تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى مردم همانا نمازگزار هنگام نماز با پروردگار بزرگ و بلند مرتبه اش مناجات مى كند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802531387




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جست‌وجوي شخصيت پزشک در...


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: آيا قهرماني با شغل پزشک داشته ايم؟ به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه خراسان، در وبلاگ" دندان پزشک کاذب" به نشاني http://psudodentist.blogfa.com آمده است: بَگ بَگ بَگ بَگ بَگ ... بَگ بَگ بَگ بَگ بَگ ... پسرک با قيافه‌اي درهم و با دستاني که در پشت گره شده‌اند، جلوي پرده قرمز رنگي قدم مي‌زد. چون به آخر مسير مي‌رسيد، راه رفته را باز مي‌گشت، تا اينکه کبوتري پيدا مي‌شد و بعد از چرخي، گوشه‌اي از پرده را به نوک مي‌گرفت و با خود مي‌برد. پسرک نيز خوشحال مي‌شد و با آهنگ لي­لي­لي بَگ بَگ ... لي­لي­لي بَگ بَگ به هوا مي‌جست و برنامه کودکان شروع مي‌شد. کودکاني که ما بوديم. مايي که اکثرا مي‌خواستيم دکتر شويم. اما اين اشتياق به دکتر شدن از کجا آمده بود؟ خانواده؟ محيط يا رسانه؟ زماني‌که اينترنت و ماهواره‌اي وجود نداشت و معني مطبوعات را نيز نمي‌فهميديم، تنها رسانه‌مان تلويزيون بود و تنها برنامه‌مان برنامه کودک، اما نقش پزشکان در اين برنامه و کارتون‌هايش چه بود؟ دکترها مگر چگونه بودند که مي خواستيم دکتر شويم؟ آيا اصلا دکتري بود که بخواهيم مثل او شويم؟ فوق العاده، اعجاب انگيز، موجودي جالب توجه، قهرماني به نام ... زين‌الدين زيدان و دل پيرو، هر دو اذعان کرده‌اند که کارتون فوتباليست‌ها، بزرگترين دليل آنها براي فوتباليست شدن بوده اما چه کارتوني محرک ما براي پزشک شدن بود؟ شخصيت‌هاي دوست داشتني چه کساني بودند و چه شغل‌هايي داشتند؟ آيا قهرماني با شغل پزشک داشته ايم؟ پت پستچي نامه‌رسان بود و مادر پرين عکاس. جودي ابوت دلش مي‌خواست نويسنده شود. لوسين، بعد از شکستن پاي دني و قهر کردن آنت، نزد پيرمردي مي رفت و مجسمه‌هاي چوبي مي‌ساخت. آقاي پربوني معلم محبوب بچه هاي مدرسه والت بود. مارکوپولو و سندباد جهانگردي مي‌کردند. زبل خان شکارچي و لوک خوش شانس يک کابوي تنها بود. پروفسور بالتازار مخترع، چاق و لاغر کارآگاه خصوصي، مارجي پير جادوگر و معاون کلانتر مامور اجراي قانون بودند. شخصيت‌هايي همچون لولک و بولک، بيگلي­بيگلي و گوريل انگوري، يوگي، هاچ، نيک و نيکو، بارباباپا، سرندي پيتي، پسرشجاع، نل، کزت، آليس، بلفي و ليلي‌بيت، مورچه و مورچه خوار، بامزي، پلنگ صورتي، تام و جري، پت و مت، ممول، واتو واتو، پينوکيو، بنر و ... نيز اصلا معلوم نبود که چه کاره‌اند. شخصيت‌هاي اصلي کارتون ها عموما بچه‌هايي بودند که کار و زندگي خاصي نداشتند. عده‌اي در تمام مجموعه به دنبال مادر يا گمشده شان مي گشتند. در مواردي نيز شخصيت‌ها درس مي خوانند، که هيچ کدام از آنها سوداي دکتر‌شدن را در سر نداشت. پس دکترها چه نقشي داشتند؟ در کارتون‌ها شخصيت هايي بودند که پزشک نبودند، اما در موارد لزوم نقش درمانگر را هم ايفا مي کردند. از آن جمله مي توان به مادربزرگه اشاره کرد که در کارتون عروسکي خونه مادربزرگه، هاپوکمار و نوک طلا و مخمل جانشان را مديون عرقجات و گياهان دارويي او بودند. ميتي کمان هم چنين نقشي را در کارتون ميتي کومان داشت. او علاوه بر درمان گياهي تسوکه و داداش کايکو و سيکارو، در مواقعي به درمان زُمبه نيز مي‌پرداخت. احتمالا اگر از پروفسور بالتازار نيز مي خواستيم، با آن دستگاه عجيب و غريبش ، دواي هر دردي را اختراع مي کرد؛ چنين شخصيت‌هايي به اضافه افراد داناي ديگر، مثل پدر پسر شجاع و يا پدر ميشا آدم‌هاي خوبي بودند اما آنها هيچ کدام قهرمان من نبودند.... انتهاي پيام




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 675]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن