محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853982115
اتومبيل،مظهر فردیت در جامعه بزرگ
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اتومبيل،مظهر فرديت در جامعه بزرگ
جامعه مدرن امروز ساختار بندي خاصي دارد که در اين چهارچوب مشخص قابل تعريف و بررسي است.اين ساختار از عناصر و ابزارهايي سخن مي گويد که به نوعي ماهيت جامعه مدرن و شهر مدرن را تشکيل مي دهند.مسلما زندگي در جامعه مدرن مقتضيات خاص خود را مي طلبد و در بسياري از موارد مي بايست به بهره گيري از ابزارهاي جامعه مدرن، تن داد.از جمله ابزار و عناصر مهم زندگي در شهرهاي بزرگ، اتومبيل است که در جامعه ما به دليل شرايط خاص جامعه شهري و استفاده نسبتا کمتر از وسايل حمل و نقل عمومي،نسبت به ساير نقاط دنيا،اين مساله جايگاه خاصي را در زندگي اشغال ميکند و تقريبا از ضروريات مهم زندگي روزمره تلقي مي شود. .بسياري از کارشناسان محيط زيست غالبا اتومبيل را در تقابل با مناطق سرسبز و ارزشهاي آن ميدانند و آنرا دشمن اصلي طبيعت قلمداد مي کنند و از اين موضوع ابراز ترس و اضطراب مي کنند.حال آنکه شناسايي ابعاد فرهنگي و روان شناختي آن نيز از اهميت خاصي برخوردار است .از اين مبحث نکته اي که به نظر مي رسد اين است که به هر حال اتومبيل بخشي از گفتمان تکنولوژي است. فلذا در اين زمينه هم احتمالا بايد نوعي آشتي و پيوند ميان تکنولوژي و سنت برقرار شود.هر چند نوعي تحميل در اين ارتباط وجود دارد، اما خصلت جامعه مدرن حتي دوستداران طبيعت را وادار به تن دادن به خواسته خويش ميکند.اما نکته مهمتر در اين رابطه تغييرات فرهنگي و اجتماعي است که در سطح جامعه ما رخ داده است و به نوعي موجب افزايش روحيه مصرف گرايي در جامعه شده است.که صنعت جذاب اتومبيل در اين زمينه از قدرت زيادي برخوردار است و در سالهاي اخير با توجه به واردات آسانتر اتومبيلهاي خارجي و کاهش برخي تعرفه ها،هر روزه شاهد انواع و اقسام جديدتر اتومبيل هاي مدرن در جامعه هستيم.مسلما چنين تغيير و تحولي به لحاظ فرهنگي، مسائل و موارد زيادي را به دنبال دارد که بررسي همه جانبه آن جاي بحث بسيار دارد و به جهتي در راستاي ارتقاي فرهنگي يا به نوعي فرهنگ سازي در جامعه، موثر است.اينکه آيا اتومبيل مظهر مصرف گرايي و تجمل گرايي است يا وسيله اي براي آسان کردن رفت و آمد افراد؟با توجه به اينکه اخيرا تماشاي انواع ماشين هاي مدرن در سطح شهر(خصوصا مناطق شمالي و مرکزي تهران) به رسومات زندگي روزمره مان تبديل شده، بد نيست در مورد اتومبيل نکات بيشتري را بدانيم.البته هدف اين مقاله بيشتر اين است که ما را با ابعاد پديده اتومبيل مدرن آشنا سازد ،که اگر اينگونه به آن بنگريم شايد قبل از آنکه از زيبايي و تجهيزات آن دچار نوعي شيفتگي و فريفتگي شويم، توجه کنيم که تکنولوژي با چه برنامه ريزي عظيم و دقيقي ما را برده و اسير خود کرده است.همچنين چون اتومبيل ــ هم از نظر مادى و هم از نظر نمادين واجد اهميتى اساسى در فرهنگ عامّه است ــ در مقاله حاضر به عنوان يك نمونه مورد بحث قرار مىگيرد، ليكن برخى از نكاتى كه مطرح خواهند شد ممكن است در مورد فهم نگرشهايمان درباره ساير اشکال فنّاورى (از قبيل فنّاورىِ اطلاعات و نيز انواع فنّاوريهاى پزشكى) نيز مصداق داشته باشند.