واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > گردشگری - تشخیص اینکه خانه واقعی آیتالله سیدحسن مدرس کدام است، با عملکرد متناقض سازمانهای دولتی، دارد به یک معما تبدیل میشود. مهدی خاکیفیروز: تاکنون حدود دو میلیارد تومان از بودجه مراکز دولتی و عمومی برای خرید و بازسازی خانههای مختلف در این کوچه سرمایهگذاری شده است ولی هنوز هیچیک از مسئولان این مراکز حاضر نیستند مستندات احتمالی خود برای انتخاب خانه دیگران به جای خانه مدرس را ارائه دهند. آخرین اظهارنظر دولتی در این خصوص متعلق به حمید بقایی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی است. او در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «من شخصاً خانهای را که منصوب به خانه مدرس بود، بازدید کردم و قدمت ساخت بخش عمده آن خانه، مربوط به 50 سال قبل است.» آیتالله مدرس در سال 1316 یعنی 72 سال پیش در حوالی کاشمر به شهادت رسید. بقایی همچنین اظهار داشت: قسمتهایی از این خانه با تیرآهن و آجرهای متعلق به 50 سال پیش بوده و پس از شهادت مدرس ساخته شده است. بقایی تصریح کرد: خانه دیگری نیز قبلاً بوده که از بین رفته و مالک آن نیز ادعا میکرد این خانه متعلق به مدرس است. سازمان میراث فرهنگی از کسانی که ادعا میکنند این خانه متعلق به مدرس است، خواسته تا مستندات خود را ارائه دهند. رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری همچنین تصریح کرد: تا این لحظه هیچ مستند قانونی و منطقی که اثبات کند این خانه متعلق به مدرس است، پیدا نکردیم و مطرح شدن این بحث تنها یک ادعاست. او در پایان خاطرنشان کرد: در صورت ارائه مستندات واقعی از سوی مدعیان، سازمان میراث فرهنگی حتماً نسبت به خرید خانه مدرس اقدام میکند. اسنادی که نادیده گرفته میشوندتاکنون سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران دو خانه مجزا را به نام خانه مدرس خریداری کردهاند. خانهای که سازمان میراث فرهنگی آن را خریداری کرده، متعلق به خانه نصیرالدوله است. خانهای که شهرداری تهران آن را خریداری کرده است نیز متعلق به خاندان کتابچی است. رئیس سازمان میراث فرهنگی در حالی چند روز پیش از نامشخص بودن خانه واقعی آیتالله مدرس خبر میدهد که دستکم از سال 83 گزارشهای متعددی در رسانههای جمعی و برخی نیز توسط نویسنده این گزارش حاوی اسناد معتبر مربوط به خانه مدرس منتشر شد. اما مسئولان دولتی ترجیح دادند بیتوجه به این اسناد، خانههای دیگری را خریداری کنند. دکتر علی مدرسی، نوه دختری آیتالله سیدحسن مدرس و مهندس محسن مدرسی نوه پسری او نیز بارها در مورد این تصمیمهای نادرست هشدار دادهاند ولی تاکنون هیچگاه پاسخی رسمی به انتقادهای آنان داده نشده است. اسناد و قرائن زیادی وجود دارد که به اتکای آن میتوان خانه واقعی آیتالله مدرس را از خانه همسایگان و مخالفان سیاسی وی بازشناخت. یکی از این اسناد، گزارش ارباب کیخسرو و نماینده زرتشتیان در ادوار نخستین مجلس مشروطه است. او که مسئولیت تدارکات مجلس شورای ملی را برعهده داشت، در گزارش رسمی به نمایندگان مجلس وقت، ویژگی و مختصات خانه آیتالله را مشخص کرده است. برخی تاریخنویسان همعصر مدرس مانند عبدالله مستوفی و ابراهیم خواجهنوری نیز ویژگیهایی از خانه او را بیان کردهاند که با خانههای خریداریشده، تطابق ندارد. همچنین مدارک قطعی السند سازمان ثبت اسناد کشور نیز خانه واقعی مدرس را مشخص میکند. بر اساس این مدارک، خانه واقعی مدرس در آغاز به نام او و پس از وی به نام فرزندش دکتر عبدالباقی مدرس ثبت شده است. همچنین اسناد ثبتی خانههای مجاور خانه مدرس که در آنها ذکر شده است از طرف شرق یا غرب با خانه سیدحسن مدرس همجوار هستند. این