در سراشيبي زوال

واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: در سراشيبي زوال
اسرائيل امروزه به خاطر شكست اصول امنيتي خود با بحران چند جانبه اي روبروست شروع اين بحران به جنگ سال 1346 باز مي گردد . و با وقوع پنج تحول مهم در منطقه اين بحران افزايش يافت و در نهايت با جنگ تير ماه سال 1385 پايان يافت .
بيداري و مبارزه ملتهاي عربي و فلسطيني اسرائيل را در اجراي طرحهاي صهيونيستي خود در فلسطين در تنگناي عجيبي قرار داده است . اين امر مهاجرت گسترده يهوديان از فلسطين را به دنبال داشته است رهبران جنبش صهيونيستي عليرغم اشغال و مصادره اراضي فلسطين و آواره ساختن ساكنان اصلي آن از فراهم ساختن صلح و امنيت براي شهرك نشينان ناتوان مانده اند. سياستهاي رهبران صهيونيستي به افزايش بي ثباتي و نا امني منجر شده است .
از آنجا كه اصول امنيتي اسرائيل بر فرضيه ها و مفاهيم فرهنگي غير قابل تغيير استوار شده است امكان تغيير و اصلاح آن وجود ندارد. تمركز بر اصول و مفاهيم انساني به جاي تمركز بر زورگوئي مي تواند راه نجاتي براي خروج اسرائيل از بحران باشد.
سياست زور كه سازمانهاي صهيونيستي از نخستين روزهاي تشكيل اسرائيل بر آن تمركز كرده اندـ و هم چنان وجود دارد نيزـ دشواريهاي متعددي را ايجاد كرده است . بسياري از اسرائيلي ها اعتماد و اطمينان خود را نسبت به اين رژيم از دست داده اند. چرا كه اسرائيل از تامين امنيت و آرامش براي آنان ناتوان مانده است ... گزارش اول كميته « بلگراد » عملكرد رهبران اسرائيل را در ششمين جنگ اسرائيل در تيرماه سال 1385 بسيار ضعيف توصيف كرد . كميته نظارت بين المللي نيز سهل انگاري هاي بسياري را متوجه جبهه داخلي اسرائيل ساخت . تحقيقات مختلف كميته هاي قضائي وجود فساد گسترده و انحرافات اخلاقي بين رهبران رده اول ارتش را فاش ساخت .
چشم انداز عمليات سازش « نواف الزرو » رئيس بخش يهودي مطالعات و تحقيقات فلسطيني ـ اسرائيلي در روزنامه « الدستور » مقاله خود را پيرامون چشم انداز عمليات سازش عربي ـ اسرائيلي و موضعگيري اسرائيل نسبت به آينده و مرزهاي فلسطين و بازگشت پناهندهگان ارائه داد به گفته وي شروع فعاليتهاي سياسي براي برقراري صلح به چند سال پيش باز مي گردد زماني كه عربها در نشست سران بيروت در سال 1381 و نشست سران رياض در سال 1386 پيمان صلح منعقد كردند از سوي ديگر اظهارات و پيشنهادات متعدد آمريكا و اسرائيل براي گشودن دريچه هاي سياسي به روي صلح در شرايطي مطرح مي شود كه واشنگتن در تنگناي داخلي و خارجي قرار گرفته است .
به اعتقاد وي فعاليتهاي اخير امريكا براي ارائه راهكارهاي جزئي در برخورد با پرونده فلسطين چون نقشه راه و كميته رهبري جهاني شباهت بسياري به سياست آمريكا در اوائل دوران رياست جمهوري بوش پدر دارد. البته همه راهكارهاي ارائه شده از سوي امريكا جنبه پوشالي و نمايشي داشته است و در نتيجه با محافظه كاري و مخالفت اسرائيل روبرو گرديد. اسرائيل اخيرا با اعلام پذيرش مشروط خواستار اعمال تغييرات در اين راهكارها شده است و بر عادي سازي روابط در زمينه صلح تاكيد مي كند.
محقق با تاكيد بر اهميت نقش تحريم عادي سازي از سوي كشورهاي عربي و جنبش مقاومت اسلامي فلسطين براي شكست طرحهاي سلطه جويانه صهيونيستي آمريكائي در منطقه عربي و منطقه خاورميانه اظهار داشت كه مذاكرات درباره صلح دير زماني است كه به بن بست رسيده است . همه پيمان نامه هائي كه با نظارت آمريكا يا نظارت جهاني بين فلسطين و رژيم اشغالگر منعقد گرديد در نتيجه اقدامات اسرائيل از جمله كشتار تخريب و شهركسازي از درجه اعتبار ساقط شده است .
به اعتقاد محقق دوران صلح با اسرائيل پايان يافته است . سران اسرائيل از بن گوريون اشكول الي مائير بيگن رابين شامير باراك نتنياهو شارون و اولمرت با صراحت اعلام كرده اند كه صلح با عربها وجود نخواهد داشت . پيمان اسلو مرده است و سازش دائم با فلسطيني ها غير ممكن است .
محقق نسبت به خطر اهداف صهيونيستها از جمله طرح اشغال ساخت ديوار حائل ساخت شهركهاي يهودي نشين در كرانه باختري و مصادره 55 تا 60 درصد از اراضي كرانه باختري و يهودي سازي آن هشدار داد به گفته وي تخريب تاسيسات زيربنائي فلسطين و تاسيس اردوگاههاي گروهي فلسطيني با هدف اجبار فلسطيني براي چشم پوشي از حقوق قانوني صورت مي گيرد.
رهبران اسرائيل ميان ديدگاههاي چند جانبه توراتي بن گوريون در سال 1316 و طرح خاورميانه بزرگ و سياستهاي دولت امريكا درباره خاورميانه جديد پيوند برقرار كرده اند. سخنان رهبران اسرائيل از جمله نخست وزير اسرائيل « ايهود اولمرت » و وزير جنگ سابق اسرائيل « شاوول موفاز » درباره ترسيم مرزهاي اسرائيل طي دو سال آينده به معناي باقي مانده شهرك هاي مركزي يهودي نشين و اشغال قدس و نهر اردن مي باشد. اين امر از طريق مذاكره با فلسطيني ها صورت نمي گيرد بلكه با اقدامات يكجانبه اسرائيل تحقق خواهد يافت .
تحولات اخير فلسطين كه به ساخت مجتمعات مسكوني جداگانه در غزه و كرانه باختري منجر گرديد سوالات بسياري را درباره استقلال و برپايي دولت فلسطين و سرنوشت نقشه راه و طرح برپايي دو دولت فلسطيني و اسرائيل برانگيخته است وجود چشم انداز سياسي براي تشكيل كشور فلسطين در آينده با توجه به بحراني شدن شرايط داخلي فلسطين بعيد است . ماموريتهاي متعدد فوري كه به سربازان فلسطيني محو ل شده است نشان از وخامت شرايط داخلي فلسطين دارد. هدف از انجام اين ماموريتها آشتي و همزيستي گروه هاي مقاومت و ايستادگي در برابر طرحهاي اسرائيل براي جداسازي كرانه باختري از نوار غزه مي باشد. اين در حالي است كه در گذشته تمامي تلاشها براي دستيابي فلسطين به استقلال بوده است .
طرحهاي اعلام شده از سوي آمريكا و اسرائيل براي معرفي فلسطين به عنوان يك كشور خلع سلاح شده فاقد حاكميت و داراي مرزهاي موقتي در واقع به عنوان جايگزيني براي عمليات سازش مطرح شده است اين به معناي ناديده گرفتن مساله فلسطين و حقوق قانوني ملت فلسطين است . طرحها و برنامه هاي امنيتي سياسي و استراتژي مطرح شده از سوي اسرائيل چندان جديد نيست بلكه به عنوان طرحهاي قديمي مضامين و اهداف اساسي صهيونيستي را در بر مي گيرد. البته در صورت وجود طرحهاي استراتژيك و عزم سياسي در كنار مقاومت و پايداري ملت فلسطين شكست اين طرحها امكان پذير مي باشد.
براساس ديدگاه صهيونيستي با بازگشت پناهندگان فلسطيني كاملا مخالفت مي شود و اسكان فلسطيني ها را به عنوان راه حل نهائي اين مساله مطرح مي سازد. اين ديدگاه در چارچوبي از سوي همه جريانهاي سياسي اسرائيل تاييد شده است و تا به امروز هيچ تغييري در آن حاصل نشده است .
خطرات ساخت ديوار جدائي نژادي از سوي مقامات اشغالگر كه با هدف تحقق طرحهاي شهرك سازي رژيم صهيونيستي در كشور فلسطين منطقه واقع بين دريا و رود و محاصره ملت فلسطين در سرزمين فلسطين و جدا ساختن آن از هويت و ماهيت عربي و جداسازي مناطق داخلي صورت مي گيرد. براين اساس كرانه باختري و نوار غزه از منطقه فلسطين اشغالي 1948 جدا مي شود و كرانه باختري را از نوار غزه جدا مي كنند . با ساخت مجتمعات مسكوني يهودي نشين و ديوارهاي اساسي و جاده هاي كمربندي كرانه باختري را جدا مي شود و براساس قراردادهاي درازمدت محدوديتهاي جغرافيائي و سياسي را بر فلسطين تحميل مي كنند.
نقش نظامي ها در تصميمات سياسي
دكتر « نظام بركات » استاد علوم سياسي دانشگاه علوم اجرائي در مقاله خود به بررسي نقش سازمان نظامي در تصميم گيريهاي سياسي اسرائيل و سير تحول اين سازمان كه در سالهاي قبل از تاسيس اين رژيم در سال 1948 م تاسيس گرديد پرداخت . وي با بررسي عوامل تاثير گذار در روند گسترش و كاهش نقش اين سازمان به بررسي تاثير گذاري اين سازمان در زمينه هاي سياسي امنيتي و اجتماعي پرداخت .
ايفاي نقش سازمان نظامي اسرائيل مانند ساير كشورها به ارتش و نيروهاي مسلح محدود نمي شود. سازمان نظامي اسرائيل مراكز و گروههاي داخلي جامعه اسرائيل از جمله وزارت دفاع ارتش سازمانهاي مرتبط با آن چون سازمانهاي امنيتي و گارد مرزي سازمانهاي اطلاعات نظامي و سياسي مراكز تحقيقات استراتژيك صنايع نظامي پايگاههاي هسته اي شهركهاي نظامي و سازمانهاي جوانان از جمله « جدنال و ناحال » را تحت پوشش خود قرار مي دهد.
برخورداري سازمان نظامي اسرائيل از سابقه استقلال اتحاد و قدرت براي نفوذ در همه زمينه هاي حياتي جامعه اسرائيل نقش كليدي اين سازمان را در تحقق دكترين امنيتي اسرائيل و تحكيم اعتقاد به اهميت قدرت نظامي در تحقق اهداف اسرائيل آشكار مي سازد.
عوامل متعدد در رشد و توسعه سازمان نظامي اسرائيل نقش داشته اند كه از آن جمله مي توان به وضعيت امنيتي اسرائيل اصول صهيونيستي ميراث فرهنگي يهوديان اشاره داشت . در اصول و ميراث فرهنگي يهوديان بر اهميت زور و مبارزه در تحقق اهداف صهيونيستي تاكيد شده است . به همين علت نيروها و نخبگان نظامي در مديريت بحران جايگاه مهمي را دارا مي باشند. علاوه بر اين دو دستگي و عدم يكپارچگي جامعه اسرائيل اعطاي اختيارات گسترده به سازمان نظامي اسرائيل براي روياروئي با بحران حمايت نظاميان از اين سازمان به عنوان عوامل موثر در گسترش نقش سازمان نظامي اسرائيل مطرح بوده است .
در مقابل عوامل ديگري چون برقراري رژيم سياسي قدرت سازمانهاي سياسي در استخدام نيروهاي نظامي ـ كه از تبديل اين نيروها به نگهبانان منزوي جلوگيري كرده است ـ توان اجرائي سازمان نظامي و مقامات سياسي موضعگيريهاي مسالمت آميز در منطقه كاهش اهميت سازمان نظامي اسرائيل با توجه به وجود تهديدات ناشي از درگيري عربي اسرائيلي ظهور گرايشهاي جديد در سياستهاي اسرائيل براي سيطره اقتصادي و سياسي در منطقه از طريق طرحهاي خاورميانه جديد يا خاورميانه بزرگ شكاف عميق بين اردوگاه صلح و جنگ در اسرائيل و عقب نشيني هاي اخير اين سازمان نقش سازمان نظامي اسرائيل را به نحو چشم گيري كاهش داده است .
با اين حال عليرغم تلاش مسولان اسرائيل براي كاهش نقش اين سازمان سازمان نظامي در نظام سياسي اسرائيل نقش اساسي و تاثيرگذاري دارند. سلطه سازمان نظامي اسرائيل بر سازمانهاي امنيتي جمع آوري اطلاعات سلطه بر مراكز مطالعاتي استراتژيك ايفاي نقش در وضع اصولي كلي سياستهاي داخلي و خارجي كشور مشاركت در اقدامات و ساختارهاي امنيتي و مسالمت آميز با كشورهاي مجاور بر نقش اساسي اين سازمان در نظام سياسي اسرائيل اشاره مي كند. سازمان نظامي اسرائيل هم چنين نقش فعالي را در زمينه امنيتي هم چون ارائه دكترين امنيت ملي اسرائيل تشكيل نيروهاي نظامي آموزش و آماده ساختن نيروهاي نظامي براي جنگ و انجام ماموريتهاي مختلف كه از سوي مقامات سياسي به آنها محول شده است ايفاي مي كند. البته نبايد نقش تاثيرگذار اين سازمان را در زمينه هاي اجتماعي و اقتصادي ناديده گرفت .
اگرچه اعمال اصلاحات و تغييرات متعدد بعد از شكست اخير جايگاه سازمان نظامي را تضعيف كرده است اما اين سازمان هم چنان براي تحقق وحدت جامعه و نيروهاي اسرائيل بر شيوه نظامي و حتي عمليات نظامي محدود پافشاري مي كند.
تحولات اخير قدرت سازمان نظامي اسرائيل را در مديريت بحران آشكار ساخت . اما ظهور گرايشهاي جديد و افزايش نقش مقامات سياسي در كنترل امور نظامي سازمان نظامي اسرائيل را به سمت استفاده گسترده از سلاحهاي نظامي سنتي به علت عدم دستيابي به سلاحهاي پيشرفته سوق داده است .
به اعتقاد محقق در مرحله اخير شاهد مخالفت گسترده جوانان اسرائيل با خدمت نظامي در مناطق اشغالي هستيم . جوانان اسرائيل امروزه خواهان زندگي مرفه هستند. در حالي كه در داخل اسرائيل بررسي ها پيرامون نقش سازمان نظامي اسرائيل جايگاه آن در تصميم گيريها با توجه به نبود متون قانوني ادامه دارد. ناكامي سازمان نظامي اسرائيل در تحقق اهداف امنيتي و عقب نشيني اين سازمان در برابر تهديدات منطقه اعتماد مردم را از اين سازمان سلب كرده و درخواست آنها را براي كاهش نقش اين سازمان افزايش داده است .
بخشي از جامعه اسرائيل به اين نتيجه رسيده است كه حفظ سازمان نظامي افزايش هزينه هاي نظامي و تورم را دربرخواهد داشت . بنابراين رژيم اسرائيل جز ناديده گرفتن بخشي از بودجه دفاعي افزايش ارتباطات استراتژيك با ايالات متحده براي كاهش بحران در منطقه از طريق ورود به عمليات سياسي ندارد.
بازتاب درگيريها در اقتصاد اسرائيل در بررسي پيامدهاي درگيري اسرائيل با فلسطين و كشورهاي عربي در آينده اقتصاد اسرائيل لازم است فاكتورهاي متعددي چون تشكيل كشور اسرائيل نقش استراتژيك پيشرفتهاي اقتصادي اسرائيل تاثير جنگ در اقتصاد اسرائيل روابط اقتصادي اسرائيل و كشورهاي عرب تاثير و آينده حمايتهاي خارجي از اقتصاد اسرائيل مورد توجه قرار بگيرند.
نويسنده با اشاره به سرفصلهاي مهم تاريخي در دوران درگيري عربي اسرائيل به تجاوز اسرائيل در سال 1327 اشاره كرد . در نتيجه اين اقدام اسرائيل توانست بر 70 درصد از فلسطين سلطه يابد . با وقوع جنگ در سال 1346 بر همه سرزمين فلسطين سينا بلندي جولان و جنوب لبنان سيطره يافت . اما با وقوع جنگ 1352 خسارت هاي بسياري به اقتصاد اسرائيل وارد شد و رژيم اسرائيل مجبور به عقب نشيني از طرحهاي استراتژيك خود شد.
به اعتقاد محقق رژيم اسرائيل از توسعه طلبي هاي نظامي در راستاي اهداف اقتصادي بهره برداري كرده است . و در شش سال گذشته به پيشرفت اقتصادي چشم گيري دست يافته است . روابط و مناسبتهاي اقتصادي با ساير قاره ها برقرار نموده است . و اين در حالي است كه هم چنان از كمكهاي سخاوتمندانه اقليتهاي يهودي ساكن ايالات متحده امريكا فروش اوراق بهادار در بازارهاي جهاني ـ كه با خريد گسترده يهوديان مواجه شده است ـ و حمايت هاي مالي ايالات متحده امريكا در قالب كمك حمايتهاي مالي و اعطاي وام و... بهره مي برد.
بنا به نظر محقق اگرچه اشغال جنوب لبنان جنبش مقاومت اسلامي لبنان را تضعيف نمود اما اسرائيل در نهايت آرامش و خونسردي به تثبيت جايگاه و موقعيت خود در سرزمين فلسطين اشغالي پرداخت . اما با شروع انتفاضه فلسطين در سال 1366 نگراني هاي امنيتي اسرائيل افزايش يافت و خسارتهاي بسياري به اقتصاد اسرائيل وارد شد . و از سوي ديگر پيامدهاي اقتصادي مثبتي را براي اقتصاد فلسطين به همراه داشت .
طولي نكشيد كه شرايط با امضاي پيمان اسلو در سال 1372 تغيير يافت . پيمان اسلو براي اقتصاد اسرائيل به منزله گردنبند نجات بوده است . اما به علت شروع انتفاضه اقصي در 1379 مقاومت جنبش مقاومت اسلامي لبنان در تير ماه 1385 خسارتهاي بسياري به اقتصاد اسرائيل وارد شد . به نحوي كه جهانگردي در سال 1385 در مقايسه با 1384 54 درصد كاهش يافت كاهش رشد اقتصادي اسرائيل در سال 1386 به 38 درصد توقف فعاليتهاي اقتصادي مهاجرت بيش از 1 5 ميليون اسرائيلي تخليه شركتهاي متعدد از ديگر نتايج شكست اسرائيل در جنگ لبنان بوده است . از سوي ديگر هزينه هاي جنگ براي اسرائيل بيش از 5 ميليارد دلار هزينه داشته است .
عليرغم رشد اقتصادي گسترده اسرائيل اما اين رژيم هم چنان به عنوان يك رژيم اشغالگر با ساكناني اندك و بازارهاي محلي محدود شناخته مي شود. رژيمي كه از زمان تاسيس ظالمانه خود منابع و ثروتهاي اقتصادي بسياري را تصاحب كرده است .
درآمد سرانه اسرائيل كه در بالاترين سطح قرار دارد با كشورهاي صنعتي برابر است . درآمد سرانه در اسرائيل از درآمد سرانه در كشورهاي عربي بالاتر است و به عنوان يك استراتژي در جذب يهوديان مطرح مي باشد اما اين درآمد سرانه بدون تكيه بر كمكهاي خارجي به ويژه آمريكا تداوم نخواهد داشت . كمكهاي سالانه امريكا به 6 ـ8 ميليارد دلار مي رسد.
بودجه هاي مالي هنگفت نگراني سياستمداران و كارشناسان سياسي اسرائيل را به دنبال داشته است . چرا كه اين امر تحقق خودكفايي اقتصادي را براي اسرائيل ناممكن مي سازد. براين اساس اسرائيل اقدام به گسترش بازارهاي خود نموده است .
مقامات اشغالگر از سال 1327 سياست مصادره اراضي كشاورزي را در فلسطين اشغالي در پيش گرفته و از سال 1346 با كنترل بازارهاي كرانه باختري و نوار غزه آنها را در انحصار اقتصاد و توليدات خود قرار داده و توليدات فلسطين را نابود كرده اند. صادرات و واردات را تحت كنترل خود قرار داده اند.
بنا به گزارش مقامات اسرائيل نرخ تبادلات تجاري اسرائيل با كشورهاي عربي به 190 ميليون دلار مي رسد و اين در حالي است كه نرخ واردات اسرائيل از كشورهاي عربي در سال 1385 مبلغ 69 ميليون دلار بوده است . البته اسرائيل با مصر و اردن منطقه خليج فارس و شمال افريقا نيز تبادلات تجاري برقرار كرده است .
منبع : نداالقدس شماره 102
رهبران جنبش صهيونيستي عليرغم اشغال و مصادره اراضي فلسطين و آواره ساختن ساكنان اصلي آن از فراهم ساختن صلح و امنيت براي شهرك نشينان ناتوان مانده اند. سياستهاي رهبران صهيونيستي به افزايش بي ثباتي و نا امني منجر شده است
مذاكرات درباره صلح دير زماني است كه به بن بست رسيده است . همه پيمان نامه هائي كه با نظارت آمريكا يا نظارت جهاني بين فلسطين و رژيم اشغالگر منعقد گرديد در نتيجه اقدامات اسرائيل از جمله كشتار تخريب و شهركسازي از درجه اعتبار ساقط شده است
يکشنبه 24 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]

[مشاهده در: www.iribnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]