واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مثلث عشقي با طعم و سرماي بستني ! (نگاهي به فيلم حس پنهان )
حس پنهان داستان زندگي يک زوج از طبقه مرفه است. امير زندي (محمدرضا فروتن) که مدير عامل يک شرکت بستني سازي است و دکتر سيمين معمتمد ( روانپزشک) که زندگي گرم و پرشوري ندارند. امير در اثر حادثه اي با ندا طلوعي (نيوشا ضيغمي) آشنا مي شود و مهر و الفتي ميان آنها شکل مي گيرد که اين عشق بر رابطه امير و سيمين سايه مي افکند و اين در حالي است که حضور بهرام (حامد بهداد)- برادر ندا عاملي تهديد آميز براي رابطه ميان دو به حساب مي آيد. همان طور که از خلاصه داستان فيلم بر مي آيد، تم فيلنامه تکراري است. اما همين موضوع مي توانست با دقت کارگردان و فيلمنامه نويس به فيلمي جذاب و حرفه اي تبديل شود. سردي ارتباط ميان کاراکترهاي اصلي بر نوع شخصيت پردازي آنها تاثير گذاشته است. شخصيت ها با وجود آنکه خيلي زود و موجز معرفي مي شوند اما نمي توانند انگيزه اي در بيننده به وجود آورند. به بهانه اينکه امير عاشق اتومبيل سواري در بيابان است، بايد سکانس هايي طولاني از او را در تونل رسالت يا در بيابان ببينيم که با سرعت در حال راندن است و يا اينکه به اقتضاي شغل مهتاب کرامتي بايد دو سکانس بي جهت طولاني صحبت کردن او با بيمارانش را تحمل کنيم. قطعا اين سکانس ها نمي تواند نقطه قابل اتکايي براي شخصيت پردازي پرسوناژها باشد. امير خيلي زود و دور از انتظار بيننده با ندا صميمي مي شود، با اين حال نقطه عطف اول فيلمنامه (پي بردن سيمين به رابطه همسرش با ندا) در زمان مناسبي به وقوع مي پيوندد، ولي پس از آن کشمکش هاي لازم دراماتيک که مي توانست درام اثر را استحکام بخشد، رخ نمي دهد. حس پنهان داستان زندگي يک زوج از طبقه مرفه است. امير زندي (محمدرضا فروتن) که مدير عامل يک شرکت بستني سازي است و دکتر سيمين معمتمد ( روانپزشک) که زندگي گرم و پرشوري ندارند.سيمين هيچ واکنشي پس از پي بردن به رابطه امير و ندا از خود بروز نمي دهد و قطعا بايد به بيننده حق داد که با او همذات پنداري نکند. او در جايي از فيلم مي گويد که از شکست متنفر است، اما وقتي در آستانه شکست قرار مي گيرد هيچ تلاشي براي نجات زندگي اش نمي کند. حتي ترس اش از بچه دار شدن به خاطر احتمال ابتلاي فرزندش به بيماري هاي رواني، مخاطب را از او دلزده مي کند. بازي بي روح مهتاب کرامتي نيز به سردي شخصيت سيمين افزوده است. کاراکترهاي امير و ندا نيز برجستگي خاصي ندارند و مشابه شخصيت هايي از اين دست در فيلم هايي با موضوع خيانت و مثلث عشقي هستند؛ ضمن اينکه بازي ضعيف فروتن و اجراي نه چندان قابل توجه ضيغمي نتوانسته عمقي به اين کاراکترهاي بي روح ببخشد. بهرام نيز تنها در حد يک عامل تهديد کننده براي پرسوناژهاي اصلي باقي مي ماند و از بيماري روحي او و شک و ترديدي که به آن مبتلا است، استفاده اي سينمايي نشده. بيشتر توجه فيلمنامه نويس و کارگردان براي در آوردن علل مشکلات روحي بهرام صرف شده است تا مبادا کسي به نوع زمينه چيني براي بيماري او انتقادي کند، غافل از اينکه آنها يادشان رفته که چنين شخصيتي مي توانست جور ديگر کاراکترها را بکشد و روند داستان را به سمت يک پايان زيباي تراژيک و سينمايي سوق دهد. نبايد از ياد برد ک هبازي اغراق آميز حامد بهداد انگ نقش بهرام است و شايد تنها عامل جذابيت فيلم. براي حضور شخصيت هاي رضا (آتيلا پسياني) و ناهيد (شهره سلطاني) نيز هيچ دليل دراماتيکي نمي توان جور کرد و پند و اندرزهاي آنها تنها با اعصاب بيننده بازي مي کند. موسيقي فيلم و استفاده بيش از حد آن در بيتشر سکانس ها لطمه هاي فراواني به صحنه ها زده که از آن جمله مي توان به سکانس خوب رويارويي دو زن در گلخانه اشاره کرد که ديالوگ هاي خوب اين سکانس و حس جاري در آن را از بين برده است. سردي ارتباط ميان کاراکترهاي اصلي بر نوع شخصيت پردازي آنها تاثير گذاشته است. شخصيت ها با وجود آنکه خيلي زود و موجز معرفي مي شوند اما نمي توانند انگيزه اي در بيننده به وجود آورند.پايان فيلم نيز مهر تاييدي بر ناتواني سازندگان آن در جمع و جور کردن داستان و کلاف سردرگم رابطه ميان شخصيت هاست. حس پنهان را مي توان يک اثر نمونه اي و معمولي از سينماي تجاري ايران دانست که با وجود داشتن مصالح اوليه خوب نتوانسته سرانجام خوبي داشته باشد. بي شک پاشنه آشيل فيلم، مطابق رسم چند سال اخير سينماي ايران، استفاده بي حد و حصر از اسپانسر است. تاکيد بر نام يکي از شرکت هاي بستني سازي در تمام صحنه هاي محل کار امير تنها باعث خنده و تمسخر مخاطب مي شود. اين را مي توان از دست زدن هاي کنايه آميز بينندگان فيلم در هنگام ظاهر شدن نام آن شرکت در تيتراژ پاياني به خوبي فهميد. کاش از مسوولين و مديران فرهنگي و سينمايي کشورکسي به فکر اقتصاد اين سينماي رنجور بود تا تهيه کنندگان سينما مجبور نشوند اين چنين فيلم هاي خود را بازيچه دست اسپانسرها و منابع مالي قرار دهند. منبع : سينماي ما
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]