واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پرخاشگر بودن به معنی حمایت از خود به شیوهای است كه در آن به حقوق دیگران تجاوز میشود. رفتار پرخاشگرانه به صورت معمول تنبیهگرانه، خصمانه، سرزنشآمیز و تحكمجویانه است. و میتواند تهدید، توهین و حتی تنبیه بدنی را شامل شود حتی لبخند تمسخرآمیز، عبارت طعنهآمیز غیبت و ... نیز نوعی پرخاشگری است. همچنین میتوان گفت: پرخاشگری، رفتاری است كه با قصد صدمه رساندن جسمی یا روحی به فرد دیگر یا نابود كردن دارایی افراد صورت میگیرد و عمدتاً پرخاشگریهای كوچك عامل درگیری و منازعات بزرگ میشود كه در نهایت به ارتكاب جرم میانجامد. شناخته شدهترین نوع پرخاشگری، پرخاشگری خشمگینانه است كه عموماً با علایمی از برانگیختگی هیجانی همراه خواهد بود. وقتی رفتار انسان خودخواهانه یا به شیوهای كه مستلزم تجاوز به حقوق دیگران است باشد، در واقع به جای عمل به شیوه سازنده و تقویت رفتار مثبت، مخرب و پرخاشگرانه عمل شده است. در برخی انسانها یك احساس نارضایتی درونی از اجتماع و محیط اطراف وجود دارد و زنان نیز مستثنی از این اصل نیستند. افزون بر این تغییر در رفتارهای خانوادگی، دیدن صحنههای خشن و خشونتبار در فیلمها، و نیز احساس زنان در مقایسه حقوق خود با دیگران و برداشت این تفسیر كه از حقوق كمتری نسبت به مردان بهرهمند شدهاند از جمله مهمترین دلایل بروز پرخاشگری و تغییر رفتار در زنان میباشد.(1) مردان در معرض تیرهای خشم زنان برای احقاق حق خود یا اعتراض به وضع موجود ممكن است به انواع خشونت مثل قهر كردن از خانه، جدایی عاطفی، جدایی از كانون خانواده، جدایی جنسی و طلاق متوسل شده تا بتوانند مردان را در تنگنا قرار دهند. گاهی اوقات رفتار و تفكرات زنان، خانواده را علیه مردان برمیانگیزاند. این مسئله باعث میشود كه مرد در خانه آنچنان كه باید احساس امنیت روحی و روانی نكند و خود را در خانواده بیگانه ببیند. در این حالت مرد نوعی طغیان را در خانواده خود احساس میكند و این بدترین نوع خشونت علیه مردان است. یكی از دلایلی كه باعث خشونت در بین زنان میشود تكرار خشونت از سوی مردان است. در این هنگام زن از لحاظ جسمی، روحی و روانی آسیب میبیند در چنین وضعیتی زن با هدایت اطرافیان، سرزنشها و حمایتهای خانواده و فرزندان میل به ایستادگی پیدا میكند كه این موضوع به خشونت علیه مرد میانجامد. ضعف اقتصادی، بیكاری، ندادن نفقه، خیانت شوهر به زن و اعتیاد از عوامل اصلی بروز خشونت از سوی زنان علیه مردان است. بسترهای خشونت و پرخاشگری در زنان 1. ازدواج نكردن: عدم تشكیل خانواده به ویژه در دختران اضطرابهایی مانند پراشتهایی، بیاشتهایی، اختلالات خواب و بسیاری از اختلالات روانی یا روانتنی دیگر را پدید میآورد كه از احتیاج به ارضای نیازهای غریزی و حل تعارضات خود ناشی میشود. احساس تنهایی و نیاز به شریك زندگی، دختران را دچار اضطراب روانی زیادی میسازد و هر چه بر سن دختران افزوده شود، احساس گناه آنان افزایش مییابد. و عزت نفس آنان كم میشود. نوعاً زنان از طریق ازدواج و ارزشگذاری شوهر، احساس عزت نفس بیشتری میكنند. عدم ازدواج و بالا رفتن سن، معمولاً در دختران باعث ایجاد نیروی پرخاشگری میشود كه نیاز به تخلیه دارد. این تخلیه به دو صورت خودآزاری و یا دگرآزاری بروز میكند.(2) در واقع هرچه دوره تجرد به طول انجامد بر پریشانی و بهداشت روانی زنان، اثرات سوء دارد. 2. استقلالطلبی: استقلال طلبی در جامعه و خانواده، نوعی مقابله و حقخواهی به حساب میآید كه در این استقلال طلبی ممكن است زنان بسیاری از خصوصیات طبیعی و فطری خویش را نادیده بگیرند و این امر به تغییر رفتار و نوع نگرش زنان به خود و جامعه منتهی میشود و روحیه پرخاشگری در آنان رشد میكند. 3. ناكامی و شكست: ناكامی یكی دیگر از علتهای بوجود آورنده رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه است. وقتی خواستهها و نیازهای زنان با آنچه به دست میآورند متناسب نباشد و واكنشهای نامناسب در مقابل اهداف و خواستهای آنها بروز كند، پرخاشگری پدید میآید. ناكامی زنان در ارتباطات انسانی، شكست و بنبست در زندگی، چشم و همچشمی در امور مادی، ... نوعاً بستر بروز چنین رفتارهایی در زنان است. 4. بیپروایی و خودنمایی: وفور تظاهرات جنسی به امنیت روحی و روانی زنان آسیبهای جدی و جبرانناپذیری میزند. هر قدر بیپروایی و خودنمایی در زنان بیشتر شود میزان حجب و حیا كم میشود و روحیه جسارت و پرخاشگری رشد میكند. 5. محرومیت: محرومیت اغلب منجر به پرخاشگری میشود. پرخاشگری ممكن است متوجه فرد یا افرادی كه آن را به وجود آوردهاند بشود یا حتی به جانب خود فرد نیز متمایل گردد. رفتار پرخاشگری، نوعی رفتار جبرانی است كه در برابر محرومیتها و بازدارندهها از فرد سرمیزند. این رفتار جبرانی به احساس خودكمبینی و تصور عدم لیاقت و كفایت بستگی دارد.(3) زمانی كه زنان در جامعه و خانواده با عدم ارضای خواستهها و نیازها روبهرو میشوند و به تعبیری، دركشان نمیكنند و آنان را به حساب نمیآورند، خواه ناخواه به سوی رفتارهای غیرطبیعی كشیده میشوند. محرومیت و ناكامی هنگامی روی میدهد كه راه دستیابی به هدف بسته میشود یا دستیابی به هدف به تأخیر میافتد. گرچه مشكلات محیطی، محدودیتهای اجتماعی و كم و كاستیهای شخصی هم ناكامی ایجاد میكنند، اما تعارضها یكی از خاستگاههای عمده ناكامی است.(4) 6. تداخل نقش زنان و مردان: تقابل و تداخل نقش زنانگی و مردانگی، توقع و انتظار بیش از حد توان و قدرت از زنان را، در جامعه و خانواده در پی دارد. و این در واقع نوعی القای بیهویتی به زنان میباشد، زیرا زیر سئوال بردن نقش زنانگی و انتظار برابری در تمام جایگاههای زندگی، باعث تحریك عواطف و روحیات زنانه در غیر مسیر طبیعی میشود. همچین تداخل نقش زنان و مردان نوعی سردرگمی را در میان زنان به وجود میآورد كه بازتاب آن میتواند به پرخاشگری بیانجامد. تلقین زیست مردانه به زن، به منزلهی نابودی انسانیت و هستی او و پایمالی شرف و امتیازات انحصاری زن است.(5) 7. عدم حضور در صحنهی اجتماع: حضور غیرفعال در صحنهی اجتماع و رویارویی با انواع ناهنجاریها و معضلات نیز میتواند روحیه پرخاشگری و گستاخی را در زنان پدید آورد. 8. ترس و ناامنی: احساس ناامنی و اضطراب نسبت به محیط خارج از خانه میتواند استارت رفتار پرخاشگرانه در زنان باشد. آزار زنان به صورتهای مختلف كلامی، فیزیكی، نوشتاری و دیداری و یا حتی به صورت مدرن آن یعنی مجازی، در جوامع امروزی به وفور به چشم میخورد و جامعه ما نیز از آن مستثنی نیست. یكی از پیامدهای طبیعی، ولی زیانبار آزارهای خیابانی، ایجاد احساس بدبینی در زنان نسبت به جنس مرد است. احساس بدبینی گاه به تنفر میانجامد و زن را در موضع پرخاشگری نسبت به جنس مرد قرار داده و در زندگی زناشویی اختلالاتی ایجاد میكند.(6) 9. تبلیغ زندگی مرفه: رسانههای جمعی در ایجاد چنین رفتاری در میان زنان تأثیر بسیاری دارند. رسانهها با تبلیغات كالاهای رنگارنگ، زندگی مرفه را آرمان و هدف مخاطبان ترسیم میكنند، در حالی كه این هدف با شغل و درآمد مخاطبان قابل دسترسی نیست، در نتیجه میان اهداف و ابزار مشروع و معقول فاصله ایجاد میشود و این وضعیت در نهایت منجر به خشونت و پرخاشگری میشود.(7) 10. بیقانونی: نادیده گرفتن قوانین و احكام مربوط به زنان باعث سرخوردگی و طغیان در زنان میشود و این نیز به سهم خود یكی دیگر از عوامل پرخاشگری در زنان است. 11. جرایم اجتماعی: شاید بتوان میان گسترش پرخاشگری در بین قشر زنان و جرایم اجتماعی ارتباطی قائل شد. به همان مقدار كه جرایم اجتماعی بسط و گسترش مییابند در نوع روحیات و اخلاقیات افراد جامعه نیز دگرگونی ایجاد میشود و زنان در این میان آسیبپذیرترند. پیامدهای روحیه پرخاشگری در زنان زنان به دلیل نوع ساختار و طبیعتشان همیشه جویای آرامش و امنیت هستند و شاهد بر مطلب، عدم قدرتطلبی و گرایش به بزهكاری و جرایم اجتماعی در زنان در طول تاریخ است و تنها تعدادی اندك از زنان به این امور گرایش داشته و دارند كه در مقایسه با مردان بسیار ناچیز است. اما این مسئله را نباید نادیده گرفت كه نقش زنان در محیط خانه و خانواده بسیار پررنگ و حائز اهمیت است و دختر پرخاشگر امروز- مادر پرخاشگر فردا میشود و واضح است كه زنان، مادران جامعهاند و میتوانند روحیه پرخاشگری را در نسل بعد تئوریزه كنند. به جرئت میتوان گفت بخشی از درخواست طلاقها و ناسازگاریها بین زوجین، از پیامدهای افزایش روحیه پرخاشگری زنان است. - عدم توجه به حقوق و قوانین و نادیده گرفتن تفاوت طبیعی حقوق زن و مرد و ناامنی محیط اجتماع از جمله پیامدهای مهم پرخاشگری زنان است. زن ستیزهجو و خشن، خود را محق و طلبكار میداند. او برای اثبات و آرام كردن خود، ظالم و سركوبگر میشود و به طبع خود را جسور و همه جا را عرصه حضور خویش میداند، چنین زنی هیچ خط قرمزی را قبول ندارد و امنیت خود را به خطر میاندازد. با نگاهی به اخبار و آمارهای كشورهای غربی، به بحرانی بودن این وضعیت پی میبریم كه بین بالا رفتن سن و تأخیر ازدواج با ایجاد روحیه پرخاشگری و ابتلا به بیماریهای روحی و روانی، ارتباطی مستقیم وجود دارد. همچین تغییر نگاه و نوع رفتار زن و مرد نسبت به هم، در پی دگرگونی ارزشهای اجتماعی و اخلاقی، تناسبات بین زن و مرد را بر هم میزند و به رشد پرخاشگری دامن میزند. باید توجه داشت كه زن به مرد و مرد به زن، وابسته است چنانچه عقل و وجدان و نیز عدالت و قانون، هر یك به دیگری وابستهاند و در روند جریان خلقت و ادامه نسل، مرد و زن، هر دو به یكدیگر، وابستهاند و هر دو به یك اندازه، شایسته نام انسانند.(8) زن و مردی كه با خصومت و خودخواهی به یكدیگر نگاه میكنند و بنای زندگی را بر فردیت و خودمحوری گذاشتهاند، در واقع از جایگاه انسانی خود عدول كردهاند. رشد روحیه پرخاشگری و خشونت در زنان زنگ خطری برای سست شدن بنیان خانوادهها و سردرگمی در نقشها و به هم خوردگی روابط بین زنان و مردان و مهمتر از همه شكلگیری ناهنجاریهای جدید در جامعه است. iranhalls.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]