واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: نخست بايد گفت گنجاندن مسابقات تلويزيوني در فيلم مستند، چه توجيهي ميتواند داشته باشد. به عنوان مقدمه، اساسا فيلم و برنامه به 2 بخش كلي قابل طبقهبندي است اول مستند و داستاني و دوم مستندـ داستاني است. پس با اندكي اغماض درباره گونه تازه مطرح شده مستند ـ داستاني ميتوان گفت هر چه داستاني نباشد، مستند است و هرچه مستند نباشد، داستاني است. در اين ميان تلويزيون به اقتضاي جامعيتي كه نسبت به سينما دارد و نيز به جهت تنوع بيشتر ژانر مستند در مقايسه با ژانر داستاني، بيشتر دربردارنده برنامههاي مستند است تا برنامههاي داستاني و از همينرو عمده برنامههاي تلويزيوني را تحت عنوان مستند طبقهبندي ميكنند؛ ازجمله برنامه گفتوگومحور (تاكشو)، برنامه تركيبي و مجله تلويزيوني، برنامه خبري و همچنين مسابقات تلويزيوني. اين طبقهبندي البته موجه و بجاست و تنها عاملي كه در آن ايجاد شك و شبهه ميكند، تعريف رايج و شايع از مستند است كه در مستندهاي اجتماعي، حيات وحش، پرتره، معماري و ميراث فرهنگي و امثال اينها خلاصه ميشود. حال آن كه اگر مستند بودن را مساوي با ساختگي نبودن و پرهيز از خيالپردازي داستاني بدانيم، مسابقات تلويزيوني براحتي قابليت آن را دارند كه زيرمجموعه مستند قرار بگيرند. براي شروع بحث درباره مسابقات تلويزيوني، ابتدا نيازمند شناخت تعريف درستي از بازي هستيم، چراكه مسابقه اساسا نوعي بازي و سرگرمي است. بازي را مجموعهاي دانستهاند از روابط تعداد مشخصي از افراد با يكديگر به قصد سرگرمي و تنوع كه اين روابط داراي مقررات ويژهاي است كه شركتكنندگان براي سبقتجويي از يكديگر يا برنده شدن بايد آنها را رعايت كنند. عواملي مانند چگونگي اجرا، شركتكنندگان، نوع جوايز، هدف بازي و... موجب تفاوت بازيها ميشود. درباره اينكه بازي به لحاظ فردي و اجتماعي چه فوايد و ضرورتهايي دارد، سخن بسيار است كه مجال پرداختن به آن در اين نوشتار نيست. در اينجا ما به بيان اجمالي برخي از اين موارد بسنده كرده و وارد بحث اصلي يعني مسابقات تلويزيوني ميشويم. در بحث از ضرورتها، بررسي نسبت بازي و سرگرمي با اين موضوعات مورد توجه است: تفريح، تعليم و تربيت، درمان اجتماعي و نياز رسانهاي درخصوص مورد سوم، يعني درمان اجتماعي همين قدر اشاره كنيم كه امروز روانشناسان بر اين باورند كه نهتنها بازي براي شكلگيري شخصيت انسان لازم است، بلكه ميتواند بخشي از درمانهاي رواني نيز محسوب شود. اليزابت هارلوك به پيروي از روانشناسان بزرگ ميگويد: «بازي يك وسيله درماني است. بازي به عنوان يك كاتارسيس براي از بين بردن انرژي سركوب شده و زير فشار قرار گرفته، عمل ميكند.» او همچنين ادامه ميدهد: «اگر نيازها و تمايلات به طريق رضايتبخشي هنگام بازي برآورده شوند، سرخوردگيهاي زندگي روزمره كم ميشود». اما اهميت مسابقه و سرگرمي در تلويزيون از چه روست؟ تلويزيون عهدهدار ايفاي نقشهاي مختلفي ازجمله اطلاعرساني، آموزش و سرگرمي است. عدهاي بر اين باورند اين اطلاعرساني است كه مهمترين و اصليترين نقش تلويزيون را تشكيل ميدهد. در همين زمينه «ورتينگون» مينويسد: «تلويزيون رسانهاي ارتباطي است و وظيفه اصلي و مهم آن گزارشگري است... وقتي كه تلويزيون به پخش يك برنامه حاد گزارشگونه ميپردازد. هيچ برنامه دراماتيكي، هر قدر هم كه خوب باشد، فرصت رقابت با آن را نمييابد». نظر ديگري نيز بين محققان وجود دارد كه درست نقطه مقابل اين نظر است كه سرگرمي را مهمترين و جذابترين نقش ميداند. بر همين اساس، نويسندگان كتاب «تلويزيون و مخاطبان آن» مينويسند: «طبق تحقيقات انجام شده در مورد نحوه استفاده و رضايتمندي از تلويزيون، مردم ميگويند تلويزيون را به قصد سرگرمي، استراحت، وقتكشي يا گريز از مشغلههاي فكري و نگرانيها تماشا ميكنند.» و ادامه ميدهند: «اما نقشهاي اطلاعرساني و آموزشي تلويزيون، اين واقعيت را كه چرا مردم اين همه وقت آزاد خود را به تماشاي آن اختصاص ميدهند، توجيه نميكند. نقش اصلي تلويزيون در زندگي مردم، سرگرمي است كه ارائه آن بيشتر از طريق آرام كردن است تا تحريك كردن». اين اختلاف ديدگاهها در بين محققان، از اختلاف نگرش آنها به اين وسيله ارتباطي ناشي ميشود. ما در اينجا در مقام رجحان يكي از اين دو نظر بر ديگري نيستيم بلكه نقش و اهميت كليدي مقوله سرگرمي در تلويزيون و جايگاه اساسي مسابقات تلويزيوني مدنظر ماست. تلويزيون بدون برنامههاي سرگرمكننده و نشاطآور، وسيلهاي سرد و بيروح خواهد بود كه نمونههاي آن را ميتوان در شبكههاي صرفا خبري يا علمي مشاهده كرد كه تنها قدرت جذب قشر خاصي از بينندگان را آن هم براي مدت محدودي در روز دارد. به همين جهت، شبكههايي كه توانستهاند به بهترين شكل اطلاعرساني و سرگرمي ايجاد كنند، موفقتر بوده و همواره بيشترين مخاطبان را به خود اختصاص دادهاند. از همينجا ميتوان ضرورت ژانر مسابقه تلويزيوني را براي رسانه فراگير تلويزيون دريافت. بخصوص وقتي بدانيم كه هدف از مسابقه و سرگرمي نه فقط ايجاد نشاط و شادابي و جذابيت بلكه از آن مهمتر، ايجاد روحيه رقابتي سازنده، ايجاد روح همكاري و همبستگي و آمادگي براي قبول منطقي شكست است. يك مسابقه تلويزيوني بايد اين دو ويژگي اصلي را توأمان داشته باشد: 1 ـ بازي بودن 2 ـ تلويزيوني بودن. مسابقه تلويزيوني قبل از هر چيز براي نمايش تلويزيوني ساخته و اجرا ميشود. يعني هدف اصلي از نمايش آن، سرگرم كردن تماشاگران است. در صورتي كه هدف اصلي از ديگر بازيها، سرگرم كردن بازيگران، بردن بازي و ايجاد افتخار فردي، گروهي يا ملي است. بردن در بازي تلويزيوني هدف بعدي محسوب ميشود. بنابراين، بين بازيهايي كه از تلويزيون پخش ميشود (مثل مسابقات فوتبال) و مسابقات تلويزيوني تفاوت وجود دارد. فضاي بازي، شركتكنندگان، نوع بازي، هدف بازي، مجري و مخاطبان، عواملي است كه مسابقات مختلف تلويزيوني را از هم متمايز ميكند. از مهمترين عوامل دستهبندي مسابقات، مكان و فضاي آنهاست، چراكه مكان بازي، خود از نشانهها و شاخصهاي مهم يك بازي است و ارتباطي مستقيم با نوع و هدف بازي دارد. گروههاي مختلف سني و جنسي نيز ارتباط ويژهاي با فضاي بازي دارند. به طور كلي فضاي بازي به 2 دسته اصلي استوديويي و ميداني تقسيم ميشود: 1 ـ استوديويي: امروز بيشتر بازيها و مسابقات تلويزيوني در استوديوها برگزار ميشود. اغلب مسابقات تلويزيونهاي دنيا از همين نوع استوديويي است. با توجه به اينها ميتوان گفت كه ميان مسابقات معلوماتي و شانسي با فضاي استوديويي ارتباط عميقتري وجود دارد. گروههاي مختلف بزرگسال نيز ارتباط بيشتري با بازي در استوديو دارند. بازي در استوديو، امكان حضور تماشاگر را آسان كرده، همچنين امكان ارتباط با تماشاگران را در منازل نيز به وجود ميآورد و به همين دليل، بينندگان ميتوانند يا در اين مسابقات به اشكال گوناگون شركت كنند (مسابقه تلفن طلايي) يا شركتكنندگان اصلي آن باشند (مسابقه چه كسي ميخواهد ميليونر شود؟). بازيها و مسابقاتي كه در استوديو اجرا ميشوند، داراي صحنهآرايي بيشتري بوده و معمولاً وسايل بازي بيشتري را نيز به خدمت ميگيرند. اين بازيها بهتر قابل كنترل هستند. به عبارت ديگر، از نظر چگونگي اجرا و زمان، بهتر ميتوان آنها را كنترل كرد. شرايط خاص اين بازيها امكان برگزاري دوباره آنها را ـ حتي تا روزي يك بار هم ـ فراهم ميسازد. از نمونههاي ايراني اين نوع مسابقه تلويزيوني ميتوان مسابقه 101، مسابقه 303 و مسابقه هفته (از كي بپرسم؟) را مثال زد. 2 ـ ميداني (باز): فضاي باز در مجموع امكانات بيشتري را ميطلبد، ولي ميتواند از جذابيتهاي بيشتري نيز برخوردار باشد. با توجه به اهداف سازندگان و تاثيرات مخاطبان تلويزيوني، شكل ميداني مسابقه تلويزيوني براي برخي هدفهاي خاص و براي برخي مسابقات ويژه، مناسبتر است. بخصوص كه فضاي باز با شماري از انواع بازيها و مسابقات (مانند مسابقات نيمه ورزشي، جستجويي، جغرافيايي و...) ارتباط تنگاتنگي دارد. امروز بازي در فضاي باز با گستره وسيع و بويژه فضاهاي بكر و وحشي، مورد توجه فراوان برنامهسازان واقع شده است. از ميان مسابقات و بازيهاي جديد ميتوان به يك نمونه آمريكايي آن «بازمانده» و يك نمونه اروپايي آن «نقشه گنج» كه هر دو با استقبال بينظير مواجه شدهاند ـ اشاره كرد. بازيها و مسابقات ميداني نياز به تجهيزات و سرمايهگذاري فراوان دارند و اين موجب ميشود تا تهيه روزمره آنها دشوار يا براي برخي از بازيها ناممكن باشد. به همين دليل با فاصله زماني طولانيتري نسبت به بازيهاي استوديويي ساخته و پخش ميشوند. از نمونههاي ايراني و متقدم اين نوع مسابقات تلويزيوني ميتوان به برنامه «مسابقه محله» با موضوع كودك و نوجوان اشاره كرد. آزاد جعفري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]