تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 27 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853982115




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اتومبيل،مظهر فردیت در جامعه بزرگ


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اتومبيل،مظهر فرديت در جامعه بزرگ
اتومبيل
جامعه مدرن امروز ساختار بندي خاصي دارد که در اين چهارچوب مشخص قابل تعريف و بررسي است.اين ساختار از عناصر و ابزارهايي سخن مي گويد که به نوعي ماهيت جامعه مدرن و شهر مدرن را تشکيل مي دهند.مسلما زندگي در جامعه مدرن مقتضيات خاص خود را مي طلبد و در بسياري از موارد  مي بايست به بهره گيري از ابزارهاي جامعه مدرن، تن داد.از جمله ابزار و عناصر مهم زندگي در شهرهاي بزرگ، اتومبيل است که در جامعه ما به دليل شرايط خاص جامعه شهري و استفاده نسبتا کمتر از وسايل حمل و نقل عمومي،نسبت به ساير نقاط دنيا،اين مساله جايگاه خاصي را در زندگي اشغال ميکند و تقريبا از ضروريات مهم زندگي روزمره تلقي مي شود. .بسياري از کارشناسان محيط زيست غالبا اتومبيل را در تقابل با مناطق سرسبز و ارزشهاي آن ميدانند و آنرا دشمن اصلي طبيعت قلمداد مي کنند و از اين موضوع ابراز ترس و اضطراب مي کنند.حال آنکه شناسايي ابعاد فرهنگي و روان شناختي آن نيز از اهميت خاصي برخوردار است .از اين مبحث نکته اي که به نظر مي رسد اين است که به هر حال اتومبيل بخشي از گفتمان تکنولوژي است. فلذا در اين زمينه هم احتمالا بايد نوعي آشتي و پيوند ميان تکنولوژي و سنت برقرار شود.هر چند نوعي تحميل در اين ارتباط وجود دارد، اما خصلت جامعه مدرن حتي دوستداران طبيعت را وادار به تن دادن به خواسته خويش ميکند.اما نکته مهمتر در اين رابطه تغييرات فرهنگي و اجتماعي است که در سطح جامعه ما رخ داده است و به نوعي موجب افزايش روحيه مصرف گرايي در جامعه شده است.که صنعت جذاب اتومبيل در اين زمينه از قدرت زيادي برخوردار است و در سالهاي اخير با توجه به واردات آسانتر اتومبيلهاي خارجي و کاهش برخي تعرفه ها،هر روزه شاهد انواع و اقسام جديدتر اتومبيل هاي مدرن در جامعه هستيم.مسلما چنين تغيير و تحولي به لحاظ فرهنگي، مسائل و موارد زيادي  را به دنبال دارد که بررسي همه جانبه آن  جاي بحث بسيار دارد و به جهتي در راستاي ارتقاي فرهنگي يا به نوعي فرهنگ سازي در جامعه، موثر است.اينکه آيا اتومبيل مظهر مصرف گرايي و تجمل گرايي است يا وسيله اي براي آسان کردن رفت و آمد افراد؟با توجه به اينکه اخيرا تماشاي انواع ماشين هاي مدرن در سطح شهر(خصوصا مناطق شمالي و مرکزي تهران) به رسومات زندگي روزمره مان تبديل شده، بد نيست در مورد اتومبيل نکات بيشتري را بدانيم.البته هدف اين مقاله بيشتر اين است که ما را با ابعاد پديده اتومبيل مدرن آشنا سازد ،که اگر اينگونه به آن بنگريم شايد قبل از آنکه از زيبايي و تجهيزات آن دچار نوعي شيفتگي و فريفتگي شويم، توجه کنيم که تکنولوژي با چه برنامه ريزي عظيم و دقيقي ما را برده و اسير خود کرده است.همچنين چون اتومبيل ــ  هم از نظر مادى و هم از نظر نمادين واجد اهميتى اساسى در فرهنگ عامّه است ــ در مقاله حاضر به عنوان يك نمونه مورد بحث قرار مى‏گيرد، ليكن برخى از نكاتى كه مطرح خواهند شد ممكن است در مورد فهم نگرشهايمان درباره ساير اشکال فنّاورى (از قبيل فنّاورىِ اطلاعات و نيز انواع فنّاوريهاى پزشكى) نيز مصداق داشته باشند.مى‏توان استدلال كرد كه مهمترين فنّاورىِ مدرن، در اتومبيلِ سوارى تجسم يافته است.رابطه انسان و تکنولوژياما آنچه در رابطه ميان انسانها و تکنولوژي مهم است اينکه انسانها در برابر تکنولوژي در بسياري از موارد با نوعي احساس دوگانه مواجه هستند که از طرفي ديدگاه مثبت و از طرفي ديدگاه منفي آنان را نسبت به تکنولوژي پررنگ مي کند. فلذا اين امر مانع بحث و نگرش عقلاني در اين مورد مي شود و به اين ترتيب افراد آنچنان مسحور اتومبيل مي شوند که مظاهر عقلانيت و ارزش را به کلي ناديده مي گيرند و در برخي موارد آنچنان سر تسليم فرود مي آورند  که ارزش ها و رفتارهاي وزين فرهنگي را ناديده گرفته و به نوعي اشاعه دهنده رفتارها و الگوهاي عمل خاصي مي شوند در اين راستا که به طور کلي اتومبيل را هويت دهنده معرفي مي کنند. اين مسئله اي است که در شهر هاي بزرگي همچون تهران در بسياري از موارد به وضوح قابل مشاهده است.آري، ممكن است گه‏گاه چنين به نظر برسد كه گويا مشكل فنّاورى فقط اين است كه ما آن را ــ به رغم صدمه فراوانى كه به دنبال دارد ــ زياده از حد ارزشمند مى‏شماريم. در پاره‏اى موارد، اين نوع نگرش را به درستى مى‏توان «فن‏دوستانه» ناميد، زيرا از تخيلى سرچشمه مى‏گيرد كه در آن، فنّاورى موضوعي آرمانى‏شده که از قدرت جادويي برخوردار است و فرد به سبب خودشيفتگى مى‏تواند خود را با آن هم‏هويت سازد. اين ذهنيت به وضوح مانع بزرگى براى پرورش شعور فرهنگي است، چرا كه زيانهاى فنّاورى را انكار و يا تمسخر مى‏كند.و يا هويت افراد انساني را در يک چهارچوب آهنين خلاصه مي کند. فناوري پيشرفته اتومبيل مى‏توان استدلال كرد كه مهمترين فنّاورىِ مدرن، در اتومبيلِ سوارى تجسم يافته است. اهميت فنّاورىِ يادشده از بزرگىِ جهانىِ صنعت اتومبيل‏سازى و حرفه‏هاى وابسته به آن، و نيز از تحولات اجتماعى و فرهنگى‏اى ناشى مى‏شود كه گسترش استفاده از اتومبيل را امكان‏پذير و يا تحميل كرده است. همگى به خوبى مى‏دانيم كه اتومبيل، از زمان پيدايش آن در اواخر قرن نوزدهم، مصداق احساساتِ فن‏دوستانه بوده است. اين احساسات در واقع از جمله عواملى بوده كه در زمانه ما اتومبيل را در بسيارى از مكانها به اُبژه مادى غالب تبديل كرده است.دلبستگى‏اى كه به ويژه مردان به اتومبيلشان دارند، منبع ديرينه سرگرمىِ آنان است. شيفتگى برخى مردانِ جوان به اتومبيل، موجب نگرانىِ اجتماعىِ جدى شده، چرا كه آمار از افزايش زياد بزهكاريهاى انجام شده با استفاده از اتومبيل، حكايت دارند. البته ولعِ خودخواهانه براى اتومبيل، به اقليتِ بزهكارِ جامعه محدود نمى‏شود. از دهه 1930 به اين سو، يعنى از زمانى كه شركت جنرال موتورز تغييرات سالانه در اتومبيلهاى توليدى و نيز طراحىِ اسرافكارانه آنها را باب كرد، اتومبيل براى بسيارى از گروههاى اجتماعى چشمگيرترين فقره مصرف يا تفاخر اجتماعى بوده است. همچنين بايد افزود كه اتومبيل، در برخى جلوه‏هاى عامّه‏پسندانه‏اش، صرفاً وسيله‏اى براى ابراز موقعيت اجتماعى نيست، بلكه مظهر گريز از جامعه ــ يا به عبارتى،پناه بردن توده به مدد ظاهر دلرباى اتومبيل و قدرت تحرك آن ــ است.
اتومبيل
چرا اتومبيل دوست داشتني است؟با بررسي و تامل مي توان به اين مطلب اشاره کرد که علت اينکه اتومبيل دوست داشتني است گاها به برخي موارد شخصي و اجتماعي برگرفته از روحيات انساني مربوط مي شود. اتومبيل تجسم دو تمثال بنيادينِ اميد در جامعه مدرن است: اين تمثالها نشانه‏هاى مسير رشدى هستند كه هر فرد بايد طى كند، و اميد ــ به عامترين و وجوديترين مفهوم كلمه ــ بستگى به اين احساس دارد كه پيشرفتِ كافى در امتداد اين نشانه صورت گرفته است يا مى‏تواند صورت بگيرد.اما مشكل مي توان باور كرد كه خريد اتومبيل عمدتاً بر اساس ملاحظات عقلانى صورت مى‏گيرد. اگر واقعاً چنين بود، آنگاه لازم نمى‏بود كه ويژگيهاى ايمنىِ اتومبيلها تا اين حد از طريق آگهي هايى تبليغ شوند كه صرفاً به ملاحظات واقع‏گرايانه درباره تصادفات رانندگى نمى‏پردازند، بلكه همچنين آرزوى انسانها براى سازگارىِ پايدارِ خانوادگى و نيز تخيلات آنها درباره آسيب‏ناپذير بودنشان را براى اهداف خود مورد بهره‏بردارى قرار مى‏دهند.نمونه چنين امري را در انواع و اقسام تبليغات مي توان مشاهده کرد.بيلبوردهاي تبليغاتي بزرگراهها با نمايش دادن تصاوير جذاب اتومبيل هاي مدرن و  دعوت به خريدهاي اقساطي طولاني مدت، مخاطبان خويش را هر چه بيشتر به اين سمت مي کشانند. ويژگي اتومبيلعبارت «نقل و انتقال فلز»، كه [ در زبان انگليسى ] به معناى فروش اتومبيل است، يكى ديگر از جذابيت هاى اتومبيل را آشكار مى‏كند. به اعتقاد برخى، قدرت سحرآميز خاصى كه اتومبيل دارد، از تركيب حيوانيت محض با فلز خالص، يا از درهم‏آميزىِ حركت و توان ــ كه كيفياتى انسانى‏اند ــ با فنّاورىِ فوق‏بشرى ناشى مى‏گردد. [ بدين‏سان، ] يكى از هماوردجويانِ عرصه توليد اتومبيل، «گربه بزرگ» (جاگوار) نام دارد، حال آن‏كه بى. ام. و. «عاليترين دستگاه رانندگى» ناميده مى‏شود: قدرت غيرانسانىِ دستگاه فلزى، برترين تعالىِ محدوديتها و فناپذيرىِ بدن عادىِ انسان است. هر دو توصيف فوق از جاگوار و بى. اِم. و.، اتومبيل را نوعى شى‏ء فوق‏طبيعىِ جديد و مهيب جلوه مى‏دهند. در تبليغات مرسدس بنز هم تأكيد بسيار زياد بر ويژگيهاى دستگاه‏وار، بُعد فرهنگى ديگرى از تصاوير اتومبيل را به ما القا مى‏كند. در بازار اتومبيل، وجهه‏هاى قالبىِ ملتها تأثيرگذارند: قدرت افزاروارِ آلمانيها، شهوت‏انگيزىِ شكيلِ ايتالياييها، فرديت شيكِ فرانسويها، و غيره. تجربه ما از ملت‏بودگى (nationhood) و همين‏طور برداشت ما از ساير ملل، همواره پيوند عميقى با تصاوير بدن داشته است. اين تصاوير بدن و ملت و اتومبيل را در قالبهايى كه تأثيرى بسزا بر فروش اتومبيل دارند، به يكديگر ربط مى‏دهد.اتومبيل، همچون ملت، فضايى براى زندگى فراهم مى‏آوَرَد. در دنياى همگانىِ خارج از خانه، اتومبيل فضايى را خلق مى‏كند كه تقريباً به اندازه خودِ بدن از تعرض مصون است. در داخل اين فضا، اجزاء مختلف به نحوى مادرانه راحتىِ جسمانىِ سرنشين را تأمين مى‏كنند. طراحى درون اتومبيلها هر چه بيشتر با اين هدف صورت مى‏گيرد كه ــ چه از نظر محل قرار گرفتن هر جزء و چه از نظر بافت و صدا و حرارت ــ كليه نيازهاى بدنِ سرنشين كاملاً لحاظ مي شود. در داخل قفسِ سفت و محكمِ ايمنى، محيطى نرم و رَحِم‏گونه تعبيه شده است تا راننده در طول مسير پرورانده شود. اتومبيل در فضايى عمومى، نوعى فضاى خصوصى فراهم مى‏آوَرَد، مكانى ايمن كه در داخلش همه چيز به گونه‏اى مادرانه براى راحتى سرنشين ترتيب داده شده است. اتومبيل «محملِ» مناسبى براى راحتي است، زيرا كه حكم بدن را دارد، بدنى كه گنجايش ما را دارد و مى‏تواند ما را در بر گيرد و از جايى به جاى ديگر ببرد. به عبارتى، اتومبيل يك شى‏ء بزرگ و متحرك است كه مى‏توانيم واردش شويم و هدايتش كنيم. همچنين نوعى سوخت و ساز [ يا متابوليسيم ] دارد و مواد زائد نيز توليد مى‏كند .به انواع نقصها  مبتلا مى‏گردد و به نحوى كاملاً آشكار پير مى‏شود. اشياء زيادى را نمى‏توان يافت كه قادرند اين‏گونه آشكارا استنباطى بدن‏مانند در ما القا كنند، يعنى استنباطى كه به ما امكان مى‏دهد اشياء را از هر حيث مانند يك بدن بپنداريم. ما مى‏توانيم اتومبيل را هم بدنى مذكر تلقى كنيم و هم بدنى موءنث؛ به سخن ديگر، اتومبيل واجد مجموعه‏اى از سطوح و اجزاءِ داراى شكلهاى گوناگون است و هر يك از اين سطوح و اجزاء را مى‏توان در قالب مردانگي و زنانگي به كار گرفت.البته، نبايد فكر كنيم كه تمام اين اجزاء دلالتهايى مثبت به اتومبيل مى‏بخشند.
اتومبيل
جذابيت اتومبيل اتومبيل براى ما عزيز است چرا كه آن را تجسم تخيلاتِ مبتنى بر خودشيفتگى‏مان مى‏پنداريم: آنگاه است كه احساس مى‏كنيم اتومبيل ويژگيهايى جادويى دارد. ما به سبب خودشيفتگى‏مان، قدرت و كيفيات  اتومبيل را بيش از حد ستايش مي کنيم . بدين‏ترتيب، راننده با هم‏هويت پنداشتنِ خود با اتومبيل احساس قدرت مى‏كند. روشنترين نشانه‏هاى اين ذهنيتِ فن‏دوستانه را در آگهيهاى تبليغىِ اتومبيل مى‏توان ديد كه بيننده را به احساس قدرت بى‏حد و حصر و تعالى تشويق مى‏كنند.                                          ما عادت داريم كه آزادى را به معناى اوضاع سياسى، حقوق مدنى، [ اختيارات ] رسانه‏ها، بيان هنرى و از اين قبيل بدانيم. گفتن اين‏كه يك كالاى مادى ــ چه برسد به اتومبيل كه كالايى پيش‏پاافتاده تلقى مى‏شود ــ مى‏تواند به خودى خود از جمله منابع آزادى باشد، با بسيارى از اصول فكرىِ ما مغايرت دارد. در حال و هواى بيشتر فن‏هراسانه زمان حاضر، اتومبيل معمولاً نشانه فردگرايىِ خودخواهانه و مصرف چشمگير  تلقى مى‏شود.                                                            اتومبيل،تداعي آزاديدو دليل عمده را مى‏توان ذكر كرد كه چرا اتومبيل قويّاً با آزادى تداعى مى‏شود. يكى از اين دو دليل به رشد فرد مربوط است و ديگرى به رشد جامعه مدرن. فرد و جامعه مدرن دو جنبه از رابطه روانى ژرفى هستند كه بين آزادى و تحرك وجود دارد؛ منظور تحرك به خودى خود نيست، بلكه تحركى است كه با اراده شخصى و به توسط خودِ شخص انجام مى‏شود. هنگامى كه كودك و بچه نوپا خود را به لحاظ روانى از آن كسانى كه از او مواظبت مى‏كنند جدا مى‏سازد، توانايى و آزادى او براى دور شدن ــ و بازگشتن ــ برايش فوق‏العاده اهميت مى‏يابد. آغاز حركت، تحرك، رسيدن به مقصد، روى برگرداندن، تعويض مسير، كُند و آهسته كردن آهنگ گامها ــ اينها همگى عواملى مهم در تجربه جدا شدن از ديگران، يا به عبارتى تثبيت استقلال و كنشگرىِ فردِ در حال رشد هستند.هنگامى كه اشخاص، در عين برخوردارى از آزادى تحرك فردى، در استفاده از وسايط نقليه عمومى براى رسيدن به مقصدشان در زمان مقرر با مشكل روبه‏رو مى‏شوند، آنگاه نيروهايى بسيار قوى با يكديگر در هم مى‏آميزند تا اتومبيل هاى بيشترى در خيابان ها وجود داشته باشند. حتى بهترين نظامهاى حمل و نقل عمومى نيز نمى‏توانند تجربه كنشگرى و استقلالِ راننده و سرنشينانِ اتومبيل شخصى را ايجاد كنند.                                                        درست است كه استفاده‏كنندگان از اتومبيل شخصى مجبورند هزينه‏هاى آشكار و پنهانِ راه‏بندانهاى خيابان و فشار روانىِ ناشى از رانندگى و غيره را تحمل كنند، اما در عوض از اضطراب دير رسيدن به ايستگاه و از دست دادن اتوبوس يا قطار شهرى، مصون هستند. آنها مى‏توانند فضايى حقيقتاً شخصى را پيرامونِ خود حفظ كنند، بى‏آن‏كه از ايجاد مزاحمت براى ديگران با صداى گفتگو يا موسيقى‏شان نگران باشند، و نيز قادرند هرگاه كه مايل باشند مقصد خود را تغيير دهند و يا حركتشان را قطع كنند. از اين بحث درباره اتومبيل چنين برمى‏آيد كه لذت ما فقط ناشى از راندن و مهار كردن اين شى‏ء نيست، بلكه از اين حقيقت سرچشمه مى‏گيرد كه اين كارها را در چهارچوب قواعد و مرزهايى مادى كه معرّف جامعه و فرهنگ و جايگاه ما در آن هستند انجام مى‏دهيم: جدول كنار خيابان و ساير حدود و ثغورِ فيزيكىِ محل عبور اتومبيل، علائم جاده، تابلوهاى راهنمايى و رانندگى، ساير وسايط نقليه و بقيه مردم و ... اين تجسمهاى اصل واقعيت ــ گرچه لذتهايى را از راننده دور مى‏كنند و باعث استيصالش مى‏شوند ــ خودْ منبع رضاى خاطرِ عميق‏اند، زيرا به مجرد اين‏كه بر آنها غلبه كنيم پيوسته بر تعلق ما به يك قالب اجتماعى صحّه مى‏گذارند، قالبى كه ما را در بر گرفته است و نيازهايمان را برطرف مى‏كند.                                                                              جامعه و سياست                                                                                  فاطمه ناظم زاده منابع:فصلنامه ارغنون.شماره 19 ترجمه‏اى از فصل پنجمِ كتاب زير  :Richards, Barry. Disciplines of Delight: The Psychoanalysis of Popular Culture, London: Free Association Books, 1994کتاب نظريه هاي فرهنگ عامه.دومينيک استريناتي.ترجمه ثريا پاک نظر.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن