واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مي گويند سكته مغزي سومين علت مرگ و چهارمين علت ناتواني در جهان است. عده زيادي از افراد مبتلا به اين اختلال نمي ميرند، ولي سالهاي سال با نوعي ناتواني، زندگي خود را ادامه مي دهند. اين بيماري در ايران هم هر سال جان هزاران نفر را مي گيرد، اما به عقيده كارشناسان، مردم هنوز سكته مغزي را به خوبي نمي شناسند. در حمله مغزي، مانند حمله قلبي بلافاصله بايد به دنبال كمك بود، چون هر يک دقيقه هم براي اين بيماران ارزشمند است. هر چقدر هم معالجه ديرتر شروع شود، صدمات و شدت ناتواني بيشتر خواهد بود. دكتر بابك زماني، متخصص مغز و اعصاب و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران در اين خصوص توضيح مي دهند: علائم و نحوه شروع اين نوع سكته چگونه است؟ سكته مغزي يك حادثه ناگهاني است كه در قسمتي از مغز به وجود مي آيد و داراي دو علت است. يكي از علل آن مربوط به پاره شدن يك رگ در داخل مغز است كه باعث ايجاد خون اضافي در داخل مغز مي شود؛ يعني سكته مغزي هموراژيك يا خونريزي دهنده(تصوير بالا). ولي نوع مهم تر آن، اين است كه در داخل رگ لختهاي ايجاد مي شود و رگ را مسدود مي كند، در نتيجه به قسمتي از مغز خون نمي رسد و همان قسمت به تدريج مي ميرد. به اين نوع سكته، سكته مغزي ايسكميك (تصوير پايين)هم مي گوييم. اين دو نوع سكته مغزي كاملاً متضاد هم هستند، ولي سكته مغزي نوع دوم شايعتر است. براي همين است كه تأكيد مي كنم شناسايي علائم و نحوه شروع اين دو نوع سكته، بهخصوص براي پزشكان از نظر اقداماتي كه بايد انجام دهند، بسيار مهم است. در ذهن مردم علائم اين اختلال شبيه چه علائمي است؟ الان مردم فكر مي كنند علائم سكته مغزي به صورت فلج عمومي بدن است، ولي مهم ترين علامت اين اختلال، اختلال بينايي گذرا در يك يا هر دو چشم، اختلال در راه رفتن، درد و سوزش در يك طرف بدن است. خيلي از افراد فكر مي كنند سرگيجه از علائم شروع سكته است. اصلا سرگيجه ارتباطي با سكته مغزي دارد؟ خير، ببينيد، در مورد علائم سكته مغزي 2 نكته مهم مطرح است. اول اينكه معمولاً سكته مغزي باعث كاهش سطح هوشياري و كُما نمي شود و كساني كه سكته مي كنند يك سري علائم موضعي و عصبي پيدا مي كنند که اين علائم باقي مي مانند يا از بين مي روند. دوم اينكه كساني كه دچار سرگيجه مي شوند، بايد بدانند كه اين علامت پيش آگاهي سكته مغزي نيست. سرگيجه اگر با علامت ديگري همراه نباشد، به ندرت ممكن است كه علت سكته مغزي باشد. در ضمن اين علائم اگر باقي بمانند سكته مغزي اتفاق افتاده، ولي در اكثر موارد به شكل گذرا هستند. براي همين است كه ما مي گوييم سكته مغزي بيماري نجيبي است كه هميشه در مي زند و بعد وارد مي شود. پس به او اجازه ورود ندهيد. اين مثالي است كه ما براي بيماران مي زنيم. در مورد تصورات غلط ديگر بيماري چطور؟ مشكلي كه الان در رابطه با نحوه برخورد با اين بيماران بهخصوص در ساعات اول وجود دارد، اين است كه فشار خون بيمار دچار سكته مغزي بالا مي رود، ولي مردم يا حتي پزشكان تصور مي كنند بايد فشار خون را در بيمار پايين بياورند. در حالي كه در 2 تا 3 روز اول حتي ممكن است بالا بودن فشار خون براي بيمار خوب باشد ولي پايين آوردنش بسيار خطرناك است. البته در موارد حاد پايين آوردن فشار خون اين بيماران لازم است، ولي در ايران داروهاي مطمئن پايينآورنده فشار خون وجود ندارد. علاوه بر اين استفاده از كپسول آدالات براي اين بيماران متأسفانه خيلي شايع شده. اين كپسول در دسترس اكثر مردم قرار دارد. به طوري كه با مشاهده فردي كه نيمه بدنش فلج شده و فشار خونش بالا رفته، اين دارو را زير زبانش مي ريزند. علاوه بر استفاده از اين دارو، يكي از راههاي درماني غلط كه شاهد استفاده از آن بهخصوص در درمانگاهها هستيم، تزريق آمپول دگزامتازون به اين بيماران است. اين كورتون نه تنها تأثير مثبتي ندارد، بلكه با بالا بردن قند خون باعث بدتر شدن وضعيت بيمار مي شود. عدهاي هم نقش استرس را در اين ميان مطرح مي كنند و معتقدند افراد پر استرس بيشتر مبتلا به سكته مغزي مي شوند. شما اين حرف را قبول داريد؟ خير، هيچ ارتباطي بين اين دو نيست. شما گفتيد در حال حاضر داروهايي در دسترس مردم هستند كه بالقوه براي اين بيماران خطرناكند. در اين شرايط داروي مناسبي كه بايد سريعاً در اختيار بيمار قرار گيرد چه دارويي است؟ ببينيد، تعداد زيادي از اين بيماران كانديد دارويي هستند كه در 3 ساعت اول بايد تزريق شود، چون مي تواند از مرگ بافتهاي مغزي جلوگيري كند. اين دارو كه بازكننده رگ است و در 3 ساعت اول استفاده مي شود، در كشور ما وجود ندارد. اما در حال حاضر در اروپا و آمريكا به بيماراني را كه زير 3 ساعت به اينگونه واحدها مي آورند، اين آمپول تزريق مي شود. تزريق اين آمپول چند درصد احتمال نجات بيمار را افزايش مي دهد؟ از 3 يا 4 بيماري كه اين آمپول به آنها تزريق شده، يك نفر به طور كامل از سكته مغزي نجات پيدا مي كند. در حال حاضر هم روشهاي مختلفي است كه در همان ساعت اول براي بيمار انجام مي دهند كه باز هم متأسفانه اين روشها در ايران نيست؛ مثلاً در مراكزي، با تحريك مكانيكي و آنژيوگرافي رگ را باز مي كنند و گاهي اوقات نيز در ساعت اول بروز سكته، از بالن استفاده مي كنند. آقاي دكتر، چه كار كنيم كه دچار سكته مغزي نشويم؟ اين مربوط مي شود به پيشگيري اوليه از بيماري . در مورد سكته مغزي چند عامل خطرزا وجود دارد كه ثابت شده در ايجاد سكته مغزي مؤثرند. فشار خون يكي از اين عوامل و مهم ترين آنهاست. قند و چربي دو عامل مهم ديگر هستند. استفاده از سيگار، چاقي و كاهش فعاليت فيزيكي، بيماريهاي قلبي و اختلال در ضربان قلب نيز از ديگر عواملي هستند كه در بحث پيشگيري اوليه بايد به آنها پرداخته شود. با اين حال چطور مي شود از بروز سكته مغزي در كسي كه يك بار به آن دچار شده جلوگيري كرد؟ متأسفانه در بيمارستانهاي كشور ما كسي كه با علائم خفيف سكته مغزي مراجعه كرده، به سرعت مرخص مي شود و كسي كه داراي علائم سنگين است، بستري مي شود، در حالي كه اين روند بايد كاملاً برعكس باشد، يعني كسي كه داراي علائم خفيف سكته است بايد بستري شود و علائم او به طور دقيق مورد بررسي قرار گيرد تا ديگر اين علائم تكرار نشوند. سميه شرافتي :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 652]