واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دشت سرسبزي نمي بينم و از افراد محلي سراغ برم دلك را مي گيرم ، راهي ناهموار را پيدا مي كنم وبا وحشت از كنار آن مي گذرم چون هرلحظه ممكن است چرخ هاي ماشين از اين راه باريك منحرف شود و به داخل بستر خشك رودخانه بيفتد. رودخانه برم دلك با زباله هاي مانده و پوسيده به سان عجوزه اي زشت و لجباز به هر رهگذري دهن كجي مي كند ، عفريت خشكسالي آب رودخانه را خشكانده است. اما رهگذران روزگار هم به آن رحمي نكرده اند و گوشه و كنار رودخانه را محل دفن زباله هايشان كرده اند و چهره آن را كريه تر و زشت تر كرده اند. آن خاطرات چه بود و كجا رفت؟ خاطره اي كه درمتن تصويراست: درختان درهم پيچيده، كوه و دشت سرسبزبا شقايق هاي قرمز، رودخانه پرعمق و پرآب برم دلك. خاطره شادي ها و شيطنت هاي كودكانه در يك روز سيزده بدر ، يادگاري مانده در تصوير. همانطور كه به عكس نگاه مي كنم، روزهاي خوشي را كه با خويشان براي تفريح به برم دلك رفته بودم مانند فيلمي از جلوي چشمم مي گذرد. ازكنار كوه سنگي كه بر روي آن نقش هايي حجاري شده بود بالا مي رفتيم و رودخانه خروشان در زيرپايمان از سرخوشي هياهو مي كرد، دوان دوان به دنبال بزرگترها مسير كوه را طي مي كرديم و به جايي كه به آن قصر ابونصر يا تخت ابونصرمي گفتند مي رسيديم. از فراز كوه دشت هاي پراز گل و سرسبز بسيار ديدني بود و در راه بازگشت بغل بغل گلهاي صحرايي مي چيديم و دوباره به سرچشمه مي آمديم تا روزي را در كنار آن با شادي بگذرانيم. اينك ديگر نه از سرسبزي و سبزه، خبر است و نه آن شقايق هاي قرمز و زيبا در برابر نسيم مي چمند. نقش هاي برجسته در دل كوه به سختي پيداست. از كناره، راه پيدا مي كنم و تابلو رنگ و رو رفته آن را مي خوانم : نقوش برجسته برم دلك ، سه نقش برجسته حجاري شده در بدنه اين كوه متعلق به دوره ساسانيان است كه نقش اول يكي از شهرياران ساساني ، نقش دوم بهرام دوم و نقش سوم شاپور اول است.اين اثر در تاريخ 15/10/1310 به شماره 71 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است. كارخانه مخروبه اي روبه روي برم دلك،توجهم را جلب مي كند به اين طرف رودخانه مي آيم و از حياط كارخانه كه رو به پشت رودخانه باز است مي گذرم، قبرستاني در آنجاست كه من ردي از آن در خاطرات كودكي ام ندارم. با اندوهي كه احساس مي كنم خاطراتم را در اينجا جا گذاشته ام سوار ماشين مي شوم و راه را به سوي قصرابونصر ادامه مي دهم. ازرهگذران ناآشنا كه چهرهاي مانند زردپوستان چشم بادامي دارند ، سراغ قصر را مي گيريم ، كوچه اي باريك كه شايد حكايت از تنگ نظري ايام دارد به سوي اين اثر تاريخي باز است. راهي كه از كنار پسماندهاي فاضلاب خانه هاي اطراف منطقه به سوي كوهپايه اي كه قصر ابونصر باز شده هدايتگر راه كوه است. درزيردست قصر ابونصر، مزرعه هاي كلم با چند كارگر چشم بادامي و سيه چرده، جاي دشت هاي سرسبز و گل هاي صحرايي را پركرده و خطي سياه بر روي خاطراتم مي كشد. به قصرابونصركه تنها ديواره هاي عظيم آن برپاست نزديك مي شوم،كبوتران سفيدي كه در كناره هاي ديوار لانه كرده اند با وحشت پرواز مي كنند گويي ترس دارند كه انسان ها به اين مكان نزديك شوند و ناآبادي بيفزايند . در كنار ديوارها، زباله هاي مانده از سالها ديده مي شود. پرسشي در انديشه ام جولان مي دهد و پوزخندي بر چهرهام مي نشاند: آثار تاريخي ما چقدر گرانبهاست؟ به خانه برمي گردم ، عكس را در قابي شيشه اي مي گذارم تا آسيب نبيند و اگر روزي خواستم براي فرزندانم و نوه هايم يادي ازبرم دلك خاطره انگيز داشته باشم،عكس را نشان دهم چون برم دلك ديگر آن برم زيبا نيست بلكه تنها متروكه اي پراز خاك و زباله از آن برجاي مانده است. برم چه معنايي دارد؟ براي معناي آن به ياد برخي فرهنگ نويسان واژگان افتادم كه مي نويسند: برم بر وزن شرم . اين واژه به معناي بستن آب و جلوگيري از حركت آب در مسير و هدايت آن در مسير دلخواه است. يكي از استادان بنام دانشگاه شيراز معتقد است: در گويش فارسي برم به معناي چشمه است و عمق آب اين چشمه در برخي نقاط آن به چهار متر تا حد متوسط 5/2 متر مي رسد و ترديدي نيست كه آب اين چشمه در دوره ساسانيان مقدس بوده است زيرا ساسانيان نقوش خود را عمدتا درجاهايي كه آب مقدس وجود داشته نقش كرده اند. دكتر جمشيد صداقت كيش گفت: در سالهاي 1311 تا 1313 گروهي علمي از موزه متروپليتن نيويورك در قصر ابونصر كاوش هايي انجام دادند و نمونه هاي سفال و قطعات ظروف سنگي از دوره هخامنشي و سكه و آثاري از عهد سلوكي ، اشكاني و ساساني را در آنجا كشف كردند. وي درگفت و گو با ايرنا افزود:براساس مطالعات انجام شده ، در زمان اشكانيان اين بنا ، ساختمان محكمي بوده است كه تا سده پنجم هجري قمري از اين ساختمان استفاده مي كردند.ابونصر والي فارس در سال 420 هجري قمري در اين ساختمان زندگي مي كرده و به همين دليل اين بنا به قصر ابونصر معروف شده است. در اين تپه چند قطعه نقش برجسته از نوع نقوش تخت جمشيد و آستانه سنگي در وجود داشته كه خانم تليا باستان شناس ايتاليايي زماني كه بر روي تز دكتراي خود در مورد پلكان ورودي تخت جمشيد كار مي كرد تشخيص داد كه آستانه در سنگي مربوط به تخت جمشيد است. آستانه در سنگي موجود در قصر ابونصر در سال 54 به تخت جمشيد منتقل شد و در جاي خود قرار گرفت . به گفته صداقت كيش ، قصر ابونصر در 24/6/1310 به شماره 13 در فهرست آثار باستاني ايران به ثبت رسيده ، حريم و محدوده آن مشخص شده است اما در آغاز انقلاب،عدهاي به حريم اطراف آن تجاوز كردند و در اطراف آن ساخت و ساز انجام شد.متاسفانه در اطراف اين اثر باستاني آثاري از حفاريهاي غير مجاز مشاده مي شود و هنوز مخروبه هاي آن باقي مانده است. در محدوده قصر ابونصر ، زيارتگاه دست خضر در روستاي دست خضر وجود دارد كه در سال 1365 هنگامي كه لودر مشغول تسطيح زمين بود ، سرستوني مربوط به دوره ساساني كشف شد. اين سر ستون به موزه نارنجستان قوام منتقل شد ، اين سرستون نشان مي دهد كه شاپور اول ساساني نذر كرده بود اگر در جنگ بر پادشاه روم پيروز شود در اين مكان (روستاي دست خضر) آتشگاهي بسازد و اين سرستون مربوط به آن آتشگاه است. اين استاد دانشگاه كفت: در مجاورت زيارتگاه دست خضر كه به تپه اي سنگي وصل است ، چشمه آب شيرين وجود داشته كه در سالهاي اخير خشك شده است.اين بدان معناست كه در آن دوران تمدن از مركز شهر و عادل آباد به قصر ابونصر و برم دلك منتقل شده است. چشمه برم دلك از جلو تپه سنگي كم ارتفاعي مي گذرد كه بر روي آن سه نقش از دوره ساسانيان بر دل آن حجاري شده ، نقش اول مردي را نشان مي دهد كه گلي در دست دارد و به طرف زني گرفته و زن دست خود را به سوي او دراز كرده است. نقش وسط نقش برجسته اي است كه احتمال مي دهند صورت بهرام پنجم است و نقش سوم تصوير مرد جواني با موهاي زياد و كلاه نمدي را نشان مي دهد. اين آثار كه در سال 1310 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است بدليل بي توجهي در حال