واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > شفاعی، آرش - این یادداشت قصد دارد از مدیری بنویسد که قرار است پست مدیریتی اش را ترک کند و به مدیری تازه نفس بسپارد.اگرچه رسم نیست از مدیری بنویسند که عمر مدیریتی اش به پایان رسیده است ، همه یاد گرفته ایم به مدیر جدید که قرار است بیاید و عالم امکان را کن فیکون کند تبریک بگوییم و انتصاب به جا و شایسته اش را که نشان دهنده ی توانمندی های بی مانند اوست ، تبریک بگوییم . این روزها خبرهای رفت و آمد و برکناری و انتصاب مدیران، آن قدر تکراری شده است که کمتر کسی حوصله ی پیگیری همه ی این خبرها را دارد. در این میان ، بیشترین توجه ها به کسانی است که تازه می آیند یا قرار است بیایند اما در میانه ی راه ، بیمار می شوند یا استخاره شان بد می افتد و پشیمان می شوند و کسی به فکر یادکردن از مدیران برکنار شده یا مستعفی نیست. این یادداشت قصد دارد از مدیری بنویسد که قرار است پست مدیریتی اش را ترک کند و به مدیری تازه نفس بسپارد.اگرچه رسم نیست از مدیری بنویسند که عمر مدیریتی اش به پایان رسیده است ، همه یاد گرفته ایم به مدیر جدید که قرار است بیاید و عالم امکان را کن فیکون کند تبریک بگوییم و انتصاب به جا و شایسته اش را که نشان دهنده ی توانمندی های بی ماننداو است، تبریک بگوییم. مدیری که قرار است در این یادداشت درباره اش حرف بزنم از آن هایی است که در ساختار اداری کشور از جنس و نوعشان کم است و حضورشان در هر سمتی که به عهده گرفته اند منشاء خدماتی ماندگار بوده است . مدیرانی که اگر همه ی اقدامات و تصمیماتشان درست و شایسته نیست ، حداقل می توان از برآیند اقدامات و تصمیماتشان دفاع کرد . مدیری که می خواهم در این یادداشت به او خسته نباشید بگویم ، خوشبختانه نه صاحب این قلم را می شناسد و نه شاید نوشته ای از من خوانده باشد ، مهم این است که حس می کنم او از باقیمانده های مدیرانی است که به عرصه ی فرهنگ آمدند و فرهنگ را می شناختند و می دانستند در این عرصه مجالی برای سیاسی کاری و جار و جنجال نیست . در این عرصه کسانی که زیاد حرف می زنند و همه را با داغ و درفش خط کشی های سیاسی و جناحی اندازه می کویند و می رانند ، موفق نیستند . مدیرانی که به عرصه ی فرهنگ آمدند اما سر در سیاست داشتند، نه تنها سیاست را فرهنگی نکردند ، فرهنگ را به سیاست آلودند . " علی اکبر اشعری" چه عنوان " رئیس کتابخانه ی ملی ایران " را داشته باشد و چه نداشته باشد ، می توان به خاطر مشی و مرامش ، نگاه دور از جنجال و فرهنگی اش ، برآیند اقدامات و خدماتش ، به او به چشم تکریم نگریست و مطمئن بود همواره مورد احترام گروه زیادی از هنرمندان و فرهنگیان که صاحبان واقعی عرصه ی فرهنگ کشور اند، خواهدماند. به او خسته نباشید می گویم و امیدوارم جهت گیری آینده ی کتابخانه ی ملی به عنوان یکی از ذخایر بزرگ فرهنگی کشور مانند دوره ی ریاست اشعری آرام، جذب کننده و متعامل با بخش های مختلف فرهنگی و هنری باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]