محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830824049
لقاي خدا؛ كي و چگونه؟
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پله پله تا ملاقات خدا(2)
لقای خدا؛ كی و چگونه؟آن چه پیش رو دارید گزیده اى از سخنان حضرت آیة اللّه مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبرى است كه در تاریخ 30/7/1384 مصادف با شب 19 رمضان 1426 ایراد فرموده اند. باشد تا این رهنمودها چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.شماره ی نخسن مقاله را در اینجا ببینید **********... یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِیهِ1 «اى انسان; تو با زحمت و رنج به سوى پروردگارت حركت مى كنى و او را ملاقات خواهى كرد».همان طور كه گفته شد: هر گونه تغییر تدریجى را حركت مى نامند; بنابراین تحول تدریجى در روح انسان حركت هم است و اگر به سوى خدا باشد، مى توان گفت كه ما در حال حركت به سمت خدا هستیم. واژه لقاء و ملاقات در جایى به كار میرود كه دو چیز از هم فاصله داشته باشند و سپس به هم برسند. وقتى خدا مى خواهد از شدت عذاب برخى انسان ها سخن بگوید، اشاره مى كند كه این ها كسانى هستند كه خدا در روز قیامت به آن ها نگاه نمى كند و با آن ها حرف نمى زند. در آیه مذكور كه مى فرماید: «تو خدا را ملاقات خواهى كرد»، فرض بر این است كه اكنون از خدا دور هستى و زمانى او را ملاقات خواهى كرد. ظاهراً این ملاقات، عام و متعلق به همه انسان ها است كه در روز قیامت با خدا خواهند داشت; ولى ملاقات ویژه اى كه به اولیاى خدا تعلق دارد. آرزوى اولیاى خدا و پیشوایان معصوم(علیهم السلام)در دعاها و مناجات ها رسیدن به این لقاء ویژه است.در تعبیرات قرآنى كه درباره ملاقات با خدا داریم، همه جا «رب» و «اللّه» به صورت مفعول است: كه مصدر به آن اضافه شده است: «لقاء اللّهْ» «لقاء ربكم» پس انسان است كه دارد به طرف خدا مى رود و او را ملاقات مى كند.بر اساس قرائن، این ملاقات در قیامت است. حال این پرسش مطرح مى شود كه پس چگونه بر اساس آیات قرآنى كسانى در روز قیامت از ملاقات با خدا ممنوع هستند؟! «كَلاّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذ لََمحْجُوبُونَ»2 (چنین نیست كه مىپندارند، بلكه آنها در آن روز از پروردگارشان محجوبند!) كفار و گردن كشان در روز قیامت با خدا ملاقات ندارند; در حالى كه بر اساس آیه پیشین، همه انسان ها خدا را ملاقات خواهند كرد. احتمالاً ملاقات با ندیدن منافات نداشته باشد; براى نمونه یك فرد نابینا كسى را ملاقات مى كند، ولى او را نمى بیند. اما نكته این كه عالم قیامت عالم ملاقات با خدا معرفى شده این است كه در بینش قرآنى عالم دنیا عالم حجاب و عالم آخرت عالم ظهور حقایق است چنان كه مى فرماید: لَقَدْ كُنْتَ فِی غَفْلَة مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ3([به او خطاب مىشود:] تو از این صحنه [و دادگاه بزرگ] غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زدیم، و امروز چشمت كاملاً تیزبین است!)بنابراین آیه شریفه، به برخى انسان ها گفته مى شود تو از این مطلب غافل بودى، البته دیگران هم نمى دیدند، مگر اوحدى از اولیاء خدا، اما تو نه تنها نمى دیدى، بلكه نسبت به این حقیقت غافل هم بودى، اما حالا كه وارد این عالم شدى پرده را از جلوى چشم تو كنار زدیم. نمى فرماید: یك چیز جدیدى خلق كرده ایم، بلكه مى گوید: پرده را از جلوى چشمت كنار زدیم. نتیجه اش این شد كه چشمت تیزبین شده و خوب مى بیند! آن وقت اینان مى گویند: رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنّا مُوقِنُونَ4 مىگویند: (پروردگارا! آنچه وعده كرده بودى دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا كار شایستهاى انجام دهیم؛ ما [به قیامت] یقین داریم!) در تعبیرات قرآنى كه درباره ملاقات با خدا داریم، همه جا «رب» و «اللّه» به صورت مفعول است: كه مصدر به آن اضافه شده است: «لقاء اللّهْ» «لقاء ربكم» پس انسان است كه دارد به طرف خدا مى رود و او را ملاقات مى كند.