مىتوان استدلال كرد كه مهمترين فنّاورىِ مدرن، در اتومبيلِ سوارى تجسم يافته است.رابطه انسان و تکنولوژياما آنچه در رابطه ميان انسانها و تکنولوژي مهم است اينکه انسانها در برابر تکنولوژي در بسياري از موارد با نوعي احساس دوگانه مواجه هستند که از طرفي ديدگاه مثبت و از طرفي ديدگاه منفي آنان را نسبت به تکنولوژي پررنگ مي کند. فلذا اين امر مانع بحث و نگرش عقلاني در اين مورد مي شود و به اين ترتيب افراد آنچنان مسحور اتومبيل مي شوند که مظاهر عقلانيت و ارزش را به کلي ناديده مي گيرند و در برخي موارد آنچنان سر تسليم فرود مي آورند که ارزش ها و رفتارهاي وزين فرهنگي را ناديده گرفته و به نوعي اشاعه دهنده رفتارها و الگوهاي عمل خاصي مي شوند در اين راستا که به طور کلي اتومبيل را هويت دهنده معرفي مي کنند. اين مسئله اي است که در شهر هاي بزرگي همچون تهران در بسياري از موارد به وضوح قابل مشاهده است.آري، ممكن است گهگاه چنين به نظر برسد كه گويا مشكل فنّاورى فقط اين است كه ما آن را ــ به رغم صدمه فراوانى كه به دنبال دارد ــ زياده از حد ارزشمند مىشماريم. در پارهاى موارد، اين نوع نگرش را به درستى مىتوان «فندوستانه» ناميد، زيرا از تخيلى سرچشمه مىگيرد كه در آن، فنّاورى موضوعي آرمانىشده که از قدرت جادويي برخوردار است و فرد به سبب خودشيفتگى مىتواند خود را با آن همهويت سازد. اين ذهنيت به وضوح مانع بزرگى براى پرورش شعور فرهنگي است، چرا كه زيانهاى فنّاورى را انكار و يا تمسخر مىكند.و يا هويت افراد انساني را در يک چهارچوب آهنين خلاصه مي کند. فناوري پيشرفته اتومبيل مىتوان استدلال كرد كه مهمترين فنّاورىِ مدرن، در اتومبيلِ سوارى تجسم يافته است. اهميت فنّاورىِ يادشده از بزرگىِ جهانىِ صنعت اتومبيلسازى و حرفههاى وابسته به آن، و نيز از تحولات اجتماعى و فرهنگىاى ناشى مىشود كه گسترش استفاده از اتومبيل را امكانپذير و يا تحميل كرده است. همگى به خوبى مىدانيم كه اتومبيل، از زمان پيدايش آن در اواخر قرن نوزدهم، مصداق احساساتِ فندوستانه بوده است. اين احساسات در واقع از جمله عواملى بوده كه در زمانه ما اتومبيل را در بسيارى از مكانها به اُبژه مادى غالب تبديل كرده است.دلبستگىاى كه به ويژه مردان به اتومبيلشان دارند، منبع ديرينه سرگرمىِ آنان است. شيفتگى برخى مردانِ جوان به اتومبيل، موجب نگرانىِ اجتماعىِ جدى شده، چرا كه آمار از افزايش زياد بزهكاريهاى انجام شده با استفاده از اتومبيل، حكايت دارند. البته ولعِ خودخواهانه براى اتومبيل، به اقليتِ بزهكارِ جامعه محدود نمىشود. از دهه 1930 به اين سو، يعنى از زمانى كه شركت جنرال موتورز تغييرات سالانه در اتومبيلهاى توليدى و نيز طراحىِ اسرافكارانه آنها را باب كرد، اتومبيل براى بسيارى از گروههاى اجتماعى چشمگيرترين فقره مصرف يا تفاخر اجتماعى بوده است. همچنين بايد افزود كه اتومبيل، در برخى جلوههاى عامّهپسندانهاش، صرفاً وسيلهاى براى ابراز موقعيت اجتماعى نيست، بلكه مظهر گريز از جامعه ــ يا به عبارتى،پناه بردن توده به مدد ظاهر دلرباى اتومبيل و قدرت تحرك آن ــ است.
