واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: چشم انداز ششمين جنگ اسرائيل در فرداى شروع نبرد، تزيپى ليونى با سرمستى در تلويزيون اسرائيل اين ادعا را مطرح كرد كه آنها موفق شده اند حماس را غافلگير سازند و بعد در مصاحبه ديگرى با نيوزويك وعده داد كه چند صباحى ديگر به حيات دولت انقلابى اسماعيل هنيه خاتمه خواهند داد. ایران: در سومين هفته جنگ خونين غزه، بحث هاى جدى در محافل جهانى بويژه مراكز محافل تصميم گير تل آويو بر سر نتايج اين بازى خونين درگرفته است. به طور مشخص از روز يك شنبه پس از آنكه اولين زمزمه ناكامى ارتش اسرائيل در تظاهرات خيابانى تل آويو و سرمقاله رسانه هايى مانند هاآرتص شنيده شد، ايهود اولمرت و شمار ديگرى از گردانندگان جنگ از «يك سره كردن نبرد» سخن گفته و فرصتى ديگر براى جبران دو هفته سرگردانى ارتش پرساز و برگ اين رژيم در پشت دروازه هاى غزه طلبيدند. اتاق فرماندهى جنگ در تل آويو براى فرونشاندن خشم عمومى كه از يكشنبه شب به خيابان هاى تل آويو سايه افكند به ريسمان تئورى «يكسره ساختن نبرد» توسل جست. در اين وضعيت پراز اضطراب روشن است كه مقصود اصلى آن چه بر زبان اولمرت با عنوان «به پايان حمله نزديك شده ايم» جارى شده چيزى جز اين نيست كه افكارعمومى درون سرزمين هاى اشغالى و جامعه بين المللى چند صباحى ديگر دست آنها را براى تاخت و تاز در غزه باز بگذارند. به اين صورت دومين وعده مثلث گردانندگان جنگ براى غلبه بر قدرت حماس در حالى مطرح مى شود كه حتى بر مبناى روايت خود روزنامه هاى صهيونيستى، واقعيت هاى صحنه جنگ تصويرى متفاوت از ادعاهاى وزارت جنگ اين رژيم را گوشزد مى كنند. براى قضاوت در باره هر جنگى و برآورد برد و باخت دو طرف درگير، معيارهاى روشنى وجود دارد كه تنها با تكيه بر اين معيارها مى توان صحت و سقم وعده ها و ادعاهاى طرفين را ارزيابى كرد. آغاز كنندگان اين نبرد در جبهه اسرائيلى مجموعه اى از اهداف را براى اين بازى خونين خويش ترسيم كرده بودند. اين اهداف در دو هفته اخير به صراحت و در قالب چند محور از سوى تزيپى ليونى به عنوان مسئول سياسى جنگ و ايهود باراك فرمانده نظامى صحنه به صورت ذيل بيان شده است: ۱- نخستين هدف و در واقع اولين « پايه توجيهى جنگ» اين بود كه ارتش صهيونيستى با يورش به پايگاه مركزى مقاومت اسلامى فلسطين، سرزمين هاى اشغالى را از كابوس موشك هاى حماس رهايى بخشد. براى رسيدن به اين هدف، باراك و ليونى دستور كار جنگى با مشخصات سه گانه «غافلگيرانه، ضربتى و كوتاه مدت» را به اجرا گذاشتند. در فرداى شروع نبرد، تزيپى ليونى با سرمستى در تلويزيون اسرائيل اين ادعا را مطرح كرد كه آنها موفق شده اند حماس را غافلگير سازند و بعد در مصاحبه ديگرى با نيوزويك وعده داد كه چند صباحى ديگر به حيات دولت انقلابى اسماعيل هنيه خاتمه خواهند داد. اما جنگى كه قرار بود با شبيه سازى نبرد ۶ روزه تل آويو را به پنجمين پيروزى خويش نائل سازد از يك نبرد فرسايشى سر درآورد و غرش جنگنده هاى اف ۱۶ ارتش صهيونيستى در آسمان غزه بيش از آنكه خاطره در هم كوبيدن ارتش لژيون هاى عرب در ۱۹۶۷ را تداعى كند حال و هواى جنگ ۳۳ روزه را زنده كرد. اين بار نيز درست همانند تابستان ۲۰۰۶ اولين زنگ هشدار در باره زمينگيرى ارتش اسرائيل را تحليلگران كهنه كار اين رژيم در سرمقاله هاى «هاآرتص» به صدا درآوردند كه در آنها به صراحت اعلام شده كه : ارتش اسرائيل در مسير جنگى فرسايشى و بدون چشم انداز پيروزى گرفتار شده است. ۲- با فرسايشى شدن نبرد، فاصله تل آويو از دومين هدف اعلام شده باراك و ليونى نيز دورتر شد. از تمايزات اين جنگ اين بود كه شروع كنندگان آن در جبهه صهيونيستى از پشتيبانى تمام عيار حدود ۵۰۰ هزار شهرك نشين صهيونيست كه در تيررس راكت هاى حماس قرار دارند برخوردار بودند. ساكنان اين شهرك ها كه اغلب از صهيونيست هاى متعصب شرق اروپا هستند به عنوان اولين داوطلبان اين جنگ و با اين محاسبه كه حداقل پاداش نزاع با حماس، تأمين امنيت خانگى آنها است به جبهه غزه گسيل شدند. اما جنگى كه فرماندهان ارتش صهيونيستى در جلسات توجيهى، اولين ثمره آن را خاموشى آتشبارهاى مقاومت اسلامى خوانده بودند اكنون در سومين هفته جنگ تصوير يك زرادخانه پايان ناپذير از توان موشكى مقاومت را به نمايش گذاشته است. كافى است به آمار راكت هاى شليك شده حماس، مناطق تحت آتش مقاومت اسلامى تعداد آوارگان شهرك هاى صهيونيست نشين و شمار كشته گان و زخمى هاى اين حملات نگاه شود. گزارشگر رويترز پس از گشت و گذارى در شهرك هاى صهيونيستى نزديك به غزه كه همگى با شليك راكت هاى حماس سكونتگاه خويش را ترك كرده اند جنگ موسوم به «سرگداخته» را با اين سؤالات روبه رو مى كند و مى نويسد؛ از دهها پايگاه موشكى حماس كه روزانه چندين فروند راكت را در مراكز مهم اسرائيل فرود مى آورند كدام يك در دو هفته اخير منهدم شده است و از هسته هاى چريكى عزالدين قسام كه ما فقط از حضور ۲۵ هزار نفر آنان در غزه خبر داريم چند نفر از بين رفته اند. البته اين هسته هاى چريكى به جز اعضاى جناح هاى مبارز اسلامى و مردمى است كه در اين جنگ حضورى جهادگونه دارند. در واقع ذهن همه تحليلگران درون سرزمين هاى اشغالى را اين نكته مشغول كرده كه در منحنى جنگ، ميان استراتژى باراك مبنى بر «افزايش نيرو» و «گشودن جبهه هاى جديد» در امتداد شهر غزه با « نتايج نبردها» هيچ تناسب معقولى برقرار نيست و هراندازه ارتش صهيونيستى واحدها و يگان هاى ذخيره جديد وارد ميدان جنگ مى كند دسترسى به گردان هاى عزالدين قسام دشوارتر مى گردد و هر اندازه نيروى هوايى و زرهى اين رژيم بر حجم بمباران و دامنه كشتار مى افزايد نيروهاى مقاومت عمليات موشكى خويش را به لحاظ كمى و كيفى توسعه مى دهند. به گونه اى كه اگر قبل از جنگ فقط دو شهرك صهيونيست نشين سديروت و عسقلان آماج حمله حماس بودند اكنون چندين شهر و شهرك و شمارى از پايگاه هاى مهم ارتش اين رژيم نظير تسيلم و تل نوف و حتى ديمونا در تيررس اين حملات قرار دارند. ۳- تيم گرداننده جنگ چنان كه همه ناظران گفته اند «جنگى براى پرستيز و كسب اعتبار» شروع كردند. بر اساس اين هدف گذارى جنگ غزه قرار بود بسيارى از نابسامانى ها و گسست هاى درون دولت، ارتش و جامعه اسرائيلى را درمان كند. جامعه سياسى صهيونيستى در دو سال پس از جنگ ۳۳ روزه با مشكلات عميقى روبه رو شد. به گونه اى كه به گواهى نظرخواهى هاى انجام شده شيرازه اعتماد عمومى در چند مرحله لطمه ديد گزارش وينوگراد در باره ناتوانى سيستم نظامى و سياسى اين كشور در جنگ ۳۳ روزه ضريب اعتماد عمومى به دولت را به پائين ترين سطح رساند. پيامد بعدى اين گزارش بروز شكاف سياستمداران و نظاميان بود، به نحوى كه هر دو گروه گناه شكست ها را به گردن ديگرى انداخت. همين اختلاف بود كه به كناره گيرى و تسويه شمارى از سران سرشناس از قدرت منجر شد اين زنجيره بى اعتمادى در ماجراى رسوايى مالى اولمرت تكميل شد. انتظار مى رفت كه ليونى و باراك پس از اولمرت نظم و انسجام تازه به دولت آشفته تل آويو بخشند اما چنان كه در سه ماه اخير ديده شد ليونى از تشكيل ائتلاف ناتوان ماند و باراك نيز با موج تنش در درون حزبش روبه رو گرديد. به همين دليل همه كارشناسان از عمرو موسى تا حسنين هيكل در اين باره اتفاق نظر دارند كه هدف روشن جنگ غزه عبور دادن ارتش و دولت اسرائيل از بحران عميق كنونى است و ليونى و باراك و اولمرت به اين اميد بودند كه همه اين بحران ها و شكاف ها با يك پيروزى در جنگ قابل درمان است شايد در سايه اين جنگ اعتماد عمومى بازگردد و اقتدار افسانه اى ارتش ترميم شود. اما اكنون با شروع نخستين موج تظاهرات ساكنان تل آويو عليه سران اين رژيم اين استراتژى نتيجه اى معكوس به بار آورده است. پيش از اين كارشناسان اين رژيم اعلام كرده بودند كه تظاهرات خيابانى در تل آويو و شورش ساكنان اسرائيل نقطه شكست دولت اولمرت در جنگ خواهد بود چرا كه با شروع نخستين شورش هاى خيابانى در تابستان ۲۰۰۶ بود كه نصرالله توانست دولت اولمرت را به تسليم و پذيرش شكست وادار سازد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]