واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > بادی، نزهت - این روزها مدام از مفاهیمی چون نقدپذیری، برقراری دیالوگ و درک متقابل صحبت می شود اما تنها چیزی که در بحث و گفتگو های ما دیده نمی شود تحمل نظرات مخالف یکدیگر است. این روزها مدام از مفاهیمی چون نقدپذیری، برقراری دیالوگ و درک متقابل صحبت می شود اما تنها چیزی که در بحث و گفتگو های ما دیده نمی شود تحمل نظرات مخالف یکدیگر است.غالبا این مناظره و مباحثه ها تبدیل به محاکمه طرف مقابل می شود و بیشتر به نوعی دوئل کلامی شباهت می یابد، یعنی قصدمان تسلیم کردن و حذف طرف مقابل است تا قانع کردن و برقراری ارتباطی دوطرفه.در این بحثها مدام می گوییم که ما نمی خواهیم مسائل را شخصی کنیم و یا منظورمان به فرد خاص و ماجرای مشخصی نیست و بعد شروع به تسویه حساب های قدیمی می کنیم و با نشانه ها و کدهای واضحی که همه می فهمند، به مخالفان و منتقدان حاضر و غیابی خود طعنه و کنایه می زنیم.از آن طرف کاملا مراقبیم که مبادا کسی پشت سرمان اظهارنظری کرده باشد که البته خوشایندمان نباشد. دیده اید اگر نقل قول و اظهارنظرات مثبت و موافق باشد، طوری به روی خودمان نمی آوریم که انگار وظیفه دیگران است که از ما تعریف و تمجید کنند.ولی اگر به نظرمان منفی و مخالف برسد، در کوتاه ترین وقت ممکن جوابیه و دفاعیه های مفصلی صادر می کنیم و نه تنها هیچ نظر و عقیده ای را بی پاسخ نمی گذاریم، بلکه چند تا پرونده سیاه هم برای طرف می سازیم و با هزار اتهام و توهین کل خلقت این آدم را زیر سوال می بریم تا حسابی سر جای خودش بنشیند و دیگر پا توی کفش ما نکند.انگار فقط زمانی می توانیم با هم حرف بزنیم که اختلاف عقیده ای نداشته باشیم و مدام یکدیگر را تایید و تمجید کنیم. درواقع مخالفت با دیدگاه و اظهارنظرهای دیگران بیشتر به معنای خصومت، عناد و غرض ورزی تلقی می شود و افراد بی توجه به درستی یا نادرستی نظر مقابل، آن را به شدت رد و نفی و انکار می کنند. درواقع ما یا پیوسته تعریف و تایید می کنیم و یا اینکه به هم هجوم و حمله می بریم. به طوری که غالبا صراحت را با گستاخی و هتاکی اشتباه می گیریم و احترام را با تعارف و تکریم.دقت کرده اید که در چنین بحث هایی لحن و ادبیات افراد چقدر حالت تهاجمی و تهدیدگری پیدا می کند و با چه موضع گیری، شتاب زدگی و پیش داوری شدیدی همراه می شود. اصلا هم فرقی نمی کند که این بحثها میان هنرمندان و فرهیختگان شکل بگیرد یا سیاستمداران یا ورزشکاران و یا رانندگانی که در خیابان با هم تصادف کرده اند. در حالی که برای برقراری دیالوگ و درک متقابل بیش از هر چیزی به حفظ آرامش، سعه صدر، انصاف، حسن ظن، ادب، متانت و تسلط بر خود نیاز است. احترام متقابل، تحمل کردن و قائل شدن حق برای دیگران از شرایط اولیه یک گفتگوی سالم است. اگر قرار است با شنیدن کوچکترین نظر مخالف از کوره در برویم و حتی اجازه توضیح و دفاع و پاسخگویی به دیگری ندهیم، اصلا چرا به سراغ مقوله دوجانبه ای مثل گفتگو می رویم؟ می توانیم برای خود، دوستان، موافقان و طرفدارانمان جلسه ای ترتیب دهیم و تا دلمان می خواهد در ستایش و تمجید خود یک تنه در آن سخنرانی کنیم و مونولوگ بگوییم و صدایی هم از کسی درنیاید.همه ما به خوبی می دانیم که حرف زدن و اظهار نظر کردن با چهره برافروخته، صدای بلند، لحن عصبانی و ادبیات توهین آمیز هرگز به برقراری دیالوگ و درک متقابل منجر نمی شود و هیچ تاثیری هم بر مخاطبان و شاهدان این گفتگوها و بحثها نمی گذارد. فقط بیشتر به سوء تفاهم، دلخوری، کدورت، بدبینی و توهم توطئه دامن می زند.پس قبل از اینکه بخواهیم در چنین مباحثه و نشستهایی شرکت کنیم، بهتر است آمادگی لازم را پیدا کنیم و اگر هنوز به اندازه کافی برای این کار مناسب نیستیم، هیچ ضرورتی ندارد که وارد چنین پروسه دشواری شویم. چون وقتی حرفی را زدیم و دیگران شنیدند، دیگر با هزار توجیه و توضیح نمی توان از زیر مسوولیت آن شانه خانه خالی کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]