واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم :سالها پيش در يکي از قسمت هاي سريال خانه سبز، داستان زني تصوير مي شد که از رئيس دادگاه سهم خود را از زندگي مي خواست و زماني که رئيس دادگاه مقدار مهريه اي را که به او تعلق مي گرفت سهم او عنوان کرد، زن نپذيرفت و سهم خود را موفقيت هاي همسر و فرزندانش و کاهش سرمايه جواني و عمرش عنوان کرد. آن فيلم دقيقا داستان زنان خانه دار ماست که براي کار خانگي آنان در جامعه و گاهي در خانواده ارزشي قائل نيستند و حقوقي ندارند. مهمتر از همه اين که اساسا خانه داري به عنوان شغل تعريف نمي شود و هيچ سازماني جايگاه حقوقي و هويتي حرفه اي براي آن قائل نيست. اين در حالي است که زن قبل از همه صبح کار خود را شروع مي کند و نيز آخرين فردي است که دست از کار مي کشد. همچنين زن خانه دار اغلب به عنوان مدير اقتصادي خانواده شناخته مي شود که يکي از ارکان اساسي و تعيين کننده مصرف در چرخه اقتصادي است. بنابر يک تحقيق انجام شده در سال 1373، ارزش افزوده مبلغ پخت غذا به عنوان يک فعاليت رايج خانه داري ، 15هزار ميليارد ريال در توليد ناخالص ملي بوده است. شهلا اسکندري زن خانه دار 36 ساله (که با در دست داشتن ميوه از بازار روز برمي گردد) مي گويد: زنان خانه دار فقط به کار خانه نمي پردازند. ما مجبوريم برخي از کارهاي بيرون از منزل مثل خريد ميوه و کالا را نيز انجام دهيم يا به مدرسه بچه ها برويم و وضعيت درسي آنها را پيگيري کنيم. نفيسه قلي زاده زني 27ساله که باردار نيز هست (اين هم يکي از مشکلات زنان!) ضمن تاييد صحبت هاي خانم اسکندري اضافه مي کند برخي کارهاي اداري و اجتماعي مثل اداره رفتن يا بانک رفتن نيز به دليل مشغله هاي کاري مردها بر دوش خانمهاي خانه دار مي افتد. هدي صبوري که دانشجو و مجرد است از کار خانه به عنوان يک مانع عمده در رسيدن به کار اصلي خود (درس خواندن ) نام مي برد که مردان از آن معاف هستند. چيستي و اهميت خانه داري بنا بر تعريف ارائه شده از سوي مرکز آمار ايران ، خانه دار فردي است که شاغل ، بيکار (جوياي کار) و محصل به حساب نمي آيد. به کارگيري واژه غيرفعال براي زنان خانه دار، حائلي بين اين گروه و نظام اقتصادي اجتماعي است ، به گونه اي که زنان خانه دار ضمن اين که احساس مي کنند در امور اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي تاثيرگذار نيستند، نقشي نيز براي خود نمي بينند. گزارش توسعه انساني سازمان ملل (undp)در سال 1915که با استفاده از بررسي بودجه زماني کشورهاي مختلف تهيه شده از تفاوت هاي آشکار در ابعاد شغلي زنان و مردان پرده برداشته است. مطابق اين گزارش: 1-زنان نسبت به مردان ساعات بيشتري را در کارهاي پرداخت نشده و ساعات کمتري را در کارهاي جبران شده (پرداخت شده) مي گذرانند. 2-کل ساعات کار روزانه زنان از کل ساعات کار روزانه مردان طولاني تر است ؛ بنابراين زنان اوقات فراغت کمتري نسبت به مردان دارند. 3-زنان ثروت و کنترل کمتري بر فرآيندهاي اقتصادي اي دارند که در آنها مشارکت مي کنند. 4-با وجود افزايش سهم مردان در خانه داري ، هنوز مردان از زنان کمتر در خانه کار مي کنند. اگرچه خانه داري به اموري شامل نظافت ، کارهاي مربوط به سامان بخشي وسايل و اثاثيه منزل و تعمير و نگهداري آنها مي شود اما در عين حال کار زنان خانه دار بخش عمده اي از توليدات خانگي غيربازاري را تشکيل مي دهد. توليد خانگي به قول مارگارت ريد عبارت است از فعاليت پرداخت نشده اي که توسط او براي اعضاي خانواده انجام مي گيرد. علل پذيرش نقش در خانه بيش از 12ميليون تن از زنان ما خانه دار هستند، طبق سرشماري هاي انجام شده در سال 1380، درصد زنان خانه دار به 44/57 رسيده است. در اين سال آمارها بيانگر 31/88 درصد جمعيت غيرفعال و 69/11 درصد جمعيت فعال براي زنان است. اين ارقام مبين سهم اندک زنان در فعاليت هاي اقتصادي نسبت به مردان است و فقط فعاليت هاي 69/11 درصد زنان جامعه در GDP قابل محاسبه است. در واقع بيشتر زنان کشور خانه دار هستند. آيا اين مساله به دليل ميل ذاتي زنان به اين کار است يا دلايلي ديگر در اين زمينه موثرند. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد ميزان پرداختن به خانه داري از روي اجبار (71/29 درصد)، علاقه شخصي به کار بيرون از منزل (3/26درصد)، تمايل به امور خانه داري در صورت داشتن حق انتخاب (7/43 درصد)، رضايتمندي از امور خانه داري (5/36 درصد) و تمايل صرف ساعات کمتر به امور خانه داري (3/41 درصد) بوده است. از سوي ديگر ميزان انجام کار خانه داري به دليل پيدا نکردن شغل مناسب در خارج از منزل (7/40 درصد)، تاثير محدوديت هاي فرهنگي اجتماعي بر انتخاب نقش خانه داري ( 8/29 درصد) و به عهده گرفتن امور خانه داري به دليل مسووليت هاي مربوط به نگهداري فرزندان خردسال (8/31درصد) بوده است. اين آمارها مبين آن است که افراد متاهل از روي اجبار به امور خانه داري مي پردازند، ولي از آن لذت مي برند. در صورتي که افراد مجرد به ميزان مشارکت زن و مرد در امور منزل اعتقاد بيشتري دارند. گفتني است افرادي که در آپارتمان زندگي مي کنند اظهار کرده اند که در صورت افزايش سطح درآمد به استخدام خدمتکار منزل مبادرت مي ورزند و همچنين علاقه دارند که در بيرون از منزل کار کنند و ساعات کمتري را به امور خانه داري بپردازند. در صورتي که افرادي که در منزل زندگي مي کنند عقيده دارند از روي اجبار و به دليل پيدا نکردن شغل مناسب در خارج از منزل به کار خانه داري مشغولند. البته گروه ديگري از زنان شاغل هم هستند که به خانه داري علاقه بيشتري دارند و به دليل مشکلات اقتصادي مجبور به کار کردن در بيرون از خانه هستند. زهره ربيعي ، دبير انگليسي مي گويد به کار خانه داري بويژه آشپزي علاقه زيادي دارم ؛ اما به خاطر بالا بودن مخارج زندگي مجبورم بيشتر وقتم را صرف امور کاري ام کنم. مريم باب رحمتي ، کارمند وزارت بهداشت نيز همين عقيده را دارد. او مي گويد: خانه داري بويژه رسيدن به مسائل بچه هايم اهميت بيشتري نسبت به شغلم دارد؛ ولي به دليل مشکلات معيشتي مجبورم از فرزندانم و امور خانه دور باشم. خانم طاهري ، کارشناس دفتر مشارکت زنان وزارت بهداشت در اين باره مي گويد: مسائل خانه داري و رسيدگي به مسائل فرزندان ، دغدغه هاي عمده زنان کارمند است که همين موضوع در کارايي و مشارکت اجتماعي آنان تاثير مي گذارد. اکثر زنان کارمند بويژه آنهايي که بچه دارند مايلند هر چه سريع تر ساعت اداري به پايان برسد و آنها به امور خانه و فرزندانشان بپردازند. ضرورت بيمه زنان خانه دار احساس بي ارزشي که برخي زنان خانه دار از کار خود مي کنند به اين دليل است که علاوه بر ارزش قائل شدن معنوي و رواني برخي مردها و خانواده ها براي کار آنان ، نسبت به زنان شاغل از حقوق و مزايا و يا بيمه برخوردار نيستند. دغدغه آينده و اين که اگر روزي سرپرستي خانواده به دست آنان بيفتد زنان خانه دار را بيش از شاغلان آزار مي دهد. لذا اجراي طرح بيمه زنان خانه دار راهکار مناسبي است تا هم آنها به خانه داري دلگرم تر شوند و هم با حمايت مالي از آينده روشن تري برخوردار باشند. زهرا شجاعي ، معاون رئيس جمهور در امور زنان اولويت دولت آينده در بخش زنان را استفاده از توان مديريتي زنان ، توجه ويژه به زنان