس از آن نیز تازه خونریزی معده كرد. همه اینها شوك ناشی از مرگ جلال بود زیرا به هیچ عنوان شمس خودش را برای چنین واقعه ناگواری آماده نكرده بود. از مرگ جلال عبور كنیم. در فاصله سالهای 48 تا 57 كه انقلاب پیروز شد، عمده وقت مرحوم شمس به چه اموری میگذشت؟ در كنار فعالیت در بنیاد فرهنگ ایران، عموماً منزل ما پاتوقی بود برای جمعهای دوستانه و روشنفكرانه. یادم میآید علیاصغر حاجسیدجوادی، متین دفتری، غلامحسین ساعدی و... شبهای بسیاری را در منزل ما یا افراد دیگر به بحث درباره دیكتاتوری شاه و سایر بحثهای سیاسی و روشنفكرانه میپرداختند. حتی یادم میآید كه ریاست بخش آموزش و پرورش هم به شمس پیشنهاد شد كه قبول نكرد. همچنین خیلی موارد دیگر. انقلاب هم كه شد، بنیاد فرهنگ تعطیل شد و شمس با 20 سال سابقه بازنشسته شد. شمس به عنوان یك فرد منتقد رژیم شاه و مدافع انقلاب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه راهی را در پیش گرفت؟ از ماجرای عضویت ایشان در شورای انقلاب فرهنگی بگویید. بله! پس از پیروزی انقلاب ایشان حدود دو ماهی را در شورای انقلاب فرهنگی به عنوان عضو گذراند ولی به دنبال مطرح شدن بحث تعطیلی دانشگاهها، ایشان به شدت با این موضوع مخالفت كردند و پس از اینكه اختلاف ایشان با افرادی مثل آیت بالا گرفت، از آن شورا استعفا داد. حتی یادم هست كه دكتر سروش بعد از این استعفا نزد ایشان آمد تا بلكه بتواند ایشان را برگرداند كه موفق نشد و شمس همچنان بر سر موضع خودش باقی ماند. البته پس از آن بنا به پیشنهاداتی حدود یك ماهی را در روزنامه اطلاعات به عنوان سردبیر گذراند تا اینكه پس از آن دیگر هیچ پست رسمیای را نپذیرفت و به پیگیری امور خودش مشغول شد. امور خودش دقیقاً به چه معناست؟ ایشان پس از روزنامه اطلاعات به طور مشخص به چه كارهایی پرداخت؟ ایشان انتشارات رواق را مدیریت میكرد كه آثار جلال را هم همین انتشارات منتشر میكرد تا اینكه به دنبال سفر خارجی كه برای ایشان پیش آمد، شمس مدیریت انتشارات را به فرد دیگری كه نمیخواهم در اینجا از او نامی ببرم، سپرد و به سفر رفت. پس از بازگشت به قول خود شمس «رواق، اوراق شده بود» و از همین رو آن موضوع هم به حاشیه رفت. سال 63 هم یادم هست كه از طرف روزنامه اطلاعات برای شركت در كنگره حزب كمونیست، به كوبا رفت و پس از آن هم به نیكاراگوئه. رهاورد این سفر كه چند ماه هم طول كشید، قرار بود منتشر شود كه این امر هم صورت نگرفت. پس از آن هم همكاریهای پراكندهای با مطبوعات در كنار انتشار چند جلد كتاب به قلم خودش داشت تا اینكه 10 سال اخیر را در انزوا و گوشهنشینی گذراند. زندگی ما هم عموماً با حقوق بازنشستگی هر دو ما میگذشت زیرا من هم مانند جلال در سال 59 با 20 سال سابقه كار بازنشسته شده بودم. مختصری درباره سبك زندگی مرحوم شمس برای ما بگویید؟ ایشان وقتشان را عموماً چگونه سپری میكردند و بیشتر به چه مسائلی میپرداختند؟ تا زمانی كه شمس سالم بود و بیمار نشده بود، اكثراً مطالعه میكرد و كتابها را حاشیهنویسی میكرد، البته گاهی هم در كنار آن برای خودش نجاری میكرد. در سالهای اخیر هم كه پایش شكست و با بیماری روبهرو شد. تنها چیزی كه شاید تغییر نكرد سبك زندگیاش بود زیرا باز هم كارش مطالعه بود و بازبینی كتابها. یعنی در زندگی جز كتاب به چیز دیگری نمیاندیشید؟ (با اشاره به كتابهای انبوه كتابخانه) زندگیاش با همین كتابها گذشت و معمولاً به سایر مسائل به خصوص در سالهای اخیر بیتفاوت شده بود. منظورتان مسائل مربوط به زندگی شخصی و احیاناً مالی است؟ شمس به امور مالی همیشه بیتفاوت بود و زندگی درویشی را دوست داشت. شاید یكی از دلایل اختلاف من با او همیشه در همین عامل خلاصه میشد زیرا شمس اساساً آدم قانعی بود و من نبودم. البته نه اینكه مسائل مالی برای من اصل باشد اما من همیشه فكر میكنم كه ما میتوانستیم وضعیت به مراتب بهتری نسبت به چیزی كه اكنون داریم، داشته باشیم. من همواره فكر میكردم و بحث هم میكردم كه بالاخره بچهها آیندهای دارند و زمانه، زمانهای نیست كه بچهها را بتوان بدون هیچ پشتوانهای در جامعه رها كرد. اما شمس بسیاری از فرصتها را از دست داد و این آرزوی من تحقق نیافت؛ آرزویی كه خود من در آن هیچ نقشی نداشتم و هر چه میخواستم نه برای خودم، كه برای آینده بچههایم بود. یك نكته را هم بگویم و اینكه در كنار تمام این مسائل، شمس انسان با عزت نفسی بود و نه خودش نه فرزندانش هیچ گاه از موقعیتهای احتمالی سوءاستفاده نكردند. یادم میآید كه یكی از فرزندانم میتوانست با سهمیهای به دانشكده دندانپزشكی برود كه با این توجیه كه این موقعیتی كه من میخواهم اشغالش كنم، متعلق به فرد دیگری است، این كار را نكرد و عطای دندانپزشكی را به لقایش بخشید. اینها همه اثر تربیت شمس بود كه بچهها را هم مثل خودش وارسته بار آورده بود. یك سوال هم درباره رابطه مرحوم شمس با سیمین دانشور دارم. از گذشته شایعاتی مبنی بر عدم هیچ گونه رابطه بین شمس و سیمین دانشور وجود داشت تا اینكه بعد از فوت ایشان و عدم شركت خانم دانشور در مراسم ایشان این شایعات تقویت شد. البته برخی میگویند به علت بیماری خانم دانشور اساساً خبر فوت مرحوم شمس را به او ندادهاند. از ریشه این موضوع و اینكه آیا اساساً اختلافی بین این دو نفر وجود داشت یا خیر، برای ما و مخاطبانمان بگویید؟ زمانی كه جلال زنده بود، ما حتماً حداقل هر پنجشنبه خانه آنها بودیم و از مصاحبت با همدیگر لذت میبردیم تا اینكه جلال فوت كرد. پس از مرگ جلال هم رابطه شمس و خانواده ما با سیمین بسیار خوب بود تا زمانی كه شمس كتاب سنگی بر گوری را منتشر كرد. شمس در این كتاب جریان مسافرت جلال به اتریش و آشنایی او با یك خانم و وعدههای جلال به او را منتشر كرد كه همین عامل علت اصلی اختلافات شمس و سیمین خانم شد. البته پس از این رویداد با اینكه دیگر سیمین خانم كه از نظر من زن بسیار فرهیخته و بزرگی است ما را نپذیرفتند اما یك بار در عروسی فرزندم شركت كردند و زمانی هم كه در بیمارستان بستری بودند، شمس برای ملاقات به بیمارستان پارس رفت و سبد گلی را به او اهدا كرد. البته فكر نمیكنم این اختلاف چندان مهم باشد و برای اطلاع خوانندگان شما هم بگویم كه خواهر سیمین خانم در مراسم ختم شمس حضور به هم رسانید. به عنوان فردی كه سالها در كنار شمس بوده است، فكر میكنید مهمترین دغدغه او چه بود؟ تناقضات جامعه بیش از هر عاملی برایش دردناك بود؛ اینكه چرا عدهای از مردم تا این حد محرومند و عدهای دیگر تا به این حد فربه و ثروتمند. او مردمداری مردمدوست بود كه معتقد بود باید با مردم بود و در هر لحظه به داد مردم رسید. از نظر سیاسی هم او همواره به دنبال یك دموكراسی تمامعیار بود و این هدف را در تمام مراحل زندگیاش پی گرفت.منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 808]
صفحات پیشنهادی
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس-پژمان موسوی[email protected] از چندی پیش (شاید دو سال) همواره به دنبال راهی برای گفتوگو با شمس ...
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس-پژمان موسوی[email protected] از چندی پیش (شاید دو سال) همواره به دنبال راهی برای گفتوگو با شمس ...
شمس آلاحمد روي دستان اهالي قلم تشييع شد
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس همسر شمس را به عنوان فردی كه 44 سال را دوشادوش شمس سپری كرده است، منبع دست اولی ... همسر و دختر شمس در مراسم ...
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس همسر شمس را به عنوان فردی كه 44 سال را دوشادوش شمس سپری كرده است، منبع دست اولی ... همسر و دختر شمس در مراسم ...
غیر فعال کردن Dial-up خودکار
... کردن Dial-up خودکار · پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+مطلب · تحريمها به ... 13- نرم افزارهای خاصی وجود دارند که با کم کردن حجم عکس های مشاهده شده در .
... کردن Dial-up خودکار · پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+مطلب · تحريمها به ... 13- نرم افزارهای خاصی وجود دارند که با کم کردن حجم عکس های مشاهده شده در .
شهرهاي چهارمحال و بختياري به ميدان نيايش مزين مي شوند
رتوش عکس های خود با - AMS Software Beauty Studio 1.67 · شهرهاي چهارمحال و ... پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+مطلب · ارزش ترانزيت كالا از گيلان 38 .
رتوش عکس های خود با - AMS Software Beauty Studio 1.67 · شهرهاي چهارمحال و ... پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+مطلب · ارزش ترانزيت كالا از گيلان 38 .
ارزش ترانزيت كالا از گيلان 38 درصد افزايش يافت
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+مطلب · ارزش ترانزيت كالا از گيلان 38 درصد افزايش يافت · صهيونيستها آگهي وحشت منتشر کردند ... . گوناگون ...
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+مطلب · ارزش ترانزيت كالا از گيلان 38 درصد افزايش يافت · صهيونيستها آگهي وحشت منتشر کردند ... . گوناگون ...
خانه خاطرات كودكی جلال آل احمد
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس برای ورود به بحث، مختصری از دوران كودكی شمس برایمان بگویید؛ اینكه ایشان در چه محیطی ... در سالی كه جلال آلاحمد ...
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس برای ورود به بحث، مختصری از دوران كودكی شمس برایمان بگویید؛ اینكه ایشان در چه محیطی ... در سالی كه جلال آلاحمد ...
جلال آل احمد چگونه برگشت؟
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس در سالی كه جلال آلاحمد با كتاب غربزدگیاش در اوج شهرت قرار داشت، من در یك مهمانی دوستانه شمس را دیدم. ... تا چه حد ...
پیدا و پنهان زندگی شمس آلاحمد از زبان همسرش+ عکس در سالی كه جلال آلاحمد با كتاب غربزدگیاش در اوج شهرت قرار داشت، من در یك مهمانی دوستانه شمس را دیدم. ... تا چه حد ...
زندگی نامه اشرف پهلوی (1)از کودکی تا هوسرانی جوانی
زندگی نامه اشرف پهلوی (1)از کودکی تا هوسرانی جوانی-زندگی نامه اشرف پهلوی ... ماجراي روابط نامشروع اشرف با « پرويز راجي »، « ملک فاروغ » احمد دهقان، بهروز وثوقي و . .... همسر فرانسوي يکي از افسران ارتش را مأمور آموختن زبان فرانسه به شمس و اشرف و .... به همين سبب از برخي رجال و دولت مردان و اشراف خواست تا عکس هايي از پسران خود را ...
زندگی نامه اشرف پهلوی (1)از کودکی تا هوسرانی جوانی-زندگی نامه اشرف پهلوی ... ماجراي روابط نامشروع اشرف با « پرويز راجي »، « ملک فاروغ » احمد دهقان، بهروز وثوقي و . .... همسر فرانسوي يکي از افسران ارتش را مأمور آموختن زبان فرانسه به شمس و اشرف و .... به همين سبب از برخي رجال و دولت مردان و اشراف خواست تا عکس هايي از پسران خود را ...
ناگفته هايي از زندگي خصوصي حضرت روح الله (4)
ناگفته هايي از زندگي خصوصي حضرت روح الله (4)-ناگفته هايي از زندگي خصوصي حضرت روح ... در حال گرفتن دومين عكس بودم كه ديدم حاج احمد آقا به طرف اتاق آقا ميآيند. ... من خودم مستقيم از زبان مبارك حضرت امام نشنيدم ولي فاطمه خانم تعريف ميكرد، اين را شنيده .... گاهي وقتها حاج آقا بهاءالديني يا حاج آقا ميريان يا برادرهاي شمس علي بودند.
ناگفته هايي از زندگي خصوصي حضرت روح الله (4)-ناگفته هايي از زندگي خصوصي حضرت روح ... در حال گرفتن دومين عكس بودم كه ديدم حاج احمد آقا به طرف اتاق آقا ميآيند. ... من خودم مستقيم از زبان مبارك حضرت امام نشنيدم ولي فاطمه خانم تعريف ميكرد، اين را شنيده .... گاهي وقتها حاج آقا بهاءالديني يا حاج آقا ميريان يا برادرهاي شمس علي بودند.
زندگی نامه اشرف پهلوی(2) فساد اخلاقی و هوسرانی جوانی
زندگی نامه اشرف پهلوی(2) فساد اخلاقی و هوسرانی جوانی-زندگی نامه اشرف ... شهر تهران فعاليت و جنب و جوش بيشتري پيدا کرده و در پيرامون ما طنين موسيقي و زبان هاي ... (30) محمد رضا پهلوي نظر شمس پهلوي را هم در اين باره جويا مي شود و پس از دريافت نظر .... مسعود با « احمد دهقان» که روابط نزديکي با اشرف داشت، وي گراور عکس سگ اشرف و ...
زندگی نامه اشرف پهلوی(2) فساد اخلاقی و هوسرانی جوانی-زندگی نامه اشرف ... شهر تهران فعاليت و جنب و جوش بيشتري پيدا کرده و در پيرامون ما طنين موسيقي و زبان هاي ... (30) محمد رضا پهلوي نظر شمس پهلوي را هم در اين باره جويا مي شود و پس از دريافت نظر .... مسعود با « احمد دهقان» که روابط نزديکي با اشرف داشت، وي گراور عکس سگ اشرف و ...
-
سرگرمی
پربازدیدترینها