محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826818562
از آشنايي در پارك تا اغفال و ارتباط نامشروع
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: داديار جنايي تهران، رسيدگي به پروندهي دختري را كه پس از آشنايي با يك پسر جوان در پارك، توسط وي و دو نفر ديگر مورد اغفال و ارتباط نامشروع قرار گرفته، در دستور كار قرار دارد. به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، حدود يك هفته قبل والدين دختري 15 ساله با مراجعه به مرجع انتظامي مدعي شدند كه دخترشان ناپديد شده كه با شروع تحقيقات پليسي، اين دختر نوجوان سه روز بعد به خانه بازگشت و از اتفاقات تلخ سه روز زندگي خود با سه جوان پرده برداشت. اين دختر كه دانشآموز است، در تحقيقات اوليه گفت: روز 16 آذر براي تفريح به پارك نزديك خانه‌مان رفتم و در آنجا با جواني 22 ساله آشنا شدم كه به من پيشنهاد دوستي داد. از رفتار و ظاهر او خوشم آمد و به همين خاطر پيشنهادش را پذيرفتم. بعد از چند ساعت از من خواست كه با او به خانه‌اش بروم. من هم چون به او اعتماد كرده بودم درخواستش را قبول كردم و با هم به خانه‌اش رفتيم. در آنجا با چرب زباني و خوش صحبتي مرا اغفال كرد تا جايي كه به اعمال نامشروع با او تن دادم. اين دختر بزهديده ادامه داد: آن شب به خانه برنگشتم و پيش او ماندم. فرداي آن روز يكي از دوستان اين شخص به خانه‌اش آمد و با او هم ارتباط برقرار كردم و نهايتا روز سوم نيز با جواني ديگر از دوستان آنها آشنا شدم و او هم اقدام به اعمال نامشروع كرد. سپس شخصي كه ابتدا با او آشنا شده بودم مرا سوار بر خودرو كرد و نزديك خانه‌مان برد و آنجا رهايم كرد. در پي ادعاهاي اين دختر نوجوان، دو نفر از متهمان كه يكي از آنها متاهل است بازداشت شدند و تلاش ماموران جهت بازداشت متهم سوم ادامه دارد. به گزارش ايسنا، قاضي علي دلداري داديار كشيك جنايي پايتخت با ارجاع اين پرونده جهت انجام تحقيقات بيشتر در اين زمينه اظهار كرد: آنچه در اين پرونده به وضوح به چشم مي‌خورد، عدم كنترل دختر نوجوان از سوي خانواده و عدم تربيت صحيح اوست كه باعث شده دختر جوان در يك ملاقات ساده با فردي كه مستعد ارتكاب جرم است، همراه شده و به خواسته‌هاي او و دو نفر ديگر تن بدهد. وي افزود: در حال حاضر، دقيقا مشخص نيست كه ارتباط نامشروع به عنف بوده يا با ميل طرفين صورت گرفته اما به هر حال صورت كلي پرونده حاكي از آن است كه دختر جوان با سادگي هر چه تمام‌تر و با سوءاستفاده از آزادي‌هاي بي‌حدي كه خانواده به وي داده، خود را در دام سه متهم انداخته است.منبع:ايسنا ------------------------------- نجات دختران فراري از باند فساد 4 مرد و زن كه با تشكيل باندي ، دختران فراري را شناسايي مي‌كردند و آنها را به دام فساد مي‌كشاندند ، از سوي پليس اطلاعات امنيت زنجان شناسايي و دستگير شدند. راز فعاليت اعضاي اين باند هفته گذشته پس از تماس فردي ناشناس با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 شهرستان زنجان فاش شد. پس از اين تماس، ماموران با اطلاعاتي كه از وي به دست آوردند، تحقيقات ويژه‌اي را در اين ارتباط آغاز كردند و پي بردند در منزلي كه 4 زن و مرد در يكي از محله‌هاي شهرستان زنجان زندگي مي‌كنند، روزانه دختران و زنان جواني رفت و آمد دارند. ماموران كه گمان مي‌كردند ساكنان اين منزل، باند فساد تشكيل داده‌اند با هماهنگي‌هاي قضايي، اين محل را به طور نامحسوس زير نظر گرفتند و سرانجام چند روز پيش، وارد اين منزل شدند و 2 مرد و 2 زن را به همراه چند دختر فراري شناسايي و دستگير كردند. با انتقال اين متهمان به مركز پليس، آنها مورد بازجويي قرار گرفتند و راز فعاليت‌هاي مجرمانه خود را فاش كردند. اعتراف به گرفتار كردن دختران در باند فساد فريده - متهم - در اظهاراتش به پليس گفت: از چندي پيش، من با 3 همدستم با اجاره مكاني، آن محل را پاتوق دختران فراري كرديم بنابراين اطراف پايانه و پارك‌ها پرسه مي‌زديم و دختران و زنان جواني را كه ساعت‌هاي طولاني در اين اماكن حضور داشتند ، شناسايي مي‌كرديم و پس از اين كه مطمئن ميشديم آنها از منازلشان فرار كرده‌اند، به بهانه اين كه منزلي براي بي‌خانمان‌ها داير كرده‌ايم، آنها را فريب مي‌داديم و با خود به منزل اجاره‌اي منتقل مي‌كرديم و با زنداني كردنشان در اتاق‌هاي منزل، از آنها سوءاستفاده مي‌كرديم. وي افزود: دختران فراري، بناچار خواسته‌هاي ما را قبول مي‌كردند و ما آنها را در قبال دريافت مبالغي، در اختيار مردان غريبه قرار مي‌داديم. پس از اعتراف اين زن، 3 همدست وي هم در ادامه تحقيقات پليسي، گفته‌هاي وي را پذيرفتند و به همكاري با وي اعتراف كردند. بنابراين گزارش، اعضاي اين باند و دختران فراري دستگير شده، با دستور قضايي روانه زندان شدند و تحقيقات تكميلي براي افشاي راز ديگر اتهامات آنها ادامه دارد.منبع:جام جم ----------------------------- صدور کيفرخواست عليه تهيه کنندگان بلوتوث هاي غيراخلاقي از دختران کيفرخواست عليه سه جوان که با تهيه بلوتوث هاي غيراخلاقي از زنان و دختران جوان آنها را تهديد مي کردند، صادر و پرونده اتهامي شان به دادگاه انقلاب شيراز ارجاع شد. رسيدگي به اين پرونده از زماني آغاز شد که يک دختر جوان به شعبه هشت دادسراي جنايي شيراز رفت و طي شکايتي گفت؛ من با پسر جواني دوست شدم و مدتي با هم در ارتباط بوديم تا اينکه او مرا اغفال کرد و به خانه يي کشاند که در آنجا دو پسر ديگر نيز حضور داشتند و هر سه نفر به من تعرض کردند و تلاش من براي فرار از آن خانه بي نتيجه ماند. بعد از آن بود که تهديدهاي سه پسر جوان شروع شد. آنها که از من فيلم غيراخلاقي تهيه کرده بودند، مرتب تهديد مي کردند اگر به خواسته شان عمل نکنم و به روابط نامشروع با آنها تن ندهم، فيلم را بلوتوث مي کنند. اين دختر افزود؛ ابتدا تهديد اين پسران را جدي نگرفتم ولي وقتي فهميدم ماجراي فيلم صحت دارد آبرويم را در خطر ديدم از طرفي نمي خواستم در برابر آنها تسليم شوم به همين خاطر تصميم گرفتم عليه آنان شکايت کنم. بعد از اظهارات اين دختر تحقيقات ويژه يي براي دستگيري سه پسر متجاوز شروع شد و کارآگاهان با اطلاعاتي که از متهمان به دست آورده بودند توانستند پس از مدتي آنها را بازداشت کنند. رامين، احسان و نادر بعد از انتقال به پليس آگاهي تحت بازجويي هاي فني- پليسي قرار گرفتند و در حالي که ابتدا ادعا مي کردند شاکي را نمي شناسند بالاخره لب به اعتراف گشودند و توضيح دادند علاوه بر اين دختر چند زن و دختر ديگر را نيز قرباني وسوسه هايشان کرده اند. رامين در اعترافاتش گفت؛ هر يک از ما به صورت جداگانه با دختران دوست مي شديم و اعتماد آنها را به دست مي آورديم. سپس طعمه هايمان را به مخفيگاه مان مي کشانديم و فيلم هاي غيراخلاقي تهيه مي کرديم بعد از آن بود که اين دختران ناچار مي شدند از ما اطاعت کنند چون مي دانستند آبرويشان در خطر است و ما به راحتي مي توانيم از طريق بلوتوث فيلم هاي تهيه شده را منتشر کنيم. پس از اعترافات اوليه سه متهم آنها به دادسراي جنايي منتقل شدند و در برابر بازپرس پرونده نيز گفته هايشان را تکرار کردند. احسان در اين مرحله از تحقيقات گفت؛ از آنجا که طعمه هايمان از آبروي خود مي ترسيدند هيچ وقت از ما شکايت نمي کردند و ما با اطلاع از اين موضوع به کارمان ادامه مي داديم. سه متهم در حالي به اغفال و تهديد چند زن و دختر جوان اعتراف کردند که فقط يکي از قربانيان حاضر به طرح شکايت عليه آنها