واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک:
سلامت :ترس و اضطراب درد را بدتر ميكند در حاليكه فعاليتهاي سرگرمكننده مثل تماشاي فيلم، شدت درد را كاهش ميدهد. دليل اين ارتباط شايد مشكلات شيميايي-عصبي ناشي از افسردگي باشد كه در مورد بيماران واجد دردهاي مزمن هم مصداق دارد. برخي پزشكان اكنون براي بيماراني كه از درد مزمن رنج ميبرند ولي ظاهرا فاقد دليل خاصي براي اين درد هستند، داروهاي ضدافسردگي تجويز ميكنند. وقتي مطالعات مختلف مورد بحث قرار گرفت، روانپزشكان تا‡كيد كردند كه راهي براي افتراق بين درد واقعي و درد ذهني وجود ندارد. حتي اگر واقعا دليل قاطعي براي صدمه فيزيكي وجود داشته باشد، درد صرفاً در خود مغز ايجاد ميشود. دكتر شونماكي، قائم مقام مركز تحقيقات درد دانشگاه استانفورد ميگويد: شما ديوانه نيستيد بيماران افسرده تنها افرادي نيستند كه از دردهاي مزمن بدون علل فيزيكي رنج ميبرند. افرادي كه سابقه سكته مغزي دارند نيز معمولا از دردهاي شديدي در ناحيه دست يا پا رنج ميبرند بدون آنكه آسيبي به اين اندامها وارد شده باشد. افرادي كه سابقه قطع عضو دارند هم گاهي در محل عضو قطع شده احساس درد ميكنند. افرادي با استرسهاي بعد از تصادف يا تروما، يا افرادي با صدمات احساسي يا كسانيكه در كودكي مورد آزار و اذيت جنسي قرار گرفتهاند نيزنسبت به درد حساسترند، مثل دردهاي مزمن ناحيه كمر. دكتر جوئل سيپر، مدير انيستيتو سردرد و بيماريهاي اعصاب در دانشگاه ميشيگان ميگويد: او به تحقيق دكتر ايرنه تريسي از دانشگاه آكسفورد اشاره ميكند كه از اسكنهاي مغزي براي كشف حساسيت افراد در زمانيكه فكر ميكردند سردرد دارند، استفاده كرد. تحقيق دكتر تريسي ثابت كرد كه ترس و اضطراب درد را بدتر ميكند، در حالي كه فعاليتهاي نشاطآور يا سرگرمكننده مثل گوشكردن به موسيقي يا تماشاي فيلم شدت درد را به وضوح كاهش ميدهد. دكتر كاترين بوشنل، محقق مركز درد در دانشگاه مكگيل مونترال هم با استفاده از تصويربرداري مغزي نشان داد كه جدا شدن از محيط اطراف با كمك فعاليتي سرگرمكننده، شدت سيگنالهاي درد ارسال شده به مغز را كاهش ميدهد. او و تيم همكارش افراد داوطلب را در حاليكه به موسيقيهاي مختلفي گوش ميكردند، در معرض تحريكات كم و بيش دردناك گرمايي قرار داده بود. نتايج تحقيق نشان داد كه در برخي لحظات واكنش مغز به سيگنالها كاملا ناپديد ميشود و همان زمان سيگنالها نيز به ميزان باور نكردني كاهش مييابند. دكتر بوشنل ميگويد: دروازه درد دليل اين ارتباط شايد يكسان بودن محل سنجش احساس و درد در مغز باشد. اين محل قسمت جلويي كورتكس مغز است. دكتر ماكي ميگويد: اگر اينگونه باشد شايد عواملي ناشناخته برخي تحريكات مثل فعاليتهاي دلپذير را بيشتر وارد سيستم سنجش ميزان درد ميكنند و بدينترتيب از ميزان درد ميكاهند يا شايد همان عوامل، كار معكوسي انجام ميدهند و ميزان درد را افزايش ميدهند. او ميافزايد: دكتر يانينا فيشر، روانپزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه واتر تاون ماساچوست و همچنين دانشگاه هاروارد ميگويد: او ميگويد تا سالها، ارتباط بين سلامت رواني و سلامت جسماني كاملا گسسته بود. پزشكان قاطعانه ميگفتند كه روانشناسان كار خودشان را بكنند و ما هم كار خودمان را. تمامي اين افراد اعتقادي به ارتباط ذهن-جسم نداشتند. دكتر فيشر ميگويد: تحقيقات جديد براي درمان درد كمكم ارتباط بين احساس و درد را مستحكمتر ميسازد. اين تحقيقات نشان ميدهد كه داروها تنها راه و منبع درمان دردهاي مزمن نيستند و روشهاي ديگري نيز وجود دارد. منبع: ABCNews
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]