واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: از سریالها راضی بودید؟
رمضان امسال نیز به سنت چند سال اخیر شاهد پخش سریال های ویژه ماه مبارک رمضان از شبکه های مختلف تلویزیون بودیم. از همان روزهای ابتدای پخش این سریال ها اظهار نظرهای گوناگونی در این باره بیان شد و شاید جنجالی ترین سریال های مناسبتی چند سال اخیر را شاهد بودیم. در این یادداشت به مرور برخی نکات درباره این مجموعه ها می پردازیم. اولین سریالی که بلافاصله پس از افطار از شبکه سه پخش می شود سریال "بزنگاه" است، سریالی که اتفاقا بیشترین حجم انتقادها را متوجه خود ساخت. این سریال با مضمونی اجتماعی و با زبان طنز به مسئله دنیا طلبی و اعتیاد و مشکلات و عواقب آن می پردازد. در قسمت های اول این سریال مراسم تشییع جنازه، ختم و به خصوص مداحی به شدت به تمسخر گرفته شده بود: برگزاری مراسم ختم به صورت مختلط، مداحی های ساختگی -که بیشتر مناسب مراسم جشن بود تا مراسم عزاداری، تذکر بهجت به فریده و فرزانه که در مراسم خود را بزنند! یکی دیگر از انتقادات مربوط به استفاده از کلمات رکیک و یا عباراتی است که پخش آنها از رسانه ملی مطلوب نیست. به عنوان مثال صحنه ای که عمه و دختران درباره جراحی صورت و پس دادن آرایش یکی از زنان فامیل که در مراسم پدر شرکت کرده بود، صحبت می کنند. علاوه بر این نمایش صحنه های مربوط به دستشویی رفتن اعضای خانواده آن هم به دفعات از صحنه های زننده سریال بود. شیوه چادر پوشیدن بهجت، به دندان گرفتن آن و سردر گمی در جمع و جور کردن آن که سبب خنده بیننده می شود، به نوعی تمسخر این پوشش اسلامی به حساب می آید.از دیگر موارد قابل تامل، تاکید زیاد بر ظاهر و زیبایی دختر برای ازدواج است: تفاوت فاحشی که خانواده بین فریده و فرزانه قائل هستند و اصراری که برای ازدواج فریده به هر ترتیب ممکن دارند، رفتار زننده کامران به هنگام برخورد با فریده و...، ضمن این که گریم خاص چهره فریده خود مساله قابل بحثی است. شیرین ترین چهره این سریال، درساست که با بیان شیرین و کودکانه و در عین حال زیرکانه خود لبخند را بر چهره بیننده می نشاند اما متاسفانه در برخی از صحنه ها شاهد سوء استفاده از معصومیت او و استفاده از او به عنوان جاسوس یا خبرچین هستیم، مثلا جایی که عمه از او در باره اظهار نظر خانم های شرکت کننده در مراسم ختم می پرسد و او را برای گوش دادن به صحبت آنها به داخل مسجد می فرستد، یا جایی که صابر او را برای جاسوسی بهجت و توفیق می فرستند. نکته منفی دیگر سریال تاکید بر ماه و سال تولد و دخالت آن در مسئله ازدواج از سوی فریده است که ترویج خرافات و باورهای غلط در جامعه محسوب می شود. اگر چه در مجموع سریال به این سو پیش می رود که اعتیاد نادر منشا مشکلات، حقارت ها و بدبختی های اوست به حدی که مصمم به ترک اعتیاد می شود، اما در قسمتهای اولیه سریال این مساله کمرنگ بود به حدی که برخی خانواده ها از دیدن این فیلم به همراه نوجوانان خود بیم داشتند.