سرپرست خانوار و اجراي گسترده بيمه زنان خانه دار عنوان کرده است. فاطمه آليا، عضو کميته زنان ، جوانان و خانواده مجلس در اين باره مي گويد: طرح بيمه زنان خانه دار مدتي است که آغاز شده ، اما براي تحت پوشش قرار دادن تمامي زنان خانه دار در سطح جامعه بايد به صورت جدي و گسترده تري اجرا شود. شايان ذکر است طرح بيمه زنان خانه دار از سوي مرکز مشارکت زنان در سال 81 ارائه شد تا زنان خانه دار که جمعيت غيرشاغل کشور به حساب مي آيند با سرمايه گذاري 5ساله اين امکان را بيابند که تا پايان عمر مستمري دريافت کنند. در واقع زنان خانه دار با سپرده گذاري ماهانه 5هزار تومان در بانک پس از 5سال مستمري ، ماهانه از حداقل 12هزار تومان تا پايان عمر برخوردار مي شوند. در مدت اين 5سال دولت نيز هر ماه 5هزار تومان به حساب بيمه شدگان واريز مي کند. دکتر سيدحسن علم الهدايي ، معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي کشور نيز اظهار مي دارد: اين طرح ، برنامه مفصلي بود که براساس آن هر سال بايد يک ميليون زن ايراني تحت پوشش بيمه قرار مي گرفت ؛ اما با در نظر گرفتن بودجه هاي ناچيز، اين طرح سالهاي زيادي طول مي کشد. وي بيان کرد: هم اکنون طرح بيمه زنان خانه دار در 52شهر اجرا مي شود که مناطق غرب و شمال غرب کشور مانند کردستان ، ايلام ، خوزستان و کرمانشاه بويژه در بخشهاي روستايي به علت پايين بودن فرهنگ آن مناطق که زنان خانه دار با مشکلات بيشتري روبه رو هستند و با خشونت و فشار و برخوردهاي ظالمانه بيشتري مواجهند در اولويت اجرايي قرار گرفتند. مرکز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي نيز ضمن تاييد اين طرح خواستار محاسبه دقيق ارزش کار خانگي شده و تاکيد کرده است که با احتساب سهم زنان خانه دار و منظور کردن آن در محاسبات ساختار توليد کاملا دگرگون خواهد شد و سهم زنان از رقم کنوني 6/7 درصد توليد ناخالص داخلي به 47درصد توليد ناخالص افزايش خواهد يافت. عباسعلي الصاق ، مديرکل بهزيستي استان تهران هم در اين باره مي گويد: زنان خانه دار با پرداخت سالانه 60هزار تومان که 5هزار تومان آن توسط زنان خانه دار و 5هزار تومان نيز از سوي بهزيستي هر ماه به بانک ملت واريز مي شود بيمه مي شوند و پس از 20سال مي توانند مانند يک کارمند ارگان دولتي از مزاياي مستمري بازنشستگي مانند بيمه و مستمري بازنشستگي استفاده کنند. همچنين براساس برآوردهاي انجام شده ظرف 14سال آينده تمام زنان خانه دار کشور تحت پوشش بيمه اجتماعي قرار خواهند گرفت. سخن پاياني طرح بيمه زنان خانه دار به تنهايي نمي تواند ارزشهاي کار اين قشر از زنان را تضمين کند. اين مهم نيازمند نگاه علمي ، عادلانه و انساني به مقوله خانه داري است. بديهي است تحول در نگرش اجتماعي و حافظه جمعي يک جامعه مستلزم فرهنگ سازي و انجام کار فرهنگي است. اين تغيير نگرش نسبت به خانه داري از2منظر قابل طرح است ؛ اول تغيير نگرش خود زنان نسبت به خانه دار چرا که به قول معروف حرمت امامزاده را متولي اش بايد نگه دارد. بسياري از خانمها خانه داري را هدر دادن وقت و انرژي خود مي دانند. دوم تغيير نگرش ديگران بويژه همسران نسبت به کار خانگي زن و همکاري با او در امور خانه است. اين کار ضمن اين که مسووليت خانمها را سبکتر مي کند، يک نوع قدرداني و ارزشگذاري براي جايگاه آنان نيز محسوب مي شود، اساسا يکي از شکايت هاي زنان خانه دار از امور خانه داري همکاري نکردن همسرانشان با آنان است. زنان با خانه داري توليد درآمد مي کنند ولي متاسفانه اين درآمد پنهان مي ماند. سيدرضا صائمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]