واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: لزوم تجدید نظر در شیوه ی تربیت دینی (1)به مناسبت هشتم اسفند ، روز امور تربیتی و تربیت اسلامی
سخن را با جملهای از امام امیرالمومنین (ع) آغاز میکنیم که فرمود: لا تقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلسوقون لزمان غیر زمانکم. 1فرزندان خود را بر آن اساس که خود تربیت شدهاید تربیت نکنید که اینان برای عصر و زمانی غیر از عصر و زمان شما آفریده شدهاند.از زمان بیان این سخن تا عصر ما حدود چهارده قرن میگذرد، و شاید در هیچ عصری به مانند عصر ما این عبارت جایگاه خود را پیدا نکرده باشد. مردم عصر و زمان ما آن را با تمام وجود لمس میکنند، به ویژه که دو واقعه مهم و تاریخی در عصر ما تحقق یافته است: یکی ظهور رنسانس و انقلاب صنعتی در دو قرن قبل که شعاع ترکش آن همه مناطق جهان و از جمله کشور ما را تحت نفوذ قرار داده است، و دیگری پیروزی انقلاب اسلامی در دو سه دهه اخیر.بر اساس ظهور واقعه اول به تدریج تحولی در همه شوون حیات و از جمله تربیت پدید آمد که اغلب دارای رنگ و هوای مادی بود، و بر اثر ظهور دومی ضمن تحول در ظاهر شوون، باطن نیز تغییر یافته و دگرگون شده است. ما در این بررسی کوتاه امتزاجی از اثر این دو را در تربیت دینی و اخلاقی مورد بررسی قرار میدهیم. حضورها در صحنهانقلاب اسلامی ایران انقلابی فراگیر بود، آنچنان که همه ی قشرها و گروهها را به میدان کشاند. مثل:- حضور روحانیت با تمام وجود برای در دست گرفتن قدرت و تحقق قالالباقر (ع) و قالالصادق(ع).- حضور معلمان و مربیان در مدرسه برای رنگ و هوای دینی بخشیدن به درس و بحث و توجه به قرآن و دعا.- حضور افراد متدین در جامعه برای پاک سازی جامعه از مفسده و خیانت و برپایی خیمه اسلامیت در آن.- حضور خانوادهها در صحنه تربیت دینی و اخلاقی فرزندان و به ویژه رنگ و هوای اهل بیت را زنده کردن.و سرانجام حضور دیگر قشرها در جامعه از سیاستمداران، اقتصاددانان، فرهنگ شناسان، جامعهشناسان، روانشناسان، شاعران، نویسندگان و هنرمندان و هر کدام برای انجام خدمتی در جامعه جدید و تجدید بنای حیات اجتماعی و قرار داد همه امور بر اساس روال دینی با تاکید بر قرآن و عترت. وضع و شرایط موجود تلاشها تا حدودی مثمرثمر بود، آنچنان که میتوان گفت جوانان ما الهی شدند 2 و همانها توانستند جنگ و جهاد را تا مدت هشت سال اداره کنند، خون دهند و پذیرای اسارت و جانبازی گردند یا در عرصههای اجتماعی و سیاسی گامهایی بر دارند که مایه حیرت شاهدان شود. اما در شرایط موجود، به ویژه در سالهای اخیر در نسل نوجوان و جوان نوعی ارتداد و بازگشت به گذشته و از دست دادن حال و هوای انقلاب، البته در عدهای معدود از آنان به چشم میخورد، آنچنان که گویی برخی از آنان مالیات گذشته را نیز خواستارند. پلهای اخلاق و ایمان را یکی پس از دیگری میشکنند و گستاخانه و بیپروا قدم در طریقی دیگر میگذارند.در ارتباط با عامه نوعی سکولاریسم یا دنیازدگی 3، تعدد گرایی یا کثرتگرایی 4 و عدم پایبندی به قداستها دیده میشود. به همین علت عدهای ولو معدود ، از اختلاس، ربا و حرام خوارگی باکی ندارند. در ارتباط با نسل نو نیز نوعی تردید در همه باورها و خود باختگی در برابر نئومدرنیسم مشهود است. 5 یافتههای خانواده و مدارس را از هم میگسلند و دل ایشان همانند سنگی صاف در برابر مواعظ و امر و نهیهاست 6 و فریاد مربیان و مسئولان از این امر بلند است. تعلیل جریان درباره اینکه چرا مسئله این چنین است، باید به سه نکته اشاره کنیم:1- مسائل فراموش شده: گویا عدهای نمیدانند تحولات صنعتی بنیاد زندگی بشر را دگرگون کرده و روابط گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی خانوادگی را متحول ساخته و آدمی را به نوعی وانهادگی کشانده است. 7 یا شاید مسئله روابط و ارتباطات ناشی از آن را اندک و ناچیز میانگارند. شبکه ارتباطی یا رایانه جهانی 8 اندیشهها را بمباران کرده، جای خالی خانواده و مدرسه را پر میکند. 2- وجود خطای تربیتی: بر اثر ظهور صنعت همه چیز متحول شده است، ولی هنوز خط گذشته تربیت در خانه و مدرسه و موسسات دینی اجرا میشود. جنبههای ثابت دین باید بر سرجای خود باشد، 9 اما در جنبه دینامیک دیگر چرا ایستادگی؟ اصل کشاورزی ثابت است ولی بنا نیست هنوز زمین با گاوآهن شخم شود. سفر حج درست، ولی نه حتما با اسب و شتر. زمانشناسی و جریانشناسی یک اصل است، در غیر این صورت غرق شدن در خطایا و عوامل شبههآمیز مطرح میشود. 10 انسان بصیر پیشبینی دارد و به دنبال آن پیشگیری میکند. خطای تربیت ما این است که منتظر میشویم سیل بیاید و آنگاه به فکر چاره میافتیم. محدودنگری نیز بلای دیگری است. آتشی از خانه سر میکشد، عامل آن را همهگاه در خانه جستوجو میکنیم، غافل از اینکه گاهی آتش از بیرون خانه به درون سرایت کرده است. 3- اعمال روشهای گذشته: در تربیت گذشته روشهایی وجود داشت که آنها امروزه کاربرد ندارد یا لااقل در پارهای از مواردی موثر نیستند. اصل این است که از در باید وارد خانه شد. 11 ولی فراموش نکنیم جای درها در موارد بسیاری تغییر کرده است. پس باید در جدید پیدا کرد. در گذشته روش القاء وجود داشت ، روش منع مطلق، روش اجبار و تحمیل، روش فریضهسازی، روش قرنطینهسازی، روش عادت دادن، روش طرد و اخراج فرزند ناباب از خانه وجود داشت. اما امروز این روشها در همه موارد کفایت کننده نیستند. مثلا در طرد و اخراج فرزند نوجوان از خانه بر فساد او دامن زدهایم، زیرا مشتریها برای جلب و جذب فرزند شما حتی پشت در خانه شما آمادهاند. 12 با روش منع و قرنطینهسازی نیز نمیتوان به پیشرفت، زیرا با کوچه و خیابان چه میکنید؟ با تلفن و تلویزیون وcd و اینترنت چه میکنید؟ با فرار ناشی از فشارها چه میکنید؟ 13 در مقاله ی بعد به بررسی اقدامات لازم و ارائه راهکار های مفید خواهیم پرداخت .پینوشتها:1- ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه.2- تعبیر امام راحل.3- ترجمه جدید آن.4- پلورالیسم.5- تجددگرایی نو.6- کما تزل المطر عنالصفا- تحف العقول.7- وانهادگی انسان در عصر صنعت.8- اینترنت.9- حلال محمد حلال الی یوم القیامه.10- العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس.11- آیه 19، سوره بقره.12- برای باندهای انحراف.13- بیشترین آمار فرار تا سن 18 سالگی است.ادامه دارد ....منبع : نشریه ماهانه آموزشی – تربیتی پیوند :ریشه های تربیت دینی پله پله ، تا آسمان اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اسلام معنویت فرزندان ما، در محیط های غیراسلامی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 867]