واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > معینی، علیرضا - چندی پیش برای اجرای برنامه به مازندارن و گیلان رفتم. تازه خورشید صبح طلوع کرده بود که به آستانه اشرفیه رسیدم و در توقف کوتاهی آرامگاه دکتر«محمد معین» را زیارت کردم. در آن حوالی، قهوه خانه سنتی و باصفایی را دیدم که صدای رادیوی قدیمیاش را آنقدر بلند کرده بود که نه تنها مشتریان بلکه عابران نیز به وضوح میشنیدند. بی درنگ و مشتاق وارد قهوه خانه شدم؛ از موسیقی گیلکی زیبایی که در هوا تاب می خورد دانستم که برنامه صبحگاهی رادیو رشت است اما تا گوینده به سخن در آمد شک کردم و گمان کردم که شاید رادیو تهران باشد! گوینده داشت تلاش می کرد تا به لهجه تهرانی حرف بزند و مدام واژههای برخی مجریان رادیوهای پایتخت را تکرار کند. من بیشتر گویندگان شبکههای سراسری صدا را میشناسم و خیلی سعی کردم تا این خانم تهرانی اصل! را بشناسم اما موفق نشدم. بعد از پخش موسیقی محلی دیگری دوباره صدایش شنیده شد، این بار از روی کاغذ گزارش مفصلی از ترافیک در رشت و وضعیت جادههای استان گیلان ارائه داد اما مدام سعی می کرد همه چیز را طوری جلوه دهد که گویی نوشته و کاغذی در کار نیست و اینها همه اطلاعات شخصی اوست! اسامی بعضی از روستاهای گیلان برایش تازگی داشت! البته میدانید که این خانم گوینده، تهرانی اصل است و نباید هم با محلهها و روستاهای آن دیار آشنا باشد و حق دارد در تلفظ برخی اسامی دچار مشکل شود! رادیوی قهوه خانه همچنان با صدای بلند روشن است؛ آن چنانکه اگر نمیخواستی بشنوی هم مجبور به شنیدن بودی! چقدر تحمل تفاخر گوینده برایم سخت شده است. نوبت به گفت و گوی تلفنی با یکی از مسئولان هواشناسی گیلان رسید و آن مسئول محترم با لهجه شیرین، صمیمی و گرم گیلکی شروع به صحبت کرد و اصطلاحات فنی هواشناسی را آن چنان لهجه دار و زیبا ادا میکرد تاشاید گوینده را به اصل خویش بازگرداند و آهنگ لهجهاش را یادآور شود! با خود میگویم؛ خانم گوینده! چرا میخواهی لهجهات را پنهان کنی؟ مگر این جا رادیو رشت نیست؟ اصلا چرا میخواهی تهرانی باشی؟! و خیلی سوال های دیگر... من به جهت ماموریتهای آموزشی به بیشتر شهرهای ایران سفر میکنم و اولین کارم شنیدن و دیدن شبکه استانی آن منطقه است و بسیار لذت بخش است وقتی صدای گویندگان امانت داری را میشنوم که لهجه و فرهنگ گفتاری خویش را حفظ کرده و بومی سخن میگویند! آنان که قطاب لهجه یزدی، مسقطی کلام شیرازی، گز گفتار اصفهانی و باران حدیث گیلکی را به رخت و لباس لهجه عاریه تهرانی نمیفروشند! متاسفانه بی اطلاعی گویندگان، تهیه کنندگان، برنامه سازان و حتی مدیران از ویژگیهای تولید و پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی با محتوای منطقهای و محلی، موجب سردرگمی مخاطبان خواهد شد و از سوی دیگر آشنایی با تقاضا و نیازهای بومی هر دیار، موجب فراهم شدن محتوای مناسب در برنامهها و به کارگیری گویندگان ماهر و دوست دار فرهنگ خود میشود و در نهایت رسانهای مطلوب، پرمخاطب و تاثیرگذار شکل میگیرد. جای بسی خوشحالی است که جز یکی دو استان که از این قافله عقب ماندهاند دیگر مراکز استانی صدا و سیما در تولید برنامههایی با محتوای بومی و منطقهای، موفق عمل کردهاند اما متاسفانه ضعف اصلی کار، تولید اندک برنامههای استانی است که البته تولیدات پیش رو نیز کیفیت لازم برای عرضه گسترده را دارا نیستند و راه حل این مشکل، ایجاد انگیزه، تقویت نیروی خلاق و گویندگان عاشق است.60
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 516]