واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سی سال پیش در چنین روزی انقلاب گسترده و فراگیر مردم ایران علیه رژیم پهلوی به پیروزی رسید. هرچند مورخان عمر سی ساله یک واقعه را برای کنکاش و فروکاوی تاریخی آن کافی نمی دانند، اما از آنجا که مشاهدات عینی از بااهمیت ترین مدارک و شاهدان عینی به عنوان اسناد زنده و گویای تاریخی پیرامون وقایع محسوب می شوند، اینجانب به عنوان دانشجوی تاریخ معتقدم که تاریخ انقلاب اسلامی شکوهمندمان باید از هم اینک به عنوان یک نقطه اوج در مجموعه فراز و فرودهای تاریخ کشورمان مورد بررسی قرار گیرد تا خدای ناکرده با تغییرات یا سانسورهای غرض ورزانه و سوگیرانه دچار انحراف نشود و مورد دستبرد قرار نگیرد، مستندکردن تاریخ انقلاب، امروز که نقش آفرینان آن انقلاب، آحاد مردم ایران و به ویژه نزدیکان به حضرت امام و شورای انقلاب که به طور قطع خاطرات و اسرار سر به مهری داشته و دارند، به عنوان شاهدانی گویا حضور دارند، فقط این میراث تاریخی را میسر می سازد. آنچه مسلم است زنان در این انقلاب نقش انکارناپذیری داشته اند. شاید هیچکس به اندازه امام خمینی (ره)، برنقش زنان در تاثیر و تاثرات اجتماعی واقف نبود. این بار زن ایرانی به فرمان امام از خانه برون شده و دوشادوش مردش در کوچه و خیابان های شهر فریاد مرگ بر شاه و مرگ بر ظلم و استبداد سر داد و همراه او به تعبیر حضرت امام بلکه جلوتر از او مشت های گره کرده اش را به نشانه اعتراض و خشمی انقلابی بر مظاهر طاغوت کوبید، همراه مردش فریاد کرد، پا بر زمین کوبید و شبانه الله اکبر گفت و روزانه در تظاهرات خیابانی، خواسته های انقلابی اش را مطرح کرد. هرچند در این خواسته ها به نیازها و مطالبات زنانه نپرداخت از این رو که ظلم را مانعی بر راه انسانیت انسان می دانست و امیدوار بود با درهم شکستن آن و استقرار عدالت، او نیز فارغ از جنسیتش از مواهب آن برخوردار شود. توجه شایان امام (ره) به نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و حرمتی که برای آنان قایل بود، گاه با مخالفت هایی مواجه می شد که با بی اعتنایی ایشان و گاه واکنش های تندی که نشان می دادند، مخالفان به سکوت وادار می شدند. نمونه عینی این مخالفت ها را که نشانگر بینش افراطی مخالفان و در عین حال هوشیاری کامل بنیانگذار انقلاب اسلامی بود، در جریان ورود زنان به اولین مجلس شورای اسلامی، می بینیم که اگر نبود برخورد قاطع امام چه بسا برای همیشه این فرصت و مجال برای زنان از بین می رفت. زمینه سازی برای حضور زنان در مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، پاسخی مثبت به حضور اجتماعی فراگیر آنان بود. پس از استقرار جمهوری اسلامی تا امروز، کشورمان شاهد نشیب و فرازها و تحولات شگرف و گاه اعجاب برانگیزی بوده است که هر یک از این تحولات تاثیراتی بر جایگاه و موقعیت زن ایرانی داشته است. دوران جنگ تحمیلی، دوره اوج خصیصه فداکاری و ایثارگری زن ایرانی است که نه تنها در جای خود به دفاع از سرزمین و خاک پاک وطن پرداخت و پشت جبهه را گرم و پرنشاط نگاه داشت، بلکه با ترغیب و تهییج همسر و فرزند و پدر و برادر جهت حضور در جبهه های رزم و با بسیج مادی و معنوی جبهه ها، مرزهای ایران عزیز را در برابر دشمن محافظت نمود و تاوانی مضاعف برای 8 سال جنگ تحمیلی پرداخت. هرچند دوران سازندگی آغازی برای دیده شدن او و شنیده شدن صدایش و مطالباتش بود، اما اوج مشارکت سیاسی اش به زمان اصلاحات برمی گردد. دوم خرداد ماه 1376 نقطه عطفی در سرنوشت زن ایرانی است. زنی که فارغ از سوادش، شغلش، پایگاه اجتماعی اش، شهری یا روستایی بودنش و سنش به عنوان یک انسان، هویتش به رسمیت شناخته شد و تبعیض علیه او مکروه دانسته شد و تلاش برای رفع تبعیض جنسیتی به شکل سامان یافته آغاز شد. همزمانی دولت اصلاحات با مجلس ششم و به مدد آمدن فراکسیون زنان مجلس ششم که برای اولین بار در عمر مجلس شورای اسلامی شکل گرفته بود، را باید از فعالیت های زنان در دو حوزه دولتی و غیردولتی دانست. چرا که با اتفاق این دو قوه برای رفع مشکلات زنان، قوه قضاییه نیز کمابیش دچار انعطاف شده و بر اثر آن و نیز تحت تاثیر شرایط بین المللی می رفت تا روزهای بهتری برای زنان سرزمین پارس زیر لوای جمهوری اسلامی رقم بخورد، اما به ناگاه با روی کار آمدن دولت اصولگرا، کلیت برنامه ریزی های دولتی برای آگاه سازی جامعه و توانمندسازی زنان و تحقق عدالت جنسیتی، انکار شد و حتی برنامه های پیشین به عنوان جرم دولت اصلاحات در کارنامه اعمالش ثبت شد و آثار مکتوب که عمدتا رویکرد فرهنگی داشتند و حاصل بیش از 8 سال پژوهش و جستارهای علمی و مطالعات اجتماعی بودند، به عنوان کتب ضاله و عامل انحراف، سوزانده یا خمیر شدند و موقعیت هایی که با توجه به ساختار خشک و سخت و غیرمنعطف تشکیلات در کشورمان به ویژه در عرصه مدیریتی، با مشقت وافر برای زنان به دست آمده بود یکی پس از دیگری دچار انحطاط شده از دست رفت. حضور اجتماعی زن زیر سایه حضورش در عرصه خصوصی قرار گرفت و بار دیگر نقش مادری و به ویژه همسری بر سایر نقش های متعدد و تاثیرگذارش سلطه یافت. دانش آموزی و تجربه اندوزی زن به بهانه بالا رفتن توقعات او و در نتیجه بالا رفتن سن ازدواج و نیز افزایش آمار طلاق، مکروه دانسته شد و اشتغال و مشارکت اجتماعی اش به بهانه تزلزل خانواده و مشارکت سیاسی اش با ردصلاحیت های گسترده به کلی انکار شد. در دانشگاه ها که در نتیجه تلاش و مجاهدت های شبانه روز در امر تحصیل و کسب مهارت ها و آمادگی های لازم به رویش گشوده شده بود به بهانه بازماندن پسران از تحصیلات دانشگاهی، در رشته هایی به رویش بسته شد و با طرح لایحه حمایت از خانواده و موادی اعجاب برانگیز، بار دیگر جنس دوم بودنش به رخ کشیده شد. با این همه زن ایرانی با همان ویژگی های منحصر به فرد خود به عنوان مجسمه صلابت و غرور و جدیت، با اعتقاد راسخ به راهی که سی سال پیش با نه گفتن به ظلم و استبداد آغاز کرده، مسیر صعب اصلاحات را تا تحقق آرمان های اصلاح طلبی و رسیدن به برابری جنسیتی طی می کند. او با تلاشی مضاعف همزمان در چند سنگر مبارزه می کند، مادری نمونه است، همسری همراه است، معلم است، کارآفرین است، پژوهشگر است، هنرمند است، سیاست ورز است، فعال اجتماعی است، کنشگر است، تاثیرگذار است، در یک کلام انسان است. زن است. هر دری را که برویش می بندند به دنبال گشودن دریچه و روزنی است تا با تابش اشعه تابناک امید بر دل و جانش، همچنان رهرو باشد و با پویایی و نشاط خود، دل فرزندانش و نسل جوان سرزمین پاکش ایران را مشحون از امید و ایمان نماید. رییس دفتر زنان وزارت کشور در دوران اصلاحات فخرالسادات محتشمی پور روزنامه فرهنگ آشتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 584]