پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850433660
پنجاه سال پس از پیامبر
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > اسدزاده، محمدرضا - مرحوم استاد«جعفر شهیدی» را با تألیفات ارزشمندی در حوزه تاریخ اسلام میشناسیم. در این میان کتاب«پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین(ع)» از جمله کتابهای مطرح در تحلیل واقعه عاشورا است. مرحوم شهیدی با نگاه جامعهشناسی تاریخی به کنکاش در باره قیام امام حسین (ع) پرداخته است. استاد تحقیق و نگارش این کتاب را سال 1330 انجام داده و از سال 1357 تاکنون سیودو بار به چاپ رسیده است. این گفت گو در سال 1380 گرفته شده است.ما قصد داریم در این گفتوگو به بررسی واقعه عاشورا و فرهنگ مردم و عاشورا از نگاه جامعه شناسی بپردازیم. عاشورا را هم در قلب واقعه روز عاشورا میتوان دنبال کرد و هم در ارتباطاتی که در مسیر تاریخی به وجود آمده است. به جهت نو بودن بحث فکر میکنم بحث را از هر کجا که خودتان صلاح میدانید آغاز کنید. نکته جالب توجهی است. هانطور که اشاره کردید فکر میکنم حتی بحث نو و خوبی باشد که لازم است تحقیقات مبسوطی در این باره انجام شود. اگرچه خود من در پژوهش خود در کتاب تاریخ پنجاهساله اول اسلام تا واقعه عاشورا به نوعی سعی کردهام تا قسمت اول سؤال شما یعنی ارتباطاتی که در جامعه مسلمانان پیش از عاشورا به وجودآمده و نیز ارتباطات درون کاروان امام را براساس اسناد تاریخی تشریح کنم. اینکه چه روابط اجتماعی و چه فضای ارتباطی بین مردم و حتی بزرگان قوم پیش از واقعه و پس از واقعه وجود داشته که به آن واقعه عظیم ختم شده، باید از نگاه تحلیل تاریخ بحث شود. اما اینکه فرهنگ عاشران در طی تاریخ تا امروز چه فضای ارتباطی را برای ما بهوجود آورده نیازمند تحلیلهای جامعهشناسی است. من بیشتر میکنم برای شما روی بخش اول به جهت تحقیقاتی که داشتهام بحث کنم و شما نیز سؤالاتتان را از همان نگاهی که دارید، روی بخش اول بررسیها طرح کنید. قرنهاست که موضوع عاشورا مورد تحقیق و بررسی و اظهار نظر عام و خاص بوده است. پیش از ورود به تحلیل جامعهشناسی تاریخی عاشورا، نمایی از گونههای مختلف در پرداختن دیگران پیش رو داشتید؟ و چهقدر توانستید از نقل چگونی رخدادها به چراییها دست پیدا کنید؟ بله در طول این هزار و سیصد و چند سال،میلیونها تن برای زندهنگه داشتن این حادثه بزرگ آمدهاند و هر یک شیعه و سنیف مسلمان و مسیحی و دیگر ادیان درباره این واقعه نگاه خود را مطابق دلخواه و یا دریافت خود عرضه کردهاند.دقیقاً در قسمتی از کتاب خودم هم مختصراً به این موضوع اشاره کردهام. گوناگونی اظهار نظرها در طول قرنها،تنوع بسیاری داشته است. از نظر من بسیاری از آنان راه راست را میجستهاند. عدهای خودشان را در آیینه حادثه کربلا دیدهاند و بعد از آرزوها و اندیشههای خودشان مظهری پدید آوردهاند. عدهای از شیعیان دلباخته و صاف، حادثه را اینگونه تحلیل کردهاند که امام حسین (ع) کشته شد تا نزد پروردگار میانجی گناهکاران شیعه شود و خواستهاند تا با این قضاوت مقام او را شبیه مقام مسیح قرار دهند. بعضی از شرقیان شیفته تاریخنویسان اروپایی قرن نوزدهم هم با نگاه خاص خودشان امام حسین(ع) را فردی ناراضی از حکومت، ماجراجو و عصیانگر رژیم ملی عربی دمشق دانستهاند و حادثه عاشورا را با نگاه خود تحلیل کردهاند به گروه دیگری هم میتوان اشاره کرد و آن ناخرسندان بازار روز هستند که برای توجیه افکار و عقاید خود، کردار امام حسین (ع) را دلیل مدعای خود میآورند تا از روی آزادیخواهی و مخالفت با حکومت دیکتاتوری خواهان رژیم جدیدی باشند. هر یک از این گروهها، حادثه کربلا را آنچنان که خودشان میخواستند، تحلیل کردهاند. خیلی از کتابهایی که در این حوزه چاپ شده تاکنون یا مقتل بوده، یا تاریخنویسی بوده یا با هدف تبلیغ مذهبی نوشته شده و یا در حوزه ادبی بوده است. اما مقصود و مقصد من از تحقیق در قیام امام حسین هیچیک از اینها نبوده است. من به هنگام گردآوری اسناد و طبقهبندی آنها کوشیدم تا بدانم چرا واقعه رخ داده است. پیدا کردن پاسخ این چرا حتی تنها به خاطر خود حادثه نبود. بلکه نگاه من در مسیر تحلیل واقعه عاشورا به سیر تاریخ تمدنی برمیگردد که در شرایط مختلف زمان و مکان رویدادهای آن یکی معلول دیگری است. خود حادثه عاشورا در طی زمان تاریخی که بر آن گذشته تاکنون از جهت مختلف دارای تأثیرگذاریهای مختلف بوده چرا که گاهی سیر آن از بعضی جهات کند شده و از بعضی جهات قویتر و فراگیرتر شده است. در کتاب قیام امام حسین به دنبال زاویهای بودهام که در گذشته کمتر به آن توجه شده است و آن همان چرایی رخداد بوده است. در قسمت اول که موضوع روابط اجتماعی جامعه و پنجاه سال پس از پیامبر مطرح است، تصور میکنید چه مؤلفههایی باید مورد بررسی قرار بگیرند؟ اول باید ارتباطات اجتماعی اوضاع جامعه اسلامی را تجزیه و تحلیل کنیم. فضای ترس و رعب حاکم بر ارتباط مردم به یکدیگر و ارتباط مردم و نخبگان با حکومت یزید مؤلفه دیگر این بررسی است. این فضای ارتباطی که شما میگویید در دوره حومت معاویه به گونهای تعریف میشود و در دوره حکومت یزید به گونهای دیگر تا برسد به خود واقعه و حتی پس از واقعه کاروان اسرا حرکت میکند و این اکروان خودش جریانآفرین است. کاروانی که خفقان حاکم بر ارتباطات جامعه یزیدی را میشکند و فضاهای ارتباطی را تغییر میدهد لازم است که در اینجا چون بحث شما از منظر ارتباطات هم هست، به نقش پیامرسانی حضرت زینب توجه جدی شود. استاد! به نظر شما اولین سؤالی که باید برای فهم فضاهای ارتباطی حاکم بر جامعه پیش از واقعه عاشورا مطرح کرد چیست و محور این بررسی چه چیزی خواهدبود؟ به نظرم اولین سؤال این است که پس از پنجاه سال از ظهور پیامبر اسلام باید پرسیده شود که چه فضایی بر مردم و جامعه مسلمین که ادعای مسلمانی داشتند و نماز میخواندند، حاکم بوده و آن دوره با یک نگاه جامعهشناسی تاریخی بررسی شود چه بر مسلمین گذشته که موجب وقوع حادثه عاشورا در کربلا شده است؟ چه شد که آنچه نباید بر سر آل رسول بیاید، آمد؟رسولی که به عرب بیهویت عربستان هویت بخشید و به آنها عزت داد. چرا پس از گذشت نیمقرن با اهل بیت او چنان کردند؟چرا مردم سرزمینهای پهناور و پرجمعیت حالت تماشاگر صحنه را به خود گرفتند و تا سالها بعد از قتل پسر دختر پیغمبر، سکوت کردند؟ بعد همانها که حسین (ع) را کشتند در پنج وقت به قبله اسلام نماز میخواندند و در هر اذان شهادت به پیغمبری رسول خدا و جد حسین (ع) میدادند. اینها که بودند؟ چرا چنین کردند؟ همه اینها سؤالاتی بود که نیاز به پژوهشی تازه داشت تا بتوانم به این پرسشها پاسخ بدهم. برای رسیدن به پاسخها، جامعه اسلامی از زمان پیامبر تا قیام امام حسین را چگونه دستهبندی کردید و به چه سؤالاتی پاسخ گفتید؟ برای اینکه پاسخ درستی برای این پرسشها بیابم، اول اجتماع اسلامی را در دو مرحله از تاریخ بررسی کردم. یکی اجتماعی که در سال یازدهم هجرت شکل گرفته بود. اجتماعی که حضرت محمد(ص) چند ماه پیش از مرگ خود با خواندن آیه سوم سوره مائده به مسلمانان مژده داد و به مردم گفت: «مردم من میروم و دو چیز مهم را برای شما میگذارم. کتاب خدا و عترتم را. اول باید عناصر تشکیلدهنده این اجتماع را بشناسیم و بعد این اجتماع را با اجتماع مسلمانان در سال شصتم هجری یعنی سال مرگ معاویه مقایسه کنیم. تحلیل عاشورا نیازمند تحلیل عناصری است که اجتماع نیمقرن پیش را تشکیل میداد و حالا همان عناصر در زمان امام حسین یا پیشرفت کرده بود یا تضعیف شده بود و یا در حال توقف به سر میبرد. باید بپرسیم که مسلمانا پایان عصر معاویه در قیاس با مسلمانان آغاز عصر ابوبکر چه نسبتی داشتند؟مؤمنترند؟ متزلزلترند و یا بیایمان شدهاند؟ اگر بیایمان یا متزلزل شدهاند چه عاملی سبب تزلزل و بیایمانی آنان شده است؟ یکی دیگر از نکات مهم و موضوعاتی که در مسیر تحقیق مطرح کردهام و بحث درباره آن لازم است، این است که شهرهای بزرگ اسلامی جز کوفه و تا حدی بصره در مقابل چنین حادثهای خاموش نشستند. با وجودی که هنو در هر یک از این شهرها چند تن از یاران پیغمبر زندگی میکردند،چرا آنها پیش نیفتادند و مردم را به یاری حسین (ع) نخواندند؟ یا اگربا قیام امام موافق نبودند، چرا از حاکمان این شهرها نخواستند، تدبیری بیندیشند که کار به چنان کشتار فجیعی نکشد؟ برای پاسخ دادن به این سؤال باید وضع اجتماعی و ارتباطی هر یک از این شهرها را بررسی میکردم و موقعیت آنها را در مقابل رژیم دمشق و قیام امام حسین میسنجیدم که در بخشی از کتابم کاملاً شرح آن را دادهام و وضعیت دمشق، مکه، مدینه، بصره و کوفه را تشریح کردهام. این جامعهشناسی تاریخی که میگویید چگونه میتواند فضای روشنی از ارتباط گروهها و نسلها با هم به ما ارائه بدهد. یعنی جامعه یزید را از نگاه ارتباطشناسی نسلها و گروههایی که اسلامی هم خوانده میشدند، بررسی کنید و بفرمایید اصولاً چه ویژگیهایی داشتند. بله. در جامعه شناسی آن زمان باید گروههای مختلف اجتماعی و برنامههای مختلف را بررسی کرد. مثلاً عامه مردم را، یا نسل جدید و قدیمی را یا چگونگی روح دینداری را و دیگر مسائل مورد نظر را باید طرح کرد. از آغاز رسالت پیامبر (ص) تا پس از مرگ معاویه وضعیت اجتماعی با پستی و بلندیهای فراوانی روبرو میشود. دوره پس از مرگ معاویه ما با جامعهای روبرو هستیم که اکثریت قریب به اتفاق نسل مسلمان که آن روزها در شبه جزیره عربستان زندگی میکرد، در پایان خلافت عمر متولد و در عصر عثمان پرورش یافته بود و در آغاز حکومت معاویه وارد اجتماع شده بود. پنجاهسالههای این نسل پیامبر را ندیده بودند و شصتسالهها هنگام مرگ پیامبر 10 ساله بودند . از آنهایی که پیامبر را دیده و صحبت او را شنیده بودند چند نفری بیشتر باقی نمانده بود که در کوفه، مدینه و مکه و یا دمشق به سر میبردند. پیرمردان هفتاد یا هفتاد وچند ساله هم ترجیح میدانند پیش از آنکه به فکر پرداختن به کارهای زندگی باشند، آماده بستن بار سفر آخرت خود باشند. اکثریت مردم بخصوص طبقه جوان که چرخ فعالیت اجتاعی را به حرکت درمیآورد یعنی آنان که سال عمرشان بین بیست و پنج تا سیوپنج بود،آنچه از نظام اسلامی میشناختند و در آن بهسر میبردند حکومتی بود که «مغیرهابنشعبه» و «سعید ابنعاص» و «ولید»، «عمروابنسعید» و دیگر اشرافزادههای قریش اداره میکردند که مردانی فاسق، ستمکار، مالاندوز، تجمل دوست از همه بدتر نژاد پرست بودند. نسل جوان تا خود و محیط خود را شناخته بود، حاکمان بیرحمی بر خود میدید که هر مخالفی را میکشت و به زندان میانداخت. یک دسته از مسلمانان هم بودند که سختگیریهای عصر عمر را دیده بودند و از بیم بازخواست او مجبور بودند ظاهر کار را حفظ کنند. بعد با برخورداری مالی که در دوره بعد نصیب آنان شد، برای خود زندگی آسودهای آماده کرده بودند تا در روزگار پیری و ناتوانی از آن بهرهمند شوند و چون نمیخواستند آسایش خود را به هم بزنند هر حادثهای که پیش میآمد ـ هرچند مخالف ظاهر دین بودـ برای آن تأویلی و یا محملی درست میکردند تا از سرزنش وجدان در امان باشند. به خودشان میگفتند باید با جماعت مسلمان بود. نباید تفرقه انداخت. از طرفی دیگر آشنایی مردم این سرزمینها با طرز تفکر همسایگان و راهیافتن بحثهای فلسفی در حلقههای مساجد، راه را برای گریز از مسئولیتهای دینی بازتر میکرد. شما میبینید هر مقدار از عصر پیغمبر دورتر میشوی، خویها و خصلتهای مسلمانی کمرنگتر میشود و سیرتهای عصر جاهلی زندهتر میشود. بعد در جامعه اسلامی که روح شریعت اسلامی باید پرهیزکاری و عدالت باشد، اینها دیده نمیشود و از احکام اجتماعی دین تنها نماز جمعه و جماعت برپاست که آن هم رونقی ندارد و بصورت تشریفاتی برگزار میشود. در بررسی سرزمینهای اسلامی هم میبینید شام دربست طرفدار خاندان امیر بود و مکه و مدینه هم نسبت به قیام امام حسین (ع) عکس العمل قابل توجهی از خود نشان نداد. تنها عراق آن هم کوفه بود که برپا خاست. هر چند گروهی از مردم عراق بهخاطر عرق دینی میخواستند که حکومت عادلانه عصر پیامبر برگردد. اما سران قبیلهها و اشراف که سررشته کارها به دست آنان بود تا این درجه حسننیت نداشتند. آنها میخواستند عراق پیروز شود تا کینه خود را از شام بگیرند اما حساب این را نکرده بودند که شام برابر چنین جسارت و جرئتی چه عکسالعملی نشان میدهد. همین که دیدند شام با فرستادن پسر زیاد، مراقب اوضاع عراق است، جهت خودشان را تغییر دادند و اطاعت یزید را بر اطاعت پسر پیغمبر مقدم شمردند. همه اینها وضعیت جامعه را پیش روی ما روشن میکند. حالا پس از مرگ معاویه، همین فضا با شرایط خفقان و ستم دوران یزیدی به قیام امام حسین (ع) میرسد که تصور میکنم شما میتوانید مفصل آن را در کتاب قیام امام حسین (ع) دنبال کنید. در بحث وقایع روز عاشورا در نگاه تاریخی، چهقدر و چگونه باید به دریافت واقعیتها نایل شد و صحت گفتهها و اقوال را تأیید کرد؟ همانطور که اول گفتم بالاخره طی قرون هر کس از نگاه خود به ماجرا چیزی افزوده است. اما در نتیجه درستی دو قرن اسناد تاریخی، بیرون آوردن واقعیتهای خارجی مخصوصاً با توجه به گستردگی و عمق حادثه که گروههای مخالف یکیدگر در آن نفعی داشتهاند، کاری دشوار است. اما خوشبختانه وقایعنویسانی در صحنه کارزار حضور داشتهاند و خودشان آنچه را به چشم دیدهاند و یا نزدیک به محل حادثه بودهاند و یا چگونگی آن را از دیگران شنیدهاند و نقل کردهاند. بنابراین آنجا که چند گزارشگر در بازگویی حادثهای همداستان هستند، احتمال ساختگی بودن نمیرود و یا کمتر میرود. همچنین آنچه را قرینههای خارجی تأیید میکنند بهتر میتوان پذیرفت. در مجموع هم این حادثه در طول تاریخ همیشه دچار تحریفها و آسیبهایی بوده که دائماً علما و اندیشمندان متذکر آن بودهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
شهیدی دگردیسی جامعه بعد از پیامبر را در دو نکته مهم خلاصه می کند. ... حال از زبان یزید نوه ابو سفیان در پنجاه سال بعد از این جریان،دوباره چیزی مشابه می ...
محمد مصطفي(ص)در روز 17 ربيع الاول پنجاه و سه سال قبل از هجرت در شهر مكه چشم به ... عبد المطلب پدربزرگش پرورش يافت اما دو سال بعد او نيز درگذشت و پيامبر نزد ...
و در سال وفات وی خلاف است ; سال چهلم و پنجاهم و پنجاه و چهارم گفته اند. و ابن سعد گفت شصت سال در ... 2- پس پیامبر گفت: اى مردم! مولاى شما و پیامبر شما كیست؟ ...
اما چون تصویرکردن چهره پیامبر (ص) امکانپذیر نیست، تصمیم گرفتیم در قالب پنجاه موضوع حول ... شریفی گفت: "سال گذشته نتوانستیم رکورد این نقاشی را در کتاب گینس ثبت ... مرکز تماس بگیریم و بعد از اجرای این نقاشی رکورد آن در گینس ثبت خواهد شد. ...
بعدها حدود سى سال بعد سه داستان ديگر از فاكنر به اين مجموعه اضافه شد. ... «پيامبر و ديوانه» زباني دارد كه با تمام ترجمههاي ديگر او متفاوت است. ... جبران، «چنين كنند بزرگان» اثر ويل كاپي از جمله ترجمههاي او در اين پنجاه و چند سال است. ...
وقتي شهريور ماه گذشته بعد از اجراي سمفوني رسول عشق واميد در كافه ترياي تالار ... مي گويد : "هنوز هيچ حامي مالي براي انتشار مجموعه حاصل پنجاه سال فعاليت حرفه ايم ... مردم كرمانشاه در سالروز ولادت پيامبر اسلام آيينهاي جشن برگزار كردند ...
پس از حركت رسول الله (ص)، منافقين در شهر شايع كردند كه رسول خدا نسبت به على بن ... علامه مجلسى در بحارالانوار فرموده: در سال اوّل هجرت آن حضرت ميان مهاجرين و انصار .... مجلس رضوان الله عليه در بحار ج 37 ص 290 - 340 پنجاه صفحه باين مطلب ...
تاریخ اسکندریمبدأ این تاریخ 12 سال شمسی پس از مرگ اسکندر کبیر برابر با 312 م ... وجه تسمیه این جشن سده به عقیده جمعی این است که وقت آن پنجاه روز و پنجاه شب ...
بنابر این روایت , عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال می شود كه بیست و پنج سال آن را در ... این بیست سال مصادف است با دوره پایانی خلافت هارون عباسی , پس از آن سه سال ... یعنی نخست باید به رسالت پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) ایمان داشت و ...
... مجتهدي در تهران گفت: كسي كه پنجاه سال در تهران خدمت كرده و براي صلاح و ... پيامبر (ص) را ادامه ميدهند و شرط موفقيت انبيا زهد بوده است، پس روحانيان هم ...
-