واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > گلزاری، محمود - تا چشم کار میکرد آهنپارههای رنگین را میدیدی که چسبیده به هم آرام آرام حرکت میکردند و حجم انبوهی از مواد آلوده و سمی را در هوای تابستان در فضا میپراکندند؛ بوق ممتد و گوشخراش اتومبیلها هارمونی ترافیک سنگین، آلودگی هوا و گرمای شدید را کامل کرده بود. چراغ قرمز سرچهارراه، بعد از ۱۲۰ ثانیه و مدتها ماندن روی عدد ۶، سرانجام سبز شد. نوجوان لاغراندامی نشسته بر موتورگازی خود که تلاش میکرد از بین عابران پیاده و اتومبیلها عبور کند، به آینه خودروی کناری برخورد کرد. راننده بیتوجه به تراکم آن همه آهن و آدم پیاده شد و گریبان نوجوان را که بر خود میلرزید گرفت و او را به عقب پرتاب کرد. در غوغای داد و فریاد و دشنامِ کسانی که میخواستند تا پیش از رنگ عوض کردن دوباره چراغ،از چهارراه عبور کنند، نگاهی به چهره افروخته مرد و سیمای تکیده نوجوان انداختم و سروده زیبای سعدی را برای سرنشینان تاکسی خواندم: شنیدم که وقتی سحرگاه عید ز گرمابه آمد برون بایزید یکی طشت خاکسترش بیخبر فرو ریختند از سـرایی به سر همی گفت شولیده دستار و موی کف دست شکرانه مالان به روی که : ای نفس من درخور آتشم به خاکستری روی در هم کشم؟! خشونت، نه تنها کانون بسیاری از خانوادهها را ناامن و توانفرسا کرده است،بلکه چهره عمومی شهرهای بزرگ را زشت و رنجآور ساخته است. تیترصفحات حوادث دو روزنامه جام جم و شرق در روز چهارشنبه ۳۰ تیرماه، نشان کوچکی از عمق و گستره پدیده شومی است که بر آن نام پرخاشگری اجتماعی گذاشتهاند: جام جم:سرقت مسلحانه به انگیزه انتقام، دستگیری ۶ زورگیر چاقو به دست، چاقو شکم چاقوفروش را درید شرق:پسر برای قتل پدرش آدمکش اجیر کرد، سرقت مسلحانه فقط برای انتقام،زورگیری شبانه از یک خبرنگار روانشناســان پرخاشـــگری را «رفتاری آگاهانه به قصد آسیبرساندن جسمانی و یا زبانی به فردی دیگر یا از بین بردن دارایی دیگران» تعریف میکنند. بر اساس نظریه روانکاوی فروید، پرخاشگری یکی از سایقهای اساسی انسان است که پس از ایجاد مانع در راه دیگر غریزهها، سربرمیآورد و فعال میشود. نظریه یادگیری اجتماعی بندورا که بر یادگیری جانشینی یا مشاهدهای تاکید میکند، مفهوم پرخاشگری را به عنوان سایق ناشی از ناکامی نمیپذیرد و آن را رفتاری آموختهشده از راه مشاهده و تقلید به حساب میآورد. بر پایه این دیدگاه، که شواهد علمی و تجربی زیادی آن را تأئید کرده است، کودکان از طریق برخورد درازمدت با بزرگترهای خشن و همسالان نامهربان خود و یا تماشای برنامههای خشونتبار تلویزیون، میآموزند که خواستههایشان را با رفتارهای تهاجمی برآورده سازند. پژوهش دقیق «ایرون» نشان داد که بین تماشای زیاد برنامههای تلویزیونی خشن و پرحادثه و میزان پرخاشگری در ۱۹ سالگی همبستگی مثبتی وجود دارد. علاوه بر اینها، در سطح فردی، عزت نفس پایین و مصرف الکل،در سطح محیطی، تراکم جمعیت،آلودگی هوا، ترافیک سنگین و گرمای شدید، و در سطح اجتماعی، فقر، رفتار نامناسب مراجع قانونی، و همچنین ارزشهای فرهنگی زمینهساز پرخاشگریهای عمومی هستند. برکسی پوشیده نیست که همه این منابع خشونتزا در جامعه پر از فشار و تنش ایران،بیش و کم حضور دارند. برای زیباسازی برون کوچهها و خیابانها و درون فکرها و احساسها چه کرده ایم؟ آیا تنبیه کودکان قلدر یا کیفردادن بزرگسالان دعواگر میتواند پرخاشگری را کاهش دهد؟ مطالعات روانشناسان نشان داده است که مجازاتهای شدید و یا تأخیری، نهتنها اثربخش نیست بلکه حساسیت و ترس پرخاشگران را هم از بین میبرد. به نوشته ارونسون و همکاران او در کتاب «روانشناسی اجتماعی»(۲۰۰۷) پالایش یعنی برونروزی اختیاری خشم به صورت شدید، نیز نه تنها کارساز نبوده بلکه در موارد زیادی نتیجه عکس داده است. نویسندگان روانشناسی هیلگارد میگویند: «در پژوهشی که پیوند میان خصومت کشورها نسبت به همسایگانشان و ورزشهای رایج در آن کشورها بررسی شد، این نتیجه به دست آمد که در بیشتر فرهنگهای سرکش، ورزشهای رزمی رایجترند (ص۴۱۶). پس چه باید کرد؟ نخست آنکه سزاوار است مسئولان و برنامهریزان حکومتی مشکل پرخاشگریهای رو به افزایش مردم را باور کنند و جدی بگیرند. اگر اکنون نزدیک به صد توجوان در زندانهای کشور بسر میبرند و در انتظار آن هستند که به جرم قتل عمد، در آغاز هجدهسالگی خود اعدام شوند،اگر دهها مورد تجاوز به دختران و زنان و پنهانتر و گستردهتر از آن آزار و اذیت شمار زیادی از نوجوانان پسر، خانوادهها را ناامن و قربانیان را بیمار و مستعد رفتارهای پرخطر میکند، اگر زورگیری در حاشیه شهرها و قلدری و سرکشی در مدارس، رو به افزایش گذاشته است، اگر سالانه نزدیک به سیهزار نفر در تصادفهای جادهای و خیابانی جان خود را از دست میدهند و معلوم شده مهمترین عامل آن رانندگان مست، یا خشمگین و ناآرام هستند، اگر بررسیهای پزشکی قانونی نشان میدهد پدیدههای رنجآور همسرآزاری و کودکآزاری نسبت به سالهای قبل زیادتر شده است... اگر سن مصرف الکل و مواد توهمزا به اوایل نوجوانی رسیده است... ضروری است به غیر از اجرای طرحهای تنبیهی که شیوه، ابعاد و پیامدهای آنها باید با مشورت روانشناسان اجتماعی و جامعهشناسان به دقت مطالعه شود، اجرای برنامههای پیشگیرانه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در اولویت طرحهای ملی قرار گیرند و نهادهای آموزشی رسمی و رسانه ملی متعهد شوند که مردم را نسبت به محتوای این برنامهها آگاه سازند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]