شده بود با اين وجود از آنجا که مدارک کافي عليه متهمان وجود داشت بازپرس پرونده برايشان قرار مجرميت صادر کرد و درنهايت نماينده دادستان با بررسي دوباره پرونده ضمن صدور کيفرخواست و ارجاع آن به دادگاه انقلاب خواستار مجازات سه پسر جوان شد. -رئيس دادسراي جنايي شيراز- با بيان اينکه متهمان به زودي مجازات مي شوند، خاطرنشان کرد؛ مطابق قانون مصوب سال 86 افرادي که فيلم هاي مستهجن را وسيله تهديد به منظور سوءاستفاده جنسي، اخاذي يا هر منظور غيرقانوني قرار دهند به مجازات حبس از دو تا پنج سال، همچنين 10 سال محروميت از حقوق اجتماعي و 74 ضربه شلاق محکوم مي شوند. وي افزود؛ مطابق همين قانون چنانچه عوامل اصلي تهيه و توزيع عمده آثار سمعي و بصري مستهجن محارب شناخته شوند به مجازات قانون محاربه محکوم خواهند شد. ------------------------- ادعاي متناقض پدر و مادر نوزاد بررسي مي شود مرگ مرموز نوزاد سه ماهه تحقيقات پليسي در مورد مرگ مشکوک نوزادي که بر اثر وارد آمدن ضربه به سرش جان باخته است، آغاز شد. بعدازظهر روز چهارشنبه مسوولان حراست بيمارستاني در يافت آباد به پليس خبر دادند نوزاد سه ماهه يي در بيمارستان جان باخته و آثار بر جاي مانده روي بدنش نشان مي دهد به اين نوزاد ضربه وارد شده است. بلافاصله ماموران پليس و بازپرس کشيک قتل در محل حاضر شدند و تحقيقات خود را آغاز کردند. بررسي ها نشان داد اين نوزاد در حالي که بيهوش بود، توسط پدر و مادرش به بيمارستان آورده شده است. در اولين گام به دستور بازپرس پدر و مادر اين نوزاد مورد بازجويي قرار گرفتند اما هر کدام ادعاي متفاوتي را مطرح کردند. پدر اين طفل به پليس گفت؛ من تازه از مسافرت برگشته بودم. پسرم در آغوش همسرم بود، همين که خواستم او را از زنم بگيرم و بغل کنم يکدفعه از دستم رها شد و به زمين افتاد. بلافاصله هم او را به بيمارستان رساندم. به رغم ادعاي اين مرد مادر نوزاد موضوع را به شکل ديگري براي پليس بيان کرد و مدعي شد شوهرش نوزاد سه ماهه را کشته است. اين زن گفت؛ شوهرم تازه از مسافرت برگشته و خسته بود. بچه بي تابي مي کرد، انگار دل درد داشت. نمي توانستم آرامش کنم. شوهرم او را از من گرفت و يکدفعه در برابر چشمان من به زمين کوبيد. در آن لحظه نمي دانستم چه کنم. اصلاً باور نمي کردم او با فرزند خودش چنين رفتاري بکند. صداي بچه قطع شده بود. او را در آغوش گرفتم و هر چه تکانش دادم صدايي از او شنيده نشد. بلافاصله پسرم را به بيمارستان رسانديم و ساعاتي بعد به ما گفتند او فوت شده است. با توجه به اينکه زن و شوهر جوان ادعاي متفاوتي را مطرح مي کردند، جسد نوزاد سه ماهه براي بررسي علت دقيق مرگ و اينکه اين کودک به چه شکلي به زمين خورده است، به پزشکي قانوني انتقال يافت. در شاخه ديگري از تحقيقات مشخص شد پدر و مادر اين کودک از زمان ازدواج شان با هم اختلاف داشتند. همسايه هاي اين زوج نيز گفتند هنگام گريه کردن کودک، پدر و مادر او در حال مشاجره بودند. به رغم تمامي اين شواهد پزشکي قانوني در نظريه اول خود اعلام کرد احتمال اينکه کودک از دست پدرش رها شده باشد، وجود دارد.در حال حاضر پدر نوزاد سه ماهه براي بازجويي بيشتر در بازداشت به سر مي برد.منبع:اعتماد ------------------------- قطع دست يك تبهكار هنگام سرقت سيم برق قطع دست يك تبهكار، راز اعضاى شبكه سرقت كابل هاى برق را فاش كرد. چندى قبل همزمان با اعلام شكايت نماينده حقوقى اداره برق به شعبه ۱۳ دادسراى ناحيه پنج تهران مأموران در جريان فعاليت هاى سارقان سيم هاى برق در غرب تهران قرار گرفتند.شواهد نشان مى داد دزدان حدود ۵۰۰ ميليون تومان سرقت كرده اند. حال آن كه اختلال هاى جدى در شبكه برق نيز ايجاد كرده اند.