تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836111292
خرافات و بدعت؛ كمينگاه شيطان
واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: خرافات و بدعت؛ كمينگاه شيطان
مقدمه
بررسي علل و عواقب گرايش بهتفكرات انحرافي و خرافهپرستي
مقدمه
«در كنار ترويج و تبليغ معارف اصيل ديني و اسلامي بايد با خرافات نيز مبارزه كرد. ... امروز مدعيان ارتباط با امام زمان و مدعيان ارتباط با غيب با اشكال مختلف در جامعه دارند كار ميكنند. در مقابله با خرافات شجاع باشيد و ملاحظه اين را نكنيد كه كسي بدش بيايد.»
با عنايت الهي انديشه اسلامي از زمان پيامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) تاكنون با تلاش علماء و اهل معرفت همواره در جامعه اسلامي مطرح و پويا بوده و كسي نمي تواند منكر آن شود. و ليكن متأسفانه اين موضوع در طول تاريخ دچار آسيبهايي از ناحيه مدعيان دروغين، منحرفين فكري و افراد سودجو شده است كه خود دستاويزي براي برخي ديگر شده تا برخي از مباني اعتقادي از جمله اصل مهدويت را زير سؤال ببرند.
بعنوان نمونه در ادوار مختلف، مدعيان دروغين فراواني ظهور يافته اند كه از مقام نيابت خاصه، تا مهدويت و از آن هم فراتر، تا مقام نبوت و الوهيت را براي خود قائل شده اند و هر كدام به اندازه دايره تبليغ خود ، مريداني را به گرد خود جمع كردهاند. گر چه ارباب معرفت و تقوي و مؤمنين آگاه در هر عصري وجود دارند، اما عناصر شياد و دنيا طلب در طول تاريخ از عقيده و ايمان مردم نسبت به معبود واقعي ، رهبران الهي، شئون ديني و حقايق آسماني سوء استفاده كرده و خود را به دروغ داراي مناصب معنوي جلوه داده و ادعاهايي كذب را مطرح ساخته اند.
البته در موضوعي مانند مهدويت، دعاوي مطروحه از سوي كساني كه در متون اسلامي از آنها با عنوان متمهديان ياد شده است، خودگواه اصالت داشتن بحث مهدويت است. چرا كه اگر اين موضوع اصالت نداشت هرگز موارد تقلبي آن نيز بروز و ظهور نمي يافت.
در اينجا بايد تأكيد كرد كه دايره تفكرات انحرافي تنها محدود به مدعيان دروغين مهدويت نبوده و مقولاتي چون عرفان ، تصوف ، مكاشفه و .... را هم در برگرفته و گستره و مصاديق تاريخي آن نيز درازايي به بلندي تاريخ اسلام دارد. اما افزايش مصاديق آنها در برهه كنوني نگرانيهايي را برانگيخته است كه مصداق بارز آن هشدار رهبر فرزانه انقلاب به آحاد جامعه به ويژه علماء و مبلغين حوزه علوم ديني در ديدار معظم له با روحانيون استان سمنان بود.
با عنايت به مقدمه فوق ، از آنجائيكه اين انحرافات بيشتر قشر مذهبي و متدين جامعه بخصوص وفادار به نظام و انقلاب و خانواده هاي آنان را هدف قرار داده است، در اين مطلب تلاش مي شود تا ضمن تبيين بروز و ظهور اينگونه تفكرات و جريانات انحرافي ، علل پيدايش و رشد آنها، اهداف و شيوه ها و پيامدهاي گرايش به چنين خرافاتي مورد بررسي قرار گيرد.
نكاتي در تبيين اهميت موضوع
1- خطر قرارگرفتن در دام مدعيان دروغين و مروجين تفكرات انحرافي همواره در مورد اقشار مختلف جامعه متصور بوده و دور از ذهن نيست. اما اين آسيب براقشار مذهبي بخاطر علقه هاي ديني و اعتقادي آنها، ملموس تر و محسوستر است. امروزه دشمنان دين و افكار اصيل اسلامي با وقوف بر نتيجه بخش نبودن بهره گيري از زور و ابزارهاي سخت و خشن در تغيير نگرش هاي اصيل وبنيادي جامعه، به بهره گيري از روش هاي نرم و خزنده و نفوذ از روزنه ايجاد شبهه در اعتقادات و مقدسات و گسترش تفكرات انحرافي در پوشش ديني و مذهبي روي آورده اند كه از مصاديق آن ظهور و بروز جريانات انحرافي در قالب هايي چون عرفان، تصوف، مكاشفه ، شهود، كرامات و ادعاهايي چون ارتباط با امام زمان (عج)، عالم غيب و ... است.
2- امروزه جايگاه ابزار رسانه و سرعت انتشار اخبار و اطلاعات بر هيچ كس پوشيده نيست و لذا مدعيان دروغين و مروجين تفكرات انحرافي نيز هرگز از اين مقوله غفلت نكرده و در قالب انتشار كتاب ، جرايد ، تربيت و اعزام مبلغ، راه اندازي سايت اينترنتي و ... سرعت افكار خود را منتشر كرده و در اين ميان از راه اندازي محافل و جلسات با عناوين ظاهر فريب و همچنين در محافل و جلسات اصيل نيز غفلت نورزيده اند. كما اينكه اينگونه جريانات و افراد به نقش تأثيرگذار طبقاتي چون روحانيون، وعاظ، مادحين، و همچنين پاسداران و بسيجيان بر ساير اقشار جامعه كاملاً واقف بوده و مي دانند در صورتي كه بتوانند يك پاسدار يا بسيجي را مجذوب تفكرات انحرافي خود كنند، مطمئناً خواهند توانست به سبب الگوپذيري و اعتماد تعداد ديگري از افراد به آنها جمعيت بيشتري را جذب خود و تفكرات انحرافي خويش نمايند. اين مسئله هوشياري و برخورد مناسب و روشنگرانه نيروهاي مؤمن و وفادار به نظام و انقلاب را در قبال چنين افراد و جرياناتي ضروري مي نمايد.
3- يكي از نكات غير قابل چشم پوشي در بيان اهميت شناخت جريانات و تفكرات انحرافي و مقابله با نفوذ و گسترش آن در بين مردم مواجهه با شبهات و افكار القايي ، نداشتن قدرت تشخيص و تحليل درست و قرار گرفتن در دوراهي انتخاب بين قبول يا رد خط و مشي هاي ديكته شده از سوي جريانات انحرافي و التقاطي است. در صورت افتادن در دام اين جريانات، همراهي و يا ارتكاب اقدامات مورد نظر رهبران اينگونه جريانها، بعيد نخواهدبود. در ماجراي هدايت شده از سوي سيد محمدحسين ميلاني شاهد آن بوديم كه مريدان وي باهدف مهيا كردن مقدمات قيام سيدخراساني (منظور محمدحسين ميلاني ) و از بين بردن موانع ظهور امام زمان (عج) با سرقت سلاح مبادرت به ترور يكي از مسئولين در تهران نموده و طرحهاي ترور ديگري نيز در دستور كار خود داشتندو كساني كه تحت تأثير القائات عباس شهرياري (از مريدان ميلاني و مدعيان اين قبيل جريانات) قرار گرفتند، با صراحت به نفي اصول و احكامي چون ولايت فقيه، نمازجمعه و جماعت و مسجد و منبر مي پرداختند.
4- پيشينه دشمنان خارجي و محافل بيگانه در قبال تفكرات اسلامي و بخصوص عناد آنها با نظام مقدس جمهوري اسلامي و برخي نهادهاي وابسته به نظام از جمله سپاه و بسيج مبين اين است كه آنها در راستاي تحريف و انحراف در افكار اصيل اسلامي و ضربه زدن به اركان نظام ، مترصد استفاده از كوچك ترين فرصت ها براي احياء مكاتب ساختگي و ترويج تفكرات انحراقي هستند. در اين خصوص بسياري از شواهد تاريخي نيز گواه هدايت ، رهبري و يا حداقل حمايت اين جريانات از سوي دشمنان اسلام بخصوص انگليس است . كمااينكه گذر زمان از ارتباط و وابستگي جرياناتي چون وهابيت وبهائيت در ادوار گذشته و در برهه فعلي جرياني چون كاظميني بروجردي و... به بيگانگان پرده برداشته است.
در موضوع برخورد با جريان كاظميني بروجردي شاهد اين بوديم كه علاوه بر مظلوم نمايي ها، حمايت ها و ... رسانهها و محافل بيگانه از نامبرده به دليل آنچه برخورد تند نظام با وي ميناميدند، بعنوان مصداق نقض حقوق بشر خواستار صدور قطعنامه از سوي پارلمان اروپا عليه جمهوري اسلامي شدند.
مجموعه نيروهاي مسلح و علي الخصوص دو نهاد سپاه و بسيج به دليل شاكله مردمي ، چيزي جداي از جامعه نبوده و تهديدات از اين نوع برروي اقشار مختلف جامعه با توجه به صبغه گرايشات مذهبي و اعتقادي مي تواند اين دو قشر و خانواده هاي آنها را نيز در معرض آسيب قراردهد و در صورت عدم برخورداري از بصيرت لازم و فهم عميق آسيب پذيري اين طيف از نيروهاي مؤمن و وفادار به انقلاب و نظام بيشتر خواهد بود. از آنجا كه آنان به دليل جايگاه اجتماعي و اعتماد ويژه اطرافيان از نيروهاي اثرگذار فكري به شمار مي روند. لذا آلودگي حتي يك نفر از آنها ميتواند آلودگي تعداد ديگري را نيز بدنبال داشته باشد.
برخي ويژگيها و شاخصههاي جريانات انحرافي
در بررسي جريانات و تفكرات انحرافي به برخي ويژگيها و شاخصهها برميخوريم كه تقريباً در تمامي اينگونه جريانات مشترك بوده و از آنها ميتوان به عنوان وجه تمايز اينگونه جريانات از جريانات ديگر نام برد كه در ذيل به برخي از اين شاخصهها اشاره ميشود.
1- وجود رابطه شديد مريد و مرادي بين اعضاء با رهبريت جريان:
يكي از علائم شاخص در جريانات انحرافي وجود رابطه شديد مريد و مرادي بين حاميان و رأس اين جريانات است كه ميتواند به عنوان يكي از فاكتورهاي مهم در جهت كشف اينگونه جريانات مورد بهرهبرداري دستگاههاي اطلاعاتي و شناخت مردم از آنها قرار گيرد. به عنوان نمونه در مورد خانمي كه يكي از اين جريانات انحرافي را در تهران رهبري ميكرد گفته ميشود كه وي چنان وجهه قدسي به خود گرفته بود كه برخي از خانمها صبحها قبل از اينكه به امورات منزل خود برسند، براي نائل شدن به فيض ثواب ، امورات و كارهاي منزل وي را با ذوق و شوق انجام مي دادند.
2- التزام پيروان جريان به مباني تشكيلاتي و خط و مشيهاي ديكته شده از سوي رأس جريان:
پذيرش بيچونوچراي دستورات و توصيههاي چهرههاي مقدسنما از سوي مريدان آنها، بدون در نظر گرفتن تبعات اجراي اينگونه دستورات از ويژگيها و شاخصههاي ديگر رايج در جريانات انحرافي است كه به عنوان نمونه ميتوان به ماجراي اجراي دستورات صادر شده از سوي ميلاني توسط مريدان وي در باند مهدويت اشاره نمود كه بدون هرگونه تفكر و تعقلي مبادرت به ترورهاي كور و سرقت سلاح از پايگاههاي نظامي ميكردند.
3- رعايت اصول حفاظتي، حيطهبندي و رازداري در اجراي برنامهها و برخورد با سايرين:
يكي از موارد قابل توجه در جريانات و محافل انحرافي اهتمام افراد اينگونه جريانات در زمينه حفظ و حراست از اطلاعات و اسرار تشكيلاتي است. ابتكارات حفاظتي جريان عباس شهرياري در برگزاري جلسات درون محفلي در كرج نمونه بارزي در اين زمينه ميباشد.
4- افراط در زمينه برخي از مباني اعتقادي با چشمپوشي از مباني ديگر و يا تفريط و تحريف در احكام ديني:
يكي از نكات بارز در مجموعه محافل و جريانات انحرافي اهتمام ويژه و افراطي آنها به رعايت برخي احكام و موازين شرعي و در عين حال چشمپوشي و عدم اعتقاد به برخي موازين و احكام ديگر است.
يكي از مدعيان زن اين گونه گروهها، با اشاعه ديدگاههاي صوفيگرايانه خود در عين اينكه مريدانش را ملزم به استفاده از پوشينه ميكند، آنها را از حضور در فعاليتها و عرصههاي اجتماعي برحذر ميدارد. نكته قابل توجه در مورد خانم مذكور اين است كه دامنه سختگيريها و تفكرات افراطي وي چنان بوده است كه باعث فراري شدن دخترش از منزل شده است.
5- تظاهر سردمداران اينگونه جريانها به زهد و ساده زيستي:
يكي از ابتكارات سردمداران جريانات و محافل انحرافي تظاهر به زهد و ساده زيستي براي جلب افراد به سمت خود است. كما اينكه بسياري از مريدان كاظميني بروجردي در اثر مشاهده رفتار به ظاهر زاهدانه وي جلب وي و تفكرات انحرافي او شده بودند.
6- بينش پايين مريدان و پيروان :
از شاخصههاي مشهود در قاطبه جريانات و محافل انحرافي اين است كه جمعيت غالب اينگونه جريانات را افراد كم سواد، ساده لوح و سرخورده و آسيب ديدگان عاطفي و اجتماعي تشكيل ميدهند، اگر چه بعضاً شاهد گرايش برخي افراد به اصطلاح تحصيلكرده نيز به اينگونه جريانات هستيم وليكن اگر در بررسي زواياي شخصيتي آنها درست بنگريم به برخي كمبودهاي عاطفي وشخصيتي در اين عده نيز پي ميبريم.
7- برخورداري از حمايت و پشتيباني كشورهاي خارجي و محافل مشكوك:
يكي از موارد قابل توجه درخصوص افراد، جريانات و محافل انحرافي برخورداري از حمايتهاي مالي، معنوي و رسانهاي بيگانگان، دشمنان اسلام و معاندين با نظام مقدس اسلامي است كه در اين زمينه مصاديق مظلومنماييها، جوسازيها و غوغاسالاري رسانهاي را در پي برخوردهاي صورت گرفته از سوي نظام با آنها، همگان به خاطر دارند. در اين خصوص سيدحسين كاظميني بروجردي پس از دستگيري در بخشي از اعترافات خود تصريح ميكند كه با فردي ايرانيالاصل به نام مرسي و همچنين عليرضا نوري زاده در لندن ارتباط داشته و ضمن بهرهبرداري مشاورهاي از آنها، از حمايتهاي مادي آنها نيز برخوردار بوده است.
8- غالب مدعيان دروغين و مروجين تفكرات انحرافي افرادي كم سواد هستند:
بررسيهاي صورت گرفته بر روي شخصيت مدعيان دروغين و مبلغين تفكرات انحرافي گوياي اين واقعيت است كه اين افراد بر بيپايه و اساس بودن مباني فكري خود كاملاً واقفند. لذا از طرح ديدگاهها و نظرات انحرافي خود در مجامع و محافل علمي و در محضر علماء ديني اجتناب ميكنند. به عنوان نمونه در پيگيري پرونده كاظميني بروجردي اين نكته كشف ميشود كه وي از تحصيلات حوزوي و دانشگاهي چنداني برخوردار نيست.
9- برخورداري از انسجام تشكيلاتي:
شاخصههايي چون وجود رهبر، رعايت سلسله مراتب، اطاعتپذيري و ... از انسجام تشكيلاتي اينگونه جريانات حكايت دارد. در پيگيري يكي از جريانات انحرافي و در بازرسيهاي انجام شده، حدود چهارهزار پرونده پرسنلي مريدان اين جريان كشف و ضبط گرديد. اين جريان براي مريدان خود اقدام به صدور كارت هويت نموده بود.
برخي اهداف و مطامع جريانات انحرافي
در بررسي منشا شكلگيري جريانات انحرافي به سه نكته اساسي برميخوريم. اول اينكه در پشتپرده اينگونه جريانات دولتها و قدرتهاي استكباري بوده و در قالب جريانسازي و شخصيتپردازي، تضعيف روحانيت و مرجعيت و خدشه در تفكرات اصيل اسلامي را دنبال ميكنند. دوم اينكه دنياطلبي، هواي نفس و عقده گشايي شخصي برخي افراد خميرمايه ظهور و بروز اينگونه تفكرات و جريانات است و سوم محصولي مركب از دو موضوع قبلي است. بدين معني كه برخي افراد در پي اهداف دنياطلبانه طرح موضوع ميكنند و در ادامه قدرتهاي استكباري با ورود به ميدان با تبليغات رسانهاي و حمايتهاي مادي و معنوي اهداف و مطامع اصلي خود كه همانا خدشه بر عقايد اصيل اسلامي و تضعيف مرجعيت ديني است را دنبال ميكنند. اما در ادامه به برخي ديگر از اهداف و مطامع اينگونه جريانات اشاراتي مينماييم.
1- ايجاد انحراف و تحريف در مباني ديني و اعتقادي:
شايد بتوان با قاطعيت مدعي شد كه هدف اصلي بسياري از اين جريانات خصوصاً آن دسته از جريانات كه ساخته و پرداخته دول استكباري و با هدايت دشمنان خارجي هستند تحريف در مباني ديني و اعتقادي امت اسلامي است. همانگونه كه قبلاً اشاره شد برخي از مصاديق تاريخي از جمله وهابيت و بهائيت نمونههاي بارز در اين زمينهاند. بهنظر ميرسد، دشمنان در جهت تحريف و مقابله با جريان اصيل مهدويت از اين خط و مشي پيروي ميكنند.
2- دامن زدن بر اختلافات قومي و مذهبي و خدشه بر اتحاد امت اسلامي:
پشت پرده بسياري از اينگونه جريانات، از ماهيت اختلاف افكنانه و وحدت شكن آنها حكايت دارد.
3- سوء استفاده مادي:
از اهداف و مطامع رايج در بخش قابل توجهي از اين جريانات پيگيري اهداف ماديگرايانه از سوي چهرههاي اصلي اينگونه جريانات است كه نمونههاي آن بسيار و در اغلب اين جريانات مصداق دارد. لذا شاهد دريافت مبالغ چندميليون توماني از سوي برخي رهبران اين جريانات از افراد فريب خورده به بهانه برگزاري جلسات تهذيب و ... هستيم.
4- سوءاستفاده اخلاقي:
يكي ديگر از اهداف مدنظر در بروز و ظهور بسياري از جريانات انحرافي مطامع ضداخلاقي ميباشد. به عنوان مثال برخي از اين جريانات در قالب مباحثي چون ازدواج عرفاني يا معرفتي، زنان را ترغيب به جدا شدن از همسران خود و ازدواجهاي درون محفلي مي كنند و يا برخي از اين افراد تحت عناويني چون انرژي درماني و .. مرتكب اعمال شنيع ضداخلاقي شدهاند.
5- ترويج تفكرات پلوراليستي :
از ديگر اهداف اين جريانات در راستاي تحريف مباني ديني و اعتقادي، ترويج تفكرات كثرت گرايانه و قائل شدن به تفاسير متعدد از دين را ميتوان نام برد. وليكن ممكن است هدف غايي آنها تحريف دين و اعتقادات نبوده و از كجفهمي، لجاجت و برداشت نادرست از احكام و مباني ديني ناشي شده باشد. اما آنچه در اين ميان حائز اهميت است اين است كه بالاخره ترويج و اشاعه اين تفاسير و تفكرات نتيجهاش آسيب ديدن اعتقادات آحاد جامعه و گسترش شبهات است.
6- ناكارآمد جلوه دادن حكومت ديني و اشاعه افكار سكولاريستي:
در مطالعه سوابق افرادي چون كاظميني بروجردي به اين نكته ميرسيم كه خود وي در نتيجه سادهلوحي، تبليغات و سياهنمايي برخي اطرافيان تبديل به مروج و مبلغ تفكرات سكولاريستي (جدايي دين از سياست) ميشود.
7- پيگيري خط و مشي ديكته شده از سوي دشمنان اسلام و معاندان مكتب تشيع:
در توضيح اين بند بايد اشاره نمود كه برخي از مدعيان و رهبران ظاهري محافل و جريانات انحرافي خود مهرهاي بيش نبوده بلكه مجري مطامع و اهداف ديكته شده از سوي ديگران هستند. در اين زمينه سرويسهاي اطلاعاتي انگليس سرآمد ساير سرويسهاي اطلاعاتي كشورهاي حريف و دشمن ميباشد.
8- دستيابي به مشروعيت و امتياز درعرصه قدرت:
جذب طرفدار بسيار و از اقشار با نفوذ جامعه همواره در دستور كار اين جريانات بوده و از فرصتهاي بدست آمده به نحو مقتضي استفاده مينمايند.
علل و عوامل گرايش به تفكرات انحرافي
1- سطحي نگري و عدم برخورداري از بصيرت در مباني اعتقادي:
شايد به جرأت بتوان گفت كه مهمترين عامل دخيل در گرايش افراد و گرفتار شدن آنها در دام جريانات انحرافي، سطحينگري افراد و عدم برخورداري از معرفت عميق نسبت به مباني ديني و اعتقادي است.
2- استفاده از جهل افراد:
جهل افراد در تطبيق و تفسير علائم و نشانههاي تصريح شده در احاديث و روايات پيرامون موضوع مهدويت از جمله عواملي است كه در قرار گرفتن افراد در دايره پيروان مدعيان دروغين مهدويت مؤثر بوده است. مثلاً در جريان منحرف ميلاني شاهد آن هستيم كه وي يك راننده وانت را به عنوان امام زمان به مريدان خود معرفي كرده و آنها نيز بدون هرگونه مطالعه و تحقيقي گفته وي را به عنوان حجت ميپذيرند.
3- ناكامي در دستيابي به پاسخهاي متقن و قانع كننده در مورد شبهات اعتقادي:
به نظر ميرسد برخي از افراد در اثر كنجكاوي و يا در مسير دستيابي به پاسخ در زمينه شبهات فكري و اعتقادي در دام اين جريانات و محافل انحرافي گرفتار آمدهاند.
4- بياطلاعي از ماهيت اصلي و اهداف واقعي جريانات انحرافي:
غالب جريانات انحرافي و مدعيان ساختگي هدفي غير از آن چيزي را كه در ظاهر وانمود ميكنند در سر داشته و دنبال ميكنند كه اگر افراد به آن واقف باشند مسلما جذب آنها نخواهند شد كما اينكه در اكثر موارد بسياري از مريدان اينگونه جريانات پس از اطلاع از ماهيت سردمداران جريانات فوق، ضمن اعتراف به غفلت از اينگونه جريانات ابراز برائت ميكنند.
5- جبران كمبودها و پيگيري مطامع مادي و نفساني:
جبران كمبودها و پيگيري مطامع مادي و نفساني يكي از عوامل به راه انداختن و يا گرويدن به جريانات انحرافي است. چنانچه در مطالعه وضعيت مالي و اقتصادي بسياري از سردمداران تفكرات انحرافي، شاهد تغييرات شگرف در بنيه مالي و معيشتي آنها هستيم.
6- سرخوردگيها، شكستهاي عاطفي و بحرانهاي روحي و رواني:
سرخوردگيها، شكستهاي عاطفي و بحرانهاي روحي و رواني بعضاً از عواملي است كه افراد را به منظور تسكين آلام به طرف جريانهاي انحرافي سوق ميدهد. مثلاً خانمي كه از مدعيان ارتباط و همسري امام زمان ميباشد، حاصل پديدهاي تحت عنوان طلاق بوده و يكي از برادرانش نيز در اثر تزريق مواد مخدر فوت كرده است و خودش نيز تاكنون سه بار ازدواج نموده است.
شگردهاي انتخابي افراد و جريانات انحرافي
1- سوءاستفاده از احساسات و تعصبات مذهبي:
برخي از مدعيان از انتساب واقعي يا غيرواقعي خود باچهرههاي شناخته شده در جهت جلب اعتماد اقشار جامعه سوءاستفاده ميكنند كه مصاديق آن در جريانهاي هدايت شده از سوي جريان ميلاني وكاظميني بروجرودي قابل مشاهده است.
2- تحريف در بحث عرفان و تربيت عرفاي ساختگي:
از آنجا كه بحث عرفان نزد مستمعين و شنوندگان از جاذبههاي زيادي برخوردار است لذا استفاده از حربه مذكور يكي از روشهاي مورد استفاده از سوي جريانهاي انحرافي است. اين درحالي است كه عرفاي حقيقي دانستهها و علوم خود را از عوام مخفي نگه ميدارند.
3- شناخت تمايلات طيفهاي مختلف و نفوذ از آن طريق:
امروزه عرصه ورزش يكي از عرصههاي مورد استقبال نسل جوان محسوب ميشود، لذا بعضاً شاهديم كه جريانات انحرافي با ابداع سبكهاي خود ساخته از اين طريق وارد ميشوند. به عنوان نمونه فردي كه ابداعكننده ورزشي تحت عنوان كماندو است، مدعي است كه فنون اين ورزش برگرفته از قرآن و نهجالبلاغه بوده و وي شخصاً فنون اين ورزش را از اميرالمؤمنين علي(ع) آموخته است.
4- نفوذ از طريق طيفهاي تأثيرگذار چون وعاظ و مداحان:
يكي از نقاطي كه توجه علماء و مراجع بزرگوار عليالخصوص اشارات متعدد رهبر معظم انقلاب معطوف آن شده است، نفوذ جريانات انحرافي و اغواگرانه از طريق محافل و مجالس مذهبي است كه در سالهاي اخير متأسفانه شاهد رشد روزافزون و افسارگسيخته آن هستيم. مواردي چون ترسيم تصاوير و تمثالهاي ساختگي از ائمه معصومين، ترويج اوصاف اغراق آميز و از همه مهمتر اذكار شركآميز از آن جمله ميباشند.
5- نفوذ گسترده در محافل زنان :
باتوجه به تأثيرپذيري بيشتر اين قشر و متعاقباً تأثيرگذاري بيشتر در خانواده و تفكرات فرزندان ، اين قشر بيشتر مورد توجه مدعيان دروغين قرار گرفتهاند.
6- بهرهگيري گسترده از ابزار رسانهاي:
از جمله انتشار نشريه، راهاندازي سايت، چاپ كتاب و جزوه از جمله اقدامات اين جريانات است و برخي از آنها نيز كتاب و سيديهاي سخنراني رايگان توزيع ميكنند.
7- شناسايي طعمههاي مستعد، جذب و بهاء دادن به افراد:
امروزه شاهديم كه طعمههاي جريانهاي انحرافي صرفاً عوام و افراد بيسواد نيستند، بلكه بعضاً افراد شاخص و تحصيل كرده نيز به دليل عدم برخورداري از بصيرت لازم در دام افكار و انديشههاي انحرافي اين عده قرار ميگيرند.
8- برجستهسازي برخي روايات و احاديث فاقد سند يا ضعيفالسند و استناد گسترده به اينگونه روايات براي توجيه ادعاهاي خود.
9- تلاش براي نزديك شدن به چهرههاي شناخته شده و برخي مسئولين نظام:
اين تلاش براي جلب حمايتهاي مادي و معنوي صورت ميگيرد. البته بعضاً ادعاي اينگونه افراد مبتني بر انتساب و يا برخورداري از حمايت چهره هاي شناخته شده كذب و ساختگي بوده و صرفاً براي جلب اعتماد افراد و هواداران محافل مختلف انجام ميشود.
عواقب ناشي از گرايش به جريانات و محافل انحرافي
1- واقع شدن افراد در مسير گمراهي و ضلالت:
بلاشك اولين قربانيان جريانات و محافل انحرافي خود مبلغين و مروجين اينگونه تفكراتند. البته چه بسا اين افراد در سايه اينگونه انحرافات در زندگي دنيوي به توفيقات مادي نيز نائل گردند، اما اگر بدرستي بنگرند، خواهند فهميد در عالم واقع چيزي جز تباهي و خسران عايدشان نشده است.
2- گسترش اقدامات خودسرانه و توسل به شيوههاي خشن و نامشروع
3- امكان آلوده ساختن ديگران به جريانات انحرافي
4- افزايش احتمال گرايش بهمفاسد و جرايم ديگر از جمله جاسوسي، سرقت، قتل، كلاهبرداري و ...
5- بهرهبرداري و سوءاستفاده معاندين، دشمنان، محافل و رسانههاي بيگانه.
6- آسيب ديدن وجهه فردي و اجتماعي:
آنچه مسلم است اين كه حتي در صورت گرايش مقطعي افراد به اين گونه جريانات و محافل و حتي در صورت بازگشت و توبه افراد باز افكار عمومي جامعه بزه فرد را فراموش نكرده و همواره آن را در ارزيابي شخصيت او مورد امعان نظر قرار داده و هيچگاه به وي اعتماد كامل نخواهد كرد.
7- آسيب ديدن كانون خانواده به عنوان كوچكترين نهاد اجتماعي:
سابقهي بسياري از جريانها حاكي از اين است كه حداقل قربانيان گرايش افراد به جريانات انحرافي كانونهاي خانوادگي افراد است.
تجزيه و تحليل
آنگاه كه شيطان بخاطر سرپيچي از فرمان الهي در سجده بر انسان از درگاه الهي رانده شد قسم ياد كرد كه در راه به گمراهي كشاندن اشرف مخلوقات از هيچ كوشش و اقدامي دريغ نورزد. شيطان بر اين واقف است كه نقطه ضعف هركسي آنجاست كه انسان خود آن را نقطه قوت ميپندارد و هيچگاه تصور نميكند از آن نقطه گزيده شود. لذا از اين جهت است كه بزرگان دين و مكتب توصيه كردهاند كه در همه حال و مكان انسان بايد از شر توطئهها، حيل و وسوسههاي شيطان به خدا پناه ببرد.
ظرفيت وجودي انسان به عنوان اشرف مخلوقات بهگونهاي است كه هم در مسير فلاح و رستگاري و هم در مسير ضلالت و گمراهي ميتواند مرزهاي غيرقابل باور را نيز درهم بشكند و در جهت نيل به فضائل تا بالاترين مراتب اعليعليين و در مسير رذيلت و گمراهي تا مرحله اسفلالسافلين پيش رود. يعني قادر است در مسير سير اليالله جايگاه خود را افضل بر ملائكه حريم الهي ساخته و يا با حركت در مسير باطل مغضوب درگاه خداوندي گردد.
اما به گواهي تاريخ، شيطان در عمل به قسم خود مبني بر گمراه ساختن انسان چندان بيتوفيق هم نبوده و علاوه بر به هلاكت رساندن بسياري از انسانها اعم از چهره هاي سرشناس و غيرسرشناس، توانسته حتي در زمينه كادرسازي و تربيت شيطانكها نيز به توفيقاتي نائل آيد و انسانهايي را در راه به انحراف كشاندن ابناء بشر با خود هم قسم نمايد.
وليكن پيام اين نوشتار همانگونه كه در مقدمه نيز اشاره شد اين است كه هيچ نسلي از ابناء بشر و هيچ دوره از تاريخ بشر خالي از حضور و وجود جريانها و تفكرات انحرافي به موازات جريانهاي حقطلبانه و الهي نبوده است. اين وضعيت حتي در دوران پيامبران بزرگ الهي و ائمه اطهار(ع) نيز مشهود و ملموس بوده و قريب به يقين تا عصر ظهور آخرين حجت حق نيز تداوم خواهد داشت. كما اينكه اگر درست بنگريم همين امروزه نيز مصاديق آن در گوشه و كنار به عينه قابل رؤيتند. اما آنچه در اعصار گذشته مانع گرفتار شدن انسانهاي پاكنهاد در دام اينگونه جريانات شده و نسخه آن علاوه بر عصر كنوني براي ساير اعصار نيز قابل تعميم و تجويز است، اين است كه تنها با توكل برخدا، حركت در صراط مستقيم، حفظ هوشياري، تعقل و مشاوره با عالمان وارسته ميتوان از گزند اينگونه جريانات در امان ماند.
البته در اينجا بايد تأكيد كرد كه اين به منزله سلب مسئوليت از متوليان امور ديني، متصديان امور فرهنگي و سيستمهاي اطلاعاتي- امنيتي نيست، چرا كه هريك از اين مجموعهها وظيفه دارند در جهت پاكسازي جامعه از لوث وجود و حضور آنها چاره انديشي كنند.
اما مسئوليت و وظيفه بسيجيان و پاسداران در مقابل جريانات و تفكرات انحرافي مسئوليتي ويژه است. آنها ميبايست از يكسو با تقويت شناخت و معرفت خود نسبت به معارف و آموزههاي ديني و اعتقادي از نفوذ جريانات و تفكرات انحرافي در خود و اطرافيان خود ممانعت بهعمل آورند و از سوي ديگر مانع آلوده شدن ساير اقشار جامعه شده و با اعتقادات متقن و اصيل خود دژي عظيم و مستحكم در مقابل تفكرات انحرافي باشند. لذا وظيفه و مسئوليت متوليان سپاه و بسيج از برجستگي و اهميتي دوچندان برخوردار است تا با تقويت سيستمهاي مراقبتي و ارتقاء برنامههاي آموزشي و روشنگرانه راه را در وهله اول بر نفوذ اين گونه جريانات در مجموعههاي سپاه و بسيج ببندند و در مرحله بعد مانع گرايش كاركنان سپاه و بسيج و متعلقين به آنها به اينگونه جريانات شوند. بهرحال بايد توجه داشت كه هيچ طيف و گروهي از آفات اين جريانات مصون و محفوظ نبوده و نيستند.
البته ذكر اين نكته در اينجا ضروري است كه تشخيص جريانات انحرافي باتوجه به شاخصهها و ويژگيهاي آنها از جمله رابطه شديد مراد و مريدي، افراط در زمينه برخي از مباني اعتقادي و در عين حال چشمپوشي كامل از مباني ديگر، تظاهر به زهد و سادهزيستي، برخورداري از حمايت رسانهها و محافل بيگانه و ... كار چندان مشكلي نيست. ولي آنچه مهمتر است اطلاع از اهداف و مطامع اصلي اينگونه جريانات است. اهدافي چون تحريف در مباني ديني، خدشه بر اتحاد امت اسلامي، سوءاستفادههاي مالي و ضداخلاقي و ... كه اگر افراد و اقشار از آن مطلع باشند يقيناً و مسلماً كمتر از اين ناحيه آسيبپذير خواهند شد./انتهاي پيام/
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]
-
گوناگون
پربازدیدترینها