واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امام مهدي در قرآن کريم(2)
آيت الله معرفت اشاره:مباحث مقدماتي بحث حاضر که به خامه وزين و محققانه استاد عاليقدر آيت الله معرفت(ره) نگارش يافته است در مقاله گذشته از نظر و محضرتان گذشت. در نوشتار حاضر استاد به بررسي تحليلي اولين آيه از آيات ظهور (قصص/6) و ترسيم سيماي امام زمان عليه السلام از منظر قرآن کريم مي پردازد. بررسى آيات ظهور آيه اوّل «وَنُرِيدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْورِثِينَ * و نمكن لهم فى الارض...» (1)اين آيه درباره بنى اسرائيل و در قصه حضرت موسىعليه السلام و فرعون است. پس اين آيه، از لحاظ تنزيل و از لحاظ ظهر، به داستان بنىاسرائيل در زمان حضرت موسىعليه السلام و فرعون مربوط است. يك اصل اما در اين آيه يك اصلى مطرح شده است و آن اين كه، اراده ازلى الاهى بر اين تعلق گرفته كه مستكبرين ريشه كن شوند و مستضعفين و عباداللَّه الصالحين، وارثين ارض و حاكمين در زمين باشند؛ آن هم در پهناى زمين. آيه اين اصل را مطرح مىكند. پس محتوا و مفهوم عام آيه به خصوصِ زمان حضرت موسىعليه السلام و بنى اسرائيل مربوط نيست. آنچه در آن زمان تحقق يافت، گوشه و جلوهاى از اين اراده ازلى الاهى بود كه بايد مستضعفين بر مستكبرين پيروز گردند و مستضعفين وارث زمين گردند. اما آيا آن اراده ازلى بهطور كامل تحقق يافت؟ نه. اينجا خداوند بهطور حتم فرموده است «نُرِيدُ» اين اراده بايد تحقق پيدا كند. در زمان حضرت رسول (ص) و همچنين در فتراتى از زمان كه از جمله عصر حاضر گوشه و نمودارى از اراده ازلى الاهى تحقق يافت؛ اما اين وعده الاهى حتماً بايد بهطور شمول محقق شود و همه جهان را فرا گيرد. قطعاً اين اراده بايد تحقق پيدا كند و اين اراده جز با ظهور حضرت حجت(عج) امكانپذير نيست. در حديث مفضل بن عمر مىگويد: «سمعت اباعبداللَّه عليه السلام يقول ان رسولاللَّهصلى الله عليه وآله نظر الى على و الحسن و الحسين (عليهم السلام) و بكى و قال انتم المستضعفون بعدى، قال المفضل قلت ما معنى ذلك؟ قال عليه السلام، معناه انكم الائمة بعدى، اناللَّه عزوجل يقول «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين»(2) قالعليه السلام و هذه الآية جارية فينا الى يوم القيامة.»(3) اين اراده ازلى حق تعالى هميشه جريان دارد يعنى گهگاه نمود پيدا مىكند تا تحقق نهايى. حضرت علىعليه السلام در نهج البلاغه مىفرمايد: «لَتعْطِفَنَّ الدنيا علينا بعدَ شِماسِها عَطْفَ الضَروس عَلى وَلَدِها.» (4) . يعنى: اين دنيا كه امروزه از ما رو گردان است روزى به ما رو خواهد آورد همانند ناقهاى كه به فرزندش از روى علاقه، روى مىآورد. آن وقت حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «وَنُرِيدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْورِثِينَ.» (5) ابن ابىالحديد در شرح اين خطبه مىگويد: «و الامامية تزعم ان ذلك وعد منه بالامام الغائب الذى يملك الارض فى آخر الزمان و اصحابنا يقولون انه و عد بامام يملك الارض و يستولى على الممالك)» (6) ببينيد تا اين جا بين ما و علماى اهل سنت فرقى نيست در اينكه اين آيه حتماً به دست يكى از فرزندان حضرت زهراعليها السلام تحقق خواهد يافت و بهطور شمولى بر تمام زمين مستولى خواهد شد و همه مستكبران را نابود خواهد كرد و صالحين وارث زمين خواهند گرديد. ابن ابىالحديد مىگويد ما هم قبول داريم شيعه هم قبول دارد. با اين تفاوت كه اهل سنت مىگويد ضرورت ندارد كه آن امام فعلاً حيات داشته باشد بلكه به وقت خودش متولد خواهد شد و اين كار را انجام خواهد داد؛ «...لا يلزم ان يكون موجودا بل يكفى فى صحة هذا الكلام ان يخلق فى آخر الوقت....» (7) پس ما با برادران اهل سنت در اصل ظهور مهدى(عج) اختلاف نداريم و اينكه از وُلد امام حسينعليه السلام است، اين هم اتفاق نظر است. تفاوت ديدگاه نقطه فارق بين ما و اهل سنت اين است كه شيعه يك فلسفهاى دارد و آن فلسفه، وجود واسطه در فيض است. شيعه عقيدهاش اين است كه پيوسته بايستى حجت حق بهطور حىّ و زنده در روى زمين باشد تا واسطه بركات و فيوضات الاهى براى همه جهانيان باشد. اين اصل، پايه مكتب تشيع را تشكيل مىدهد. امام حسينعليه السلام هفت زيارت مطلقه و هفت زيارت مخصوصه دارد. زيارت مطلقه اول اصح سنداً است؛ چون از ابن قولويه و سند آن بسيار معتبر است و علامه امينى مقيد بود هر وقت به كربلا مشرف مىشد، همين زيارت را بخواند. ما مىدانيم تمام ادعيه و زيارات مكتب سيّار است؛ يعنى دانشگاهى است كه هميشه شيعه در اين دانشگاه تربيت مىشود. اصول معارف، عقايد و زيربناى عقيده اسلامى ناب در همين زيارات و ادعيه به شيعه تعليم مىشود. اينها به صورت زيارت و به صورت دعا است؛ اما فى الواقع درس و تربيت است. در اين زيارت اين جمله را وقتى كه جلوى ضريح امام حسينعليه السلام مىايستيم مىخوانيم: «اِرادةُ الرَّبِّ فى مَقاديرِ اُمُورِهِ تَهبِطُ اليكم و تَصدُرُ مِنْ بيُوتِكُمْ...» (8) ؛ يعنى يگانه واسطه فيض بهطور مطلق و فراگير شما هستيد. آيا شما كه مقابل ضريح امام حسينعليه السلام اين جمله را مىگوييد، توجه داريد؟ اين درسى است از عقايد شيعيان. يا در زيارت رجبيه مىخوانيم: «...انا سائلكم و آملكم فيما اليكم التفويض و عليكم التعويض...» (9) . اين مطالب را ما در مقابل ضرايح ائمهعليهم السلام عرض مىكنيم. معنايش اين است كه ما عقيده خودمان را اظهار مىداريم. اين عقيده شيعه است. بنابر اين اصل و مبناى شيعه، وجود حجت ضرورت دارد. مبناى تشيع ضرورت وجود حجت به عنوان واسطه در فيض است. ادامه دارد ...--------------------------------------------------پي نوشت ها:1-(قصص /28) : 5-6.( ما مى خواستيم برمستضعفان زمين منت نهيم وآنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم. وحكومتشان را درزمين پابرجا سازيم..) 2-سوره قصص (28) آيه 53-رى شهرى، محمد :ميزان الحكمة، ج2 ح11042، (از حضرت امام صادق (ع) شنيدم كه مى فرمود ، رسول خدا (ص) نظرى به سوى على وحسن وحسين (ع) افكند وگريست و [ سپس] فرمود: شما مستضعفان پس از من هستيد .مفضل از امام صادق (ع) پرسيد : معناى اين سخن چيست؟ امام (ع) فرمود: معنايش آن است كه شما امامان پس ازمن هستيد ؛ [زيرا] خداوند عزوجلّ فرموده است«... ونريد...» [بعد] ادامه داد :اين آيه تا قيامت درباره ماجارى است ومصداق دارد.4-عبده ،محمد نهج البلاغه ، دارالمعرفة، بيروت ، كلمات قصار شماره 209 5-قصص (28)5-6. 6-واماميه گمان مى كنند كه اين آيه وعده اى از جانب خدا درباره امام غايبى است كه درآخر الزمان به زمين حكم مى راند، و اصحاب ما(اهل تسنن) مى گويند:اين وعده اى است كه به امامى كه بر زمين حكم مى كند وبركشورها مستولى مى شود.7-ابن ابى الحديد:شرح نهج البلاغه ( لزومى ندارد كه امام درحال حاضر موجود باشد، بلكه درصحيح بودن اين كلام همين كفايت مى كند كه درآخر وقت متولد شود..8-كلينى : الكافى ، ج 4 ص557. (... اراده خداوند درجريان مقادير امور به سوى شما فرودمى آيد واز منازل شما صادر مى شود..9-قمى ، شيخ عباس : كليات مفاتيح الجنان ، ص 257، زيارت رجبيه : (... من ازشماميخواهم وبه شما اميد بسته ام درآ،جه به شما تفويض شده وبرشماست عوض دادن..)؛ صدوق :منلايحضره القيه ،ج 2 ص 596
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 517]