واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خودسازي، روشي براي ساختن
ريسک کنيد، راز اعتماد به نفسترس يکي از آن احساساتي است که غالباً ما را از کار و تلاش باز مي دارد. تا زماني که به دليل ترس از انجام کاري، حاضر به آزمودن آن نيستيد، موفقيت غير ممکن خواهد بود. براي عبور از اين مانع بايد دو باور غير منطقي خود را مورد ترديد قرار دهيد: (1) پرداختن به اين کار ترسناک، يک فاجعه خواهد بود و (2) احتراز از انجام يک کار دشوار، ساده تر از روبه رو شدن با آن است. اگر مي خواهيد سخنراني کنيد، خود را با اين فکر که وقتي مهارت بيشتري پيدا کردم حتماً اين کار را خواهم کرد، گول نزنيد. شما مهارت بيشتري نخواهيد يافت، مگر آنکه واقعاً سخنراني در برابر جمع را آغاز کنيد. انجام دادن يک کار، مهم تر از خوب انجام دادن آن است. آيا شما کودکاني داراي اعتماد به نفس و با حداقل احساس حقارت مي خواهيد؟ پس هرگز آنها را از آزمودن چيزي، مگر آنکه احمقانه و خطرناک باشد، منع نکنيد. با ترس خود از خودنمايي و تظاهر، مبارزه کنيدبرخي از مردم نمي توانند به خود بقبولانند که بايد مطابق عرف جامعه رفتار کنند، چون فکر مي کنند در آن صورت به نظر بقيه، آدم هاي متظاهر و رياکاري خواهند آمد، اگر برخورد با يک آشنا، خطاب کردن او به نام کوچکش، احوال همسر و بچه هاي او را پرسيدن، و پرسش در مورد سلامتي او، باعث آشفتگي و دستپاچگي شما مي شود، چون احساس عدم صداقت و صميميت مي کنيد، آن قدر اين کار را تکرار کنيد تا احساس کنيد واقعاً صميمانه اين کار را انجام مي دهيد. اول کار، بعد تفريح فلسفه ي عاقلانه تر آن است که ابتدا کار را به پايان برسانيد، سپس به تفريح بپردازيد. اين شيوه دو فايده دارد: اولاً، کار انجام مي گيرد؛ و ثانياً، شما خواهيد توانست بدون احساس گناه از تفريح خود لذت ببريد. بدين ترتيب خواهيد ديد که زندگي برايتان آسان تر مي شود، ميزان شکست و نااميدي به حداقل مي رسد، کارها تقريباً بدون دردسر انجام مي گيرند تنها به اين دليل که تصميم گرفته ايد زمان کار را پيش از تفريح قرار دهيد. زندگي بدون ريسک، ارزش زندگي کردن ندارد. آنچه را مي خواهيد ياد بگيريد، انجام دهيد. از دور تماشا نکنيد. در عمل است که ياد مي گيريم چه روشي مؤثر است و چه روشي بي تأثير.شما يک دشمن داريد: روان نژندي وقتي نمي توانيد خود را متقاعد کنيد که بايد کار سختي را انجام دهيد، به ياد داشته باشيد که در اين دنيا دشمني داريد که همواره در کمين شماست. دشمن از تنبلي و ول گشتن شما لذت مي برد و مي خواهد شما تا جايي که ممکن است غير مولد و بي خاصيت باشيد. شکست، هراس و سردرگمي و به جايي نرسيدن شما در زندگي، براي او لذتبخش است. به هدر رفتن و بي مصرف ماندن استعدادهاي شما، و همچنين ناراحتي شما از به ثمر نرسيدن همه ي توانايي هاي بالقوه تان، او را شادمان مي کند. اين دشمن، روان نژندي (نوروز) شماست. براي استفاده ي عملي از توانايي مهار خويشتن، بايد تلاش کنيد که به فردي ريسک پذير تبديل شويد. پذيرفتن ريسک صدمه اي به شما نمي زند. امروز يا فردا کاري را که همه ي عمرتان مي خواسته ايد، انجام دهيد. آن را رها نکنيد. ريسک را بپذيريد و ببينيد چه پيش مي آيد. و بعد، اگر ممکن بود، اين فکر را حفظ کنيد، تا زماني که قادر به انجام آن کار باشيد. اهداف خود را محدود کنيدبرخي افراد نمي توانند به کارهاي خود نظم بدهند، چون در يک زمان چند مسؤوليت مختلف را برعهده مي گيرند. اين کار باعث از دست دادن انرژي و پراکندگي افکار، که مانع تمرکز جدي لازم براي دستيابي به يک هدف است، خواهد شد. در واقع، با اين شيوه، دستيابي به موفقيت غيرممکن مي باشد. عاقلانه تر آن است که وقت خود را صرف انجام چند کار محدود کنيم و به همين ترتيب ادامه دهيم. به طور کلي سعي کنيد پيش از اتمام يک کار، به انجام کار ديگري دست نزنيد. يا حداقل در يک زمان، بيش از چند هدف را دنبال نکنيد، چون نخواهيد توانست روي هر يک از آنها به اندازه ي کافي تمرکز داشته باشيد. خود را به چند هدف محدود کنيد، اما خودتان را وقف آنها کنيد. سپس، وقتي به نقطه اي رسيديد که شما را راضي مي کند، آن برنامه را کنار بگذاريد و برنامه ديگري را شروع کنيد. اجازه ندهيد غفلت هايتان روي هم انباشته شونداگر مشغول ترک سيگار هستيد و يک شب تصميم مي گيريد که فقط يک سيگار بکشيد، متوجه باشيد که عواقب اين کارتان چيست. در همان لحظه اي که شما به خودتان اجازه ي کشيدن «فقط يک سيگار» را مي دهيد، و قاعده را تنها يک بار نقض مي کنيد، کشيدن سيگار دوم برايتان آسان تر مي شود،. غفلت ها روي هم انباشته مي شوند. براي مقابله با اين فرايند خطرناک و بي سر و صدا، بايد درک کنيد که علت مؤثر بودن آن چيست. وقتي به خودتان اجازه مي دهيد که يک لذت فوري را تجربه کنيد، در واقع مهار خويش را رها کرده ايد. به همين دليل مهار خويشتن معمولاً کار دشواري است: شما با انبوهي از پاداش هاي فوري مقابله مي کنيد که دررقابت با شکست هاي فوري و پاداش هاي بعدي هستند. اما اگر به ياد داشته باشيد که پاداش هاي بعدي اغلب سودمندتر از پاداش هاي فوري هستند، آنگاه مهار خويشتن را آسان تر خواهيد يافت. کارهاي بزرگ را ذره ذره انجام دهيديکي از بزرگترين موانع واداشتن افراد به ادامه ي يک کار، ناشي از ديدن عظمت کاري است که بايد انجام گيرد، و همين باعث نااميدي مي شود. بنابراين اهداف بزرگ خود را به هزاران هدف کوچکتر خُرد کنيد. سپس هر بار يکي از آنها را دنبال کنيد.با آدم هاي منضبط و منظم معاشرت کنيديک شيوه ي ديگر براي کسب توانايي مهار خويشتن، اطمينان از معاشرت با کساني است که آنها هم اين توانايي را دارند. هيچ چيز بيش از معاشرت با کسي که هميشه تسليم لذت طلبي خويش است و شما را وسوسه مي کند از مبارزه دست برداريد، در از ميان بردن سريع عزم شما به ادامه ي راه، تأثير ندارد.اگر با بروز هر ناراحتي و دشواري، اندکي عقب نشيني کنيد، مطمئن باشيد بيشتر خواسته هاي خود را به دست نخواهيد آورد. يک زاهد باشيدزاهد بودن يعني اينکه شما بايد نوعي توانايي ذهني و فکري در خود ايجاد کنيد که به وسيله ي آن بتوانيد نوع شکست و بيچارگي را تحمل کنيد. اگر هر بار که از آنچه پيش مي آيد ناخشنوديد، دست از اهداف خود برداريد، و هرگز بر خود مسلط نخواهيد شد. زاهد باشيد. رنج را موقرانه تحمل کنيد. اين بهايي است که بايد براي ايجاد تغييرات مثبت در خود و زندگي خود بپردازيد.فرصت طلب باشيداين حالت تنها گاهي در شما ايجاد مي شود، و مدتي هم باقي مي ماند. بنابراين وقتي چنين اقبالي به شما رو مي آوريد، حداکثر استفاده را از آن ببريد. در همين حالت است که توان انجام کار شما، ده برابر حالت عادي خواهد بود. به اين ترتيب است که برخي افراد، حجم عظيمي از کار را انجام مي دهند. آنها روي اين لحظات زيبا و با شکوه، لبريز از اشتياق و انرژي، دوره اي که انگيزه ي زيادي براي تلاش دارند، سرمايه گذاري مي کنند. پلهاي پشت سر خود را خراب کنيد!تاکنون چند بار تصميم به انجام کاري گرفته ايد و وقتي کار را دشوار ديده ايد، جا زده و عقب نشيني کرده ايد؟ و چقدر اهميت داشته است که جايي براي عقب نشيني داشته ايد؟ حال فرض کنيد که سخت در تنگنا قرار گرفته ايد و جايي هم براي عقب نشيني وجود ندارد. حسابي گير افتاده ايد. آيا غير از جلو رفتن، راه ديگري هم داريد؟ وقتي بايد کاري را انجام دهيد، پلهاي پشت سرتان را خراب کنيد، تا نتوانيد بازگشت خود را به نقطه ي شروع حرکت توجيه کنيد. آنگاه چاره اي جز جلو رفتن نخواهيد داشت و بد يا خوب مجبوريد کاري را که شروع کرده ايد، به پايان برسانيد. قهرمان ستايياگرچه ممکن است به نظرتان عجيب باشد، اما هنوز هم يکي از مهم ترين اسرار توانايي مهار خويشتن، همين قهرمان ستايي است. وقتي کار دشواري پيش رو داريد و در مي يابيد که دچار ترديد شده ايد، تقريباً هيچ چيز به اين اندازه به شما کمک نمي کند که بدانيد کساني که شما آنان را تحسين و ستايش مي کنيد، توانسته اند بر مشکلي مشابه مشکل فعلي شما غلبه کنند. و اگر آنها توانسته اند، چرا شما نتوانيد؟ منبع: برگرفته از کتاب "اينگونه مي توانيد"، نوشته پال هاوک برناخودآگاه حک کنيدترس از موفقيتآينده را دگرگون کنيدهمچو پروانه پيله را بشکاف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]