چرا اتومبيل دوست داشتني است؟با بررسي و تامل مي توان به اين مطلب اشاره کرد که علت اينکه اتومبيل دوست داشتني است گاها به برخي موارد شخصي و اجتماعي برگرفته از روحيات انساني مربوط مي شود. اتومبيل تجسم دو تمثال بنيادينِ اميد در جامعه مدرن است: اين تمثالها نشانههاى مسير رشدى هستند كه هر فرد بايد طى كند، و اميد ــ به عامترين و وجوديترين مفهوم كلمه ــ بستگى به اين احساس دارد كه پيشرفتِ كافى در امتداد اين نشانه صورت گرفته است يا مىتواند صورت بگيرد.اما مشكل مي توان باور كرد كه خريد اتومبيل عمدتاً بر اساس ملاحظات عقلانى صورت مىگيرد. اگر واقعاً چنين بود، آنگاه لازم نمىبود كه ويژگيهاى ايمنىِ اتومبيلها تا اين حد از طريق آگهي هايى تبليغ شوند كه صرفاً به ملاحظات واقعگرايانه درباره تصادفات رانندگى نمىپردازند، بلكه همچنين آرزوى انسانها براى سازگارىِ پايدارِ خانوادگى و نيز تخيلات آنها درباره آسيبناپذير بودنشان را براى اهداف خود مورد بهرهبردارى قرار مىدهند.نمونه چنين امري را در انواع و اقسام تبليغات مي توان مشاهده کرد.بيلبوردهاي تبليغاتي بزرگراهها با نمايش دادن تصاوير جذاب اتومبيل هاي مدرن و دعوت به خريدهاي اقساطي طولاني مدت، مخاطبان خويش را هر چه بيشتر به اين سمت مي کشانند. ويژگي اتومبيلعبارت «نقل و انتقال فلز»، كه [ در زبان انگليسى ] به معناى فروش اتومبيل است، يكى ديگر از جذابيت هاى اتومبيل را آشكار مىكند. به اعتقاد برخى، قدرت سحرآميز خاصى كه اتومبيل دارد، از تركيب حيوانيت محض با فلز خالص، يا از درهمآميزىِ حركت و توان ــ كه كيفياتى انسانىاند ــ با فنّاورىِ فوقبشرى ناشى مىگردد. [ بدينسان، ] يكى از هماوردجويانِ عرصه توليد اتومبيل، «گربه بزرگ» (جاگوار) نام دارد، حال آنكه بى. ام. و. «عاليترين دستگاه رانندگى» ناميده مىشود: قدرت غيرانسانىِ دستگاه فلزى، برترين تعالىِ محدوديتها و فناپذيرىِ بدن عادىِ انسان است. هر دو توصيف فوق از جاگوار و بى. اِم. و.، اتومبيل را نوعى شىء فوقطبيعىِ جديد و مهيب جلوه مىدهند. در تبليغات مرسدس بنز هم تأكيد بسيار زياد بر ويژگيهاى دستگاهوار، بُعد فرهنگى ديگرى از تصاوير اتومبيل را به ما القا مىكند. در بازار اتومبيل، وجهههاى قالبىِ ملتها تأثيرگذارند: قدرت افزاروارِ آلمانيها، شهوتانگيزىِ شكيلِ ايتالياييها، فرديت شيكِ فرانسويها، و غيره. تجربه ما از ملتبودگى (nationhood) و همينطور برداشت ما از ساير ملل، همواره پيوند عميقى با تصاوير بدن داشته است. اين تصاوير بدن و ملت و اتومبيل را در قالبهايى كه تأثيرى بسزا بر فروش اتومبيل دارند، به يكديگر ربط مىدهد.اتومبيل، همچون ملت، فضايى براى زندگى فراهم مىآوَرَد. در دنياى همگانىِ خارج از خانه، اتومبيل فضايى را خلق مىكند كه تقريباً به اندازه خودِ بدن از تعرض مصون است. در داخل اين فضا، اجزاء مختلف به نحوى مادرانه راحتىِ جسمانىِ سرنشين را تأمين مىكنند. طراحى درون اتومبيلها هر چه بيشتر با اين هدف صورت مىگيرد كه ــ چه از نظر محل قرار گرفتن هر جزء و چه از نظر بافت و صدا و حرارت ــ كليه نيازهاى بدنِ سرنشين كاملاً لحاظ مي شود. در داخل قفسِ سفت و محكمِ ايمنى، محيطى نرم و رَحِمگونه تعبيه شده است تا راننده در طول مسير پرورانده شود. اتومبيل در فضايى عمومى، نوعى فضاى خصوصى فراهم مىآوَرَد، مكانى ايمن كه در داخلش همه چيز به گونهاى مادرانه براى راحتى سرنشين ترتيب داده شده است. اتومبيل «محملِ» مناسبى براى راحتي است، زيرا كه حكم بدن را دارد، بدنى كه گنجايش ما را دارد و مىتواند ما را در بر گيرد و از جايى به جاى ديگر ببرد. به عبارتى، اتومبيل يك شىء بزرگ و متحرك است كه مىتوانيم واردش شويم و هدايتش كنيم. همچنين نوعى سوخت و ساز [ يا متابوليسيم ] دارد و مواد زائد نيز توليد مىكند .به انواع نقصها مبتلا مىگردد و به نحوى كاملاً آشكار پير مىشود. اشياء زيادى را نمىتوان يافت كه قادرند اينگونه آشكارا استنباطى بدنمانند در ما القا كنند، يعنى استنباطى كه به ما امكان مىدهد اشياء را از هر حيث مانند يك بدن بپنداريم. ما مىتوانيم اتومبيل را هم بدنى مذكر تلقى كنيم و هم بدنى موءنث؛ به سخن ديگر، اتومبيل واجد مجموعهاى از سطوح و اجزاءِ داراى شكلهاى گوناگون است و هر يك از اين سطوح و اجزاء را مىتوان در قالب مردانگي و زنانگي به كار گرفت.البته، نبايد فكر كنيم كه تمام اين اجزاء دلالتهايى مثبت به اتومبيل مىبخشند.
جذابيت اتومبيل اتومبيل براى ما عزيز است چرا كه آن را تجسم تخيلاتِ مبتنى بر خودشيفتگىمان مىپنداريم: آنگاه است كه احساس مىكنيم اتومبيل ويژگيهايى جادويى دارد. ما به سبب خودشيفتگىمان، قدرت و كيفيات اتومبيل را بيش از حد ستايش مي کنيم . بدينترتيب، راننده با همهويت پنداشتنِ خود با اتومبيل احساس قدرت مىكند. روشنترين نشانههاى اين ذهنيتِ فندوستانه را در آگهيهاى تبليغىِ اتومبيل مىتوان ديد كه بيننده را به احساس قدرت بىحد و حصر و تعالى تشويق مىكنند. ما عادت داريم كه آزادى را به معناى اوضاع سياسى، حقوق مدنى، [ اختيارات ] رسانهها، بيان هنرى و از اين قبيل بدانيم. گفتن اينكه يك كالاى مادى ــ چه برسد به اتومبيل كه كالايى پيشپاافتاده تلقى مىشود ــ مىتواند به خودى خود از جمله منابع آزادى باشد، با بسيارى از اصول فكرىِ ما مغايرت دارد. در حال و هواى بيشتر فنهراسانه زمان حاضر، اتومبيل معمولاً نشانه فردگرايىِ خودخواهانه و مصرف چشمگير تلقى مىشود. اتومبيل،تداعي آزاديدو دليل عمده را مىتوان ذكر كرد كه چرا اتومبيل قويّاً با آزادى تداعى مىشود. يكى از اين دو دليل به رشد فرد مربوط است و ديگرى به رشد جامعه مدرن. فرد و جامعه مدرن دو جنبه از رابطه روانى ژرفى هستند كه بين آزادى و تحرك وجود دارد؛ منظور تحرك به خودى خود نيست، بلكه تحركى است كه با اراده شخصى و به توسط خودِ شخص انجام مىشود. هنگامى كه كودك و بچه نوپا خود را به لحاظ روانى از آن كسانى كه از او مواظبت مىكنند جدا مىسازد، توانايى و آزادى او براى دور شدن ــ و بازگشتن ــ برايش فوقالعاده اهميت مىيابد. آغاز حركت، تحرك، رسيدن به مقصد، روى برگرداندن، تعويض مسير، كُند و آهسته كردن آهنگ گامها ــ اينها همگى عواملى مهم در تجربه جدا شدن از ديگران، يا به عبارتى تثبيت استقلال و كنشگرىِ فردِ در حال رشد هستند.