واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک:
حتما شنیده اید که افراد متاهل از لحاظ جسمانی و روحی سالم تر از افراد مجرد هستند، این مساله ای است که تحقیقات متعدد هم آن را ثابت کرده است. اما نکته ای که باید آن را در نظر گرفت این است که افراد متاهلی که درگیر یک ازدواج بد هستند از لحاظ جسمانی و سلامت روحی – روانی وضعیت بدتری نسبت به افراد متاهلی که ازدواج مناسب دارند و حتی افراد مجرد، دارند. در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۵ در کانادا انجام گرفت مشخص شد افرادی که ازدواج نامناسب دارند بیشتر از افراد مجرد استرس دارند و وضعیت کلی سلامت آنها مناسب نیست. در ضمن مطالعه ای دیگر در فرانسه نشان داده که افرادی که در زندگی زناشویی خود درگیری دارند بیشتر دچار بیماری های قلبی می شوند. البته این به آن معنا نیست که یک ازدواج خوب باعث می شود فرد قطعا سالم تر شود و یک ازدواج بد قطعا باعث بیمار شدن فرد می شود اما چیزی که قطعی است این است که یک ازدواج مشکل دار هم برای روح شما و هم برای جسم شما مضر است. آناستازیا (این اسم مستعار است) یکی از زنانی است که تجربه زندگی بد را پشت سر گذاشته است. او که یک هنرمند است پس از ازدواج متوجه شد همسرش به هیچ وجه از او حمایت نمی کند و تمام مخارج زندگی و کارهای خانه را باید خودش انجام بدهد. وقتی آناستازیا به برخی از کارهای خانه نمی رسید به پرخاشگری می پرداخت و حتی همسرش را به ضرب و شتم تهدید می کرد. وقتی این زن باردار شد همسرش حتی کمتر از قبل به او توجه کرد و این باعث شد این زن تمام مدت مضطرب باشد. خودش می گوید: «من مجبور بودم هم بیرون از خانه و هم در داخل خانه کار کنم، حتی یک روز هم نمی توانستم استراحت کنم، تمام مدت مضطرب بودم و این روی خواب من هم تاثیر گذاشت، کلا وضعیت بسیار بدی داشتم و پزشک معالج من هم متوجه شد این وضعیت روی سلامت من تاثیر گذاشته است.» دکتر آنسیا مارتین جی، پزشک معالج آناستازیا می گوید: «متاسفانه استرس ها باعث شد این زن همیشه مضطرب باشد، این موضوع هم روی خواب و هم روی تغذیه او تاثیر گذاشت و باعث افزایش فشار خون او هم شد و این روی سلامت او و سلامت نوزادش تاثیر گذاشت.»این موردی است که نباید به سادگی از آن گذشت. شارون ریوکین، فوق تخصص روانپزشکی که در کلینیک سانتاروزا در کالیفرنیا کار می کند، می گوید: «اگر یک ازدواج نامناسب داشته باشید، نباید تاثیر استرس ناشی از این ازدواج روی بدن خودتان را دست کم بگیرید. در چنین ازدواج هایی دوطرف اضطراب، عصبانیت، افسردگی و خشم را تجربه می کنند. این عوامل می توانند هر روز روی سلامت فرد تاثیر بگذارند.» این متخصص مشاوره ازدواج می گوید: پس از سال ها کار در این حیطه به این نتیجه رسیده است که بخشی از ازدواج ها که در آن یک یا دو طرف دیگر علاقه ای به طرف دیگر ندارد یا یک طرف رفتار تهاجمی و عصبی دارد، بهتر است پایان داده شوند اما اکثریت ازدواج های پرمشکل را می توان بهبود بخشید. این پزشک و همکارانش این توصیه ها را برای افرادی که درگیر روابط نامناسب زناشویی هستند ارایه می دهند و چگونگی کمک به آنها را هم می گویند. ● صحبت کنید دکتر سوزان هایلر، فوق تخصص روانشناسی در دانشگاه ونور که متخصص زوج درمانی است، می گوید: «همه زوج ها دچار مشکل می شوند اما مساله اصلی این است که باید در مورد مشکلات با طرف مقابل حرف زد، اگر این کار را نکنید اختلاف بین شما بیشتر و مشکلات به جای حل شدن چندبرابر می شوند.» جی (این نام مستعار است) از همسر خود جدا شده است. او می گوید: «ما اختلافات زیادی داشتیم، من بارها و بارها از دست همسرم ناراحت می شدم اما مسایل را به او نمی گفتم ولی یک روز که خشمم فوق العاده شد با او به مشاجره پرداختم و متاسفانه اختلاف ما به برخورد فیزیکی انجامید، شاید اگر از روز اول هر موقع که به مشکل برمی خوردم موضوع را به همسرم می گفتم و سعی می کردیم آن را حل کنیم آن وقت به نقطه انفجار خشم و عصبانیت نمی رسیدیم.»دکتر هایلر ادامه می دهد: «افرادی که در خانواده هایی بار آمده اند که در آن والدین به خوبی با هم ارتباط برقرار و با هم صحبت می کنند بعدها در زندگی شخصی خودشان هم به خوبی مشکلات را با صحبت کردن حل می کنند. این یک مهارت است که متاسفانه بسیاری از افراد جوان این مهارت را فرا نمی گیرند و این باعث می شود در زمان های بحرانی نتوانند به خوبی با طرف مقابل خود ارتباط برقرار کنند و مشکل آنها بیشتر از قبل شود.» ▪ راه حل مشکل: بهتر است به کتاب های مخصوص روانشناسی در حیطه ارتباط برقرار کردن مراجعه کنید یا به مشاوران امور ازدواج مراجعه کنید، حتی می توانید از طریق اینترنت مطالب جالب را پیدا و مطالعه کنید. در برخی مناطق هم کلاس های مخصوص آموزش این مهارت ها دایر است. ● گوش کنید همه ما دوست داریم شنیده شویم اما همه ما بلد نیستیم گوش کنیم. دکتر ریوکین می گوید: «یکی از مشکلات اساسی زوجین مشکل دار این است که آنها به حرف همدیگر گوش نمی دهند. وقتی خوب به طرف مقابل گوش ندهیم، فقط چیزهایی را می شنویم که دوست داریم، ممکن است از چند جمله طرف مقابل فقط یکی که ما را عصبانی می کند بشنویم و آن وقت دچار خشم بیشتر شویم و به آن واکنش نشان دهیم.» در ضمن یادتان باشد کسی که خوب گوش نمی دهد، نمی تواند یک ارتباط صمیمی برقرار کند چراکه مهم ترین حس برای برقراری ارتباط یعنی اعتماد را به طرف مقابل خود نمی دهد. ▪ راه حل مشکل: خیلی ساده می توانید این مشکل را حل کنید. کافی است تمرین گوش دادن بکنید، چگونه؟ خیلی ساده، با همسرتان قرار بگذارید هر بار یکی از شما حرف بزند و دیگری زمانی بین سه تا پنج دقیقه را کامل با تمرکز تمام به او گوش کند. روانشناسان می گویند برخی افراد ۱۰ سال پس از شروع زندگی مشترک، پس از چند ساعت گوش دادن با تمرکز به حرف های همسرشان به درک جدید و شناختی متفاوت از او رسیده اند. ● همسرتان را مقصر ندانید همه ما انسان ها به طور غریزی حق را به خودمان می دهیم اما اگر این موضوع همیشگی و دایمی باشد و حس قضاوت ما را تهدید کند، می تواند به یک فاجعه در زندگی مشترک بدل شود. بسیاری از زوج ها صرفا این مشکل را دارند که هر دو طرف سعی می کنند تا هر جور که شده حقانیت خود را در اختلاف ها نشان دهند. در واقع آنها گاهی بحث های اولیه را فراموش می کنند و فقط به فکر گرفتن امتیاز از طرف خود هستند تا به او ثابت کنند که حق دارند. دکتر یوجی ساماکو از دانشگاه ایلینویز می گوید: «مقصر دانستن طرف مقابل مشکل را حل نمی کند، در واقع اینکه همیشه بخواهید دیگری را در تمام مشکلات و مسایل مقصر بدانید روی رفتار خودتان هم تاثیر منفی می گذارد و باعث می شود نسبت به رفتارها و گفته های خود حس منطقی بودن را از دست بدهید. مطمئن باشید هیچ وقت هیچ مشکلی با متهم شناختن همسرتان حل نخواهد شد. گاهی این رفتار ناخودآگاه است اما اگر تکرار شود به صورت عادت درمی آید و آن وقت ترک آن بسیار مشکل می شود. در آن زمان دیگر فرد حتی نمی تواند بفهمد که دارد یک رفتار تقلیدی و تکراری از خودش نشان می دهد.» ▪ راه حل مشکل: دکتر ساماکو راه جالبی را پیشنهاد می دهد: «این بار که با همسرتان به مشکل خوردید و در جریان بحث و مجادله سعی کردید به او بقبولانید که او مقصر است به یاد این بیفتید که شاید او تنها مقصر نیست. در این لحظه کمی به خودتان و او استراحت بدهید و سپس بر این تمرکز کنید که مشکل از کجا شروع شد و چگونه بسط پیدا کرد، سپس به این فکر کنید آیا تغییر شیوه شما نمی توانست به حل این مشکل بینجامد. اگر جواب این سوال مثبت بود یعنی شما هم در رابطه با این بحران تا حدودی مقصر هستید. در این شرایط دیگر نمی توانید تمام گناه را متوجه همسرتان بدانید، مطمئن باشید با این روش، شیوه رفتار و عملکرد شما تغییر خواهد کرد. یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که زوج ها طی زمان با آن برخورد می کنند این است که حساسیت خود به طرف مقابل را از دست می دهند که این ناشی از اطمینان خاطری است که مرد یا زن نسبت به همسرش یافته است و فکر می کند هر رفتار یا گفتاری از او سر بزند طرف مقابل همراه او خواهد ماند. در اصل این مساله را می توان به «اطمینان از عدم ترک شدن توسط همسر» دانست. این تلقی باعث می شود رفتار مهمی از سوی فرد سر نزندو باعث دوری او از همسرش شود. دکتر ریوکین در این مورد می گوید: «همه انسان ها به توجه، مهربانی و محبت نیاز دارند، بدون این حس ها، انسان احساس تنهایی، طردشدگی و عدم مطلوب بودن می کند.» ▪ چگونه مشکل را حل کنیم: با یک هدیه کوچک، یک تشکر، یا حتی یک یادآوری به همسرتان احساس نشان دهید، شاید از او عصبانی هستید اما حتی در این حالت هم می توانید به او توجه کنید. با همین کار ساده و یک ابراز احساسات خشم دو طرف کاهش می یابد و فضا برای بحث منطقی مساعد می شود. پس از آن می توانید در زمان آ رامش با خونسردی به همسرتان مشکل را یادآوری و آن را حل کنید. ● زمان بدهید مشکلات میان زوج ها گاه پیچیده و چند بعدی است برای همین نباید انتظار داشت خیلی سریع حل شوند. باید بدانید یک مشکل ممکن است در چند ثانیه رقم بخورد اما حل آن به چند هفته و چند ماه زمان نیاز داشته باشد. ▪ چگونه مشکل را حل کنیم: به خودتان و به همسرتان زمان بدهید. این جمله را با خود تکرار کنید که «زمان می تواند شدیدترین عصبانیت ها را آرام کند. هیچ مشکلی هم در کوتاه مدت حل نمی شود. یک راه بسیار خوب استفاده از مشاوران و روانشناسان است اما فکر نکنید آنها خیلی سریع مشکل را حل می کنند. حداقل برای حل مسایل یک ازدواج پر مساله باید به مشاور خودتان سه ماه زمان بدهید. روزنامه شرق ترجمه: سیما هاشمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]