تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پيش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن، زيرا هيچ چ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833243445




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارشي از پديده فرار دختران


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: وقتي خانه جايي براي ماندن نيست و همزباني در آن پيدا نمي‌شود، آن وقت كوچه و خيابان همدم آدمي مي‌شود. اگر خانواده او را مي‌فهميدند و دست‌هاي گرمشان نوازشگرش مي‌شدند، آن وقت شايد او ديگر در جستجوي دستي برنمي‌آمد كه امروز به منجلابش بكشد.شايد اگر فقط واژه‌اي زيبا براي در خانه ماندن پايبندش مي‌كرد، او امروز گريزپا به سوي حرف‌هاي قشنگ ديگران نمي‌رفت. فقط يك نگاه محبت‌آميز كافي بود، اما از ابرازش دريغ شد. او چيز زيادي نمي‌خواهد. فقط مي‌خواهد فهميده شود و البته آرزوهايش. دنيايش زياد بزرگ نيست. شايد به وسعت گستره پرواز پرنده خيال كه گاهي پروازش مي‌دهد و در ناكجاآبادي خيالي همراهش مي‌شود. ولي هيچ كس پرنده خيالش را نفهميد. او چيزي نمي‌خواست جز بودن در كنار خانواده‌اي كه باهم غم بخورند وشادي هم، اما دريغ شد. حالا او مانده است با سرشتي رام نشده كه زيبايي را در سخن غيرخودي‌ها و آرامش را در كنار غريبه‌ها لمس مي‌كند. او شايد نداند كه طعمه‌اي است در پرهوني اپرناك (دايره‌اي خطرناك)‌، اما انگار دل شير دارد و با سن و سال كمش به پيشواز هر آنچه روي مي‌دهد، مي‌رود. بي‌هويت زيستن سخت است. بسيارسخت، البته شايد نه به اندازه شنيدن جدال‌هاي مادر با پدري افسون شده از خمار افيون و نه به اندازه فرياد از نداري و فقر. سرش سوت مي‌كشد از اين كه ريشه در جايي دارد كه نمي‌خواست داشته باشد. او خودش را فاتح قله‌هايي مي‌دانست به بلنداي آسمان، ولي افسوس. او امروز مانده با هزاران افسوس از اين كه هيچ ندارد و هيچ نيست مگر نوجواني فراري كه انگشت اتهام به سويش نشانه رفته است. او خلافكار نبود. شايد اگر ديروز دستي به نشانه محبت دستش را مي‌فشرد، شايد اگر گوشي شنوا برايش پيدا مي‌شد و قلبي به خاطرش مي‌تپيد او نيز نوجواني بود چون ديگران؛ ولي دير شده است. انگ فراري بودن ديگر از او كنده نمي‌شود. او اكنون مجرمي است كم‌سن و سال كه تبهكاران به دنبالش مي‌گردند. او كه ناخواسته زندگي را باخته است. سال‌هاست كه كشور ما نيز همچون ديگر كشورهاي جهان بخشي از جوانانش را به خاطر ناامن بودن محيط خانواده و آسيب‌هاي اجتماعي از دست مي‌دهد. همه چيز از فشارهاي زندگي شروع مي‌شود وقتي كه بچه‌ها ديگر در خانه ماندن را تاب نمي‌آورند و به خيابان پناه مي‌برند و نام فراري را يدك مي‌كشند. برابر تعريف‌هاي ارائه شده و مورد قبول جامعه جهاني، تمام دختران و پسران كمتر از 18 سالي كه به دلايل مختلف از خانه و خانواده‌شان فرار مي‌كنند و دست‌‌كم يك شب را بدون اجازه پدر و مادر خارج از خانه مي‌گذرانند، افراد فراري ناميده مي‌شوند، هرچند به خاطر برخي مصلحت‌انديشي‌ها معلوم نيست چه تعداد نوجوان درايران به اين سرنوشت دچار مي‌شوند؛ اما هر چقدر درون كشور از ارائه