هنگامى كه اشخاص، در عين برخوردارى از آزادى تحرك فردى، در استفاده از وسايط نقليه عمومى براى رسيدن به مقصدشان در زمان مقرر با مشكل روبهرو مىشوند، آنگاه نيروهايى بسيار قوى با يكديگر در هم مىآميزند تا اتومبيل هاى بيشترى در خيابان ها وجود داشته باشند. حتى بهترين نظامهاى حمل و نقل عمومى نيز نمىتوانند تجربه كنشگرى و استقلالِ راننده و سرنشينانِ اتومبيل شخصى را ايجاد كنند. درست است كه استفادهكنندگان از اتومبيل شخصى مجبورند هزينههاى آشكار و پنهانِ راهبندانهاى خيابان و فشار روانىِ ناشى از رانندگى و غيره را تحمل كنند، اما در عوض از اضطراب دير رسيدن به ايستگاه و از دست دادن اتوبوس يا قطار شهرى، مصون هستند. آنها مىتوانند فضايى حقيقتاً شخصى را پيرامونِ خود حفظ كنند، بىآنكه از ايجاد مزاحمت براى ديگران با صداى گفتگو يا موسيقىشان نگران باشند، و نيز قادرند هرگاه كه مايل باشند مقصد خود را تغيير دهند و يا حركتشان را قطع كنند. از اين بحث درباره اتومبيل چنين برمىآيد كه لذت ما فقط ناشى از راندن و مهار كردن اين شىء نيست، بلكه از اين حقيقت سرچشمه مىگيرد كه اين كارها را در چهارچوب قواعد و مرزهايى مادى كه معرّف جامعه و فرهنگ و جايگاه ما در آن هستند انجام مىدهيم: جدول كنار خيابان و ساير حدود و ثغورِ فيزيكىِ محل عبور اتومبيل، علائم جاده، تابلوهاى راهنمايى و رانندگى، ساير وسايط نقليه و بقيه مردم و ... اين تجسمهاى اصل واقعيت ــ گرچه لذتهايى را از راننده دور مىكنند و باعث استيصالش مىشوند ــ خودْ منبع رضاى خاطرِ عميقاند، زيرا به مجرد اينكه بر آنها غلبه كنيم پيوسته بر تعلق ما به يك قالب اجتماعى صحّه مىگذارند، قالبى كه ما را در بر گرفته است و نيازهايمان را برطرف مىكند. جامعه و سياست فاطمه ناظم زاده منابع:فصلنامه ارغنون.شماره 19 ترجمهاى از فصل پنجمِ كتاب زير :Richards, Barry. Disciplines of Delight: The Psychoanalysis of Popular Culture, London: Free Association Books, 1994کتاب نظريه هاي فرهنگ عامه.دومينيک استريناتي.ترجمه ثريا پاک نظر.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]
صفحات پیشنهادی
اتومبيل،مظهر فردیت در جامعه بزرگ
اتومبيل،مظهر فردیت در جامعه بزرگ-اتومبيل،مظهر فرديت در جامعه بزرگجامعه مدرن امروز ساختار بندي خاصي دارد که در اين چهارچوب مشخص قابل تعريف و بررسي است.
اتومبيل،مظهر فردیت در جامعه بزرگ-اتومبيل،مظهر فرديت در جامعه بزرگجامعه مدرن امروز ساختار بندي خاصي دارد که در اين چهارچوب مشخص قابل تعريف و بررسي است.
بحران و شورش جوانان در سال ۱۹۶۸ در کشورهای صنعتی جهان و اوج ...
دلايل خشم دانشجويان از رفتار ابرقدرت بزرگ ايالات متحده آمريکابايد برای بحث در اين ... جوانان آمريکا شدند ولی وقتی جانکندی در کنار همسرش در دالاس در اتومبيل به دست مافيای ... میخواهيم دانشگاه را که مظهر همکاری با استثمار و وسيله فريب مردم شده است تبديل به .... درباره نتايجی که در جامعه اثر کردآلنتورن جامعهشناس معروف چه گفت؟
دلايل خشم دانشجويان از رفتار ابرقدرت بزرگ ايالات متحده آمريکابايد برای بحث در اين ... جوانان آمريکا شدند ولی وقتی جانکندی در کنار همسرش در دالاس در اتومبيل به دست مافيای ... میخواهيم دانشگاه را که مظهر همکاری با استثمار و وسيله فريب مردم شده است تبديل به .... درباره نتايجی که در جامعه اثر کردآلنتورن جامعهشناس معروف چه گفت؟
-
گوناگون
پربازدیدترینها