پس از اعلام اين شكايت پرونده براى رسيدگى در دستور كار كارآگاهان اداره ۱۷ پليس آگاهى تهران قرار گرفت.تحقيقات براى شناسايى و دستگيرى سارقان ادامه داشت تا اين كه در تجسس هاى پليسى، مأموران پيكر نيمه جان مردى را حوالى منطقه ونك يافتند.پس از انتقال وى به بيمارستان، پزشكان به ناچار دست راست سارق برق گرفته را قطع كردند. پس از بهبود وضعيت جسمانى وى، كارآگاهان به تحقيق و بازجويى از وى پرداختند. او ابتدا منكر سرقت شد، اما با توجه به شواهد و مدارك موجود سرانجام چاره اى جز اعتراف نديد و راز فعاليت شبكه سارقان سيم هاى برق را فاش كرد.مرد سابقه دار پس از معرفى همدستانش، جزئيات سرقت هاى بزرگ سيم و كابل هاى برق را تشريح كرد.بدين ترتيب مأموران در عمليات ضربتى، ساير همدستان وى را نيز شناسايى و دستگير كردند. دو تن از مالخرها نيز تحت تعقيب قضايى قرار گرفتند.متهمان پس از بازجويى، با دستور قاضى «روستا» بازپرس شعبه ۱۳ دادسراى ناحيه پنج با قرار قانونى روانه زندان شدند.تحقيقات همچنان در اين باره ادامه دارد.منبع:ايران --------------------------- ادعاي يک متهم به آدم ربايي در دادسرا؛ من دختر جوان را از مرگ حتمي نجات دادم مرد عاشقي که مدعي است دختر مورد علاقه اش را از مرگ نجات داده، با شکايت پدر دختر از سوي پليس بازداشت شد. هفته گذشته مردي به پليس آگاهي تهران مراجعه کرد و از ماموران خواست در پيدا کردن دخترش به او کمک کنند. اين مرد گفت؛ چند روزي است دخترم گم شده است و فکر مي کنم او را دزديده باشند. وي ادامه داد؛ مدتي قبل مردي 50 ساله به نام فيروز به خواستگاري دخترم آمد، اما از آنجايي که سونا فقط 22 سال داشت، من جواب رد دادم چون مي دانستم دخترم بعد از مدتي کوتاه پشيمان خواهد شد. رفت و آمد فيروز به خانه ما قطع نمي شد و او با اصرار زياد همچنان از من مي خواست با ازدواج او و سونا موافقت کنم. وقتي ديد تلاشش بي فايده است ديگر به خانه ما نيامد اما به رابطه اش با دختر من ادامه داد تا اينکه فرزندم به طور ناگهاني گم شد و من تصور مي کنم فيروز او را ربوده باشد. اين مرد در ادامه نشاني محل زندگي فيروز را در اختيار کارآگاهان قرار داد و آنان توانستند مرد ميانسال را بازداشت کنند. هنگامي که فيروز در برابر داديار اميراسماعيل رضوانفر - داديار شعبه 4 دادسراي ناحيه 27 تهران - قرار گرفت، گفت؛ من سونا را ندزديدم و ادعاي پدر او دروغ است. وي ادامه داد؛ من از طريق خواهر سونا با او آشنا و مدتي بعد عاشق اين دختر شدم. چون يک بار در زندگي مشترکم شکست خورده بودم، خيلي احتياط مي کردم که انتخاب درستي داشته باشم. احساس مي کردم سونا همسر مناسبي براي من خواهد بود و به همين خاطر به خواستگاري اش رفتم اما پدر سونا قبول نکرد. متهم در ادامه گفت؛ پدر اين دختر هر بار که مي خواستم صحبت کنم و بگويم لياقت سونا را دارم و مي توانم او را خوشبخت کنم، حرفم را قطع مي کرد و مي گفت تو ديگر پير شدي نبايد سراغ سونا بيايي. اين کشمکش ها ادامه داشت تا اينکه چند روز قبل سونا با من تماس گرفت و گفت از خانه فرار کرده و قصد دارد خودکشي کند. تمام شهر را زير پا گذاشتم و بالاخره توانستم سونا را در ترمينال غرب در حالي که رگ دستش را بريده بود، پيدا کنم. او را به خانه ام بردم و از او سه روز مراقبت کردم. تا اينکه خطر مرگ برطرف شد، بعد با پدرش تماس گرفتم و گفتم سونا پيش من است، قصد داشتم با اين کارم او را از نگراني بيرون آورم اما اين مرد عليه من شکايت کرد. داديار رضوانفر با توجه به دفاعيات متهم دستور داد ماموران پليس تحقيقات بيشتري را از وي انجام دهند. منبع:اعتماد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 883]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها