تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835048573
علت اختلاف فتح و حماس
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: علت اختلاف فتح و حماس سعید سعادتی کارشناس لبنان و فلسطین این روزها غزه روزهای هایی بسیار سخت را می گذراند زیرا از یک طرف رژیم صهیونیستی به محاصره و بستن گذرگاه ها اقدام کرده و از سوی دیگر کشورهای عرب با سکوت خود به این رژیم برای نابودی حماس کمک می کنند و بدتر از همه نیروهای فتح به دشمنی کینه توزانه با مردم غزه پرداخته اند. در همین راستا و برای تحلیل وضعیت موجود به سراغ جناب آقای سعادتی رفتیم تا در مصاحبه ی از چند و چون اوضاع پیش آمده آگاه شویم. سؤال : به نظر شما بحران پیش آمده بین گروه ها ی فلسطینی (بین فتح و حماس) مربوط به اختلافات فکری و عملی این دو گروه است یا اینکه رژیم صهیونیستی عامل این اختلاف شده است؟ بسم الله الرحمن الرحیم- به نظر من ریشه ی اصلی اختلافات این دو گروه به اختلاف فکری آنان بر می گردد. ما با برگشت به تاریخچه ی پیدایش آن ها به این مساله پی می بریم.تاسیس جنبش آزادی بخش فلسطین یا همان فتح به قبل ازپیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد، یعنی سال 1965 البته شکل گیری اولین هسته هایش بین سالهای1959-1956بوده است ، رهبروموسس آن یاسر عرفات بود که بعد ها آمدند و با چند گروه فلسطینی ادغام شدند و کمیته ی اجرایی ساف را تشکیل دادند. عرفات از سال 1996 ریاست کمیتة اجرایی ساف و دولت خود گردان را بعهده داشت.ریشه ی فکری این ها از همان ابتدا، عقائد ناسیونالیسم عربی و به عبارتی ملی گرایی و عقائد سکولاریسمی داشتند.هدفشان تاسیس دولت مستقل و دموکراتیک فلسطین در تمامی اراضی 1947 بود و با این طرز تفکر به مبارزه با صهیونیسم آمدند. می دانید که قبل از انقلاب اسلامی ، تمامی انقلاب هایی که صورت می گرفت یا بایستی بر پایة نظام فکری لیبرالیسم و سرمایه داری و یا بر اساس نظام فکری کمونیسم و سوسیالیسم باشد، و می گفتند که کلیة انقلابها براین اساس شکل بگیرد و ممکن نیست که خارج از این دو شکل ،انقلابی صورت بگیرد. البته گرایش های سوسیالیستی بیشتر مورد توجه فلسطینی ها بود. به خاطر اینکه صهیونیست را آمریکا و انگلیس حمایت می کردند و صهیونیست ها نیز به سمت سرمایه داری و لیبرالیسم متمایل هستنند. در نتیجه، نیروهایی که بر علیه رژیم صهیونیستی قیام و مبارزه می کردند ، به بلوک شرق متصل می شدند . تا بتوانند امکانات مالی و مبانی فکری بگیرند. شوروی سابق هم در تقابل و رقابت با سرمایه داری و کشورهای غربی عملاً آنها را تحت پوشش قرار می داد و کمکشان می کرد. اکثر فلسطینی ها براساس همین اعتقادات فکری ای که داشتند به سمت سوسیالیست گرایش پیدا می کردند. عرب های آن روز اعم از مردم وسران کشورها هرچند مسلمان و مسلمان زاده بودند ولی از اسلام اصیل پیروی نمی کردند، و جهت فکری شان اینگونه بود، در نتیجه کاری از پیش نمی بردند، به خصوص از این جهت که رژیم صهیونیستی با جنگ هایی که با مسلمان ها داشت ، پیروز شده بود وعملاً سرخوردگی ای برای نیروهای مقاومت ملی پیش آمد برای اینکه آن کشورها با ادوات جنگی ونیروهای بسیاری که داشتند، نتوانستند بر رژیم صهیونیستی پیروز شوند، ومی گفتند که چطور ما با نیروی اندک وتجهیزات کم می توانیم بر این رژیم غلبه کنیم. این گروه ها فقط برای اینکه عرصه را خالی نکنند مبارزات خودشان را ادامه می دادند وامیدی به پیروزی نداشتند. این ناامیدی تا سال 1979 ادامه داشت تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسیدو می بینیم که این انقلاب بر خلاف آن که می گفتند انقلاب ها یا باید از طرف نظام سرمایه داری باشدو یا از طرف کمونیستی و مارکسیستی ، از این دو دسته نبود. بدین صورت انقلاب اسلامی ، این تئوری را به هم ریخت و برخلاف طرز تفکر تئوریسین ها ی جهان ، نشان داد که انقلاب دیگری می تواند صورت بگیرد خارج از این قالب ها، انقلابی دینی ونشات گرفته از دین اسلام و نه مسیحیت وادیان دیگر. به دنبال رنسانس و پروتستانسیم مسیحی ، اصلا در فکر دین دارهای مسیحی خطور نمی کرد که انقلابی بر پایه ی دین می توان به وجود آورد. در مجموع این اسلام است که بر اساس آموزه هایی که دارد این توانایی را به مسلمانان می دهد که بر علیه ظلم قیام کرده و حق خودشان را بگیرند. وقتی که انقلاب اسلامی پیروز می شود یک الگویی برای گروه های فلسطینی خارج از الگوهای قبلی مطرح می شود که نه تنها برای کل مردم جهان بلکه برای فلسطینی هایی که در این مدت ، مبارزاتی را با رژیم صهیونیستی انجام داده بودند و به نتیجه ای نرسیدند ، الگوی خوب وقابل اجرائی می باشد. انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس کشورمان ، الگوی مناسبی برای فلسطینی ها شد بدین صورت که در دفاع مقدس با این که تمام جهان اعم از بلوک شرق و بلوک غرب که در تضاد با یکدیگر بودند ، ولی هم از نظر سیاسی و بین المللی و هم از نظر امکانات مالی و تجهیزات پیشرفتة نظامی ،پشتیبان وحامی صدام بودند ، نتوانستند به ما که حداقل امکانات را داشتیم ، غلبه کنند. به نظر من از همین جا، طرز تفکر مقاومت بر اساس اسلام و به صورت مقاومت اسلامی شکل می گیرد. منشأ این انقلاب هم به قیام سال 42 حضرت امام(ره)برمی گردد. البته ، اعتقاد ما این است که ریشه ی این امر به سیره و سنت حضرت رسول(ص)برمی گردد. به این صورت می توانم اشاره کنم که حضرت رسول(ص)بدترین رنج ها و توهین ها را دیدند و شنیدند اما مقاومت کردند.ما می توانیم نوعی مقاومت اسلامی را در آنجا ببینیم که حتی وقتی ایشان رسالت خویش را بطورعلنی اعلام کردند،کفار،سرگین بر سرآن بزرگوارمی ریختند. کفار شدیدترین فشارها رابر ایشان وارد کردندوسرانجام آن حضرت را به شعب ابی طالب فرستادند،پیامبر اعظم(ص)و یاران ایشان حدود دو سال درآنجا مقاومت کردند و سپس به مدینه هجرت نمودند. پس از آن در برابردرگیریها و جنگهای مختلف پایداری کردند و نهایتاً بر آن بحران ها و جنگ ها پیروز شدند. ما ریشة مقاومت اسلامی را از اینجا می گیریم. خوب در کشور های اسلامی این قضیه به صورت یک امر مغفول در آمده بود، که پیامبر اعظم(ص)در صدر اسلام با آن تحجر عربی و کفر آمیز مقابله کرد و در نهایت پیروز شدند و مکه را فتح کرده و بت ها را شکستند. می توانیم بگوئیم که بر همین اساس وآموزه های نبوی(ص) ، امام خمینی(ره) از سال 42 مبارزاتشان را شروع می کنند و ادامه می دهند، تا سال 56 که به خاطر یک مقاله ای که توسط یکی از سران رژیم شاه در روزنامه اطلاعات چاپ شد و به امام(ره) توهین کرده بودند ، ملت قیام کردند و به خاطر دین ، با دست خالی این مقاومت را انجام دادند نه به خاطر آن چیزی که مارکسیست ها می گفتند ، و نه به خاطر مادیات و یا آن چیزهایی که لیبرالیسم می گفتند، یا آن آزادی های بی حد و حصر غربی ها، بلکه برای احیای دین اسلام ، این انقلاب را شروع کرده و مقاومت کردند و سرانجام هم با دست خالی بر نظام شاهنشاهی که تماماً مسلح بود و یکی از قدرت های منطقه درآن موقع به حساب می آمد و از طرف کشورهای غربی حمایت می شد ، پیروز شدند و توانستند این انقلاب را در هشت سال دفاع مقدس حفظ کنند. به این صورت این تفکر مقاومت کم کم بین انقلابیون مسلمان جهان بخصوص مبارزان فلسطینی ایجاد انگیزه کرد و آنها را به فکر وا داشت که چه طور می شود یک ملت با دست خالی و بر پایة عقائد اسلامی مقاومت کنند و انقلابی رابه پیروزی برسانند.حتی در این راه یک کلمه از حرف خود هم کوتاه نیایند. این شد که یک تعدادی از این گروه ها به سوی مقاومت اسلامی روی آورند و عقیده ی مقاومت اسلامی را پذیرفتند تا با این روش ، رژیم صهیونیستی را به زانو در بیاورند. بر همین اساس سازمان جهاد اسلامی درسال 1982 وجنبش مقاومت اسلامی (حماس)درسال 1978 درفلسطین اشغالی شکل گرفته و شروع به کار کردند. این گروههااز اخوان الممسلمین فلسطین انشعاب کردند. شهید فتحی شقاقی ،سازمان جهاد اسلامی و روحانی شهید،شیخ احمد یاسین به همراه شهید رنتیسی ، شهید شیخ صلاح شحاده و تعدادی دیگر ، حماس را تشکیل دادند.این گروهها با الگو گرفتن از انقلاب اسلامی ایران و با روش مقاومت اسلامی و با هدف نابودی رژیم صهیونیستی و تشکیل دولت اسلامی شروع به فعالیت نظامی و سپس سیاسی می نمایند.اینجا مشخص می شود که این گروهها از زمانی که مبارزات خود را شروع کردند،تا به الآن چقدر پیشرفت کردند،ودر راه مبارزاتشان به چه میزان از اهدافشان رسیدند،اما آن گروهی که قبل ازاین دوگروه تشکیل شده بود به خاطر اینکه براساس مبانی دینی نبوده و تفکر سران آن دین اسلام نبوده وهدف شان چیز دیگری بوده است ، که به آن هم نرسیدند. الآن هم با گذشت شصت سال از اشغال فلسطین و بیش از نیم قرن از تشکیل سازمان آزادیبخش فلسطین ،سران آنها به سازش کشیده شده اند بطوری که همه ی آنها هنوز امیدوارند تا با این رژیم جعلی به توافق برسندو بریک حداقل هائی برسند ، امارژیم اشغالگر قدس حتی این حداقل ها را هم راضی نمی شودبه آنها بدهد از جمله بیت المقدس را. صهیونیستها بیت المقدس را به دو قسمت تقسیم کرده اند بیت المقدس شرقی و غربی به عبارتی منطقه ای که قدس درآن وجود دارد، بیت المقدس شرقی و منطقه ای که بعد ازاشغال ساخته شده را بیت المقدس غربی می گویند.این رژیم نه تنها حاضر نیست بیت المقدس شرقی را به مسلمان ها بدهد، بلکه با شهرک سازی و اجرای سیاستهای مختلف واعمال فشار به مسلمانان آنجا و آواره نمودن آنها قصد تغییر جمعیت با هدف افزایش یهودیان در بیت المقدس شرقی را دارد. مساله دیگری که صهیونیستها به آن حساس هستند واز آن کوتاه نمی آیند، باز گشت آوارگان فلسطینی که به کشور های دیگر آواره شده اند ، می باشد.چون به اصول موجودیت رژیم صهیونیستی خدشه وارد شده و موجودیت آن ها در فلسطین بی معنی می شود. اما ما می بینیم که گروه های مقاومت اسلامی که تحرکات اسلامی داشته اند چقدر پیشرفت کرده اند طوری که حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین شرکت کرد و در این انتخابات پیروز شد و توانست دولت تشکیل دهد. هم سران رژیم صهیونیست هم سردمداران آمریکا وهم سران فتح اصلاً فکر نمی کردند که اینگونه شود . یعنی نتوانستند بفهمند که مردم از روش فتح و گروههای سازشکار ، خسته شده اند. مردم دیدند که گروههای طرفدار سازش بعداز گذشت نیم قرن نتوانستند کاری بکنند. اما حماس و گروههای مقاومت اسلامی بعد از25-20 سال از تشکیل آنها و شروع انتفاضه های اول و دوم ،این ها توانستند پیروزیهای خوبی بدست آورند،در نتیجه مردم این روش را قبول کردند. به عبارتی می توان گفت که فتح و حامیان خارجی آنها رو دست خوردند، واصلاً فکر نمی کردندکه چنین بشود، آن ها به دنبال چیز دیگری بودند.آنها، انتخابات را برای رسمیت شناختن خودگردان در فلسطین اشغالی تر تیب دادند و فکر می کردند گروه خیلی کمی به حماس رأی بدهند و اکثر مردم به نمایندگان جناح فتح رای می دهند و می توانند با تصویب قوانین، مشروعیتی به توافقات خودگردان ورژیم صهیونیستی بدهند، ولی مردم به نمایندگان حماس رای دادندوحماس اکثریت مجلس را بدست آورد.این عمل نشان می دهد که مردم مقاومت اسلامی را پذیرفته اند. الآن کار به جایی رسیده است که رژیم صهیونیستی با فتح صحبت می کند ولی هیچ امتیازی به آنها نداده است اما سران این رژیم در مقابل حماس و گروه هایی که مقاومت اسلامی می کنند عاجز شده است تا جائی که اولمرت می گوید:«آرزوی اسراییل بزرگ پایان یافته است.» البته جنگ 33 روزه مقاومت اسلامی لبنان هم تأثیر گذار بود، این که ارتش رژیم صهیونیستی نتوانست بر چند هزار نفر نیروی نظامی با ایمان که نمی توان به آنها ارتش گفت چون سلاح های سنکین مثل هواپیما و تانک و... را نداشتند و با ایمانشان جنگیدند،پیروز شودوشکست سنگینی نه تنها نظامی بلکه حیثیتی خوردند.این قضیه به مقاومت اسلامی فلسطین خیلی کمک کرد، که اولمرت هم اکنون می گوید رویای اسرائیل بزرگ پایان یافته است و باید همین رژیم کوچک را با چنگ ودندان هم نگه داریم. منظورش این است که اگر همین رژیم را هم نگه داریم شاهکار کرده ایم.روند رو به زوالی که این رژیم بعد از انقلاب اسلامی و بتدریج با انتفاضه ی اول شروع کرد را ما قبل از انقلاب اسلامی نمی بینیم و مردم این را درک کردند که تنها راه پیروزی ، روش مقاومت اسلامی است. البته در جواب قسمت دوم سؤالتان می شود گفت در ارتباط با همین بحرانی که هست،یکی ناشی از این اختلافات فکری و روش های مبارزاتی این گروههاست ودیگری هم این است که رژیم صهیونیستی از عوامل تفرقه و افراد سازشکار ، نهایت استفاده را میکند. این رژیم همیشه سیاستشان همین بوده و از همان ابتدا به نحو وسیعی از عامل تفرقه استفاده می کرده،امامساله مهم آن است که به اصل اعتقادات حماس و فتح بر می گردد که با هم تفاوت داشته ودرمقابل هم می باشند. سؤال : در هر صورت با توجه به اختلافات فکری گروه های فلسطینی حماس و فتح می بینیم که فلسطین به دو قسمت تقسیم شده است.الآن ما شاهد این هستیم که فلسطینی که از تمام سرزمین های اشغالی رانده بود خودش باعث یک تفرقه بسیار شدید با مشکلات بسیار زیادی از جمله برای غزه شده است به نظر شما راهکار جدایی از این تفرقه چیست؟ بعلاوه به نظر شما حماس باید چه کاری را انجام دهد تا از این تفرقه بتواند جان سالم به در ببرد. البته فلسطینی های فلسطین اشغالی فقط در این دو جا زندگی نمی کنند بلکه در سرزمین های 1948 نیز ساکن هستند و10 نماینده هم در مجلس رژیم اشغالگر قدس دارند که نماینده ی عرب سرزمین های اشغالی 1948 می باشند،بخاطر همین موضوع ، رژیم صهیونیستی کلی مانور داده که ببینید دموکراسی کشور من تا آن اندازه است که حتی از مخالفین خودمان که فلسطینی ها هستند به مجلس راه پیدا می کنند و ده نماینده عرب مسلمان در مجلس حضور دارند. فتح و حماس در آن جا عملاً نمی توانند فعالیت سیاسی و... داشته باشند البته فلسطینی های آن مناطق به این گروه ها گرایش دارند اما این دو گروه عملاً نمی توانند آنجا آزادانه فعالیت کنند، فعالیت آنها بیشتر در کرانه ی باختری و غزه می باشد همانطور که قبلا گفتم ، در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین کاندیداهای حماس اکثریت را بدست آوردند و دولت اسماعیل هنیه را تشکیل دادند و از همینجا اختلافات با فتح عمیق تر شد تا اینکه با میانجیگری عربستان ، فتح و حماس با هم توافقنامه وحدت ملی را در مکه امضا کردند این توافقنامه تا مدتی پا برجا بود تا اینکه حماس متوجه شد که قرار است کودتایی علیه دولت مردمی هنیه انجام شود. آنها متوجه ی چنین قضیه ای شده بودند و قبل از اینکه نیروهای امنیتی خودگردان اقدامی کنند ، حماسی ها با کمک مردم مراکز امنیتی فتح را گرفتند. از این مراکز اسنادی بدست آمد که رابطه خودگردان با رژیم اشغالگر قدس را آشکار کرد. حماس این اسناد را منتشر نکرد، ولی برای حماس ثابت شد که نیروهای فتح قصد حمله و ساقط کردن دولت هنیه را داشتند. اما فتح این اقدام حماس را کودتایی علیه خودش اعلام کرده و گفتند که ما نمی خواستیم علیه دولت هنیه اقدام نظامی کنیم ، بلکه آن ها بر علیه ما کودتا کردند. پس از آن ، خودگردان مقر خود را به کرانه باختری انتقال داده و در آنجا دولت سلام فیاض را تشکیل داد و دولت مردمی هنیه را غیر قانونی اعلام کرد. پس از مدتی مصریها آمدند تا برای مصالحه بین گروه های فلسطینی آنها رادر قاهره جمع کرده و یک دولت توافق ملی به وجود بیاورند، این دولت توافقی یک دولت تکنوکراتی باشد که از نیروهای حماس و فتح در آن نباشند ، و اعضای آن از افراد بی طرف و مورد قبول هر دو گروه باشند. موضوعات دیگری هم در طرح مصر مطرح بود که حماس و گروههای دیگر ملاحظاتی داشتند ، با توجه به این مسئله و اینکه ابو مازن بیشترین نفع را از اجلاس می برد ، حماس برای ایجاد وحدت ، حاضر شد در اجلاس قاهره شرکت کند.ولی این طرح مصر بدلیل بازداشت صدها هوادار و اعضای حماس و جهاد اسلامی در کرانه باختری توسط نیروهای خودگردان و دیگر اقدامات ابومازن در آستانه تشکیل اجلاس گروههای فلسطینی در قاهره، باعث شد که حماس و تعدادی از گروهها، اجلاس را تحریم کنند و اجلاس برگزار نشد. ظاهرا هدف مصر از ارائه این طرح ، خاتمه اختلافات گروههای فلسطینی بخصوص فتح و حماس بود ولی هدف اصلی مصر تداوم ریاست ابومازن که قراراست در 20 دیماه سالجاری به اتمام برسد و حمایت از خودگردان برای سیطره بر غزه وهمچنین انحلال دولت مردمی هنیه وتضعیف حماس و مقاومت اسلامی بود. به نظر بنده حماس حسن نیت خود را باثبات رسانده و حالا نوبت خودگردان است که اقذامی انجام دهد. همان توافق وحدت ملی که در عربستان انجام شد باید مبنا قرارگیرد و ابومازن باید بدون پیش شرط آن را پذیرفته و به تعهدات آن پایبند باشد، زیرا با اسناد بدست آمده وآشکار شدن ارتباط نیروهای تحت امر او با رژیم صهیونیستی و تصمیم به ساقط کردن دولت مردمی هنیه ، جایی برای تعیین شروط بزای وی باقی نمانده است. سوال:نگاه شما به گروه فتح این است که گروه فتح به نوعی ، مزدور رژیم صهیونیستی شده است و یا یک رویکرد خوشبینانه تری وجود دارد مبنی بر اینکه گروه فتح در معادلات سیاسی یک بده وبستانهایی انجام می دهد که از جمله اینها در واقع کنار گذاشتن اسماعیل هنیه می باشد به نظر شما فتح به دنبال کدام رویکرد است؟ متاسفانه عملکرد ابومازن وتعدادی از سران فتح در جهت منافع رژیم اشغالگر قدس بوده است و مردم فلسطین هم به این نتیجه رسیده اند که اینها عاملند البته افرادی در فتح هستند که عامل آن رژیم نیستند ولی در روند مبارزاتیشان به این نتیجه رسیده اند که می توانیم از طریق گفتگو با رژیم اشغالگر قدس قسمت هایی از این سرزمین را پس بگیریم. در واقع آنها با این عمل خود رژیم صهیونیستی را به رسمیت می شناسند.اما حماس و جهاداسلامی هدفشان این است که این رژیم را نابود کرده و چیزی به نام دولت اشغالگر قدس وجود نداشته باشد، خط قرمزشان این است ، آنها این رژیم را اصلا به رسمیت نمی شناسند. در واقع ، حماس با الگویی که از انقلاب اسلامی گرفته به این نتیجه رسید که می تواند رژیم صهیونیستی را از بین ببرد و در این راه ، شهدای بسیاری هم داده اند، یکی از نتایج آن ، این است که صهیونیستها هر روز از روز قبل ضعیف تر می شوند. اینکه الان می بینید فتح اصرار دارد که حتما می تواند از طریق گفتگو از رژیم اشغالگر قدس امتیاز بگیرد و یک دولت فلسطینی تشکیل دهد به این دلیل است که این رژیم نسبت به گذشته ضعیف تر شده و این ضعف حاصل تلاش جوانان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و جهاد اسلامی بوده است اما فتحوی ها ایمان ندارند که گروهای فلسطینی بتوانند رژیم صهیونیستی را نابود کنند و یا از سرزمین فلسطین بیرونشان کنند.لذا بر این عقیده اند که با گفتگو می توانند مسئله را حل کنند و این بر می گردد به عقایدشان که قبلا ذکر کردم. سوال:ما می بینیم که کشورهای عربی نسبت به فتح و حماس برخوردهای متفاوتی دارند که البته شما به بحث مصر اشاره کردید که توافقنامه ای بود که بیشتر به نفع فتح بوده است به نظر شما چرا مصر نسبت به حماس و مردم ساکن غزه یک سری فشارهای خاصی را وارد می کند ازجمله بستن گذرگاه رفح و در واقع قطع کردن روابط دیپلماتیک با حماس ؟ این قضیه آرام سازی که پیش آمد مصر واسطه بود تا این آرام سازی بمدت 6 ماه برقرار شود ، منتها این امر پشتوانه اجرایی محکمی نداشته است. رژیم صهیونیستی به بعضی از موارد آن عمل نکرد و آرام سازی را بطور کامل رعایت نکرد از جمله بازگشایی گذرگاهها به ویژه گذرگاه مهم رفح که بین نوارغزه ومصر است. البته مصر گاهی اوقات بصورت خیلی محدود گذرگاه را باز می کند ولی تاثیر چندانی بر رفاه مردم نوار غزه ندارد. رژیم صهیونیستی با بهانه های مختلف که در قضیه آرام سازی مطرح و مورد توافق نبوده است مانع از بازگشایی گذرگاه رفح شده مصر نیز به عنوان کشوری که برای آرام سازی میانجیگری کرده و توافق دو طرف را گرفته بود باید این گذرگاه را بازکند. به نظر می رسد که مصر عمدا و برای شکست حماس با بهانه هایی از قبیل فشار رژیم صهیونیستی و وجود توافقات با این رژیم ،از بازگشایی گذرگاهها خودداری می کند، اما مردم فلسطین می دانند که مصر رژیمی وابسته به آمریکا و غرب است به نظر من این مشکل حل شدنی است. مقام معظم رهبری در خطبه های عید فطر سال جاری توصیه هایی به دولت و مردم مصر مبنی بر حمایت از مردم غزه کردند که اگر به این توصیه ها نوجه شود مشکل حل می شود منبع : سایت خبری تحلیلی فرهنگ انقلاب اسلامی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]
-
گوناگون
پربازدیدترینها