تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838089613
نويسنده: مصطفي دلاور پوراقدم ناتوي فرهنگي و استراتژي دفاع و حمله
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: مصطفي دلاور پوراقدم ناتوي فرهنگي و استراتژي دفاع و حمله
خبرگزاري فارس: جمهوري اسلامي هنگامي مي تواند با (ناتوي فرهنگي) مقابله كند كه به آسيب شناسي عملكرد ديپلماسي فرهنگي در دو حوزه درون مرزي - برون مرزي و در چهار سطح قانونگذاري، مديريت، اجرا ونظارت اقدام كند و در گام دوم به سمت تبيين يك پاداستراتژي نرم افزاري پيش برود.
با فروپاشي شوروي و نظام دو قطبي و حاكم شدن (نظام مبني برهژموني)(1) ايالات متحده تلاش مي كند تا سيطره چند بعدي خود را در حوزه هاي اقتصادي، فرهنگي، سياسي و نظامي بر كل جهان اعمال كند.
جمهوري اسلامي ايران به عنوان بازيگري ساختار شكن، مخالف نظم نوين جهاني بر پايه هاي نظام سلطه است. از اين رو طبيعي است كه ايالات متحده تلاش كند تا با بهره برداري از ابزارهاي نرم افزاري وديپلماسي رسانه اي، بنيان هاي فرهنگي را در ايران تضعيف نمايد. به همين دليل يكي از كار ويژه هاي ديپلماسي فرهنگي كارگزاران بايستي اين باشد كه نسبت به شناسايي سناريوهاي تهديدزا در حوزه فرهنگ اقدام كرده و متوليان امر پاداستراتژي لازم را كه بر آمده از انسجام فكري - رويه اي مثلث كارگزار - دانشگاه حوزه، است را تبيين، سازماندهي،اجرا و نظارت كنند.
بنابراين اهميت مقابله با ناتوي فرهنگي به حدي است كه مقام معظم رهبري بارها بر ضرورت هوشياري براي دستيابي به خرد جمعي براي مهار آن تاكيد فرمودهاند؛ زيرا (جهاني شدن) و قرار گرفتن كشورها در يك (دهكده جهاني) از شاخصههاي برون سيستمي (نظم مبتني برثبات هژمونيك) است، از اين رو واشنگتن تلاش مي كند تا با حاكميت بر (ابزارهاي فرهنگي) ليبرال دموكراسي را به عنوان يك مكتب جهان شمول به جامعه بين المللي تزريق كند و براي دستيابي به اين هدف، از نخبگان فكري نيز كمك مي گيرد كه از مصاديق آن ميتوان به (نظريه برخورد تمدنهاي (ساموئل هانتينگتون) و يا (پايان تاريخ) فرانسيس فوكوياما اشاره كرد.
جهتگيري سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس مهندسي سه پارامتر منابع ملي، آرمان انقلاب و ارزشهاي اسلامي پايه گذاري شده است.
به عنوان مثال: مقابله با نظام سلطه هم با منافع ملي سازگاري دارد (اصل استقلال سياسي) و هم در ارزش هاي اسلامي به آنها تأكيد شده است.
از طرفي برخي از بازيگران منطقه اي نيز با الگو برداري از ايران، به سمت تمايلات استقلال خواهانه و مقاومت در برابر نظام سلطه تشويق شده اند، كه تداوم اين روند با هدف راهبردي واشنگتن كه سلطه برنظام هاي منطقه اي و زير سيستمي است، پاردوكس و اصطكاك دارد.
در اين راستا، تهاجم سخت افزاري صرف با چالش زيادي روبروست كه از موارد آن عبارتند از:
نا كامي هاي آمريكا در عراق و افغانستان، افزايش رشد تروريسم ومنازعات مسلحانه فرقه اي، مخالفت افكار عمومي با سياست هاي جنگ طلبانه، يافت نشدن تسليحات كشتار جمعي در عراق، احياءقدرت طالبان و سازمان القاعده، افزايش قدرت نامتقارن جمهوري اسلامي ايران، شكسته شدن تابوي قدرت رژيم صهيونيستي پس ازجنگ سي و سه روزه، عمق استراتژيك پايين فلسطين اشغالي،پراكندگي نيروهاي آمريكايي در منطقه و افزايش آسيب پذيري و درتيررس بودن آنها، آشنايي نسبي يگان هاي عملياتي ايران با ژئوپلتيك منطقه، نفوذ معنوي ايران در ميان جنبش هاي اسلامي، تهديد امنيت عرضه انرژي به دليل عبور نزديك به يك چهارم نفت دنيا از تنگه هرمز،خلا اطلاعاتي آمريكا در سه حوزه بعد، دامنه و قابليت هاي دفاعي ايران.
موارد فوق بيانگر اين است كه آمريكا در قبال ايران از يك (رويكردتلفيقي) استفاده مي كند؛ به عبارتي سناريوهاي تهديدزاي ايالات متحده از سه بعد سخت افزاري، نرم افزاري و عدم تقارن تشكيل شده است.
در بعد سخت افزاري امريكا به سمت جنگ اقتصادي و افزايش پلكاني تحريم هاي شوراي امنيت متمركز شده است، هر چند تلاش مي كندناتوي نظامي را نيز در موضوع هسته اي ايران فعال كند و در بعدنرم افزاري به سمت ناتوي فرهنگي متمايل شده است.
جمهوري اسلامي ايران هنگامي مي تواند با (ناتوي فرهنگي) مقابله كند كه به آسيب شناسي عملكرد ديپلماسي فرهنگي در دو حوزه درون مرزي - برون مرزي و در چهار سطح قانونگذاري، مديريت، اجرا ونظارت اقدام كند و در گام دوم به سمت تبيين يك پاداستراتژي نرم افزاري پيش برود.
راهكارهاي ديپلماسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در برابر ناتوي فرهنگي
از رويكرد امنيت ملي، مهم ترين و شاخص ترين راهكارهاي ديپلماسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران عبارتند از:
1. توجه به سه مقوله ظرفيت سنجي، نياز سنجي و امكان سنجي.
متوليان ديپلماسي فرهنگي بايستي (فرصت ها و آسيب ها وتهديدها) را از رويكرد استراتژيك و راهبردي مورد كنكاش قرار دهند،كه در اين راستا توجه به چند گام مهم ضروري مي نمايد:
در گام اول بايستي از ديدگاه واقع گرايي و دوري از جزم گرايي،نسبت به شناسايي، طبقه بندي و اولويت بندي فرصت ها و نقاط قوت اقدام كرد.
در گام دوم بايد وارد تبيين خلأهاي فرهنگي و مقوله نياز سنجي شويم ؛يعني اينكه در سه سطح زير سيستمي، ملي و منطقه اي، كاستي ها ونقاط ضعف مشخص مي شوند.
در گام سوم وارد فاز مديريت احتمالات مي شويم ؛ يعني اينكه باظرفيت ها و ابزار موجود تا چه ميزان مي توان خلأهاي فرهنگي را رفع كرد.
بي توجهي كارگزاران فرهنگي به سه گام فوق الذكر، مي تواندهزينه هاي عملياتي مقابله با ناتوي فرهنگي را به شدت افزايش دهد.
افزايش توجه كارگزاران به توسعه قدرت نرم بسيج
به دليل اينكه بسيج از شاكله مردمي، ملي و فراگير بودن برخوردارات،هرگونه توسعه فرهنگي و نرم افزاري اين نهاد مقدس، مي تواند به عنوان يك پتانسيل نيرومند فرهنگ ساز در ارتقاء و تسريع سياست هاي فرهنگي نظام كمك كند.
آشنايي نسبي متوليان فرهنگي با سازو كارها و اهداف راهبردي سياست هاي فرهنگي سند چشم انداز
متوليان سياست هاي فرهنگي، هنگامي مي توانند از اقدام هاي موازي و يا هزينه شدن بيهوده ظرفيت ها و قابليت هاي نظام جلوگيري كنند، كه در گام اول يك انسجام فكري رويه اي ميان مثلث كارگزار، دانشگاه وحوزه، در مورد نحوه تحقق اهداف راهبردي سند چشم انداز ايجاد شود.به عنوان مثال ايالات متحده از سال 2005 به پيشنهاد (كميته خطرجاري)(2) به رياست مارك پالمر، سياست هاي (براندازي نرم)(3) را درقبال - جمهوري اسلامي ايران اتخاذ كرده كه اين سياست مي تواندبراي برخي از سياست هاي فرهنگي كلان نظام اصطكاك ايجاد كند.
در اين راستا توصيه مي شود تا اقدام هاي زير مورد توجه كارگزاران قرارگيرد:
1. آشنايي با اولويت هاي سياست هاي فرهنگي نظام در سند چشم انداز؛
2. آشنايي با اولويت هاي آمريكا در سياست بر اندازي نرم ؛
3. انسجام فكري - رويه اي ميان كارگزاران فرهنگي با اطلاق فكر(نخبگان حوزه و دانشگاه) در مورد نحوه سياستگذاري، مديريت، اجرا ونظارت بر پاداستراتژي نظام در برابر ناتوي فرهنگي ؛
اجتناب از برخورد حزبي با مقوله فرهنگ
يكي از آسيب هاي ديپلماسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران،دخالت دادن نگرش هاي حزبي در سياست هاي كلان فرهنگ است. به عنوان مثال با تغيير رياست جمهوري و يا وزير، نه تنها مديران مياني تغيير مي كنند، بلكه سياست هاي حزبي نيز در تمام ساختارهاي زيرسيستمي تزريق مي شود، در حالي كه سياست هاي كلان فرهنگي بايستي با اولويت هاي سند چشم انداز مطابقت داشته باشد و تغييركارگزاران نبايستي به تغييرات بنيادين در شيوه ها، ابزار و ثبات مديريتي منجر شود.
اجتناب از بهره برداري منابع فرهنگي در جهت منافع حزبي
يكي از موانع توسعه ديپلماسي فرهنگي، بهره برداري متوليان امر ازمنابع فرهنگي در جهت تأثير گذاري بر نتايج رقابت هاي انتخاباتي است.
نهادهاي نظارتي، مانند مجلس شوراي اسلامي بايستي با تصويب ساز و كارهاي قانوني از هزينه شدن منابع بيت المال در مسيررقابت هاي حزبي كه در مواقع رقابت هاي انتخاباتي پر رنگ تر مي شود،جلوگيري كنند؛ زيرا تداوم اين فرآيند مي تواند ثبات جهت گيري برنامه ريزي هاي راهبردي را با كندي و چالش مواجه نمايد.
پرهيز از شكل گيري نهادهاي موازي و متنوع در حوزه فرهنگ
يكي از موانع توسعه ديپلماسي فرهنگي، وجود نهادهاي موازي بااهداف يكسال است، كه اين خود مي تواند برخي از چالش هاي زير را درحوزه مديريت كلان و راهبردي سياست هاي فرهنگي ايجاد كند:
الف. نهادها با سياست فرافكني، هرگونه خلأ و سوء مديريت فرهنگي رابه نهاد ديگر نسبت مي دهند؛
ب. افزايش بي مورد بودجه هاي فرهنگي ؛
ج. تضعيف فرآيند نظارت بر نحوه مديريت، توزيع و مصرف بودجه ؛
د. تضعيف انسجام مديريتي در حوزه فرهنگ و سليقه اي شدن نظام تصميم گيري ؛
هـ. افزايش زمان فرآيند تصميم گيري.
اجتناب از مدل (آزمون و خطا) در ديپلماسي فرهنگي
به هر ميزان بعد و دامنه يك حوزه مطالعاتي افزايش يابد، به همان ميزان پيامدهاي تصميم گيري غلط راهبردي نيز گسترش مي يابد؛يعني همان طور كه نظام اقتصاد كلان ملي را نمي توان با الگو برداري از(آزمون و خطا) اداره كرد، در مورد مقوله فرهنگ نيز نبايستي از اين الگواستفاده شود، كه اين خود ضرورت بهره گيري ساختارهاي فرهنگي ازمتخصصان فرهنگي را تقويت مي كند.
بنابراين در صورتي كه كارگزاران بخواهند، مدل (آزمون و خطا) را درحوزه فرهنگ بكار برند؛ بايستي آن را در يك نمونه كوچك مورد بازبيني قرار داده و آنگاه در سطح ملي بكار برند، كه البته در اين حد نيز بايستي دقت شود؛ زيرا جمهوري اسلامي ايران از تكثر قومي - فرهنگي بالقوه اي برخوردار است و سياست هاي فرهنگي را بايستي متناسب باشاخصه هاي جامعه شناختي و اكولوژيكي بكار برد.
به منظور مهار اين چالش، توصيه مي شود در (مديريت منابع انساني)از نظام عقلانيت محور استفاده شود و يك رابطه عقلاني بين سه مؤلفه جايگاه، شغل و تخصص وجود داشته باشد و برنامه هاي عملياتي قبل ازاجرا در اطاق فكر كاناليز، سازماندهي و آسيب شناسي شوند.
آسيب شناسي و بازبيني عملكرد ديپلمات هاي فرهنگي (رايزن هاي فرهنگي)
يكي از ساز و كارهاي جمهوري اسلامي ايران براي تقويت ديپلماسي فرهنگي، بازبيني دوره اي عملكرد ديپلمات ها و دفاتر فرهنگي خارج ازكشور است.
كارويژه اي ديپلمات هاي فرهنگي عبارتند از:
1. نقش يك سنسور فرهنگي در رصد تهديدهاي فرهنگي را ايفامي كنند؛
2. نقش يك نوع فيلتر در جهت جلوگيري از ورود برخي تهديدهاي فرهنگي را به عهده دارند؛
3. به صورت متقابل به جاذبه هاي فرهنگي كشور ميزبان توجه و هدف را مشخص مي كنند؛
4. انعكاس تصوير مناسبي از هويت ايران اسلامي ؛
5. انعكاس جنايات گروه هاي تروريستي از طريق نمايش فيلم و يابرگزاري نمايشگاه هاي فيلم و عكس ؛
6. ارتقاء فرهنگ ايراني - اسلامي ايرانيان مقيم خارج از كشور؛
7. ترجمه، چاپ و توزيع كتاب هاي لاتين با موضوع فرهنگ ؛
8. تقويت تعلقات ملي ؛ مانند حمايت همه جانبه از نام (خليج فارس)؛
9. برگزاري نشست هاي كارشناسي ؛
10. تسهيل حضور نخبگان داخلي در سمينارهاي فرهنگي مهم خارج از كشور؛
11. حضور فعال جمهوري اسلامي ايران در يونسكو و به ثبت رساندن آثار ملي.
يكي از آسيب هاي ديپلماسي فرهنگي برون مرزي جمهوري اسلامي ايران، به كارگيري رايزني هاي فرهنگي غير متخصص و نا آشنا بافرهنگ منطقه است و يا اينكه در ارايه كار ويژه هاي فوق الذكر ضعيف هستند، كه پيامد آن تضعيف تاثير گذاري هويت ايراني ـ اسلامي برساختارهاي برون مرزي است.
تقويت و توسعه صنعت توريسم
يكي از مهم ترين كار ويژه هاي (سازمان ايرانگردي و جهانگردي)،تشويق و توسعه صفت توريسم به عنوان يكي از منابع درآمد زاي غيرنفتي و انعكاس فرهنگ صحيح تمدن ايراني اسلامي است. اين سازمان بايستي ضمن ارايه مشوق ها و تسهيلات لازم، در تعامل بارايزن هاي فرهنگي نسبت به آشنايي خارجيان با اماكن فرهنگي -زيارتي ايران اقدام كنند. در اين ميان رسانه هاي برون مرزي ايران نفس مهمي را به عهده دارند، حتي مي توان با خريد برخي زمان هاي پرمخاطب در شبكه هاي بين المللي براي تحقق اين كار ويژه اقدام نمود.
شيوه ديگر، چاپ برخي از اماكن تاريخي ؛ مانند تخت جمشيد و ياآرامگاه حافظ، سعدي و... بر روي كالاهاي صادراتي است كه مستلزم همكاري وزارت بازرگاني است.
مثال فوق الذكر بيانگر اين است كه براي دستيابي به يك هدف فرهنگي ؛ ساختارهاي مختلف جمهوري اسلامي ايران بايستي با هم هماهنگ باشند، به عبارتي يك عزم ملي در اين حوزه ايجاد شود. آنچه مسلم است متوليان صنعت توريسم نتوانسته اند در چار چوب درآمد زايي غير نفتي و يا مقابله با ناتوي فرهنگي ؛ از ظرفيت هاي موجودبهره برداري بهينه كنند، در صورتي كه اگر جايگاه هر نهاد در دار بست كلان فرهنگي مشخص شود، بهتر مي توان جنبش نرم افزاري فرهنگي را ايجاد كرد.
اهميت داربست كلان فرهنگي به حدي بالاست كه اگر يك بخشي ازآن به درستي وظايف خود را انجام ندهد، مي تواند به لرزش كل دار بست منجر شود.
برگزاري همايش ها و سمينارهاي مناسب و مؤثر متناسب با سه مؤلفه زمان، مخاطب، موضوع
دلايل برگزار كنندگان همايش بايستي با دغدغه هاي فرهنگي دربسيج سطح درون سيستمي، ملي، منطقه اي، فرا منطقه اي و جهاني تناسب داشته باشد؛ يعني اينكه زمان برگزاري يك سمينار يا همايش بايستي طوري سازماندهي شود، كه بتواند از وقوع يك مشكل،چالش ويا در نهايت بحران فرهنگي جلوگيري كند.
هم اكنون برخي از ابزارهاي ناتوي فرهنگي براي ضربه زدن به انسجام ملي، تضعيف علقه هاي ملي است. نمايش فيلم 300 و يا تلاش براي تغيير نام خليج فارس يكي از راهبردي آمريكا براي تضعيف احادملي است.در سطح برون مرزي نيز، واشنگتن تلاش مي كند تابا ارايه تصوير مجازي از بنيان هاي مكتب متعالي اسلامي و يا قرار دادن بعضي از مفاهيم مقدس، مانند (الله) در گروه هاي تروريستي، مانند جند الله،انصار الاسلام، و... زمينه هاي تخريب فرهنگ اسلامي را مهيا كنند.
مخاطب همايش ها نيز متفاوت است ؛ مخاطب ممكن است قشرجوان، روحانيون، مبلغان مذهبي، دانشجويان، و... باشند.
موضوع همايش ها نيز بايستي راهبردي باشد؛ يعني اينكه هزينه اي كه از بيت المال براي برگزاري يك سمينار مصرف مي شود، بايستي بتواند راهكارهايي را براي حل چالش هاي استراتژيك ارايه دهد و فقطجنبه تبليغاتي نداشته باشد.
واكاوي برخي از همايش، و سمينارها در ايران، بيانگر اين است كه به دليل بي توجهي به سه مؤلفه (زمان ـ مخاطب - موضوع)، نتوانسته اندمتناسب با هزينه صرف شده، انتظارات را برآورده كنند.
تقويت مكانيسم هاي نظارتي بر قانونگذاري، مديريت و اجراي سياست هاي فرهنگي
سياست هاي فرهنگي مقطعي و ميان مدت جمهوري اسلامي ايران بايستي با اهداف سند چشم انداز افق ايران 1404 موازي باشد؛ يعني اينكه در حوزه فرهنگ ميان اهداف عملياتي و راهبردي تطابق وجودداشته باشد؛ به عبارتي متوليان فرهنگي بايستي با اهداف فرهنگي كه در سند چشم انداز اشاره شده و به تأييد مقام معظم رهبري نيز رسيده است، اشراف داشته باشند كه طبق الگوي زير قابل تعريف است :
تحقق مصوبات سالانه مجلس و دولت در حوزه فرهنگ ل برنامه هاي تحقق پنج ساله ل برنامه هاي تحقق سند چشم انداز
سياست كوتاه مدت ساختارهاي فرهنگي بايستي تحقق مصوبات سالانه مجلس و دولت باشد.
سياست ميان مدت بايستي تحقق اهداف فرهنگي برنامه، پنج ساله توسعه باشد.
سياست راهبردي نظام نيز تحقق اهداف فرهنگي افق ايران 1404است.
آسيب شناسي كار وجوه فرهنگي ديپلماسي عمومي
(ديپلماسي عمومي) يكي از شيوه هاي اثر گذاري سياست كلان درسطح ملي و كلان است كه برخي از ابزارهاي آن عبارتنداز: رسانه هاي صوتي - تصويري، ماهواره، مطبوعات، اينترنت، كتاب، فيلم، عكس،اعزام تيم هاي ورزشي.
جمهوري اسلامي ايران بايستي مديريت ابزارهاي ديپلماسي عمومي را به صورت دوره اي مورد باز انديشي قرار دهد و متناسب با سطح،عمق و شيوه تهديدها، از سبك هاي مختلف استفاده كند.
ديپلماسي عمومي از ابزارهاي هنجار ساز، ايستار ساز و فرهنگ ساز درجامعه است، كه طيف وسيعي را زير پوشش قرار مي دهد و در صورت تبيين ساز و كارهاي مناسب، مي تواند جايگاه و موقعيت ايران را درعمليات هاي نامتقارن رواني - رسانه اي ارتقاء دهد.(4)
واژه ديپلماسي عمومي اولين بار توسط (ا دموندگوليون) در دانشكده حقوق و ديپلماسي فلچه در دانشگاه تافت بكار رفت.(5)
تشكيل دفتر ويژه ايران در وزارت خارجه آمريكا و يا تاسيس دفاتر درشهرهايي مانند دوبي، استامبول، باكو، لندن و فرانكفورت، كه محل ترددشمار زيادي از ايرانيان است، از اقدام هاي آمريكا براي مديريت افكارعمومي ايران است.
از طرف آمريكا در سال 2007 به مبلغ 85 ميليون دلار در حوزه ديپلماسي عمومي عليه ايران اختصاص دارد، كه پنجاه ميليون دلار آن مختص گسترش راديو و تلويزيون فارسي زبان خارج از كشور است تابتوانند يكي از اهداف تهاجمي خود را كه همان راهبرد (فشار از بيرون تغيير از درون) با استفاده از گفتمان هاي نرم افزاري است را تحقق بخشند.
بهره وري از (فن آوري هاي نوين) در اجرا و نظارت بر سياست هاي فرهنگي
در كشورهاي توسعه يافته به شدت بر توسعه عمق ديپلماسي عمومي با بهره برداري از ديپلماسي ديجيتال و سايبر ديپلماسي ؛ مانند ماهواره واينترنت تأكيد شده و يا از آخرين شيوه هاي روانشناسي تبليغات استفاده مي شود، در حالي كه جمهوري اسلامي ايران از خلأهاي فراواني در اين حوزه رنج مي برد.
بررسي باز خورد مديريت اعزام دانشجو به خارج از كشور
دانشجوياني كه با هزينه هاي دولتي در دانشگاه هاي خارج از كشورمشغول به تحصيل هستند، نقش سفير غير رسمي را به عهده دارند كه مانند يك سيستم عمل مي كنند، به طوري كه هم بر محيط تأثيرگذاشته و هم از آن تأثير مي پذيرند.