نابودي است. صداقت كيش گفت: مردم رهگذر با نوشتن يادگاري روي آنها و در اثر بالارفتن از اين نقوش لطمه زيادي به آنها وارد كرده اند ، حفظ و نگهداري اين آثار نياز به رعايت كردن مسايل فني و ايمني دارد. مدير كل ميراث فرهنگي ،گردشگري و صنايع دستي استان فارس گفت: قصر ابونصر كه يكي از يادمانهاي زمان ساسانيان است در هشت دهه قبل در فهرست آثارملي به ثبت رسيده است. محمدرضا بذرگر اضافه كرد: براي حفظ و نگهداري اين اثر با همكاري شهرداري منطقه هفت تلاش شده اما تصرف حريم آن نياز به اعتباردارد. همچنين منطقه برم دلك كه گردشگاهي خاطره انگيز براي شيرازيهاست نياز به احيا، حفظ و نگهداري دارد. وي ادامه داد: نقوش برجسته برم دلك نيز كه از آثار دوره ساسانيان است براي حفظ و نگهداري اعتبار ويژه نياز دارد و در صورتي كه اعتبارات آن تامين شود اقدامات لازم در اين زمينه انجام مي شود. مديركل ميراث فرهنگي فارس اظهار داشت: متاسفانه زمين هاي حريم اين اثر باستاني در ملك يك كارخانه قرار گرفته و مالك آن براي اين اراضي سند گرفته است ، در حالي كه حريم آثار باستاني جزيي از آثار محسوب مي شود . بذرگر گفت: برگرداندن اين اراضي به حريم ميراث در صورت پرداخت بهاي زمين به مالك آن امكان پذير است و اين مهم نياز به اعتبار دارد. شهردار منطقه هفت شيراز نيز گفت: آثار برم دلك و قصر ابونصر بسيار ارزشمند است ، اين آثار تاريخ و تمدن در فارس و شيراز را به دوران پيش از اسلام پيوند مي دهد. سعيد معصومي افزود: براي ايجاد منطقه گردشگري در برم دلك با ميراث فرهنگي تفاهم نامه اي ايجاد شد ، اما در زمان اجرا با مشكلات روبرو شديم و كار تعطيل شد. شهردار منطقه هفت شيراز گفت: حريم آثار تاريخي قابل خريد و فروش و نقل و انتقال نيست اما اراضي اين محدوده در سال 1354 در تملك يك كارخانه درآمده و براي آن سند صادر شده است. معصومي ادامه داد: از سازمان مسكن و شهرسازي و وزير محترم درخواست شده تا زمين معوضي به كارخانه داده شود تا بتوان پارك گردشگري را در اين منطقه ايجاد كنيم اما هنوز پاسخي دريافت نشده است. شهردار منطقه هفت اظهار داشت: براي قصر ابونصر نيز مجموعه گردشگري طراحي شده است و نياز به حمايت مسوولان دارد. اراضي اطراف قصر ابونصر در اجاره كشاورزان است و در حاليكه اين محدوده در حريم قصر ابونصر قرار دارد و جزو اراضي ملي محسوب مي شود. آثار تاريخي شناسنامه و هويت منطقه است و ميراثي گرانبها از گذشتگان است كه به دست ما رسيده است ، نبايد با غفلت و بي توجهي ها آنها را از بين برد و پاسخي براي آيندگان نداشت. معصومي گفت: با ايجاد پارك گردشگري در اين منطقه مي توان در جهت حفظ آثار تلاش كرد و توان اقتصادي منطقه را ارتقا بخشيد. اين مسول گفت: منطقه برم دلك تبديل به محل دپو ضايعات شهر شده و هرچه جلو آن را مي گيريم فايده اي ندارد و دست تنها نمي توان به جنگ همه مشكلات رفت. معصومي افزود: از سوي ديگر كنار اين آثار تبديل به قبرستان شده و بارها از مسوولان درخواست شده تا از دفن اموات در اين محدوده جلوگيري شود اما توجهي نشده است. وي پيشنهاد كرد مسوولان مي توانند با تشكيل كارگروه در جهت ايجاد منطقه گردشگري ، حفظ آثار ، رونق و توسعه بخشيدن به منطقه شرق شيراز همكاري كنند. شهردار منطقه هفت شيراز گفت: عليرغم وجود كارخانه هاي متعدد در اين منطقه ، بدليل كم توجهي و عدم ساماندهي محروميت در اين منطقه بسيار بالاست.ك/4 680 /675
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]