واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جمهوری اسلامی: روحانیون از ورود به مصادیق اجتناب کنند در پی اعلام حمایت جامعه مدرسین از کاندیداتوری احمدی نژاد ، روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود نوشت: الزامات نظام حكومتي اسلامي بيش از همه متوجه متوليان امور ديني است . روحانيت به معناي عام كلمه فارغ از عناوين جبهه اي و گروهي و حزبي مصداق بارز توليت امور ديني در جامعه است به ويژه در جامعه انقلابي ايران كه رهبري انقلاب اسلامي را برعهده داشت و اكنون نيز در تداوم انقلاب و نظام جمهوري اسلامي نقش اول را دارد.يكي از مهمترين الزامات انجام وظيفه درست و بموقع در انتخابات است به ويژه انتخابات رياست جمهوري كه از طريق آن همه ي مجاري امور اجرائي كشور به يك شخص سپرده مي شود و اين امر در صلاح و سداد جامعه نقش مهمي دارد. اكنون در آستانه انتخابات رياست جمهوري دهم قرار داريم و به همين مناسبت لازم ميدانيم نكاتي را با دو نهاد مهم روحاني كه از جايگاه ويژه اي در جامعه انقلابي و اسلامي ايران برخوردارند در ميان بگذاريم .1 ـ در يك قرن اخير استعمارگران و ايادي داخلي آنها تلاش زيادي براي جلوگيري از ورود روحانيون به سياست بعمل آوردند . اقداماتي همچون برخورد قهرآميز با آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري و محاكمه و محكوم به مرگ كردن و به دار آويختن ايشان تا منزوي ساختن و به شهادت رساندن آيت الله سيد حسن مدرس و تا تبليغات مسموم عليه آيت الله كاشاني و خانه نشين كردن آن روحاني مجاهد همگي تلاش هائي براي دور ساختن روحانيت از سياست بود. در دوران نهضت امام خميني نيز رژيم وابسته پهلوي اقدامات زيادي براي بدنام ساختن روحانيت و حتي شخص امام انجام داد ولي عليرغم همه فشارها نهضت ادامه يافت و امام خميني با آنكه از داخل حوزه هاي علميه نيز تحت فشار بودند و عده اي متحجر با حربه تكفير و تفسيق روحانيت را از ورود به سياست منع مي كردند به راه خود ادامه دادند و انقلاب را به پيروزي رساندند و رژيم منحط شاهنشاهي را ريشه كن ساختند و ايران را از ديو استعمار نجات دادند.حرف اصلي و ماندگار شيخ شهيد كه خواستار « مشروطه مشروعه » بود و سخن جاودانه شهيد مدرس كه گفت : « سياست ما عين ديانت ما و ديانت ما عين سياست ماست » در عمل توسط امام خميني به نتيجه رسيد و نظام مقدس جمهوري اسلامي تاسيس شد. اين يعني روحانيت بايد در عرصه هاي سياسي حضور داشته باشد و پرچمدار هم باشد و از اتهامات هم نترسد.2 ـ در دايره يك نظام اسلامي علاوه بر پرچمداري نظام كه ايستادن در قله سياست است روحانيت بايد خطوط اصلي را مشخص كند و مردم را براي حضور در صحنه راهنمائي و تشويق نمايد. در اموري همچون انتخابات قطعا روحانيت نمي تواند بي تفاوت باشد بايد ضرورت حضور مردم در انتخابات را تشريح كند معيارها را بيان نمايد و خود پيشاپيش مردم به پاي صندوق هاي راي برود.3 ـ در مورد شعاع ورود به مسائل مربوط به انتخابات ميان افراد روحاني و نهادهاي شاخص روحاني تفاوت وجود دارد . افراد روحاني علاوه بر انجام وظايف عمومي مربوط به روحانيت كه راهنمائي و تبيين شاخص ها و تشويق مردم به حضور در پاي صندوق هاي راي است خود نيز مي توانند نسبت به اشخاص نظر بدهند ولي نهادهاي روحاني به دليل جايگاه و مسئوليت خاصي كه دارند طبيعي است كه موضعي فراتر از اشخاص داشته باشند. از اشخاص انتظار پاسخگو بودن در برابر عملكرد ديگران وجود ندارد ولي نهادها نمي توانند خود را در برابر عملكرد كساني كه مورد تاييد قرار داده اند و مردم را به راي دادن به آنها فرا خوانده اند پاسخگو نباشند.4 ـ حتي نهادهاي روحاني نيز در مواردي نمي توانند بي تفاوت باشند و بايد وارد جزئيات شوند و به تعيين مصاديق بپردازند . اين الزام مربوط به زماني است كه رقابت ميان افرادي باشد كه بعضي از آنها با نظام هستند و بعضي ديگر در برابر نظام قرار دارند. در غير اينصورت يعني در جائي كه رقباي حاضر در صحنه انتخابات به اصل نظام قانون اساسي ولايت فقيه و اصول و آرمانها و ارزشها وفادارند ولي اختلاف سليقه هائي وجود دارد و ممكن است در شيوه اجرا متفاوت باشند در چنين موردي ورود نهادهاي روحاني به مرحله مصاديق نه تنها الزامي ندارد بلكه مشكل آفرين است و براي خود روحانيت پيامدهاي منفي خواهد داشت .نهادهاي روحاني با خودداري از ورود به مصاديق مي توانند عملكردها را زير ذره بين قرار دهند و در نهايت آزادانديشي به نقد مسئولان بپردازند درحالي كه اگر وارد مصاديق شوند بطور طبيعي نوعي الزام براي توجيه عملكردها نيز احساس خواهند كرد. نهادهاي روحاني بايد آزادانديشي و آزادي عمل در نقد عملكردها را بر هر امتياز ديگري ترجيح دهند.5 ـ شرايط كنوني كشور و داوطلبان مطرح رياست جمهوري بگونه اي نيست كه نهادهاي روحاني كشور الزامي براي ورود به مصاديق احساس كنند. به همين دليل حق اينست كه جامعه روحانيت مبارز تهران و جامعه مدرسين حوزه علميه قم كه دو نهاد عمده روحاني كشور هستند الزامات انتخاباتي خود را در بيان معيارها و تشويق مردم به حضور پرشور در انتخابات جستجو كنند و با تمام توان به وظيفه خود در اين بخش عمل نمايند و از ورود به مصاديق خودداري ورزند.اصرارها و فشارها براي ورود به مصاديق از هر طرف كه باشد با نيت خيرخواهي نيست . آنها مصالح خود را در نظر مي گيرند و روشن است كه جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين بايد به افق هاي دورتري بيانديشند و مصالح كل جامعه را در نظر بگيرند تا بتوانند جايگاه هدايتگرانه و نظارتي خود را در مقياسي بالاتر حفظ كنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]