موضوع در نامه رسمی مورخه 3 تیر 1381 سازمان ثبت اسناد استان تهران به سازمان میراث فرهنگی اعلام شده است. صرفنظر از نظرات بازماندگان آیتالله، دستخطی از آیتالله مدرس نیز وجود دارد که به موجب آن، خانه خود را به فرزندش هدیه داده است. اصل این نامه اکنون در اختیار سیدمحسن مدرسی قرار دارد که رونوشت آن برای نخستینبار در مجاورت این گزارش منتشر میشود. با تاریخ قدیم چه میکنیمخانه واقعی آیتالله مدرس در فاصله زمانی 1300، 1302 خورشیدی توسط وی ساخته شده است. این خانه در زمان حضور وی در پایتخت محل رفت و آمد چهرههای برجسته تاریخ معاصر ایران از جمله محمدتقی بهار، موتمن الملک پیرنیا (رئیس مجلس) مشیرالدوله پیرنیا (نخستوزیر و مورخ برجسته)، میرزاحسن مستوفی الممالک (نخستوزیر) و نیز دکترمحمد مصدق (نماینده ملیگرای مجلس) بوده است. بسیاری از تصمیمات سرنوشتساز اواخر دوره قاجاریه در این خانه رخ داد و پیشنویس برخی قوانین مهم ایران مانند قانون مدنی و قانون عدلیه در آن نوشته شده است. ماجرای بازسازی خانه آیتالله از سال 1382 و با پیگیری رسانههای گروهی، نمایندگان مجلس ششم، سازمان مدیریت و برنامهریزی وقت و همچنین معاونت ارتباطات دفتر رهبری آغاز شد. اما اکنون و پس از گذشت بیش از 6 سال نه تنها نتیجهای نداشته است بلکه به بیراهه نیز رفته است. پیش از این کمیتهای 3 نفره در سازمان میراث فرهنگی استان تهران گزارش مفصلی در مورد اشتباههای صورت گرفته در شناسایی خانه مدرس تهیه کرده بودند. هر چند اکنون اعضای این کمیته نیز از پاسخگویی در این خصوص پرهیز میکنند و به رغم تماسهای مکرر خبرنگاران «خبر»، از گفتوگو در این خصوص اجتناب کردند. واکنش دیرهنگام مسئولان ارشد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نسبت به این اشتباه، موجب بروز مشکلات جدیدی شد. یکی از این مشکلات تأخیر در ثبت خانه واقعی مدرس در فهرست آثار ملی ایران است که هنوز هم وضعیت آن مشخص نیست. خانواده آیتالله مدرس میگویند مسئولان سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران نه تنها برای پیبردن به واقعیت ماجرا به آنها مراجعه نکردهاند بلکه به اسناد و شواهد ارائه شده توسط آنها نیز بیاعتنایی میکنند. خطاها و کاستیهای رخ داده در مورد شناسایی یک ساختمان 80 ساله، این سؤال را پیش میآورد که مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در شناسایی و ترمیم بناهای قدیمیتر و مربوط به سدههای پیشین، تا چه حد دقت نظر و صداقت دارند؟ نارضایتی بازماندگان مدرسبازسازی خانه همسایه مدرس به نام او، نارضایتی بازماندگان وی را به دنبال داشت. سیدمحسن مدرس نوه آیتالله، در نامهای خطاب به «شهردار دانشمند و محترم تهران بزرگ سردار دکتر قالیباف» که نسخهای از آن برای «خبر» نیز ارسال شده است، یادآور شد: «رسماً اعلام مینمایم خانه موردنظر معاونت زیباسازی شهرداری تهران، خانه مسکونی شهید مدرس نبوده است. حال اگر معاونت مذکور به مدرک خاصی دسترسی پیدا نموده، اجازه دهند آن سند در روزنامه خبر چاپ شود و در آن صورت اینجانب هم بر کل محفوظات خود قلم بطلان خواهم کشید. در غیر این صورت، به عنوان یک شاکی خود را موظف میدانم از حیثیت خانوادگی و نام آن شهید والامقام که مورد سوءاستفاده قرار گرفته به مراجع صالحه و مجلس شورای اسلامی تظلمخواهی کنم.» پیش از این عملکرد اشتباه مسئولان وقت سازمان میراث فرهنگی در خرید و ترمیم خانه دیگری به نام خانه مدرس، موجب شکایت مجلس از آنها و تشکیل پروندهای در مجتمع قضایی کارکنان دولت شده بود. شاید اینبار نیز برگ احضاریه قرار است برای مسئولان سازمان زیباسازی شهر تهران ارسال شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]