سریال دوم، مثل هیچ کس، سریال شبکه دو است. این سریال فضای بسیار صمیمی یک خانواده اصیل ایرانی را ترسیم میکند که با صفا و صمیمیت در کنار هم زندگی می کنند اما بر سر تقسیم ارث پدر دچار درگیری می شوند و تا مرز از هم پاشیدگی پیش می روند. البته این مجموعه به نسبت بزنگاه سریال خوش ساخت تری است که از فضاهای بسیار زیبا و مناسبی استفاده کرده است. وابستگی ها و حرمت های سنتی خانوادگی در این سریال به خوبی به تصویر کشیده شده است. اما نکته قابل تامل اینست که چگونه افرادی به این خوبی و برادرانی که سال ها پشتیبان یکدیگر بوده اند به یکباره تغییر می کنند و این تغییر تا جایی است که مثلا محمدباقر حتی از بیماری و مرگ مادرش هم ابراز ناراحتی نمی کند و فقط به دنبال گرفتن حق خود است. اینکه انسان های خوب هم می توانند اسیر نفس شده و گذشته خود را فراموش کنند درست است؛ اما چطور مرگ مادری که تا چند روز پیش عاشقانه دوستش داشت هم او را ذره ای به خود نمی آورد! در این سریال بازیگران برای نقش های خود، خوب انتخاب شده اند و همه به خوبی از عهده ایفای نقش خود برآمده اند.
روز حسرت از شبکه یک، سریالی با مضمونی اخلاقی، اجتماعی است که صبغه ای ماورایی دارد. موضوع این سریال پرداختن به عواقب گناهان کبیره ای مثل ظلم و خیانت و قتل نفس است. اگرچه مضمون بسیار خوبیست و داستان نسبتا خوبی هم برای نمایش این موضوع انتخاب شده است، اما برخی نواقص ظاهری و محتوایی در سریال باعث می شود تا حدودی این موضوع تحت الشعاع قرار بگیرد. اولین مسئله بازیگر نقش نرجس به عنوان شخصیت محوری داستان است که به هیچ وجه مناسب این نقش نیست. بازی او در این نقش بسیار تصنعی و ساختگی است و نمی تواند آن گونه که می باید حس مخاطب را اقناع کند. به خصوص حالات عرفانی و یا روابط عاطفی او با همسرش حاج رضا. از سوی دیگر درباره رابطه او و عروسش معصومه به شدت اغراق شده است به حدی که دوست داشتن بیش از حد معصومه سبب دوری او از پسرش و سرزنش های مکرر مسعود می شود. استفاده از چادر نامناسب برای نرجس از نکاتی است که کمتر به آن اشاره شده است. با توجه به این که اخیرا برخی از گروههایی که با ارائه عرفان کاذب در پی فریب جوانان هستند، استفاده از شکل خاصی از چادر را تبلیغ می کنند، این نوع پوشش، آن هم از سوی نرجس که اتفاقا دارای حالات عرفانی خاصی است می تواند نمایانگر و حتی موید این گونه اندیشه ها باشد.تقریبا همه برخوردهای نرجس، دارای تحکم خاصی توام با تعیین تکلیف برای همه است، گویی هیچ کس نمی تواند و نباید روی حرف او حرف بزند، در حالی که این موضوع از یک فرد مذهبی، آن هم کسی که به تجربیات معنوی خاصی دست پیدا کرده، بعید است. همین نوع رفتار سبب ایجاد نوعی ترس در رفتار مسعود با مادرش شده است به نحوی که از ابتدای سریال یک صحنه محبت آمیز در روابط مسعود و نرجس نمی بینیم. احترامی که مسعود برای پدر و مادش قائل است کاملا اجباری و از روی ترس است نه از سر محبت. عدم توانایی مسعود در تصمیم گیری و پناه بردن به دوستش و گوش دادن به حرف او همه نشان دهنده نوعی کمبود محبت است. در صحنه ای از سریال، حاج رضا به اعتراف گناهان گذشته خود در حضور همسرش و با اصرار همسرش مبنی بر بیان گناه می پردازد، در حالی که در آموزه های دینی ما اعتراف به گناه، خود گناهی نابخشودنی است. نویسنده می توانست به گونه ای دیگر به بازگویی گذشته حاج رضا بپردازد و اصرارهای همسرش بر بیان گناه جایز نیست.علی رغم تمام ضعف ها، به هرحال هر یک از این سریال ها هدفی اجتماعی و فرهنگی را دنبال می کردند و در پی القای مفاهیمی اخلاقی یا اجتماعی بود. امیدواریم فیلم سازان و برنامه سازان سیما با بازنگری سریال های امسال و بازخوانی نظرات کارشناسان برای سال های آینده تجربه اندوزی کنند.نظر شما در مورد سریالهای امسال تلویزیون چیست؟ آیا شما راضی بودید؟ مطلب مرتبط:نظر رهبر انقلاب در مورد انتقاد از صدا و سیما زهرا محمدیگروه جامعه و سیاست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]