تجربه مطالعاتي و ارزيابي هاي ميداني نشان داده، افرادي كه مدتي دريك محيط مي مانند به مرور تحت تأثير متغيرهاي فرهنگي برون سيستمي آن منطقه قرار مي گيرند و با توجه به اينكه اكثر اين افرادبورسيه هستند و به احتمال قوي در مناصب مديريتي بالا قرار مي گيرند،مي توانند بر افراد و ساختارهاي زير سيستي خود تأثير بگذارند و در ميان مدت در سطوح مديريت راهبردي زمينه خلأهاي هويتي را ايجاد كنند.
به همين دليل توصيه مي شود: متوليان امر، نسبت به اعزام دانشجو به خارج از كشور، به ويژه در مورد موضوع هاي استراتژيك از رويكرد امنيت ملي برخورد كنند و نسبت به ميزان تعلقات فرهنگي ـ ملي آنان مطالعات كارشناسي صورت پذيرد.
نتيجه گيري
ايالات متحده در ديپلماسي خصمانه ناتوي فرهنگي از (گفتمان نرم افزار گرايي) براي دستيابي به گزينه تغيير رفتار و يا تضعيف نظام استفاده مي كند، كه هدف از آن تغيير مهندسي سياسي - اجتماعي جمهوري اسلامي ايران با استفاده از ابزارهاي (قدرت نرم)(6) ونهادينه كردن (صلح آمريكايي)(7) از طريق ترويج و تبليغ ( مكتب سياسي ليبرال دموكراسي)(8) است.
نو محافظه كاران ايالات متحده در دهه نود ميلادي براي عملياتي كردن اهداف خود، تنها از ابزارهاي سخت افزاري بهره مي بردند كه نقطه عطف آن (جنگ دوم خليج فارس) و نقطه اوج آن حمله به عراق درمارس 2003 است، كه پس از آن تغييراتي در جهت گيري ديپلماسي امنيتي آمريكا در قبال ج.ا. ايران ايجاد مي شود، به طوري كه واشنگتن به سمت بهره گيري از راهبرد تلفيقي (قدرت نرم و سخت) متمايل مي شود، ولي در اواسط سال 2005 وزنه نرم افزارگرايي و بهره گيري ازابزارهاي ناتوي فرهنگي براي تضعيف بازيگران مخالف نظام مبتني برهژمون در اولويت ديپلماسي امنيتي - دفاعي آمريكا عليه ايران قرارمي گيرد كه عقبه فكري آن توسط (مارك پالمر) از پژوهشگران ارشدموسسه مطالعاتي (كميته خطرجاري) آغاز شد و در آن با مفاهيم عوام پسندانه ؛ مانند... حمايت از حقوق بشر، و (دموكراسي سازي)(9) تلاش مي شود، زمينه هاي مداخله سخت افزاري و يا... مداخله هاي بشردوستان (10) فراهم شود.
كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران به دنبال تأكيدات مكرر مقام معظم رهبري براي مقابله با (ناتوي فرهنگي) بايسته است از رويكردامنيت ملي به اين مسئله توجه كنند و هم انديشي با ستاد فكري (دانشگاه و حوزه) به پاداستراتژي لازم براي مهار سناريوهاي تهديد زا راتبيين، سازماندهي، مديريت و نظارت كنند.
پي نوشت ها:
1. Present Dangar Commihee
2.Mark Palmer
3.Soft Subversion
4.Public Diplomacy
5.Edmund Gullion،Tufts University s The Fletchetr School of law ans Diplomacy
6. Soft Power
7. Pax Americana
8.Liberal Democracy
9.Democracy_ building
10. Humanitarion Interrention
..........................................................................................................
منبع: هفتهنامه پگاه حوزه، شماره 234
دوشنبه 10 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]
-
گوناگون
پربازدیدترینها