آماري قابل اعتماد پرهيز شود، گزارش سازمان بهداشت جهاني حاكي است كه سالانه بيش از يك ميليون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار مي‌كنند كه 60 تا 70 درصدشان دختران و 30 تا 40 درصد آنان پسران هستند. با اين حال آمارهايي كه جسته گريخته به پديده فرار ميان نوجوانان و جوانان ايراني اشاره دارد نيز به واقع مصيبت‌بار است. متجاوزان در كمين چندي پيش دكتر هادي محمدي، مديركل دفترآسيب‌هاي اجتماعي سازمان بهزيستي اعلام كرد حدود 80 درصد دختران در 24 ساعت نخست پس از فرار مورد تجاوز جنسي قرار مي‌گيرند. اين در شرايطي است كه در گزارش منتشر شده سوم مهر ماه در يكي از سايت‌هاي خبري كشور نيز اعلام شد 35 درصد دختران فراري پيش از فرار سابقه مصرف مواد مخدر داشته‌اند. اين گزارش نتيجه پژوهشي بود كه در آن 50 دختر فراري زير 18 سال مورد بررسي قرار گرفته بودند تا آنجا كه معلوم شد 15/6‌‌درصد آنان بيشتر اوقات و 51/1 درصد آنان نيز گاهي اوقات مورد آزار و اذيت جنسي قرار گرفته‌اند؛ در حالي كه پژوهشگر اين تحقيق همچنين اعلام كرد 34 درصد از اين دختران پيش از فرار ترك تحصيل كرده و 45/8 درصد آنان بيشتر مواقع در محيط خانواده به نيازهاي اساسي‌شان توجه نمي‌شده است. طلاق 40‌درصد از پدر و مادرها، شكنجه روحي و عاطفي 14/9 درصد دختران از سوي سرپرست و اعضاي خانواده و مورد سوءاستفاده قرار گرفتن 45/8 درصد آنان ازسوي بستگان نيز واقعيات تلخي بود كه اين پژوهش گزارش مي‌داد. اين در شرايطي كه پژوهشي مشابه با فاصله‌اي اندك نشان داد 6/5 درصد دختران فراري سابقه كيفري دارند و 44 درصدشان در محدوده 16 تا 18 سال قرار گرفته‌اند؛ اما حسين اسدبيگي، روان‌شناس باليني، مشاور خانواده و از صاحب‌نظران در پديده فرار دختران معتقد است به خاطر نبود اطلاعات منسجم نمي‌توان آماري دقيق در اين‌باره ارائه كرد، هرچند معتقد است در كشور ما سالانه هزاران فرار از خانه اتفاق مي‌افتد. با اين حال برابر آماري كه او در اختيار خبرنگار جام‌جم قرار مي‌دهد، سال 80 در مراكز بهزيستي كشور 328 دختر فراري پذيرش شده كه اين تعداد در سال‌هاي 81، 82 و 86 به ترتيب به 724، 2989 و 800 مورد رسيده است. شايد پرسش اصلي، سبب‌هايي باشد كه نوجواني را از خانه مي‌تاراند. ارديبهشت ماه سال پيش رضايي‌فر، معاون دفتر امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي اعلام كرد: 50 درصد دختران فراري پدر معتاد داشته‌اند و 47 درصد آنان نيز مورد آزار فيزيكي قرار مي‌گيرند. آن گونه كه او بيان مي‌داشت 53 درصد پدران و 63 درصد مادران اين دختران بي‌سواد هستند و 20‌‌درصدشان نيز از طلاق پدر و مادر رنج مي‌برند. اين در حالي است كه بنا بر اعلام دكتر معتمدي 40 درصد دختران فراري پذيرش شده در مراكز بهزيستي نيز اختلالات عصبي و شخصيتي دارند. اينها درست همان چيزهايي است كه اسدبيگي از آنها با عنوان علت‌هاي فرار از خانه ولي با زباني‌ ديگر حكايت مي‌كند. به گفته اين روان‌شناس، نخستين علتي كه يك نوجوان را از خانه فراري مي‌دهد، خانواده‌اي آشفته است كه خود از هرج و مرج و مشكلات فراوان در عذاب است. او مي‌گويد: وقتي خانواده‌اي دچار آشفتگي شد، آن وقت است كه پديده كودك‌آزاري نيز سرباز كرده، آزارهاي جسمي، جنسي و رواني رخ نمايان مي‌كند. در چنين خانواده‌اي است كه كتك، توهين، مسخره كردن، اهميت ندادن به مسائل رواني نوجوان و غفلت از نيازهايي چون خوراك، پوشاك، بهداشت و مسكن جاي عاطفه و عشق را مي‌گيرد. اين تنها عواملي نيست كه روي مي‌دهد چنان كه اسدبيگي به ارتباط با پسر (براي دختران)‌ و ترس از برملا شدن آن در خانواده، سوءمصرف مواد مخدر و الكل در خانواده، فقر، قرار و مدار گذاشتن با دوستان ناباب براي فرار، نداشتن مهارت‌هاي زندگي، انتظارات بيش از حد از نوجوان و اختلالات و مشكلات رواني نيز به عنوان دلايل فرار از خانه ياد مي‌كند. او مي‌گويد: وقتي خانواده‌اي بسيار فقير است بچه به اميد پيدا كردن امكانات بهتر از خانه فرار مي‌كند. در حالي كه مي‌داند از كجا مي‌گريزد، نمي‌داند به كجا مي‌رود. گاهي نيز ماجراجويي بويژه در پسران به خاطر رهايي از محيط زندگي روزمره، آنها را به پناه بردن به خيابان‌ها فرمان مي‌دهد؛ هرچند اگر اين ماجراجويي در دختران رخ نشان دهد به سبب نداشتن روي بازگشت به خانه و نپذيرفته شدن از سوي خانواده به معضلي بزرگ‌تر و تغيير سرنوشت او منجر مي‌شود. اين روان‌شناس در حالي اين جملات را بيان مي‌كند كه معتقد است يكي از مهم‌ترين عوامل در بروز پديده فرار از خانه كه همواره فراموش شده است، اختلالات شخصيتي و بيماري‌هاي رواني نوجوانان است. او در همين ارتباط به تكانشي بودن، اختلال شخصيت و افسردگي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: فردي كه دچار بيماري تكانشي بودن شده فردي است كه تمايلاتش را به صورت ناگهاني بدون آن كه درباره‌اش فكر كند، عملي مي‌سازد و خيلي زود نيز از كرده‌اش پشيمان مي‌شود. اين در حالي است كه نوجوانان و جواناني كه اختلالات منسجم و مداوم شخصيتي دارند به 10 شكل اين مشكل خود را بروز مي‌‌دهند، به طوري كه آنان يا اختلال شخصيت اجتماعي دارند يا اختلال شخصيت مرزي، وابسته يا اجتنابي. اختلال رواني به گفته اسدبيگي، مرزي‌‌ها به مرز اختلال رواني مي‌رسند و اجتنابي‌ها به خاطر ترس از طرد شدن از ارتباط برقرار كردن مي‌گريزند، اما وسواسي‌ها آدم‌هايي سختگير و گمال‌گرا هستند كه دقت بسيار زيادي در امور دارند و اسكيزوئيدها منزوي‌اند و ارتباطات را دوست ندارند. اين در حالي است كه اسكيزوتايپادها حرف زدنشان عجيب و غريب است و پارانوئيدها گمان سوء به آدم‌هاي ديگر دارند؛ هر چند افراد مبتلا به اختلال سلوك و اختلال مقابله‌اي (بچه‌‌هايي كه زياد حاضر جوابي مي‌كنند و مقابل پدر و مادرشان مي‌ايستند)‌ را نيز نبايد فراموش كرد، ولي به طور كلي عوامل پرشماري را مي‌توان براي وقوع پديده فرار عنوان كرد، به طوري كه عواملي چون محيط نامساعد و تشنج‌آفرين خانواده، طلاق و اعتياد پدر و مادر (بويژه پدر)‌، ارتباط با دوستان ناباب، روابط كنترل نشده خانواد‌ه با هم، اختلاف فرزندان با والدين و سختگيري‌هاي افراطي و غيرمنطقي آنان، مشكلات شديد اقتصادي، احساس ناامني در خانه، روابط عاشقانه با جنس مقابل، ترس از رسوايي پس از تجاوز جنسي، مخالفت پدر و مادر با ازدواج دختران با شخص موردنظر و آزار ناپدري يا نامادري از جمله عواملي هستند كه بيشتر صاحب‌نظران بر آن انگشت تاييد مي‌گذارند. كم سن و سال‌‌ها بيشتر فرار مي‌كنند روزي كه خبرها از گزارش محرمانه معاونت پرورشي وزارت آموزش و پرورش مبني بر كاهش سن دختران فراري به 9 سال حكايت كرد، خيلي‌ها علاقه‌اي به گسترده شدن اين بحث نشان ندادند، به طوري كه بي‌درنگ آمارهايي در جامعه منتشر شد كه نشاني از وخامت اوضاع نداشت. هر چه بود اينك آمارهاي نه‌چندان دقيق و كامل داخلي نشان مي‌دهد ميانگين سني 15 تا 16‌سال براي آناني كه دست به فرار مي‌زنند آماري پذيرفتني است؛ هر چند به گفته اسدبيگي ممكن است كودكان 9 ساله نيز در جمع فراري‌ها شناسايي شوند. اين كه چرا در ايران كم سن و سال‌ها جسارت فرار از خانه پيدا كرده‌اند از نگاه اين روان‌شناس قابل ژرف‌نگري است. اسدبيگي مي‌گويد در نوجواني يعني بين 13 تا 19 سالگي بچه‌ها خصوصياتي دارند كه نه مي‌شود آنان را كودكي حرف گوش‌كن دانست و نه مي‌شود به عنوان يك آدم بزرگ به آنها اعتماد كرد. در اين سن بچه‌ها كودك گوش‌به‌فرمان نيستند، در حالي كه دچار هيجانات و هرج و مرج روحي نيز شده‌اند. آنها در اين سن به سمت مخالفت با خانواده و در افتادن با ارزش‌ها و هنجارها كشيده مي‌شوند، در حالي كه ذهنشان پر از پرسش‌هايي است كه پاسخشان را نيز بخوبي نمي‌دانند. در واقع اين بحران‌هاي روحي و برخوردهاي غيرعقلاني خانواده‌هاست كه در اين شرايط پديده فرار را شكل مي‌دهد، چرا كه در اين محدوده سني، نوجوان به جاي حل مساله و مشورت راهي آسان را كه فرار از مشكل نام دارد و گاه برگشت‌پذير نيست، انتخاب مي‌كند. خطر در كمين با وجود تمام سختي‌هايي كه گريبان نوجوان فراري را مي‌گيرد، خطراتي در كمين است كه شايد تحمل خطر فرار گوشه‌اي از آن را نيز پر نكند. پژوهشي كه سال 83 از سوي سازمان بهزيستي انجام شد نشان داد نوجواني كه قصد فرار دارد به هر ترتيب ممكن اين تصميم را عملي مي‌كند چنان كه 20‌درصد از 110 دختر فراري مورد بررسي پول مورد نياز براي فرار از خانه را با كار كردن، 4 درصد با قرض كردن، 6 درصد با سرقت و 5/7 درصد با خودفروشي و فروش موادمخدر به دست آورده‌اند؛ اما اين روي خوش سكه است، چرا كه سالانه بسياري از اين افراد به دام قاچاقچيان مي‌افتند. اين كه رقم در دام افتادن بچه‌‌هاي ايراني در سال چه تعداد است مشخص نيست، ولي آمارهاي به دست آمده از پژوهش‌هاي انجام شده نشان مي‌دهد 3/33 درصد دختران فراري پس از گريز از خانه به منزل دوستانشان مي‌روند و 13 درصد اماكن مذهبي و 4 درصدشان هم پارك‌ها را براي زندگي انتخاب مي‌كنند. ضمن تمام سختي‌هايي كه گريبان نوجوان فراري را مي‌گيرد، خطراتي نيز در كمين است كه شايد تحمل خطر فرار گوشه‌اي از آن را نيز پر نكندپس پيداست بقيه نوجوانان فراري به باندهاي فساد يا قاچاق مي‌رسند، هر چند معلوم نيست از آن تعدادي كه به خانه دوستان، پارك‌ها يا پايانه‌ها روي مي‌آورند چه تعداد جذب اين باندها شده‌اند؛ آن چيزي كه مشخص است قاچاق دختران كم‌سن و سال ايراني به سراسر جهان است، چه براي استفاده جنسي و چه براي فروش اعضاي بدن. نيروي انتظامي هر چند در شهريورماه سال 86 يك شبكه بزرگ قاچاق دختران فراري كه زنان و دختران آسياي ميانه را از مرزهاي شمالي به سمت مرزهاي جنوبي كشورمان مي‌رفت، متلاشي كرد، اما هيچ تمايلي براي دادن آمار و تاييد اين قبيل موضوعات ندارد. آنچه مسلم است ماهانه تعداد قابل توجهي از دختران جوان فراري به كشورهاي عربي حوزه خليج فارس قاچاق مي‌شوند و درآمدي بيش از 10 ميليارد دلار روانه جيب قاچاقچيان انسان مي‌شود، تجارتي كه حاصل نابود كردن زندگي دختراني است كه بيش از 73 درصد آنان 24 ساله و كمترند. متهم اصلي؛ خانواده «هر چقدر از ميزان وابستگي والدين به فرزندان كاسته شود و محبت و صميميت جايش را به تشويش و ناامني‌ بدهد، به همان ميزان بر فرار دختران و پسران از خانه افزوده مي‌شود.» اين جمله معروف سازمان بهداشت جهاني است كه اعلام مي‌كند خانواده بيشترين تاثير را بر بروز پديده فرار دارد. در كشور ما نيز استان‌هاي تهران، خراسان رضوي، خوزستان، فارس، اصفهان، قم و گيلان با داشتن بالاترين ميزان دختران فراري نشان داده‌‌اند كه ناكارآمدترين خانواده‌ها را در خود جاي داده‌اند. اين در حالي است كه به نظر مي‌رسد اوضاع سامان خانواده‌ها در سيستان و بلوچستان، لرستان و ايلام به واسطه داشتن كمترين نرخ فرار از خانه (البته به تناسب جمعيت)‌ از نقاط ديگر كشور بهتر است. به نظر مي‌رسد در همه دوره‌‌ها توجه دولت به تحكيم بنيان خانواده و آگاه كردن آنان نه در شعار كه در عمل بهترين مانع بروز پديده فرار است. آمارها نشان مي‌دهد 86 درصد از دختران فراري زيرپوشش مراكز بهزيستي پس از فرار و بازگشت به خانه، كتك‌خورده يا توهين، زنداني شدن، يادآوري پي در پي گذشته و مسخره كردن را از سوي اعضاي خانواده تحمل مي‌كنند. اين آمارها يعني تاب نياوردن نوجوانان در خانه و فرار دوباره و چند باره او. پس تا خانواده اصلاح نشود پديده‌اي كه محصول آن است نيز از بين نمي‌رود. همان اتفاقي كه اكنون به خاطر بي‌توجهي مسوولان و سطحي‌‌نگري برخي از كساني كه به عنوان روان‌شناس و مددكار در مراكز بهزيستي، زندان‌ها و كانون اصلاح و تربيت رخ مي‌دهد. از همين‌روست كه اسدبيگي مشاور خانواده و روان‌شناس معتقد است بايد برنامه‌اي كشوري با همكاري بهزيستي، وزارت رفاه، وزارت بهداشت، نيروي انتظامي، شهرداري‌ها و قوه قضاييه براي پيشگيري و مداخله در فرار بچه‌ها تدوين شده و در كنار آن روحيه كمك گرفتن از متخصصاني متبحر و دلسوز به جاي مشاوره‌هاي تلفني و گذري مورد توجه قرار گيرد. اين روان‌شناس در عين حال به تقويت مشاوره و مددكاري اجتماعي در مدارس نيز اشاره مي‌كند و نسبت به سرسري گرفتن مسائل و مشكلات نوجوانان در مدارس هشدار مي‌دهد؛ اما راهكار مهمي كه او بر آن دست مي‌گذارد باز به كانون خانواده مربوط مي‌شود. به گفته اسدبيگي با استفاده از رسانه‌هاي گروهي و آموزش همگاني به پدر و مادرها مي‌توان آموخت كه به جاي تنبيه و فرياد زدن راه‌هاي مسالمت‌آميزي به كار ببرند كه بچه‌ها اسير محبت شوند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 547]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن