تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860812367
نسرين خسرواني : ترمز راننده مرا به تيغ جراحي سپرد
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
نسرين خسرواني را در نقش زري در سريال «روز حسرت» ميشناسيم. او بازيگري را از سال 1372 از گروه تئاتر برگ سبز اصفهان شروع كرد و براي اولين بار با فيلم «روي خط مرگ» به كارگرداني شفيع آقامحمديان جلوي دوربين سينما رفت. خسرواني كاملا اتفاقي وارد دنياي هنر شد، ولي او خيلي زود توانست توانايي‌هايش را به اثبات برساند و به كار هنري‌اش ادامه دهد. طوطيا، تيك، غوغا، پاورچين، ولايت عشق، روزگار غريب، عشق سالهاي جنگ، مهر خاموش و... از جمله كارهاي اوست. او اين روزها براي 2 كار «مهر و خون» به كارگرداني حسين سحرخيز و «توطئه فاميلي» به كارگرداني رامبد جوان قراردادهايي امضا كرده است و اين‌طور كه خودش پيش‌بيني مي‌كند، هفته‌هاي آتي، روزهاي پركاري خواهد داشت.او مي‌گويد: حدود 6 سال پيش بود. سوار تاكسي شده بودم تا به محل كارم بروم. آن روز من بدون اين‌كه حواسم به بستن يا نبستن كمربند ايمني باشد در صندلي جلوي خودرو نشسته و در افكارم غرق بودم. اين خودرو در اتوبان نيايش باسرعت مجاز و معمولي در حال حركت بود و من هم از پنجره خودرو، بيرون را نگاه مي‌كردم. فقط براي يك لحظه يا شايد براي چند صدم ثانيه متوجه شدم راننده ترمز محكمي گرفت و من با صورت به شيشه جلوي ماشين خوردم و بعد ديگر چيزي نفهميدم. راننده تاكسي ترمز گرفته بود، چون تعدادي ماشين با سرنشين‌هاي جوان در اتوبان نيايش در حال كورس بودند و راننده تاكسي براي اين‌كه با آنها برخورد نكند مجبور شده بود ماشين را كنترل كند.وقتي از ماشين پياده شدم باز متوجه نبودم كه چه اتفاقي افتاده و همه به من مي‌گفتند خانم صورتتان خوني است. بعد از چند ساعتي كه به خودم آمدم، ديدم صورتم از چند ناحيه دچار پارگي شديدي شده، به طوري كه كنار چشمم هم پاره شده بود. بعد از آن جريان من بارها تحت عمل جراحي قرار گرفتم و فقط چند جراحي روي چشمم انجام گرفت. اين اتفاق يكي از اتفاقات تلخ زندگي من بود و هنوز هم وقتي مي‌خواهم گريم بشوم يا جلوي دوربين بروم، دائم نگران اين مساله هستم كه تصويرم چطور خواهد بود و چه كاري بايد بكنم. همچنين بايد بگويم كه اين حادثه تجربه مهمي در زندگي من بود و به همين دليل هميشه از كمربند ايمني استفاده مي‌كنم. الان كه خودم رانندگي مي‌كنم، امكان ندارد بدون بستن كمربند، ماشين را روشن كنم و حركت كنم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها