تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا نمى‏خوريم و تا سير نشده‏ايم دست از غذا مى‏ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806917147




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سريال يوسف (علیه السلام) ، سريالی زمينی و الهی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

گفتگويي با فرج الله سلحشور گارگردان موفق مجموعه تلويزيوني يوسف پيامبر (علیه السلام) داشتيم. او متولد سال 1331 و از اهالي روستاي اميرآباد قزوين است. تا سن 8 سالگي را در اين روستا سپري کرده واز 8 سالگي به بعد به تهران آمده و تاکنون يعني چيزي حدود پنجاه سال در تهران زندگي کرده است، خانواده اش متشکل از همسر و چهار فرزندش است. دو فرزند پسر که هر دوي آنان روحاني اند، يک دختر متأهل و يک دختر مجرد. تقريباً از 8-7 ماه قبل از پيروزي انقلاب در مسجد محل سکونت خود کار هنري را در زمنيه تئاتر با نقش «حربن يزيد رياحي» آغاز کرده. او مي گويد: اين تئاتر به علت شرايط پيش از انقلاب توسط ساواک متوقف اما پس از پيروزي انقلاب سريعاً به روي صحنه برده شد. اولن کار بازگيري او در فيلم «توبه نصوح» بود. پس از آن نقش هاي زيبايي در آثاري همچون پرواز در شب، انسان و اسلحه، گورکن، مجاهدت هاي خاموش، دنياي وارونه و... از خود ايفا کرد. گفتگوي ما را با اين مرد دلسوخته بخوانيد، شايد بگوييد چرا مي گوييم دلسوخته، بخوانيد تا متوجه شويد. روشنان: چرا به فکرساخت اين سريال افتاديد؟ و کمي در اين باره توضيح دهيد؟ سلحشور: به چند دليل به سراغ سوره يوسف رفتم. يکي اين که قصه هاي قرآني را دوست دارم و گمان مي کنم که پربارترين و ارزشمندترين مطالب را خدا براي هدايت بشر در اين قصه هاي قرآني آورده که يکي از آنها سوره يوسف (علیه السلام) است. علت دوم هم اين بود که خودم را کامل نمي دانم و فکر مي کنم اگر روزي فيلم بسازم که برخواسته از تخيلات خودم باشد قطعاً پر از اشتباه خواهد بود. نمي خواهم چيزي به مردم بگويم که خداي ناکرده بر روي آن ها تأثير منفي بگذارد. براي اين که دچار چنين خطايي نشوم سراغ منبعي مي روم که در آن منبع، عيب و نقص وجود ندارد و اين منبع قرآن کريم  قصه هاي آن است. يک علت ديگري هم داشت و آن اين بود که سوره يوسف سوره بسيار حساس و خطرناکي بود و اگر دست نااهل مي افتاد، مي توانست  به گونه اي مطالب آن را منعکس کند که بدآموزي داشته باشد که در اين صورت هم براي قرآن بد مي شد و هم براي مردم، به جاي اين که ارزش هاي اين سوره براي مردم توضيح داده شود ممکن است مردم از اين سوره برداشت بد بکنند و فقط جنبه هاي نفساني و عشقي آن مورد توجه قرار گيرد به همين دليل احساس تکليف کردم که تا قبل از اين که اين سوره خراب شود، خودم به سراغش بروم. روشنان: ساخت اين سريال چند سال طول کشيد؟ سلحشور: فيلمبرداري اين سريال دو سال و نه ماه به طور انجاميد و حدود 6-5 ما هم پيش توليد آن طول کشيد که تقريباً چيزي حدود سه سال و سه ماه مي شود. حدود يک سال هم آماده سازي اين سريال شامل کارهايي مانند صدابرداري، موسيقي، جلوه هاي ويژه و کارهاي فني وقت برد. يعني از ابتداي پيش توليد تا انتهاي آماده شدن سريال چيزي در حدود 4/5سال طول کشيد. 4 سال هم قبل از اين من روي متن اين سريال کار کردم. روشنان: اين سريال تا چه اندازه با مباني اسلامي و قرآني همخواني داشت؟ سلحشور: اين سريال را من براساس آيات قرآن، تفاسير شيعه و روايات معصومين نوشتم. ريز به ريز همه اين حوادث در اين منابع وجود دارد و براي اين که بتوانم قصه را شکل دهم بعضي جاها که قصه کم دارد يا در تفاسير موجود نيست ما سعي کرديم با توسل به منابع ديگر مانند منابع اهل تسنن، رمان ها، تاريخ انبيا، تورات و تاريخ مصر و... آنها را کامل کنيم. به طور کلي محتوا و توضيح مطالب همه از تفاسير شيعه و روايات معصومين است. روشنان: نظرتان در مورد انتقادهاي وارده به سريال يوسف پيامبر (علیه السلام) چيست؟ آيا اين انتقادها را قبول داريد؟ سلحشور: بله، ولي بسياري از اين انتقادات منطقي و معقول نيست. يک عده که سر عناد و دشمني با سلحشور يا دشمني با قرآن و آثار مذهبي دارند و برخوردهاي غير منطقي مي کنند. عده اي از آدم ها گمان مي کنند که خيرخواهانه دارند نظر مي دهند اما ناآگاهانه اين کار را مي کنند. مثلاً مي گويند چرا حضرت يعقوب به عنوان يک فرد معصوم اين قدر گريه کرده، گريه کردن او با معصوميتش همخواني ندارد يا اين که زليخا يک زن گناه کار چرا در آخر سريال يک زن پاک و معصوم جلوه داده مي شود. اين دو سؤال موضوعات انتقادي بود که مطرح شد. اولاً حضرت يعقوب در فراق ولي گريه مي کرد. اگر او 40 سال گريه کرد شيعه 1400 سال است که در فراق ولي خود گريه مي کند و مي گويد يوسف زهرا کي مي آيد. اگر يعقوب در فراق يوسفش 40 سال گريه کرده اين چيز زيادي نيست، يا مثلاً زليخا، او يک انسان مؤمن و پيرو اديان الهي نبود، پيرو بت و بت پرستي بوده. عده اي هم متوجه نيستند دشمن گوش به زنگ ايستاده تا از حرف هاي آنها استفاده کند.خيال مي کنند خيرخواهانه دارند ايراد مي گيرند و با ايرادهاي خود توانسته اند دشمن را شاد کنند. به طور کلي من خيلي از انتقادها را قبول دارم چه اين انتقادها محتوايي باشد و چه تکنيکي. درمورد گريم، در مورد ديالوگ ها، در صحنه آرايي ها و... را قبول داريم و از آنها هم استقبال مي کنيم ولي منتقدي که بالاي مناره داد  مي زند و دشمن را شاد مي کند اين انتقاد انسان را وادار به جبهه گيري مي کند. روشنان: به نظر شما تا چه حد مباني قرآني در سريال ها و تلويزيون ما حکمفرماست؟ سلحشور: در سي سال گذشته چهار کار ساخته شده که اين ها با مباني ديني مطابقت دارد. مريم مقدس، مردان آنجلس، ايوب پيامبر، يوسف پيامبر. سه تا از اين کارها براي من بود و يکي براي آقاي بهرامي. به غير از اين ها تمام فيلم ها و سريال هايي که در مورد ائمه و تاريخ اسلام و...ساخته شده تمام تحريف شده و نظر شخصي نويسنده و کارگران است. حضور جدي قرآن و اسلام در سينما و تلويزيون ما، متأسفانه چيزي حدود 3،4 و با ارفاق 5 درصد است. در تاجيکستان گفته مي شود که شما با سريال يوسف دوباره ما را به مذهب بازگردانديد. بعد از 70 سال حکومت مارکسيستي شوروي ما تازه مي بينيم که مذهب چقدر زيباست و در دنيا همه شيفته يوسف پيامبر شدند. پس اين جا يوسف زميني نشده، براي اين که ببينيد سريال يوسف پيامبر، مذهب را زميني کرده، آن را در بين مردم ببريد و ببينيد برخورد مردم زميني است يا الهي. پس علت اين که هنر تصويرگري و هنر نمايش و فيلم و تلويزيون خيلي مذهبي نمي شود به خاطر اين است که خودش مادي و زميني است. اين هنر در دنيا اين گونه است در حالي که اسلام، زمين و آسمان را به هم وصل کرده. روشنان: فکر کارهاي بعدي هستيد، کارهايي که جنبه ديني و مذهبي داشته باشد؟ سلحشور: نه، بنا ندارم ديگر در اين زمينه کار کنم. روشنان: چه توصيه اي براي کساني داريد که در حال ساختن اين نوع فيلم ها هستند؟ سلحشور: من فقط مي توانم بگويم که با اين وضعيت نابسامان خدا به شما صبر و قوت دهد تا بتوانيد از عهده اين آشفته بازار بربياييد. روشنان: چه عواملي در ساخت فيلم هاي مذهبي مؤثر است؟ سلحشور: من معتقدم که دين خدا و قرآن، ديني است که با فطرت انسان ها ارتباط برقرار مي کند و انسان ها هم فطرتشان سالم است. چيز خوب را مي فهمند خوب است و چيز بد را هم مي فهمند بد است. براي همين هم سريال يوسف را بچه 3 ساله هم دوست دارد، زن و مرد، باسواد و بي سواد، مؤمن و غيرمؤمن، مسلمان و غير مسلمان همه آن را دوست دارند.ممکن است که 10 درصدي هم باشند که دوست نداشته باشند. بين بينندگان اين مجموعه چيزي حدود 92 درصد دوست دار آن و 8 درصد علاقه اي به آن نداشتند. 92 درصد يعني تقريباً همه مردم. اين به همان فطري بودن برمي گردد. اگر ما بپذيريم که آثار مذهبي با فطرت انسانها ارتباط برقرار مي کند طبيعتاً بايد امکانات ايجاد کنيم و سرمايه گذاري کنيم و هنرمنداني که در اين زمينه کار مي کند را تشويق کنيم که باز هم از اين آثار ساخته شود و بايد بين يک اثر مذهبي که ريشه در خدا دارد و کلامش برخواسته از کلام خداست و يک فيلمي که کلام بشر باشد تفاوت قائل شوم اين ها بايد با هم فرق کند. روشنان: در هنگام ساخت اين مجموعه با چه مشکلاتي مواجه بوديد؟ سلحشور: خيلي کم مشکل داشتيم ولي بزرگترين مشکل ما اين بود که سر برج حقوق نرسد يا دير برسد و ما شرمنده بچه ها شويم و سر گرفتن قسط يک مقداري بايد دوندگي مي کرديم و مشکل ديگر گرما و سرما بود که بچه ها را واقعاً اذيت مي کرد. خصوصاً آن صحنه هايي که در محيط باز بوديم. مشکل ديگري نداشتيم. يعني کاري بود بسيار شيرين، در فضايي بسيار با صفا و دوست داشتني چون برنامه ريزي و نظم داشتيم و همه عوامل با هم هماهنگ بودند و الفتي که بين عوامل ايجاد شده بود فضا را دوست داشتني کرده و واقعاً سختي نداشتيم. روشنان: يک خاطره خوب از پشت صحنه سريال را برايمان بگوييد. سلحشور: من معجزات و امدادهاي غيبي فراواني را در اين سريال ديدم، همه بچه هاي سريال ديدند. اين را مي توانيد از خودشان سؤال کنيد. من نمي خواهم در اين مورد صحبت کنم. فقط اين را بگويم وقتي که در يک سريال الفت و دوستي بين عوامل وجود داشته باشد و اگر تهيه کننده و کارگردان نسبت به غم و اندوه و نگراني هاي عواملشان بي تفاوت نباشند آنها هم سعي مي کنند که اين خوبي ها را جبران کنند. يادم هست يک بار مي خواستم يک بدلکار بياوريم براي اين که روي ارابه برود و جلوي اسب پرت شود، بچه هايي که از اسب ها نگهداري مي کردند گفتند که ما خودمان اين کار را انجام مي دهيم، وقتي علت را پرسيدم گفتند تو به ما محبت کردي و ما تو را دوست داريم و اين کار را انجام دادند يا مثلاً مي خواستم 120 مجسمه بسازيم که هزينه زيادي داشت. بچه هاي فايبرگلاس گفتند شما از هر نمونه اي يک عدد به ما بدهيد تا ما هر کدام را با قيمت يک پنجم يا يک ششم برايت تمام کنيم و اين کار را کردند. در جاي ديگر افراد قبول مي کردند که با اسب از بالاي کوه به پايين پرتاب شوند و اين کار را هم مي کردند فقط به خاطر اين که از ما احترام ديده بودند و ما را شرمنده مي کردند. يکي از شيرين ترين خاطراتم را برايتان بگويم. بعداز عيد که ما نيازي به بچه ها نداشتيم همه را رد کرديم ولي دو نفر را به عنوان سياهي لشکر نگه داشتيم. اين 15-10 روز نوروز جور کردن امکانات عيد بچه ها خيلي مهم بود، ما هم دستمان خيلي خالي بود. هر موقع من از کنار بچه ها رد مي شدم هر يک به نوعي چيزي مي گفت تا تشکر کرده باشند ولي من چون کاري نکرده بودم زياد توجه نمي کردم. يک روز يکي از اين دو نفر جمله اي گفت. در جواب به ايشان گفتم: من که کاري نکردم. گفت: خداوند از عمر من بگيرد و روي عمر تو بگذارد. گفتم: چرا مگه من چه کار کردم. گفت در اين 15-10 روز چقدر شادي به خانه من آوردي. همين که در اين چند روز مرا بيکار نکردي. 15-10 روز چيزي نبود ولي واقعاً انسان ها فطرت پاکي دارند، وقتي در حق آنها خوبي کوچکي بکني مي فهمند. روشنان:صحبت پاياني سلحشور: من دوتا خواهش دارم يکي اين که نسبت به خوراک فکري خودشان و بچه هايشان بي تفاوت نباشند و هر چيزي را که هر هنرمندي خلق مي کند به راحتي نگاه نکنند مگر اين که مطمئن باشند آن را ساخته، تأثير منفي روي خودشان و خانواده شان نمي گذارد، اين بي تفاوتي ها خيلي لطمه به خانواده هاي ما زده و ديگري اين که اگر از کار يوسف پيامبر (علیه السلام) خوشتان آمد ما را دعا کنيد چون ما مزدمان را گرفته ايم. در ادامه، گفتگويي صميمانه با يکي ديگر از عوامل اين سريال زيبا داشتيم. شايد با چهره او در اواخر سريال يوسف پيامبر (علیه السلام) بيشتر آشنا شده باشيد. بنيامين، برادر يوسف که در قسمت هاي پاياني اين سريال خوش درخشيد. «زهير ياري» متولد 26 فروردين 1359 در تهران است. تحصيلاتش را در تهران به اتمام رسانده و در حال حاضر داراي مدرک کارشناسي علوم سياسي از دانشگاه تهران است. دعوت ما را پذيرفت و با چهره هاي آرام، تقريباً مانند همان آرامشي که در سريال يوسف پيامبر (علیه السلام)داشت پاسخ سؤالات ما را داد. به گفته خودش، زهير يعني «گل کوچک» و اين اسم را پدرش از آنجايي که به اسم هاي عربي علاقه دارد برايش انتخاب کرده. برادرش هم «شعيب» نام دارد. روشنان: اولين کار تلويزيوني شما چه بود و پس از آن چه کارهايي داشتيد؟ ياري: مردان آنجلس کاري از فرج الله سلحشور که يک قسمت بازي داشتم يعني نقش پسر ماکسيميليان را بازي کردم. بعد از آن مريم مقدس که نقش جبرئيل را در يک سکانس داشتم، در سريال امام حسين (علیه السلام) نيز نقش امام سجاد (علیه السلام) را بازي کردم که متأسفانه فيلمبرداري اين سريال پس از دو ماه به دلايلي متوقف شد و هنوز مشخص نيست که مجدداً چه زماني ادامه پيدا کند. روشنان: چه شد که بازي در سريال يوسف پيامبر را قبول کرديد؟ ياري: پس از اين که ساخت سريال امام حسين (علیه السلام) متوقف شد، من خيلي ناراحت شدم چون در آن سريال نقش مهمي داشتم. خوش شانسي من اين بود که از دفتر ساخت سريال يوسف پيامبر(علیه السلام) با من تماس گرفتند و نقش بنيامين را به من پيشنهاد دادند و من نيز چون از قديم اين نقش را خيلي دوست داشتم و به داستان حضرت يوسف (علیه السلام) نيز علاقه زيادي داشتم اين نقش را قبول کردم و شايد جزو اولين کساني بودم که قرارداد بست. روشنان: ولي جزو آخرين نفراتي بودي که نقش تان به روي آنتن رفت. ياري: بله درست است. روشنان: به نظر خودتان اين نقش تا چه اندازه با مباني قرآني و اسلامي نزديک بود؟ ياري: خب داستان و تفاسيري که در اين کار وجود داشت همه براساس قرآن بود. در قرآن، شايد در مورد بنيامين بيش از يکي دو آيه نباشد، حتي اسمي از بنيامين هم برده نمي شود و فقط از او به عنوان برادر يوسف(علیه السلام) ياد مي کند، ولي فکر مي کنم اين نقش خيلي به بنيامين نزديک بود. روشنان: به نظر شما کل اين سريال تا چه حد به مباني ديني و اسلامي نزديک بود؟ ياري: من فکر مي کنم تمام تلاش آقاي سلحشور اين بود که اين سريال با توجه به مباني ديني و قرآني ساخته شود. روشنان: ساخت اين سريال چه قدر زمان برد؟ ياري: سه سال روشنان: قبل از آن چه قدر در زمينه اين سريال تحقيق شد؟ ياري: به گفته خود آقاي سلحشور کار تحقيق و نگارش اين سريال چهار سال به طول انجاميد. روشنان: معمولاً يک هنرپيشه وقتي در حال بازي در يک سريال است، در نقش خودش گم و يا حدي از اصل خودش دور مي شود، شما چه قدر از اصل خودتان در اين نقش دور شديد؟ ياري: من اين نقش را خيلي دوست داشتم چون با همه نقش هايي که بازي کرده بودم تفاوت داشت و احساس نزديکي اخلاقي زيادي با خود بنيامين داشتم، احساس مي کردم خيلي اخلاق مان به هم نزديک است يعني همان بنيامين که من براي خودم متصور شده بودم و براي همين هم خيلي از اين شخصيت لذت مي بردم، به طور کلي اين بهترين نقش من بود. روشنان: پس نسبت به سريال هايي که بازي کرده بوديد از اين مجموعه راضي تر هستيد! ياري: بله، از بازي خودم در اين سريال بسيار راضي هستم. روشنان: پس از پايان اين سريال انتقادهاي زيادي شد، معمولاً مجموعه هايي که طرفدار پيدا مي کند پس از اتمام، انتقادات زيادي از آنها مي شود، تا چه اندازه اين انتقادات مربوط به سريال يوسف پيامبر را قبول داريد؟ ياري: انتقاداتي که از لحاظ تکنيکي به کار وارد شد آنها قابل تأمل است ولي خيلي از انتقادها ناروا بوده و تعدادي از آنها هم تصفيه حساب هاي شخصي بود که عده اي با خود آقاي سلحشور داشتند و اگر اين کار حتي بي نقص هم مي بود، آن عده از يک دريچه ديگر وارد مي شدند و حرف خودشان را مي زدند ولي اگر انسان بخواهد در نهايت سلامت قضاوت کند، اين ديکته يک ديکته طولاني بود، وقتي که ما دو خط ديکته مي نويسيم شايد يک اشتباه بکنيم ولي اگر 50-40 خط ديکته بنويسيم شايد اشتباهاتمان هم بيشتر شود و اين کار هم از اين امر مستثني نيست. روشنان: اين انتقادها چقدر در زمينه مسائل ديني و مذهبي اين سريال بوده، به عنوان مثال انتقادي که راجع به حجاب شخصيت زليخا شد؟ ياري: در اين زمينه اطلاعات چنداني ندارم ولي با صحبت هايي که با آقاي سلحشور داشتم مي گفتند: اي کاش در اين زمينه وسواس بيشتري به خرج مي داديم. روشنان: کار تاريخي براي بعد چه داريد؟ ياري: مجموعه «در چشم باد» که احتمالاً دو ماه ديگر پخش آن آغاز خواهد شد و پارسا پيروزفر، محمود پاک نيت و محمدرضا هدايتي از ديگر بازيگران اصلي اين مجموعه خواهند بود. روشنان: وقتي نقش بنيامين به شما پيشنهاد شده چه ملاک هاي مذهبي را براي پذيرفتن اين نقش در نظر گرفتيد؟ ياري: خيلي خوشحال بودم که نقش يکي از بندگان خوب خدا را بازي کردم. روشنان: اين نقش از ابتدا به شما پيشنهاد شد يا اين که اول نقش شما چيز ديگري بود و بعد به نقش بنيامين تغيير کرد؟ ياري: نه، از اول نقش بنيامين پيشنهاد شد. روشنان: امروز سريال هاي ديني که ساخته مي شوند به طور کلي تا چه اندازه رنگ و بوي مذهبي دارند؟ ياري: به هر حال فضاي سريال هاي ديني که ساخته مي شود مطمئناً با موازيني که صدا و سيما براي آنها قرار مي دهد و با نظارتي که خود صدا و سيما دارد باعث مي شود که حتماً اين موازين رعايت شود. روشنان: نظر کلي شما در مورد سريال يوسف پيامبر (علیه السلام)چيست؟ ياري: از نظرمن اين که استقبال عمومي خوبي از اين مجموعه شد و مردم با اين سريال ارتباط خوبي پيدا کردند بسيار برايم لذت بخش است. اين سريال داراي لحظاتي بود که مردم را به شدت درگير مي کرد. روشنان: از اين که در اين مجموعه با «مصطفي زماني» بوديد چه احساسي داريد؟ ياري: مصطفي زماني پسر خيلي باهوشي بود و ما ارتباط بسيار دوستانه اي با هم داشتيم و داريم. زماني که من براي نوشتن قرارداد رفتم، هنوز براي نقش يوسف کسي انتخاب نشده بود، يک سري عکس روي ميز آقاي سلحشور بود. يعني چيزي حدود دو هزار عکس از تمام جواناني که عکس هاي شان را براي اين نقش فرستاده بودند روي ميز ايشان بود. من عکس مصطفي زماني را بين همه آن عکس ها ديدم. پس از اين که از دفتر بيرون آمدم مصطفي زماني در حال قدم زدن در راهرو بود، به او گفتم من عکس تو را ديدم و حس من به من مي گويد که براي اين نقش تو انتخاب مي شوي و اين براي او خيلي جالب بود. در آن زمان به يکي از دوستان که عکاس بود گفتم که مصطفي براي اين نقش انتخاب مي شود. بعداً که مصطفي براي تمرين سوارکاري به سر صحنه مي آمد به من مي گفت: من هيچ وقت آن جمله تو را فراموش نمي کنم. روشنان: يک خاطره از پشت صحنه اين سريال بگوييد؟ ياري: سر سکانسي بود که من و مصطفي زماني بايد روبروي هم مي شديم و مصطفي به من مي گفت که من و تو با هم برادريم ولي برادران ديگر نفهمند. سر اين سکانس ما اصرار داشتيم که بدون استفاده از مواد شيميايي به صورت طبيعي گريه کنيم، براي همين چون بين فيلمبرداري مشکلات مختلفي پيش مي آمد ما مجبور بوديم صحنه را مرتب تکرار کنيم. توي اين سکانس هر دوي ما چيزي بالغ بر هشت بار گريه کرديم که آخرين بار گفتيم جان مادرتان اين پلان را درست بگيريد در غير اين صورت، مجبوريم ديگر اشک از کف پايمان دربياوريم. روشنان: کارهاي ديگري غير از کار هنري انجام مي دهيد؟ ياري: خير، فقط کار هنري انجام مي دهم. البته در برنامه صبح عالي بخير من روزهاي فرد حضور دارم و چيزي حدود 20 دقيقه راجع به فرهنگ و هنر، فيلم ها و سريال ها صحبت مي کنم. روشنان:و سخن پاياني. ياري:اميدوارم که اين مجله از آنجايي که عنوانش نيز قرآني است درخشان باشد. معمولاً مجله هايي که محتواي ديني دارند نمي دانم چرا اين قدر کم و کاستي درونشان ديده مي شود. اميدوارم که خودتان را به يک سري مباحث محدود نکنيد. /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 686]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن