تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798321107




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جوابيه دانشگاه آزاد اسلامي به انتقادات سليمي نمين


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جوابيه دانشگاه آزاد اسلامي به انتقادات سليمي نمين فارس: دانشگاه آزاد اسلامي در پي انتشار مطالبي با عناوين " قانونمند كردن مديريت دانشگاه آزاد از وظايف جنبش دانشجويي است"و"جاسبي شخصا دستور اخراج فرزند مرا صادركرد" از قول عباس سليمي نمين جوابيه‌اي منتشر كرد. متن اين جوابيه به شرح ذيل است: احتراما عطف به مطالب منتشره در آن رسانه محترم در مورخ 5/9/87 و30/9/87 تحت عناوين " قانونمند كردن مديريت دانشگاه آزاد از وظايف جنبش دانشجويي است"و"جاسبي شخصا دستور اخراج فرزند مرا صادركرد"بايسته است نسبت به درج جوابيه هاي حاضر اقدام فرمايند.   شايان ذكر است اين دانشگاه به رغم آماده سازي پاسخ مطلب نخست،به منظور اجتناب از دامن زدن به مناقشات رسانه اي پيرامون مطالب كذب وتكراري ازارسال آن خودداري ورزيده ليكن اصرارتاسف انگيز آن خبرگزاري دربازتاب اكاذيب مطرح شده عليه اين دانشگاه كه به روشني درمطلب اخيرمشهود است،ارسال جوابيه هاي هردو خبررا اجتناب ناپذير ساخته است.عليهذا انتظارمي رود،فارغ از الزامات قانوني، چنانكه حقيقتا درمدعاي خويش داير بردلمشغولي نسبت به تنوير افكارعمومي درباره عملكرد اين دانشگاه صادق هستند،نسبت به درج جوابيه هاي حاضر اقدام فرمايند. پاسخ به مطلب "قانونمند كردن مديريت دانشگاه آزادازوظايف جنبش دانشجويي است"مورخ 5/9/87 جمع بندي مجموعه اقدامات واظهارات آقاي سليمي نمين عليه دانشگاه آزاداسلامي كه اخيراباايراد اتهامات عديده وبي پروا نسبت به طيف گسترده اي از نهادها ومسئولين - يا به تعبير ايشان- "گلوگاه " هاي نظام نيـزهمـراه گـرديده، جاي ترديدي باقي نمي گذارد كه ايشان درسناريوي جنگ رواني جاري عليه دانشگاه آزاداسلامي، عهده دارنقش "آتش بيار معركه" است كه لازمه آن، آمادگي روحي واعتقادي براي طرح علني هرنوع اتهامات بي پايه وكذب واظهارات غير مسولانه عليه اشخاص ونهادهاي گوناگون، با هدف تخريب و ترور شخصيت اهداف ازپيش تعيين شده است.نقشي كه اهميت آن درواقع ناشي از شماراندك داوطلبان ايفاي آن است! زيرا ازيك سوي شعله ورماندن آتش عداوت وخصومت، نيازمند دروغپردازي وافسانه سرايي و رجزخواني دركوي وبرزن است،وازسوي ديگر مردم متعارف غالبا،درپرواي آبرو وآخرت خويش ازتن دادن به چنين رسوايي هايي اكراه دارند.درچنين شرايطي قدر ومنزلت استثنايي افرادي همچون برادر "حاتم طايي"كه هيچ فرصتي را براي "ماندگاري در تاريخ" از دست نمي دهند،به روشني،عيان مي شود. اين روزها آقاي سليمي نمين وهمراه هميشگي اش،دن كيشوت وار،ازدياري به ديارديگر شتافته ودرهيئت "چهره هاي موجه ودردآشناي جنبش دانشجويي"!،"علم بيداري وآگاهي بخشي"! برافراشته و"اولويت هاي جنبش دانشجويي را درزير گوش دانشجويان زمزمه مي كنند."!وطرفه آنكه روش انتخابي ايشان براي قانونمندساختن "حياط خلوت"هاي عرصه سياسي كشور، ابتغاءفتنه و ايجاد اغتشاش وتشنج در محيط هاي دانشگاهي است.!؟حال آنكه اين قبيل تشبثات وهوچيگري ها، نوعا،روشي است كه ازسوي گروه هاي فشار،باهدف كسب امتيازات نامشروع وپيشبرد اهداف غير قانوني وفراقانوني اتخاذ مي گردد.زيرا درجامعه مدني وتحت حاكميت قانون، مقابله با هرنوع مفاسد وتخلفات احتمالي، درهرسطحي ازجامعه وحاكميت، داراي راهكارهاي قانوني ومدخل هاي رسمي است.ورسالت آگاهيبخشي رسانه ها دراين ميان نيز،هيچگاه نمي تواند،به مفهوم انكار مراجع رسمي وقانوني ازيك سووتجاوز وتعدي به عرض وآبروي افراد وتضييع حقوق مسلم سازمان هاازسوي ديگر باشد.   واين همه درحاليست كه مجموعه جنگ رواني جاري عليه دانشگاه آزاداسلامي متكي برچند رسانه محدود، جهت اشاعه وانتشار دروغ هاي گستاخانه ولجام گسيخته اي است كه با هيچيك ازموازين شناخته شده قانوني،عرفي وشرعي سازگاري ندارد وعجيب آنكه رسانه اي كه نام "ايران" را برپيشاني خود حك كرده ومطابق حداقل انتظارات، مي بايستي به احترام اين نام ودارابودن عنوان رسانه دولت، بيش از سايرين، حريم هاي شناخته شده مطبوعاتي درباب عدم تعرض به حرمت وآبروي اشخاص وپايبندي به موازين اخلاق رسانه اي وحرفه اي را رعايت نمايد، عملا به تريبون انتشارهمه اتهامات وبهتان هاي بي پايه اي مبدل گرديده كه ازسوي تنها يك،دونفر فرد مغرض ومعاند عليه دانشگاه آزاد اسلامي به عنوان نهادي برخاسته از متن انقلاب اسلامي درجريان است.   نكته قابل تامل اينكه، انتشارگسترده همه اين شايعات ودروغپراكني ها، با تاكيد صريح وضمني بر ناكارآمدي ويا فساد مراجع ودستگاه هايي درهرسه قوه مقننه،قضائيه ومجريه صورت مي پذيرد كه بنا بر وظايف واختيارات قانوني خويش، عهده دار تعامل با دانشگاه آزاداسلامي درامور جاري ويارسيدگي به دعاوي مطروحه به طرفيت آن، هستند.چنانكه پيداست اين امرگذشته ازاهانت آشكارنسبت به خانواده بزرگ دانشگاه ازاداسلامي ومديران خدوم آن درحقيقت، حركتي موهن وناشايست نسبت به مجموع نظام است كه ازمتوليان ذيربط دراين باره،رسيدگي قاطع وممانعت از ترويج بيشتراين قبيل اتهامات انتظارمي رود.   - آقاي سليمي نمين طي اظهارات اخيرخويش درجلسه منعقده دردانشگاه بين المللي امام خميني (ره)كه تنها، حلقه اي از فعاليت هاي جاري "تورايرانگردي"، با موضوع "پرده خواني" عليه دانشگاه آزاداسلامي به شمار مي رود،درمقام توجيه حضور پياپي در مجامع دانشگاهي وايراد اتهامات بي پايه واساس، اقدامات فتنه جويانه حود را،آگاهيبخشي توده هاي دانشجويي جهت تمهيد زمينه لازم براي اعمال نظارت بر دانشگاه آزاد اسلامي، قلمداد كرده است. گذشته از آنكه آيا مي توان چنين اقدامات غير قانوني وتشنج آفريني را، آگاهيبخشي ناميد يا خير؟مفروض باطلي كه كوشش مي شود به طور غير مستقيم، درخلال اين مغلطه تثبيت گردد، ادعاي "فقدان نظارت بردانشگاه آزاداسلامي" است كه صرفا اتهامي تبليغاتي، با ظاهري موجه است.زيرا دانشگاه آزاد اسلامي،برحسب ماهيت مردمي خويش وبه عنوان نهادي مدني، درشمار سازمانهايي قراردارد كه از بدو تاسيس،تاكنون، همواره درمعرض قضاوت وارزيابي قرار داشته وعملكردآن دربوته نقد وداوري مستمرقرارگرفته است.   همه كساني كه دوران رونق وميدان داري مجله فكاهي گل آقا، درعرصه نقد بي رحمانه وبي ملاحظه اجتماعي وفرهنگي را به ياددارند، به صراحت تائيد خواهند كرد كه تقريبا درهيچ شماره اي ازنشريه فوق نبود كه گريزي هم به عملكرد دانشگاه آزادنزده باشد.ونيز آنان كه خاطره نخستين گام هاي محتاط صدا وسيما، دردهه شصت را براي توليد برنامه هاي طنز آميزونقادانه درباره چهره هاوجريانات سياسي وفرهنگي كشور، درذهن دارند، قطعا به ياد مي آورند كه حركت نوخاسته دانشگاه آزاداسلامي درآن هنگام،پيوسته درمعرض ارزيابي ونگاه هاي انتقادي، كه شاخص مهمي از نظارت مردمي به شمار مي رود، قرار داشت. واقعيت انكارناپذيرآنست كه بنيانگذاران ومديران دانشگاه آزاداسلامي به يمن تائيدات الهي وبه مددانگيزه وتوان خويش، توفيق آن را يافته اند تا درپرتو همين نظارت ها وتوجهات عمومي، خشتي بر بناي رفيع فرهنگ ومدنيت اين مرز وبوم استوار سازند.وامروزه صرفنظر ازمعدود بي هنراني كه فرصت طلبانه، هم وغم خود را مصروف به عيبجويي صرف ازدانشگاه آزاداسلامي نموده وبرانكار توفيقات ودست آوردهاي آن پافشاري مي كنند، سايركارشناسان وناظران آگاه به مسائل آموزش عالي كشور، تصديق مي كنند كه موسسه اي همچون دانشگاه آزاد اسلامي با دارا بودن صدها هزاردانشجوكه موجب درگيرساختن شمار عظيمي از خانواده هاي ايراني درمسائل اين دانشگاه مي گرددونيزاهميت ذاتي يك واحد دانشگاهي درسطح شهرها، اساسا نمي تواند مصون ازانواع نظارت ها وكنترل هاي قانوني ازسوي مراجع ذيربط ،مردم ومقامات محلي باشد.   دانشگاه آزاد اسلامي ازقماش هزاران شركت توليدي وموسسه مالي دركشور نبوده است كه تراز عملكرد آنها طي دهه هاي طولاني، به رغم دارا بودن انواع رانت هاي آشكار ونهان ناشي از سيطره اقتصاد دولتي ونفتي، بيانگرزيان هاي انباشته باارقامي نجومي وسرسام آور باشد.موسساتي كه مجال آن را يافته اند تا درفضاي كاذب وامن اقتصاد نفتي ودولتي ودرغياب ارزيابي هاي منطقي وسنجش هاي اقتصادي مسوولانه، به حيات جزيره اي وطفيلي خود ادامه داده وبه دوراز ديد وداوري مردم ورسانه ها طي ساليان طولاني جولانگاه آزمون وخطاي مديران مصون از ارزشيابي قرارگيرند.   حقيقتا هيچ ناظر مطلعي با كمترين ميزان انصاف هم نمي تواندبا اين ادعاي مضحك، موافق باشدكه:" دانشگاه آزاد تنها جايي دركشور است كه طي سه دهه از حيطه نظارت خارج بوده است."!به نظر مي رسداين ادعا، قبل از هرچيز، بازتاب دهنده اين تلقي خام باشد كه نظارت قابل قبول، تنها از طريق مجاري ارتباط ارگانيك وتشكيلاتي ميان دولت و سازمان هاي تابعه آن قابل اعمال است.از منظر فوق،هرنهاد مستقل ومتكي به خود كه از دستگاه عريض وطويل دولت، آويزان نيست، نوعي "حياط خلوت" به شمار مي رود كه نفس اين استقلال، ازنگاه تمامت خواهان، گناهي نابخشودني به شمار مي رودوتنها راه مطمئن نظارت برچنين تشكيلاتي، منضم ساختن آن به دولت خواهدبود.شايد ازهمين روست كه برخي،مفهوم نظارت دولت را، با دستور مستقيم دولتمردان، براي هرنوع اعمال نظردرموسسات برآمده از جامعه مدني يكسان فرض كرده اند.طبيعي است كه درچنين فضاي فكري تنگ نظرانه اي، طرح ادعاي غير واقعي بركنار ماندن دانشگاه آزاداسلامي ازهرگونه نظارت، دور از انتظار نيست.حال آنكه تنها مروري اجمالي برروند تحولات دانشگاه آزاداسلامي، حاكي ازآنست كه مسائل ومباحث مربوط به اين دانشگاه، همواره ودرمقاطع گوناگون درعاليترين مراجع نظارتي وتصميم گيري كشور، منجمله مجلس شوراي اسلامي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، هيئت وزيران ووزارت علوم، مطرح وتصميمات مربوطه از خلال بحث وگفتگوي كارشناسي وبا اتكا به مستندات قانوني واختيارات نهادهاي تصميم گيروبا ملاحظه مصالح ومقتضيات آموزش عالي كشور،اخذ وبه مورد اجرا گذارده شده است.   افزون براين، بسيار طبيعي است كه نهادي كه عهده دارمسئوليت نيمي از بار آموزش عالي كشور بوده، منطقا نمي توانسته طي ربع قرن، بركنار از نظارت هاي مراجع ذيصلاح دركشور باشد.كمااينكه،بايگاني هاي مراجعي همچون سازمان بازرسي كل كشور،كميسيون اصل نود،بازرسي دفتر مقام معظم رهبري ونظارت شوراي عالي انقلاب فرهنگي مشحون از گزارشات موردي وسيستماتيك درباره عملكرد دانشگاه آزاداسلامي است.بي گمان نمونه روشن اين قبيل نظارت ها ماموريت هيئت تحقيق وتفحص مجلس هفتم است كه چه بسا اجراي صحيح وعاري از پيشداوري وغرض ورزي آن، تصويري تمام نما وواقع بينانه از مجموع توفيقات ونقايص دانشگاه آزاداسلامي، در پي ربع قرن فعاليت آن رادرمعرض داوري عمومي قرارمي داد.درعمل متاسفانه،قلب ماهيت ماموريت يادشده، موجب شد تا گزارش نهايي آن، به علت آميختگي مشهود بااكاذيب وداوري هاي شتابزده ويكسويه ونيز عدم رعايت ضوابط واصول اوليه گزارش هاي تحقيقي، عملا مورد تصويب قانوني قرارنگرفته وبه تبع آن بدون طي مراحل وترتيبات مقرر درقانون، صرفا به صورت مستمسكي براي يك سلسله تحركات غير قانوني وتشويش اذهان درجهت تخريب دانشگاه آزاداسلامي،قرارگيرد.   - باآنكه آقاي سليمي نمين درآغاز سخنان خود، تلويحابه اين واقعيت اذعان مي كند كه چه بسا مخاطبان ايشان، دانشگاه آزاد ومديريت آن را به رغم آنچه وي ادعا مي كند، به مثابه يك تهديد تلقي نمي كنند،ليكن درادامه، خودداري برخي دانشگاه هاازتبديل شدن به تريبون ايشان واينكه به هردليل نخواسته اند محيط دانشگاه را جولانگاه جنگ رواني ودانشجويان را ملعبه جرياناتي با اهداف كاملا بي ربط با مسائل دانشگاه هاي ميزبان، قراردهند ودريك كلام تصور مشتركي با ايشان، درباره مبرم ترين وظيفه جنبش دانشجويي نداشته اند، به عنوان اعمال فشار از بيرون دانشگاه تفسير شده است.   وجالب اينكه همين ادعا خود، سوژه جديدي براي تكرارداستان مهيج وسرگرم كننده "هزاردستان" قرارگرفته وسخنران را به اين نتيجه مشعشع مي رساند كه " دامنه ديكتاتوري دكتر جاسبي مرزهاي دانشگاه هاي سراسري را نيز درنورديده است."!به روشني پيداست كه طراحان جنگ رواني عليه دانشگاه آزاداسلامي، درصدد هستند ازرهگذر چنين تحليل هايي،اين تصوير ذهني پارانوئيدرا به مخاطب القانمايند: كه "همه مديران ومسئولين دستگاه هاي ذيربط با دانشگاه آزاداسلامي درسراسر كشور،به نحوي وامداراين دانشگاه بوده به قسمي كه نبايستي به هيچيك از آراءمحاكم ويا مصوبات مراجع قانوني درباره دانشگاه آزاداسلامي اطمينان داشت."!؟ولابد مي بايستي درچنين شرايطي جملگي دست به دامان" تنها قهرمانان فسادناپذيردركشور"، يعني آقايان سليمي نمين وشركا زده وازايشان بخواهيم ضمن ايفاي رسالت آگاهيبخشي دراين باره، مقدمات برگزاري يك "رفراندوم عمومي" جهت "قانونمندكردن دانشگاه آزاداسلامي" رافراهم سازند!و البته "تحت نظر سازمان ملل"، زيرا از خطر وامدار شدن مسئولين برگزاري رفراندوم كذايي نيز نبايدغفلت ورزيد!!   آقاي سليمي نمين مدعي است " به عنوان يك ايراني ازعملكرد ضعيف مجلس درمقابل دانشگاه آزاداسلامي نگران است."صرفنظر از ميزان صحت وسقم چنين ادعايي، سرنوشت نظم وقانون دركشور را درشرايطي تصور كنيد كه هريك ازايرانيان ديگرنيز به روش ايشان تاسي كرده وضمن صدور راي عدم سلامت يا بي كفايتي مجلس ودادگاه ها، دوره افتاده وازطريق هتك حرمت افراد وشايعه پراكني وايراداتهامات وتشويش اذهان، درصدد دفاع از حقوق "مظلومان"ويا"قانونمند ساختن" سازمان هايي برآيند كه خود، راسا غير قانوني بودن آن را تشخيص داده اند!   - تضاد تقابلي مشهود در اظهارات آقاي سليمي، نسبت به مديريت دانشگاه آزاداسلامي، به گونه ايست كه مي كوشدبه ضرب قوه خيال هم كه شده، هر ماجرا ي نامربوطي رابه عنوان سندي براثبات مدعاهاي واهي خويش دراين باره قلمدادنمايد.ودراين مسير بنا به رويه معمول خويش، همه چيز وهمه كس را تنها به صورت ابزاري براي وصول به هدف خويش مي انگارد.كمااينكه با اشاره به دستگيري يكي ازمديران اسبق دانشگاه،ماجراي يادشده رادستمايه خيالپردازي هاي شاعرانه خويش قرارداده وبا چشم پوشيدن بر تمامي محتويات پرونده اي كه منجر به واقعه مذكور گرديده است،آن را حركتي ازسوي رياست دانشگاه درجهت مرعوب ساختن مخالفين جلوه داده است.   متاسفانه ايشان دراين موضع نيز به بهاي اهانت آشكار به كليه مراجع قضايي وانتظامي دخيل درپرونده،وتلقي تلويحي ايشان به عنوان "آلت فعل مقاصد نامشروع رئيس دانشگاه"سناريوي تكراري خود را تعقيب نموده است.بي گمان اگراين دانشگاه نيز همانند ايشان، هتك حرمت وآبروي اشخاص را براي خويش مباح مي دانست،اين امكان فراهم بود تابا تشريح ماجراي يادشده، عمق فاصله ميان حقايق با آنچه كه آقاي سليمي نمين كوشيده است به عنوان واقعيت پشت پرده برملا سازد،عيان مي گرديد. - موضوع رياست آقاي دكتر جاسبي برهيئت امناي كانون فارغ التحصيلان دانشگاه آزاداسلامي،سوژه منفي بافي ديگر آقاي سليمي نمين واقع گرديده،به طوريكه اولا با خلط ميان دوسمت "رياست كانون" و"رياست هيئت امناي" آن كه دوعنوان عليحده هستند،به غلط آقاي دكتر جاسبي را به عنوان رئيس كانون مذكور اعلام كرده است.گذشته ازآنكه انتخاب آقاي دكتر جاسبي نيز من حيث شخصيت حقيقي ايشان صورت نگرفته كه اعتراض مطرح شده وارد تلقي شود. بلكه حسب اساسنامه مصوب كانون،رياست دانشگاه آزاداسلامي،به عنوان يك جايگاه حقوقي،فارغ ازآنكه شخص دارنده اين سمت، دانش آموخته كدام دانشگاه باشد، به عنوان رئيس هيئت امناي شناخته شده است.مضافا اينكه علت اين انتصاب به جا نيز تضمين برخورداري دانش آموخته گان دانشگاه ازحمايت هاومساعدت هاي مسئولين دانشگاه درسالهاي پس از فراغت ازتحصيل،درجهت حفظ استانداردهاي تحصيلي ايشان ويا هرگونه مساعدت احتمالي درزمينه اشتغال وساير اموري است كه نوعا درچارچوب كانون پيگيري مي گردد.بنابراين به رغم تحليل بدبينانه ودرعين حال بي ربط مطرح شده،درحقيقت حضور رياست دانشگاه درهيئت امناي كانون فارغ التحصيلان دقيقا درراستاي مصالح ومنافع دانش اموختگان قابل ارزيابي است. - ادعاي ضمني آقاي سليمي نمين درخصوص سوءنيت مسئولين دانشگاه درموضوع پرونده تحصيلي فرزند ايشان كه با دروغ مضحك اعلام مفقودي مدرك كارشناسي وي ازسوي دانشگاه نيزهمراه گرديده،گذشته ازآنكه كاملا واهي ونامربوط است، مايه تاسف وتامل نيز مي باشد.توضيح آنكه مواجهه فرزند ايشان با موانع كنوني صرفاحاصل اطاله زمان تحصيل وعدم توفيق براي ايفاي تعهداتي است كه كرارا درچارچوب مقررات آموزشي به مراجع ذيصلاح سپرده ودقيقا معلول مقررات وضوابط آموزشي است.همچنين تذكر اين نكته ضروري است كه مديران دانشگاه تنها پس از طرح علني موضوع يادشده درمجامع ورسانه ها ونيز پرس وجوي برخي از مسئولين دراين باره، درجريان امر قرارگرفته اند.ضمن آنكه بلافاصله ازمبادي ذيربط درباره كم وكيف موضوع استعلام گرديده است.   نكته قابل توجه دراين ميان،بي پايه بودن ادعاي هرگونه ارتباطي ميان وضعيت تحصيلي فرزند آقاي سليمي نمين با تحركاتي است كه ايشان عليه دانشگاه آزاداسلامي به راه انداخته است.ليكن به نظر مي رسد،پيوند اين دومقوله متاثر ازمرام ومسلك گردانندگان جنگ رواني جاري عليه دانشگاه آزاداسلامي است كه ظاهرا هيچ حد ومرزي را براي استفاده ابزاري از انسان هادرجهت پيشبرد مقاصد سياسي وباندي نشناخته تا آنجا كه حتي از به راه انداختن هياهو وجنجال،پيرامون مسائل خصوصي نزديكان خويش نيز ابايي نمي ورزند.علي اي حال براساس سوابق ومستندات موجود وضعيت تحصيلي دانشجوي مورد نظر به دليل اطاله زمان تحصيل با موانعي مواجه است، كمااينكه پرونده تحصيلي مشاراليه ازهمان بدو شروع به تحصيل،با توجه به ضوابط آموزشي وبه دليل مشروط شدن هاي پي درپي، چندين نوبت در كميسيون هاي موارد خاص مطرح گرديده وهم اكنون نيز رسيدگي وتعيين تكليف در باره آن، تابع ضوابط ومقررات آموزشي مربوطه خواهد بود.   بديهي است دواير ومراجع ذيصلاح دراين باره، مسئوليت خويش را بدون توجه به اين قبيل جنجال ها وصرفا با ملاحظه ضوابط والبته رعايت مصالح دانشجو،بااعمال حداكثرشرايط ارفاقي،عينا مشابه ساير پرونده هاي تحت رسيدگي، به انجام خواهند رساند.همچنين دانشگاه آزاداسلامي با احترام به حيطه شخصي دانشجويان خويش ازپرداختن به جزئيات بيشتر دراين باره خودداري ورزيده وصرفا جهت تنوير افكارعمومي ازآقاي سليمي نمين مي خواهد تا مستند ادعاي مطلب منقول از واحد دانشگاهي مربوطه، دائر برمفقود شدن مدرك كارشناسي فرزند خود را ارائه نمايد.زيرا برابر استعلامات به عمل آمده اساسا هيچگونه دانشنامه ويا حتي گواهي موقت فارغ التحصيلي نيزبراي مشاراليه صادرنگرديده تا ادعاي مفقود شدن آن قابل طرح باشد.   - يكي ديگر از داستان هاي خيالپردازانه آقاي سليمي نمين درجريان نشست مورد نظركه البته افتخار ابداع اوليه آن به آقاي زاكاني تعلق دارد،ادعاي واهي ممانعت ازادامه كارهيئت تحقيق وتفحص، درنتيجه تخلف يكي از عوامل آن، دائر بر ضبط غير ماذون مكالمات با مديران دانشگاه است.نكته قابل تامل اينكه اگرچه دانشگاه آزاداسلامي به منظور استيفاي حقوق مديران خود ونيز ضرورت برخورد قانوني با چنين عمل مذموم وغير متعارف كه از هرحيث مغاير با شوونات مجلس شوراي اسلامي نيز به شمار مي رود،بلافاصله نسبت به طرح شكوائيه دراينخصوص اقدام نموده،ليكن هيچگاه واقعه مذكور به عنوان نقطه توقف ماموريت هيئت تحقيق وتفحص مطرح نبوده واساسا هيچگونه ممانعتي دراين زمينه ازسوي دانشگاه آزاداسلامي به عمل نيامده است.به طوريكه حسب سوابق موجود، مامورين اعزامي دراين چارچوب، به هرميزان كه صلاح دانسته اندازاسناد ومدارك مربوط به عملكردكليه واحدها ودواير ستادي دانشگاه، نسخه تهيه كرده اند كه حجم آن به صدها هزاربرگ بالغ مي گردد.   ازسوي ديگر حتي نگاهي اجمالي به مجموع استناداتي كه ازسوي آقايان، طي دوسال اخيرنسبت به موضوع نيمه كاره ماندن ماموريت هيئت تحقيق وتفحص دردانشگاه آزاداسلامي به عمل آمده است، به روشني بيانگر اين واقعيت است كه انتشار اين دروغ از سوي آقاي زاكاني، با نيت امكان ايفاي نقش دوگانه دراين باره صورت گرفته است.به قسمي كه دركنار به اصطلاح "افشاگري عليه دانشگاه آزاداسلامي" با استناد به مدارك واسنادي كه دراختيار دارد،همچنين ازاين فرصت طلايي نيز برخوردار شود،تا فقدان هرگونه مدرك كاشف از خلاف دردانشگاه ونيز بي برگ وباربودن گزارش تحقيقات خود را با ادعاي واهي ممانعت دانشگاه از دسترسي كافي ولازم به مستندات توجيه كند.يعني قهرمان ضد فساد داستان ما،از يك سو نقش كسي راكه به گنجينه بي پاياني از مفاسد وتخلفات دانشگاه دسترسي دارد، ايفا مي كند وبنابراين اجازه دارد،تاهرازچندي غوغا وبلوايي را دراين زمينه به راه بياندازدوبه زعم خود مدرك جديدي را برملاسازد.از سوي ديگر همچنان از ضرورت شفاف سازي باز هم بيشتر و برخورد انسدادي دانشگاه دراين باره سخن مي گويد.   همچنين ادعاي بايگاني شدن گزارش هيئت مذكور نيزكاملا واهي است. زيرا محتويات گزارش فوق، حتي پيش از طي مراحل قانوني دركميسيون مربوطه، به سرنوشت آن "شاهد بازاري" دچار شده واكنون دوسال است كه بند بند آن،به طور غير قانوني، درهركوي وبرزن واز طريق هررسانه اي، بارها وبارها تكرار گرديده است.به نحويكه مي توان به جرات ادعا كرد، تاكنون كمترمسئولي رامي توان سراغ گرفت كه به اندازه آقاي زاكاني، اينچنين آشكاراوبي پروا،فرصت هاي حاصل از مسئوليت خويش را درخدمت پيشبرد اغراض كاملا سياسي وشخصي خود قرار داده باشد.   - سوءاستفاده از محيط هاي دانشگاهي، به عنوان پايگاهي جهت تداوم تحريكات وتبديل آنها به صحنه جنگ رواني عليه دانشگاه آزاداسلامي ومهم ترازآن، معرفي اين تلاش هاي مذبوحانه، به عنوان مبرم ترين اولويت هاي جنبش دانشجويي كه ازسوي آقاي سليمي مطرح گرديده است،آشكارا اقدامي درجهت جعل يك هويت عاريتي آبرومند، براي حركتي توطئه آميز وپنهاني است كه ازهيچ مشروعيتي نه درانگيزه واهداف ونه دروسايل و روش ها، برخودرار نيست. غافل ازآنكه فقدان هرگونه سنخيتي ميان آن باطن سياه واين ظاهر سپيد،موجب رسوايي تزويرگران خواهد شد.كمااينكه نگاه ابزاري ي گوينده،نسبت به جنبش دانشجويي وتلاش براي مصادره اعتبار وآبروي پديده سياسي واجتماعي يادشده، به نفع تحركات رسواي سياسي وقدرت طلبانه،درعين بي اعتنايي نسبت به مولفه ها ومفاهيم بنيادين اين جنبش به وضوح عيان است.زيراچنانكه روشن است، ارزيابي وتعيين اولويت هاي جنبش دانشجويي، از بدوظهور آن به مثابه بخش پيشگام نهضت انقلابي مردم ايران، همواره مستلزم تحليلي جامع، مركب از دوبخش تئوريك وتاريخي درباره جايگاه دانشگاه ودانشجويان، درساختاروروند تحولات اجتماعي وسياسي ازيك سوي ونيز موقعيت جنبش دانشجويي، درمقطع خاص مورد بررسي ازسوي ديگر است.تنها درسايه چنين تحليل جامعي است كه مي توان از مبرم ترين اولويت هاي جنبش دانشجويي كشور سخن گفت.   درغياب چنين تحليلي، هرنوع اظهار نظر سطحي وبدون پشتوانه تحليلي، تنها موجب لوث شدن مفاهيم يادشده وكاشف از نيت مدعي، براي ضرب سكه قلب وملعبه ساختن آرمان هاواحساسات پاك وتعالي جويانه جوانان ودانشجويان، درخدمت اهداف گروه هاي ذينفوذ واليت هاي قدرت سياسي است.كه صد البته حناي چنين نيرنگ بازاني، درنظر دانشجويان آگاه وهوشمند، رنگي نداشته وندارد.به جاست ازآقاي سليمي نمين سوال شود كه چگونه مي توان،تلاش سازمان يافته وتوطئه آميزبراي بي اعتبار ساختن مديريت دانشگاه آزاداسلامي، به هر بهاي ممكن،را كه از سوي يك محفل ذينفوذ وگروه فشار،با انگيزه هاي صد درصد منفعت طلبانه، طراحي واجرا مي گردد، درچارچوب جنبش دانشجويي كه همواره بازتاب دهنده مطالبات سياسي وصنفي مشخص قشر تحصيلكرده دانشگاهي بوده و به گونه اي كاملا شفاف وبه نمايندگي ازسوي نيروهاي اجتماعي پيشرو وتحول خواه جامعه درهر مقطع خاص اعلام مي گردد، گنجاند؟آيا اين ادعا، صرفا مصداق ديگري ازترفند مخفي ساختن اهداف شخصي وانحصار طلبانه يك باندكوچك، درپوششي ازشعارها وآرمان هاي معتبر وموجه نيست كه پيش از اين ارزش هاي ديگري چون عدالت طلبي، ولايتمداري و متابعت از رهبري، قانونگرايي و تحول خواهي را مصادره كرده است؟   بي گمان جامعه فرهيخته ودردآشناي دانشگاهي كشور، اجازه نخواهند داد تا اغراض ومطامع شخصي كه دروراي جريان توطئه عليه مديريت دانشگاه آزاداسلامي نهفته است، به ضرب شعبده بازي وچشم بندي، درزمره اهداف ماندگار وافتخارآميزي همچون: مبارزه با ديكتاتوري وسركوب سياسي،استعمارونظام سلطه،فقر وتوسعه نيافتگي،تبعيض وبي عدالتي،دفاع ازآرمان رهايي قدس شريف وميهن اسلامي دربرابر تجاوز بيگانه، كه درمقاطع گوناگون الهامبخش جنبش دانشجويي كشور بوده است، معرفي شود.اساسا آقاي سليمي نمين، به پشتوانه كدام سابقه شفاف وشناسنامه دار سياسي كه با تائيد واقبال جنبش دانشجويي همراه بوده است، امروزمدعي صلاحيت ارائه طريق درمسير تداوم اين جنبش گرديده است؟وياشايد ايشان تصور مي كنند كه كسب وجاهت واعتبار سياسي درسطح جنبش دانشجويي ومصلحت انديشي دراين باب، پديده اي خلق الساعه وبي ريشه، همچون تشكيل محافل پنهاني به منظورجعل شايعات بي اساس ودروغپردازي است، كه به يك باره وبي هيچ پشتوانه اي ميسر وامكانپذير باشد؟   - باقي اظهارات آقاي سليمي نمين، درباب پرونده حصارك ووكالتنامه كذايي، تكرارادعاهاي نخ نماي پيشين است كه اين روزها، به عنوان چاشني طعم دهنده به همه خوراك هاي تبليغاتي كه در"مطبخ آقاي سليمي وشريك" تهيه مي شود، افزوده مي گردد.ازاين روي ضمن ارجاع مخاطب محترم به جوابيه هاي پيشين، از تكرار پاسخ هاي ارائه شده دراين باره، خودداري وتنها به تذكر اين نكته بسنده مي گردد كه الزامات ناشي ازراهبرد "تداوم حضور دررسانه" كه شيوه تبليغاتي منتخب در جنگ رواني جاري عليه دانشگاه آزاداسلامي است،موجب شده است تاگردانندگان اين نمايش همواره سوژه هاي مناسب وجنجالي را به مدد قوه خيال ودروغپردازي درآستين خودبه صورت آماده نگاه دارند.وجود همين ضرورت، علت كلي بافي هاي پي درپي درخصوص وجود "مدارك متعدد درباره مفاسد دانشگاه" ووعده تداوم سريال افشاگري را كه ازمدت ها قبل، به صورت يك جزءثابت، درتمامي اظهارات رسانه اي ايشان تكرارگرديده،به روشني وبي نياز از توضيح بيشتر،تبيين مي كند.   از اين روي دانشگاه آزاداسلامي با اعتقاد به هوشمندي مخاطبان محترم ودرعين احترام به افكارعمومي،مي كوشد حتي المقدور از تن دادن به يك جدال عبث رسانه اي احتراز ورزيده، ضمن آنكه آمادگي لازم براي پاسخگويي درباره عملكرد خودوياهرنوع شبهات احتمالي دراين باره رااعلام مي نمايد. پاسخ به مطلب "سليمي نمين: جاسبي شخصا دستوراخراج فرزندمرا صادركرد" مورخ 30/9/87 - عبارات آغازين مطلب مورد بحث ناظربر اتهامات واهي وبي اساسي عليه دانشگاه آزاداسلامي است كه به صورت كلي بافي وبا كاركرد كاملا تبليغاتي مطرح گرديده وبه مقتضاي جنگ رواني جاري عليه دانشگاه با وعده ارائه تدريجي مدارك ومستندات مربوطه درآينده نيزهمراه گرديده است.چنانكه مشهود است اين قبيل كلي بافي هاووعده هاي توخالي صرفابا هدف سرگرم ساختن ومنتظر نگاه داشتن مخاطب ابراز گرديده وملهم از راهبرد "تداوم حضور دررسانه" است كه ازشيوه هاي متداول تبليغاتي به شمارمي رود و ماحصل آن دميدن درتنور كارزار تبليغاتي وداغ نگاه داشتن آن است كه طبعا چنين تشبثاتي مستغني از پاسخگويي است. - به رغم بردباري اين دانشگاه درخصوص پرهيز از ورود به جزئيات مربوط به پرونده تحصيلي فرزند آقاي سليمي نمين واحتراز از طرح آن در رسانه ها كه با ملاحظه حيطه شخصي افراد و ضرورت رعايت حريم احدي از دانشجويان اين دانشگاه صورت مي پذيرد، متاسفانه آقاي سليمي نمين كه انتظار مي رود بيش از سايرين از به راه افتادن هياهو وجنجال دراطراف اين موضوع اكراه داشته باشند، خود دراين مسير پيشگام بوده وبا طرح پياپي موضوع يادشده و ارائه تفسيري سراپا كذب دراين باره مي كوشد ماجراي فوق را دستمايه يك سوژه جديد براي حمله به دانشگاه آزاداسلامي و تخريب و تخطئه آن قراردهد. واين درحاليست كه پرونده تحصيلي ياد شده و تصميم مسئولين ذيربط در مراجع آموزشي دانشگاه در باره آن، ازهر حيث مستند، عادلانه و قانوني بوده به طوريكه كمترين محلي براي سوءظن و ترديد دراين باره باقي نمي گذارد. وبلكه اگر بتوان دراين باره قصوري راسراغ گرفت همانا تسامحي است كه به صورت ارفاق هاي مكررنسبت به دانشجوي يادشده اعمال گرديده است .گواينكه اين قبيل ملاحظات ودادن فرصت هاي مجدد مبتني بررويه معمول دانشگاه وكميسيون هاي آموزشي آن بوده است كه مي كوشند با ملحوظ ساختن شرايط ومقتضيات خاص هر دانشجو، مجال كافي وشرايط لازم براي فائق آمدن برمشكلات و موانع موفقيت تحصيلي وي را فراهم ساخته وحداكثرمساعدت براي امكان عبور ازشرايط دشوار وتنگناهاي يپيش روي را مبذول نمايند. وحتي المقدور مانع محروميت دانشجويان از ادامه تحصيل باشند.كمااينكه اين رويه تاكنون در خصوص پرونده مذكور نيز اتخاذ گرديده است.   توضيح آنكه دانشجوي مورد بحث از بدو شروع به تحصيل درسال 76 به دليل عدم توفيق لازم در گذارندن واحدها با محدوديت هاي قانوني دراين زمينه مواجه شده به قسمي كه درطول ايام تحصيل كه قريب به 9سال براي مقطع كارشناسي به طول انجاميده 5 بار درمعرض اخراج قرارگرفته و9 بار پرونده وي در كميسيون هاي آموزشي مطرح شده است.بنابراين با كدام منطقي مي توان مدعي اعمال نظر در تصميم گيري نهايي مسئولين ذيربط درخصوص پرونده اي با مشخصات موصوف شد.   گذشته از اين ها نكته قابل تاسف اينكه روزنامه اي كه مدعي عنوان رسانه ملي است بدون احساس نياز به بررسي دقيق موضوع وياحتي ارسال يك يادداشت كوتاه به دانشگاه واستعلام دراين باره به خود اجازه مي دهد تا با نقض همه موازين اخلاقي وحرفه اي نسبت به انتشار مكرر چنين اتهام سخيفي عليه دانشگاه آزاداسلامي اقدام نمايد   - آقاي سليمي نمين درمصاحبه خود مدعي عدم انتشار جوابيه ايشان دررسانه هاي وابسته به دانشگاه آزاداسلامي گرديده،ضمن آنكه دراين باره تعبير "رسانه هاي آقاي جاسبي" رابه كاربرده است كه به نظر مي رسد اين ادعا وتعبير همراه آن،مصداق ديگري از توهم توطئه درباره رياست دانشگاه آزاداسلامي به عنوان "مردي براي تمام فصول" است كه به زعم آقاي سليمي نمين وشريك، "شبكه عظيمي از امكانات وتوانمندي هاي كشور را به شيوه اي پنهاني درخدمت منافع ومطامع شخصي خويش به كارگرفته است"!؟توضيح آنكه تنها رسانه هاي قابل انتساب به رئيس دانشگاه، درموسع ترين معناي اين تعبير، خبرگزاري آنا وهفته نامه فرهيختگان است كه هردو وابسته به دانشگاه ازاداسلامي هستندونيزروزنامه آفرينش، كه به صاحب امتيازي آقاي دكترجاسبي منتشر مي گردد.   ازسوي ديگر، حسب استعلام به عمل آمده،هيچگونه سابقه اي از وصول جوابيه مورد ادعاي آقاي سليمي نمين دررسانه هاي مذكور موجود نمي باشد.كمااينكه ايشان هم به طريق اولي مدركي دال بر اعلام وصول از سوي رسانه هاي مذكور دردست ندارد.بنابراين وبا توجه به شواهدامر،ظاهرا اشاره ايشان دراين باره به يك نشريه محلي دراستان قزوين است كه البته هيچگونه ارتباطي با دانشكاه آزاد وشخص آقاي دكتر جاسبي ندارد. الا اينكه درمنطق جنگ رواني وجنجال تبليغاتي كه ايشان عليه دانشگاه آزاداسلامي به راه انداخته اند، علاوه برآنكه "همه گلوگاه ها ومجلس ودستگاه قضايي وساير قواي مملكت وامدار آقاي جاسبي است"!، همچنين همه نشرياتي هم كه دراقصي نقاط كشور چاپ ومنتشر مي شوند، به صرف آنكه مطلبي رامنتشر سازند كه به ذائقه آقاي سليمي نمين خوش نيايد- ولو آنكه نقل قول صرف اظهارات وي باشد- بلا فاصله مشمول حكم وامدار بودن وبلكه انتساب مستقيم وبي واسطه به آقاي جاسبي خواهند بود.   - آقاي سليمي نمين پس ازآنكه با ايراد انواع اتهامات وجعل اكاذيب توهين آميزعليه دانشگاه آزاداسلامي،اين نهاد علمي وآموزشي را به عنوان يك "حياط خلوت قانون گريز وبي دروپيكر كه هنري جزتوزيع وتكثير مدارك تحصيلي بي اعتبار وغصب اموال مردم نداشته"!قلمداد كرده است، اكنون با توسل به يك ترفند شناخته شده درصدد پنهان ساختن اغراض واهداف واقعي خويش، ازطريق تاكيد بر تفكيك هويتي ميان دانشگاه آزاداسلامي ومديريت آن وسپس انتساب همه پلشتي ها ومفاسد مورد ادعاي خويش به مديريت دانشگاه آزاداسلامي برآمده است.بي ترديد انگيزه تمسك به چنين روش عوامفريبانه اي، تلاش مذبوحانه براي فرونشاندن انبوه مخالفت ها واعتراضاتي است كه ازسوي مجامع دانشگاهي كشور وحتي ساير نهادهاي انقلابي درواكنش به هتك حرمت ها و ارزش هاي مسلم نظام وانقلاب توسط ايشان برانگيخته شده است.غافل از آنكه حتي يك جمعبندي اجمالي از مجموع اتهاماتي كه طي ماه هاي اخيرودرچارچوب جنگ رواني طراحي شده عليه دانشگاه آزاداسلامي، ازسوي ايشان وهمراه هميشگي اش مطرح گرديده، حاكي ازآنست كه درمعركه اين جنگ ناجوانمردانه، آنچه كه بيش از هرچيز، مورد انكار وتخطئه قرارگرفته است،همانا شخصيت عمومي دانشگاه آزاداسلامي ودست آوردها وارزش هاي حاصل از ربع قرن عملكرد پرافتخارآنست كه ناديده انگاشته شده و مورد بدترين تخفيف ها وتحقيرها قرارگرفته است.   آقاي سليمي نمين چگونه مي تواند ادعا كند كه مجموعه دانشگاه آزاداسلامي به عنوان يك نهاد حقوقي، آماج تهاجمات بي پروا وجسارت آميز وي وشركايش نبوده است؟آياطرح چنين ادعاي غير منصفانه اي كه توسعه وتاسيس واحدهاي تابعه دانشگاه، بدون توجه به مقتضيات محلي صورت گرفته و حاصلي جز گسترش وتعميق ناهنجاري هاي اجتماعي درپي نداشته است،كل موجوديت دانشگاه آزاد را به چالش نمي كشد؟آيا ادعاي واهي فروش سوالات واقعي آزمون هاي دانشگاه، صدور حكم بي اعتباري آن نيست؟   آيا ادعاي مضحك سيطره "مديريت خانوادگي" بر دانشگاه آزاد، اهانت به مجموعه بزرگ مديران وكارشناسان شاغل دراين نهاد كه عهده دار مسئوليت هاي خرد وكلان بوده ودست اندركار اداره امور اين موسسه بزرگ هستند، به شمار نمي رود؟   آيا ادعاي احمقانه داير بر بسط يد رئيس دانشگاه، براي واگذاري كليه مناصب واختيارات خويش به همراه كليه اموال ومايملك دانشگاه، به يك فرد غير مسئول، توهيني آشكارنيست،كه مجموعه سازوكارهاي قانوني وصدها آئين نامه حقوقي وتشكيلاتي كه راهنماي عمل صدها مدير وكارشناس شاغل دردفاتر ستادي ومناطق دانشگاه است،را به هيچ مي انگارد؟   آيا انتساب بي پرواي مفاسد وتخلفات گسترده به رئيس دانشگاه، ازقبيل خارج ساختن سرمايه ها واموال دانشگاه وواگذاري آنها به غيرويا تاديه بي ضابطه ميلياردها ريال ازوجوهات دانشگاه به پيمانكاران پروژه هاي عمراني ويا واريز وجوه دانشگاه به حساب شخصي وامثال اين لاطائلات، متضمن آلت فعل انگاشتن هزاران مدير وكارشناس شاغل دردانشگاه نيست،كه با دارا بودن شرح وظايف مشخص ومقرر،وبا وجداني بيدار عهده دار تمشيت امورتحت سرپرستي ومسئوليت خويش هستند؟   آيا تصوير سازي از فضاي آموزشي دانشگاه درهيئت يك موسسه بي اعتبار،كه كلاس هاي درس آن، جولانگاه آمد وشد انبوهي از استاد نماها، مركب ازمديران زدوبندچي وقضات فاسد ونمايندگان وامداراست ،جفاكاري درحق دانشگاه آزاد وصدها هزار استاد شريف ومربي شايسته آن ويا حتي دانشجويان ودانش آموختگان فرهيخته آن نيست؟   آيا ترسيم سيمايي منفور وزشت از دانشگاه آزاد،به عنوان "پنجمين زمين خوار كشور"! كه به غصب ونهب اموال وتصرف عدواني مايملك مردم درسراسر كشورمشغول است، اهانت آشكار به اين نهاد ارجمند ودست اندركاران امور اجرايي آن شامل روساي واحدها ومديران وكارشناسان حقوقي واجرايي درسراسر كشورنيست؟   گردانندگان جنگ رواني عليه دانشگاه آزاداسلامي، ازيك سودرمقام تخريب وجهه دانشگاه وبي ارج جلوه دادن مابه ازاي يك عمر تلاش خستگي ناپذيرهيئت امنا و مديريت اجرايي آن، درحد يك "بنگاه بي اعتباروبي حساب وكتاب"! جلوه مي دهند كه به صورت يك "حياط خلوت اختصاصي طي سه دهه گذشته بركنار از هرگونه نظارت قانوني ومردمي توسط عده اي انگشت شمار به صورت خانوادگي ودرجهت منافع ومطامع شخصي ايشان اداره شده واز صدر تاذيل آن دريد قدرت مطلقه ومستبدانه يك فرد قراردارد".   وازسوي ديگردرمواجهه با واقعيت انكارناپذير دانشگاه آزاداسلامي به عنوان ركن اساسي آموزش عالي كشور كه مسئوليت نيمي از آموزش عالي رابرعهده داشته ومنشا افتخارات علمي وتحقيقاتي فراوان درسطح داخلي وبين المللي بوده وبه عنوان خانه ميليونها دانشگاهي فرهيخته مطرح است، ناگزيراز تمكين دربرابر عظمت دانشگاه آزاداسلامي مي گردند.بي آنكه به اين پرسش اساسي پاسخ دهند كه چگونه يك "مديريت مفسد خانوادگي"! قادر به جلب مشاركت هزاران مدير متخصص ودانشگاهي درسراسر كشور، براي اداره بزرگترين نهاد علمي وآموزشي غير دولتي بوده است؟ آيا تصوير سخيفي ازيك "بنگاه بي حساب وكتاب وبلبشو" كه تمامي اموال ومايملك آن با يك وكالتنامه شخصي دريك دفترخانه به يك فرد غير مسوول واگذار مي شود، مي تواند سيماي صادقانه اي از دانشگاه آزاداسلامي به عنوان نهادي ارجمند وقابل احترام به حساب آيد؟   آيا ازكوزه همان برون نمي تراود كه دراوست؟ آيا خروجي اين همه مفاسد مورد ادعا، مي تواند نهاد پرافتخاري باشد كه امروز به نام دانشگاه آزاد اسلامي شناخته مي شود.تناقض مكنون دروراي استدلال سست آقاي سليمي نمين، به گونه ايست كه ايشان راناگزير مي سازد كه به يكي از شقوق منطقي ذيل تن دهد.اگر چنانكه مدعي هستند رئيس دانشگاه طي سه دهه گذشته با برخورداري از قدرت بي ضابطه ومطلق العنان وبه دور از هرگونه نظارت وبه صورت خانوادگي به اداره اموردانشگاه مشغول بوده است، پس لاجرم مي بايستي همه، يا سهم عمده اي ازدست آوردهاي مثبت وارزشمند دانشگاه رانيز به حساب بستانكار ايشان و"مديريت خانوادگي" منظور نمايند. اما اگر ايشان مفسد وخطاكاربوده وهمه دست آورد هاي دانشگاه، مرهون تلاش سايرمديران ومسئولين آن است، پس تصويري كه از آن قدرت بلامنازع ونظارت گريز كه درخدمت مصالح شخصي ومطامع فردي قرارداشته ترسيم مي شود، نمي تواند واقعي وحقيقي باشد. آنچه مسلم است هويت يك نهاد، ازاشخاصي كه آن را اداره مي كنند،مستقل وقابل تفكيك وتمايز است. امااين امربديهي ابدا امكاني رابراي يك ارزيابي كاملا عليحده وصددرصد متضاد ازكارنامه عملكرد رياست دانشگاه آزاداسلامي نسبت به مجموعه دانشگاه را فراهم نمي سازد.خاصه آنكه جايگاه ايشان دراين ميان به عنوان شخصيتي مطرح است كه همواره از لحظه شكل گيري ايده تاسيس دانشگاه، تاامروز، درعرصه حضور داشته و دوره اي پرثمر ومفيد ازعمر خويش وبلكه بهترين سالهاي جواني رادرخدمت به فرهنگ واموزش عالي كشور ودستيابي دانشگاه آزاداسلامي به اهداف خود سپري ساخته است.بنابراين ازيك ديدگاه منصفانه وبا هرنوع تلقي ونگرش علمي نسبت به مديريت ونقش آن، مجموعه عملكرد دانشگاه آزادبا همه نقاط قوت وضعف آن، ملاك ومعيار قابل قبولي براي ارزيابي خدمت وخيانت مديريت آن نيزخواهد بود. فرازپاياني اظهارات آقاي سليمي نمين درخبر موردبحث،اختصاص به هشداردرباره ضرورت تفكيك ميان هويت دانشگاه آزاداسلامي ازرئيس آن دارد.واين درحاليست كه ازقضا تلقي توهم آميز وغير واقعي درباره آميختگي تمام عياراين دوهويت، دقيقا همان چيزي است كه درذهنيت خود آقاي سليمي نمين نهفته است.كمااينكه ايشان دربخشي از مطلب مورد بحث كه پيش تربه آن پاسخ داده شد،از"رسانه هاي دكتر جاسبي" نام برده وچند سطر بعد همين عبارت را به صورت "رسانه هاي دانشگاه آزاد"بيان مي كند.كه اين طرز تلقي به روشني مبين اين واقعيت است كه درهم آميختگي هويت دانشگاه آزاد ودكترجاسبي تنها يك تصوير تحريك آميز وتبليغاتي است كه با هدف القاي مديريت شخصي ومستبدانه دردانشگاه آزاد،طراحي وتكرارمي گردد.وجالب آنكه آقاي سليمي نمين عليرغم اين نگاه آمادگي دارد تا عند الاقتضاءوتنها طي چند سطر بعد،با يك چرخش 180 درجه اي درباره ضرورت تفكيك ميان هويت دانشگاه از رياست آن هشداردهد. نكته قابل ذكر ديگر دراين باره تلقي ساده انگارانه آقاي سليمي نمين درباره ساختار كلي دانشگاه آزاداسلامي به عنوان يك نهاد علمي وآموزشي است.نگاهي سطحي كه به وضوح درعبارات پاياني مطلب مورد بحث،انعكاس يافته است.آنجا كه ايشان دانشگاه را درحد "مجموعه اي ازسرمايه هاي مادي وامكانات مالي" صرف تقليل داده تا با انتساب آن به اموال عمومي،به زعم خود مسئله عليحده بودن حساب دانشگاه از عملكرد رئيس آن را حل نمايد.وجالب آنكه بلافاصله پس ازاين تفكيك فيلسوفانه تاكيد مي كندكه ايشان بناي "تخريب اين امكانات" راندارد!   واين همه درحاليست كه دانشگاه آزاداسلامي پيش ازآنكه صرفا مشتي اموال وامكانات ازقبيل ابنيه وتجهيزات باشد، سيستمي پويا وارگانيك، مركب از منابع انساني ومناسبات وسازوكارهاي سازمان يافته واستانداردهاي كيفي مديريتي وآموزشي است كه درتعامل بايكديگر چرخ هاي عظيم اين مجموعه بزرگ علمي را به چرخش درمي آورند.ازاين منظردانشگاه ماحصل كاروكوشش فكري وتخصصي صدها هزار انسان تحصيلكرده ارزشمند است كه دانشگاه را مابه ازاي خرد وتلاش جمعي خويش مي شناسند.ليكن ظاهرا درمنطق آقاي سليمي نمين "دانشگاه آزادآميزه اي از دكتر جاسبي وچند هزار مترمربع ساختمان است كه به اموال عمومي تعلق دارد" وشايد همين طرز تفكر موجب مي شود،كه ايشان رندانه، مجموعه اتهامات واهانت هايي را كه درواقع نسبت به دانشگاه ازاداسلامي وهمه اهالي آن رواداشته اند،يكجا به حساب آقاي دكتر جاسبي منظور نمايد.واين درحاليست كه به رغم تصور باطل آقاي سليمي نمين، صرف اظهار اينكه دانشگاه از اموال عمومي است وبنابراين ايشان مخالفتي با آن ندارند، چاره گشاي ايشان نيست. بلكه وي همچنين مي بايستي چگونگي مناسبات ميان مجموعه كارفكري ومعنوي مكنون دروراي حركت عظيم دانشگاه از بدو آغاز به كار آن تا امروز را با مديريت آن تبيين نموده ونشان دهد كه مجموعه اي به اين عظمت چگونه ممكن است "تحت حاكميت مطلقه يك مديريت خانوادگي فاسدكه تمامي هم وغم آن تحصيل منافع نامشروع وتامين مصالح شخصي يك نفر بوده است"! متولد وباليده باشد؟ روابط عمومي ومركز اطلاع رساني دانشگاه آزاداسلامي




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن