واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا یوسف به چاه رفت؟حسادت(3)
قسمت اول(قابیل چرا هابیل راکشت؟)قسمت دوم (یعقوب چرا آواره شد؟) سرچشمههای حسادت حسادت از میل کودک به تنها «محبوب گرامی» مادر بودن سرچشمه میگیرد. این میل به قدری در کودک ریشه دارد که هیچ رقیبی را تحمل نمیکند. وقتی برادرها و خواهرها به دنیا میآیند، کودک با آنها به رقابت میپردازد تا عشق و علاقه ی انحصاری پدر و مادر را از دست ندهد. این رقابت ممکن است آشکار یا نهان باشد، و این به طرز برخورد والدین نسبت به حسادت آنها بستگی دارد. بعضی از والدین از همچشمی میان کودکان خود چنان خشمگین میشوند که هر گونه بیان آشکار آن را سرکوب میکنند. برخی دیگر از والدین با انواع سیاست بازی عقبنشینی میکنند تا مجبور نشوند که دلیلی برای حسادت بیاورند. آنها میکوشند کودکانشان را متقاعد سازند که همه ی آنان بهطور یکسان مورد علاقه ی والدینشان هستند و از اینرو، آنها دلیلی برای توجیه حسادتشان ندارند و هدایا، تمجیدها، تعطیلات، کمکها، پوشاک و خوراک بهطور یکسان و عادلانه اندازهگیری شده و میان همه تقسیم میشوند.با وجود این، هیچ یک از این برخوردها، حسادت درکودکان را از بین نمیبرد. نه تنبیه یکسان و نه تمجید یکسان، نمیتواند میل به «مورد علاقه ی منحصر بفرد واقع شدن» را فرو بنشاند. از آنجا که یک چنین میلی را نمیتوان برآورده کرد، لذا، هرگز نمیتوان بهطور کامل از حسادت جلوگیری به عمل آورد. با وجود این، این که آتش حسادت بیخطر سوسو خواهد زد یا بهطور خطرناک شعله خواهد کشید، به طرز برخوردها و رفتار و اعمال ما بستگی دارد.طرز برخوردهایی که حسادت را تقویت میکنندتحت شرایط طبیعی، اختلافات سنی و جنسی ممکن است بین فرزندان یک خانواده باعث حسادت شود. برادر بزرگتر مورد حسادت واقع میشود زیرا مزایای بیشتر و آزادی زیادی دارد. نوزاد مورد حسادت واقع میشود، زیرا از او مراقبت بیشتری به عمل میآید. دختر نسبت به برادرش حسادت میورزد، زیرا برادرش ظاهراً از آزادی بیشتری برخوردار است. پسر نسبت به خواهرش حسادت میورزد زیرا به نظر میرسد که خواهرش مورد توجه خاصی قرار میگیرد. خطر زمانی پیش میآید که والدین به خاطر نیازهایشان، اختلافات سنی و جنسی را مورد تأکید اولویتدار قرار میدهند. وقتی درماندگی و ناتوانی یک بچه ی تازه به دنیا آمده به آزادی یک کودک شش ساله ترجیح داده شود، یا به عکس، حسادت شدت خواهد یافت. همچنین اگر کودکی به خاطر مذکر یا مونت بودن، ظواهر، هوش، مهارت اجتماعی، یا تواناییهایش در موسیقی، بیش از حد مورد توجه واقع شود، حسادت باز شدت خواهد یافت. استعدادهای خدادادی نیز میتوانند حسادت برانگیز باشند، اما این ارزش بیشتر دادن به یک ویژگی یا یک استعداد است که به همچشمی بیرحمانه در میان کودکان منتهی میشود. البته پیشنهاد نمیشود که با کودکان بزرگتر و کودکان کمسن و سالتر یکجور رفتار کرد. برعکس، سن بیشتر مزایای جدید و مسئولیتهای جدیدی را پدید میآورد. بدیهی است که کودک بزرگتر نسبت به کودک کمسن و سالتر، پول توجیبی بیشتر، ساعات خواب دیرتر و آزادی بیشتر برای بیرون از خانه ماندن، خواهد داشت. این مزایا باید بهطور آشکار و با خوشرویی و مهربانی داده شوند تا همه کودکان از بزرگتر شدن استقبال کرده و دوست داشته باشند که زودتر بزرگ شوند. کودک کمسن و سالتر ممکن است نسبت به مزایای کودک بزرگتر حسادت ورزد. ما میتوانیم با درک و فهم احساسات کودک، و نه با توضیح و تفسیر واقعیتها، به کودک کمک کنیم که بر احساساتش فایق آید:«دلت میخواهد تو هم میتوانستی تا دیر وقت بیدار بمانی.»«دلت میخواهد بزرگتر از این بودی.»«دلت میخواهد شش ساله نبودی و نه ساله بودی.»«متوجه هستم، اما وقت خواب تو همین حالاست.» والدین ممکن استت بدون اینکه خودشان با خبر باشند حسادت را تقویت کنند، بدین ترتیب که از یکی از کودکان خود بخواهند که در حق کودک دیگرشان فداکاری کند:«بچه به تختخواب تو احتیاج دارد. تو میتوانی روی مبل بخوابی.»«متأسفم. امسال نمیتوانم برایت دوچرخه بخرم. ما برای خریدن پوشاک زمستانی بچه به پول احتیاج داریم.» خطر هنگامی پیش میآید که کودک احساس کند نه تنها از مالکیت، بلکه از مهر و محبت نیز محروم شده است. بنابراین، چنین خواستههایی باید بنرمی و با محبت و قدردانی بیان شوند.در مقاله ی بعد طرز برخورد با حسادت را شرح می دهیم. ادامه دارد...منبع : رابطه ی بین والدین وکودکان – ترجمه: سیاوش سرتیپیباتغییر وتلخیص
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 566]