واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حوادث > داخلی - روزنامه ایران نوشت: مادر برزگ وقتی برای دیدن فرزند و نوه اش از خانه بیرون می رفت هیچ گاه تصور نمی کرد در خانه دامادش با صحنه هولناکی روبه رو شود.غروب یکشنبه- 18 اردیبهشت- مرد جوانی وحشتزده با پلیس 110 تماس گرفت و کمک خواست: «دقایقی قبل مادر زنم در حالی که به شدت نگران و ناراحت بود، تلفنی با من تماس گرفت و گفت برای دیدن همسر و فرزندم به خانه ما رفته اما به شکل غیرمنتظرهای پشت در مانده است و هیچ کس هم جواب نمیدهد. از آنجا که قرار نبود همسر و پسرم جایی بروند، با عجله راهی خانه شدم. در طول مسیر نیز دائم با تلفن همراه همسر و پسرم تماس گرفتم اما جوابی نشنیدم. الآن هم به در خانه رسیدم و زنگ زدم اما ناگهان احساس کردم غریبهای گوشی آیفون تصویری را برداشته و در حال نگاه کردن به من است اما حرفی نمیزند. همان موقع نیز از تلفن همراه پسرم پیامکی گرفتم که در آن نوشته شده بود، پدر! مرد ناشناسی من و مادرم را گروگان گرفته و به محلهای در حوالی خیابان پیروزی برده است؛ کمکمان کن. با مشاهده این پیامک مرموز، به شدت شوکه شدم و از آنجا که مطمئنم فردی در خانه است، تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم.» بدین ترتیب دقایقی بعد مأموران کلانتری 123 نیاوران راهی خانه مرد تاجر در خیابان دیباجی شده و پس از ورود به داخل ساختمان، ناگهان مرد ناشناسی را دیدند که سراسیمه از پلهها پائین میدوید. مأموران نیز در عملیاتی ضربتی، او را قبل از فرار دستگیر کردند. از سوی دیگر، مرد تاجر که با نگرانی وارد آپارتمان شده بود، ناگهان با پیکر بیجان همسرش گیتا- 40 ساله- در آشپزخانه روبهرو شد. پیکر خونین و نیمه جان دانیال- 14 ساله- نیز در حمام خانه پیدا شد. بدین ترتیب بلافاصله دانیال به بیمارستان انتقال یافت. علی- 40 ساله- که در بازجوییها منکر قتل همسر و ضرب و جرح پسر صاحبخانه بود، گفت: من از آشنایان «گیتا» هستم که چندی قبل در یک نمایشگاه بینالمللی خارج از کشور با او آشنا شدم. خودم تاجر هستم و صادرات در و پنجره به خارج از کشور دارم. وقتی به این خانم- مدیر فروش شرکت تولیدات صنعتی- پیشنهاد همکاری دادم، با خوشحالی حاضر به همکاری شد. امروز هم برای گفتوگوی کاری به ملاقاتش آمده بودم که ناگهان به محض ورود با جسدش در کف آشپزخانه روبهرو شدم. پسرش هم غرق در خون داخل حمام افتاده بود. با دیدن این صحنه در حالی که وحشتزده بودم، سعی کردم فرار کنم که پلیس رسید و دستگیرم کردم. با این وجود، وقتی مأموران در بازرسی بدنی متهم، مقدار زیادی طلا و جواهرات متعلق به مقتول کشف کرده و با چند تخته فرش گرانقیمت جمع شده در گوشه سالن پذیرایی روبهرو شدند، به تحقیقات فنی، تخصصی برای افشای راز جنایت ادامه دادند اما متهم همچنان منکر جنایت بود. ساعاتی بعد نیز بازپرس با حضور بر بالین دانیال که از مرگ مادرش بیاطلاع بود، به تحقیق پرداخت. پسرک با صدای نالان گفت: وقتی از مدرسه به خانه رفتم، زنگ زدم. پس از باز شدن در، وارد ساختمان شدم اما پس از ورود به آپارتمان، مادرم را دیدم که کف آشپزخانه افتاده بود. ناگهان مرد غریبهای به طرفم حملهور شد و با تهدید اسلحه- قلابی- مرا به داخل حمام برد و با چاقو رگ دستم را زد. همان موقع زنگ در خانه به صدا درآمد. وقتی متوجه شدم پدر و مادربزرگم پشت در هستند، مرا وادار کرد به پدرم پیامک بدهم و بنویسم من و مادرم گروگان گرفته شده و به خیابان پیروزی منتقل شدهایم. من که چارهای نداشتم، از ترس همین کار را کردم اما پس از ارسال پیامک، دوباره مرا به حمام برد و این بار رگ گردنم را برید و دیگر متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد!در حال حاضر تحقیقات فنی، تخصصی کارآگاهان جنایی برای کشف راز و انگیزه جنایت ادامه دارد.17282
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]