تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1813235340
20 دختر جوان، قربانی خواستگار قلابي
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: 20 دختر جوان، قربانی خواستگار قلابي آن روز بعد از اينكه همراه كامران در آن رستوران ناهار خورديم، وي هديه گرانقيمتي به من داد و گفت كه احساس ميكند دختر روياهايش را پيدا كرده است. همشهری: باشگاه ورزشي، مخفيگاه خواستگار فريبكاري بود كه با وعده ازدواج دختران جوان را به دام خود مي‌كشاند. اين مرد براي اجراي نقشه‌هايش جوان مغازه‌داري را فريب داده بود تا طعمه‌هاي وي را شناسايي كند. تحقيقات پليس براي دستگيري متهم، به‌دنبال شكايت دختر جواني آغاز شد كه مدعي بود در دام يك خواستگار قلابي گرفتار شده است. اين دختر جوان در تشريح ماجرا به ماموران گفت: همه چيز از زماني شروع شد كه براي خريد دفترچه يادداشت به يك مغازه فروش لوازم‌التحرير رفته بودم. آن روز در حال انتخاب دفترچه مورد نظرم بودم كه جوان فروشنده از من براي يكي از دوستانش به نام كامران خواستگاري كرد. ابتدا فكر كردم قصد شوخي دارد ولي او كاملا جدي حرف مي‌زد و مدعي بود دوستش ساكن كشور ديگري است و چند روزي مي‌شود كه براي ازدواج و انتخاب همسر آينده‌اش به ايران آمده است. او مي‌گفت كه كامران از خانواده‌اي ثروتمند است و قصد دارد با دختري با مشخصات من ازدواج كند. با اين ترفند بود كه وي مرا فريب داد و سپس شماره تلفن دوستش را به من داد و خواست با او تماس بگيرم. دختر جوان ادامه داد: جوان فروشنده آنقدر از ثروت خانواده كامران و موقعيت خوب اجتماعي او حرف زد كه وسوسه شدم براي يكبار هم كه شده با او تماس بگيرم. در تماس اول، او آنقدر مودب صحبت كرد كه تصور نمي‌كردم نقشه شومي در سر داشته باشد. به همين خاطر وقتي گفت كه مي‌خواهد مرا ببيند با وي قرار گذاشتم. اين قرار در يك رستوران مجلل در شمال تهران بود و وقتي به آنجا رفتم با جوان شيك پوشي مواجه شدم كه لباس‌هاي گرانقيمتي به تن داشت. آن روز بعد از اينكه همراه كامران در آن رستوران ناهار خورديم، وي هديه گرانقيمتي به من داد و گفت كه احساس ميكند دختر روياهايش را پيدا كرده است. با شنيدن اين جمله، آنقدر خوشحال شدم كه وقتي وي از من خواست روز بعد همراه او به يك باشگاه ورزشي بروم، اين پيشنهاد را قبول كردم. روز قرار وقتي وارد باشگاه شدم، متوجه شدم هيچ‌كس در آنجا نيست. اولش كمي ترسيدم ولي با خودم گفتم شايد هنوز باشگاه شروع به كار نكرده است. وقتي وارد دفتر باشگاه شدم، كامران را ديدم كه منتظر من بود. او بعد از آنكه به زور مرا مورد آزار و اذيت قرار داد، از اين ماجرا فيلم سياه تهيه كرد و بعد تهديدم كرد كه اگر از اين ماجرا چيزي به پليس بگويم، آبرويم را خواهد برد. بعد از آن او هديه گرانقيمتي را كه برايم خريده بود، پس گرفت و مرا از باشگاه بيرون كرد. بعد از اظهارات دختر جوان، به دستور سليماني- قاضي دادسراي جنايي تهران- تحقيقات پليس براي دستگيري كامران آغاز شد و ماموران بعد از حضور در باشگاه ورزشي، كامران را دستگير كردند. قاضي دادسراي جنايي تهران با بيان اين خبر گفت: بعد از انتقال متهم به دادسرا، در حالي كه وي مدعي بود هيچ جرمي مرتكب نشده، ماموران در مخفيگاه وي مداركي پيدا كردند كه گفته‌هاي دختر جوان را تاييد مي‌كرد. به اين ترتيب بازجويي از مرد جوان از سر گرفته شد و وي كه چاره‌اي جز بيان حقيقت نداشت، مدعي شد تا‌كنون با اين شگرد بيش از 20 دختر جوان را فريب داده و به مخفيگاه شيطاني خود كشانده است. قاضي سليماني افزود: بعد از اعترافات مرد جوان، ماموران، فروشنده لوازم‌التحرير را -كه وظيفه شناسايي و فريب دختر جوان را بر عهده داشت- دستگير كردند اما وي مدعي شد كه از نيت شوم كامران خبر نداشت و تصور مي‌كرد او واقعا به‌دنبال دختر مناسبي براي ازدواج مي‌گردد. اين مرد در بازجويي‌ها گفت: كامران چند روز يك بار به مغازه‌ام مي‌آمد و با اين ادعا كه با دختري كه به او معرفي كرده بودم براي ازدواج به توافق نرسيده، از من مي‌خواست دختر ديگري به وي معرفي كنم و من از سرنوشت دختراني كه به او معرفي مي‌كردم خبر نداشتم. به گفته قاضي پرونده، تا‌كنون چند نفر از شاكيان اين پرونده، شناسايي شده‌اند و تلاش براي شناسايي ديگر دختران فريب خورده ادامه دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]
-
گوناگون
پربازدیدترینها