پروردگارا، دیدیم آن چه پیغمبران به ما خبر دادند و قبلاً خبرش را شنیده بودیم و باور نمى كردیم، حالا دیگر دیدیم و شنیدیم و یقین كرده ایم، اما آن یقین دیگر متأسفانه هیچ ارزشى ندارد; چون یقینى جبرى است; چنان چه اگر آن یقین جبرى در دنیا هم حاصل مى شد سودى نداشت همان طور كه قرآن مى فرماید: اِن نشأ نُنَزِّلْ علیهم مِنَ السَّماءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِینَ5 (اگر ما اراده كنیم، از آسمان بر آنان آیهاى نازل مىكنیم كه گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد!)آن یقینى ارزش دارد كه شخص با اختیار كسب كند، درس بخواند، فكر كند و از كلمات انبیاء و اولیاء استفاده كند تا به یقین برسد، البته صرف اینها هم آدم را به یقین نمى رساند، بلكه باید عمل انسان با علمش همخوانى داشته باشد تا یقین پیدا كند، والا مفاهیمِ تنها خیلى نقش تعیین كننده اى ندارد. بنابراین كسانى هستند كه در روز قیامت با خدا ملاقات مى كنند، ولى او را نمى بینند و از این وضع رنج مى برند و اتفاقاً باید این گونه باشد. اگر انسان احساس عطش نكند، از بى آبى درد نمى كشد، هرچند بدنش به آب نیاز داشته باشد. چند بار در عمرمان اتفاق افتاده كه از دورى خدا رنج ببریم، آه بكشیم و گریه كنیم؟ در این جهان نیاز به ملاقات خدا را درك نمى كنیم; ولى در عالم قیامت همه، این نیاز را درك مى كنند. بالاترین لذت انسان این خواهد بود كه یك كلمه سخن خدا را بشنود. آن قدر احساس نیاز مى كند كه اگر نشنود از هر آتش جهنمى برایش سوزان تر خواهد بود. وقتى خدا مى خواهد از شدت عذاب برخى انسان ها سخن بگوید، اشاره مى كند كه این ها كسانى هستند كه خدا در روز قیامت به آن ها نگاه نمى كند و با آن ها حرف نمى زند. این عالم جاى ملاقات با خدا و شنیدن سخن او نیست، در نتیجه احساس نیاز نمى شود; ولى آخرت عالمى است كه انسان ها این نیاز را درك مى كنند و نمى یابند، آن وقت مى سوزند. در این جا این پرسش مطرح مى شود كه چرا این جهان، جاى ملاقات نیست؟ در پاسخ باید گفت: در این جهان انسان ها باید با اختیار و انتخاب خودشان راه درست را برگزینند و بپیمایند تا به كمال مطلوب برسند. اگر همه حقایق دین در این جهان به گونه اى بود كه هیچ كس نتواند آن را انكار كند، تكلیف و امتحان معنا نداشت. این عالم براى همین است كه افراد جوهر ذات خود را نشان دهند و خوب و بد روشن شود: الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً6 (آن كس كه مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید كه كدام یك از شما بهتر عمل مىكنید)پس این جهان باید همراه با جهل و ابهام باشد; هدف از آفرینش انسان از بین نرود; ولى هنگامى كه آزمایش پایان یافت، لزومى ندارد كه حجاب باشد. به همین سبب وقتى از این عالم مى رود، به تدریج پرده ها برداشته مى شود. اهل برزخ، چیزهایى مى بینند كه در این جهان نمى دیدند. البته كسانى هستند كه خدا گاهى پرده را از چشمشان بر مى دارد و آن چه را كه در برزخ باید دیده شود در همین جا مى بینند; این ها استثناء است. مى فرماید:یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الاْخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ7 (آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مىدانند، و از آخرت [و پایان كار] غافلند!)این چیزى كه مردم مى بینند ظاهرى است; باطنى هم دارد كه از آن غفلت دارند. إِنَّ الَّذِینَ یَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً8 آن هایى كه اموال یتیمان را به ناحق مى خورند گمان مى كنند لذت آور است، غافل از این كه آتش مى خورند! دنیا زدگان غافل هستند و غفلت داشتن با ندیدن متفاوت است. بنابراین نسبت دنیا به آخرت شبیه نسبت ظاهر به باطن است. در قیامت، پرده ها كنار مى رود یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ9 آن چه در دل ها نهفته است آشكار مى شود: یَومُ هُمْ بارِزون لا یَخْفى عَلَى اللّهِ مِنْهُمْ شَیْء فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ 10(روزى كه همه آنان آشكار مىشوند و چیزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند؛ [و گفته مىشود:] حكومت امروز براى كیست؟ براى خداوند یكتاى قهّار است!) وَ بَرَزُوا لِلّهِ جَمِیعاً11 (و [در قیامت]، همه آنها در برابر خدا ظاهر مىشوند)؛ بنابراین بین ما و حقیقت پرده است; ولى ما با سرعت در حال حركت به سوى آخرت هستیم. هر روزى كه از عمرمان مى گذرانیم، یك گام به آخرت نزدیك مى شویم البته این سیر براى ما چندان آسان نیست. لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی كَبَد12 زندگى در این جهان، همراه با رنج است. ویژگى بهشت این است كه هیچ رنجى در آن نیست. وقتى وارد آن جهان شویم و پرده ها برداشته شود، مى فهمیم كه با چه كسى طرف هستیم. در این جهان قدرت هاى گوناگونى وجود دارند; به همین جهت در جهان آخرت پرسیده مى شود: لِمَنِ الْمُلْكُ الْیَوْمَ13 امروز قدرت در دست كیست؟ هیچ جوابى داده نمى شود جز للّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ14 یك قدرت یگانه هست كه همه چیز را در قبضه خودش دارد، آن هم اللّه است. در تعبیرات قرآنى كه درباره ملاقات با خدا داریم، همه جا «رب» و «اللّه» به صورت مفعول است: كه مصدر به آن اضافه شده است: «لقاء اللّهْ» «لقاء ربكم» پس انسان است كه دارد به طرف خدا مى رود و او را ملاقات مى كند.آن جا روشن مى شود كه سر و كار همه با اللّه هست و هیچ كس دیگر كاره اى نیست. آن جا عالَم ملاقات با خدا است; البته خداوند متعال همه جا هست: فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ ان الله واسع علیم.15(به هر سو رو كنید، خدا آنجاست! خداوند بىنیاز و داناست!)وَ هُوَ الَّذِی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَ فِی الْأَرْضِ إِلهٌ و هو الحكیم العلیم16 (او كسى است كه در آسمان معبود است و در زمین معبود؛ و او حكیم و علیم است!)ولى این جا ما با خدا ملاقات نداریم، در آن جهان است كه همه باید با خدا ملاقات كنند; البته برخى از آن ملاقات چنان غرق در لذت مى شوند كه خودشان را هم فراموش مى كنند، گروهى هم مانند تشنه اى هستند كه چندین روز آب نخورده است و براى یك جرعه آب خنك، بى تابى مى كند; ولى على رغم رسیدن به آب به او آبى نمى دهند! چه سوزى دارد؟! احساس تشنگى مى كند، آب هم هست; ولى نمى تواند بخورد. پس معناى یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ17 (اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مىروى و او را ملاقات خواهى كرد! ) میتواند این باشد كه زندگى ما یك سفر است. در عالمى واقع شده ایم كه ذاتش عین حركت است. اگر همه چیز ثابت بود، سیر و حركت معنا نداشت. بنابراین، این عالم عین حركت است. در این عالم آفریده شده ایم تا زمینه حركت و سیر فراهم باشد; زیرا عالم ثبات كه جاى سیر نیست، اما مهم این است كه جهت حركت همه به سوى خدا است چرا كه مى فرماید: اَلا اِلَى الله تَصیرُ الاُمور.18(آگاه باشید كه همه كارها تنها بسوى خدا بازمىگردد!) ... ادامه دارد________________________________________1 انشقاق، 62 مطففین، 153 ق، 224 سجده، 125 شعرا، 46 ملك، 27 روم، 78 نساء، 109 طارق، 910 غافر، 1611ابراهیم،2112بلد، 413غافر، 1614همان15بقره، 11516زخرف، 8417انشقاق، 618شوری، 53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]
صفحات پیشنهادی
لقاي خدا؛ كي و چگونه؟
لقاي خدا؛ كي و چگونه؟-پله پله تا ملاقات خدا(2)لقای خدا؛ كی و چگونه؟آن چه پیش رو دارید گزیده اى از سخنان حضرت آیة اللّه مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم ...
لقاي خدا؛ كي و چگونه؟-پله پله تا ملاقات خدا(2)لقای خدا؛ كی و چگونه؟آن چه پیش رو دارید گزیده اى از سخنان حضرت آیة اللّه مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم ...
عکس مه رویان بستان خدا
عکس مه رویان بستان خدا-عکس مه رویان بستان خدا تحلیل داستان شاه و کنیزک در ... با عالم امر؛ یعنی روح چگونه در تن تکوّن و پس از رهایی از خواهشهای حسی چه حالی می یابد. .... خاص بود و خاصة الله بود گر ندیدی سود او در قهر او کی شدی آن لطف مطلق قهرجو؟ ... به صبر گفت ای هدیه ی حق و دفع حرج معنی الصبر مفتاح الفرج ای لقای تو جواب هر ...
عکس مه رویان بستان خدا-عکس مه رویان بستان خدا تحلیل داستان شاه و کنیزک در ... با عالم امر؛ یعنی روح چگونه در تن تکوّن و پس از رهایی از خواهشهای حسی چه حالی می یابد. .... خاص بود و خاصة الله بود گر ندیدی سود او در قهر او کی شدی آن لطف مطلق قهرجو؟ ... به صبر گفت ای هدیه ی حق و دفع حرج معنی الصبر مفتاح الفرج ای لقای تو جواب هر ...
تحليلي بر مقام و منزلت عيد سعيد فطر
بنابراين سه گروه به خدا بر مي گردند ؛ هر گروه جائزة خاصّ خودشان را هم دريافت مي كنند . ... كه آن حضرت در روز عيد فطر ، بعد از نماز صبح با اين جلال و شكوه به لقاي خدا مي رفت ! ... اين تعليم ماست كه ما چگونه به ذات أقدس إله عرض حاجت كنيم ، به كي متوسّل ...
بنابراين سه گروه به خدا بر مي گردند ؛ هر گروه جائزة خاصّ خودشان را هم دريافت مي كنند . ... كه آن حضرت در روز عيد فطر ، بعد از نماز صبح با اين جلال و شكوه به لقاي خدا مي رفت ! ... اين تعليم ماست كه ما چگونه به ذات أقدس إله عرض حاجت كنيم ، به كي متوسّل ...
ترجمه و شرح (الي متي أحار فيک يا مولاي و الي متي)
... دعاي ندبه (42)(تا به کي (در انتظارت) حيران و سرگردان باشم اي مولاي من تا کي. ... شرح- اگر انسان جرعه اي از شربت محبت اين حجت خدا و امام بحق را چشيده باشد چنان از ... (و أي خطاب اصف فيک و أي نجوي)(و به چگونه خطابي تو را توصيف کنم و چگونه راز دل .... مستحبات و ترک محرمات است، از تأمل در داستان آنانکه به لقاي آن بزرگوار تشرف ...
... دعاي ندبه (42)(تا به کي (در انتظارت) حيران و سرگردان باشم اي مولاي من تا کي. ... شرح- اگر انسان جرعه اي از شربت محبت اين حجت خدا و امام بحق را چشيده باشد چنان از ... (و أي خطاب اصف فيک و أي نجوي)(و به چگونه خطابي تو را توصيف کنم و چگونه راز دل .... مستحبات و ترک محرمات است، از تأمل در داستان آنانکه به لقاي آن بزرگوار تشرف ...
مظاهر عرفان حقيقي در گفتار و كردار امام حسين(علیه السلام)
دوم: آن سفر در خداست با اتصال به صفاتش و تحقق يافتن با اسمائش تا اينكه به أفق أعلا و .... ظاهرا في كل شيء و أنت الظاهر لكل شيء» خدايا كي نهان بودي تا بدليل راه تو پويند و كي ... رؤيت جمال الهي و اينكه اين رؤيت چگونه است و در كجا تحقق پيدا مي كند؟ ... كردند براي لقاي خداوند و دنيا را همچون زنداني مي دانستند كه روح مومن در آن محبوس است.
دوم: آن سفر در خداست با اتصال به صفاتش و تحقق يافتن با اسمائش تا اينكه به أفق أعلا و .... ظاهرا في كل شيء و أنت الظاهر لكل شيء» خدايا كي نهان بودي تا بدليل راه تو پويند و كي ... رؤيت جمال الهي و اينكه اين رؤيت چگونه است و در كجا تحقق پيدا مي كند؟ ... كردند براي لقاي خداوند و دنيا را همچون زنداني مي دانستند كه روح مومن در آن محبوس است.
پیك دعا
بی اعتنا به جاه سلیمان گدای تویابن الحسن، ولیّ خداوند ذوالجلال!تا كی نهان به پرده غیبت لقای تو؟ ... وطن لاله زار شدز خون گلرُخان ذبیح منای توبنگر حسینیان زمان را كه می كنندایثار جان چگونه به كرب و بلای توبازآ ... هر كي سريع كمك كنه براش دعا مي كنم ...
بی اعتنا به جاه سلیمان گدای تویابن الحسن، ولیّ خداوند ذوالجلال!تا كی نهان به پرده غیبت لقای تو؟ ... وطن لاله زار شدز خون گلرُخان ذبیح منای توبنگر حسینیان زمان را كه می كنندایثار جان چگونه به كرب و بلای توبازآ ... هر كي سريع كمك كنه براش دعا مي كنم ...
ذکر يحيی معاذ رازی قدس الله روحه العزيز
گفتند : حال يحيی زکريا معلوم است حال اين يحيی چگونه بود ؟ ... دعا کن تا خداوند آن يکی نيز کرامت کند . ... ايمان هفتاد ساله از محو کردن گناه هفتاد ساله کی عاجز آيد ؟ ..... هيچ نکوتر از ايمان نيست که به ما داده ای چه بهتر از آن به ما دهی جز لقای تو خداوندا!
گفتند : حال يحيی زکريا معلوم است حال اين يحيی چگونه بود ؟ ... دعا کن تا خداوند آن يکی نيز کرامت کند . ... ايمان هفتاد ساله از محو کردن گناه هفتاد ساله کی عاجز آيد ؟ ..... هيچ نکوتر از ايمان نيست که به ما داده ای چه بهتر از آن به ما دهی جز لقای تو خداوندا!
مثنوي مولوي و شعر شهادت (2)
شهيدان مقربان درگاه الهي هستند خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:« گمان مبريد کساني ... صفايي مي برد از لقاي هرکسي چيزي خوري و ز قرآن(4) هر قرين(5) چيزي بري(6) ... من در شگفتم که با اين مطلب و محبت چگونه زهره ات نشکافت تا از ديدن زهره ات در هر دو ... سر زدم مُردم از حيواني و آدم شدم پس چه ترسم کي ز مردن کم شدم حمله ديگر بميرم از بشر ...
شهيدان مقربان درگاه الهي هستند خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:« گمان مبريد کساني ... صفايي مي برد از لقاي هرکسي چيزي خوري و ز قرآن(4) هر قرين(5) چيزي بري(6) ... من در شگفتم که با اين مطلب و محبت چگونه زهره ات نشکافت تا از ديدن زهره ات در هر دو ... سر زدم مُردم از حيواني و آدم شدم پس چه ترسم کي ز مردن کم شدم حمله ديگر بميرم از بشر ...
اهل بيت(علیهم السلام) مشتاق ديدار مهدي (عجل الله تعالی فرجه ...
اي فرزند بهترين بانوان، تا كي براي دريافت فرمان ظهور از جانب خدا به انتظار خواهي ماند؟ ... در حرف حرف كلام ولي مطلق الهي بنگر كه چگونه شوق ديدار و تمناي وصال را در دل .... و سپس راه گشايش ديدار و لقاي خارجي را نيز هموار ساخت، همانگونه كه براي بسياري ...
اي فرزند بهترين بانوان، تا كي براي دريافت فرمان ظهور از جانب خدا به انتظار خواهي ماند؟ ... در حرف حرف كلام ولي مطلق الهي بنگر كه چگونه شوق ديدار و تمناي وصال را در دل .... و سپس راه گشايش ديدار و لقاي خارجي را نيز هموار ساخت، همانگونه كه براي بسياري ...
مقصود تويي کعبه و بتخانه بهانه
در ضمن وقتي غزل زيباي شما را با مطلع: «آتش به جانم افکند، شوق لقاي دلدار» با صداي ... همچنين با خواندن مخمس زيباي شما با مطلع:تا کي به تمناي وصال تو يگانهاشکم ... جز عاشقي و مستيدر کار ما بهايي کرد استخاره صد بار جواني خود را چگونه گذرانديد؟ ... از مثنوي ، آمد به ياد:ظاهرت چون گور کافر پر حللوز درون ، قهر خدا عزوجلاز برون ، طعنه ...
در ضمن وقتي غزل زيباي شما را با مطلع: «آتش به جانم افکند، شوق لقاي دلدار» با صداي ... همچنين با خواندن مخمس زيباي شما با مطلع:تا کي به تمناي وصال تو يگانهاشکم ... جز عاشقي و مستيدر کار ما بهايي کرد استخاره صد بار جواني خود را چگونه گذرانديد؟ ... از مثنوي ، آمد به ياد:ظاهرت چون گور کافر پر حللوز درون ، قهر خدا عزوجلاز برون ، طعنه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها