واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > آسیب ها - هفته نامه سلامت نوشت: دکتر پرویز رزاقی روانشناس از مشکلات روانشناختی والدینی میگوید که فرزندانشان را میآزارند آقای دکتر! از دیدگاه روانشناسی کودکآزاری به چه معناست؟کودکآزاری به معنای هرگونه آسیب جسمی، روانی و روحی یا بهرهکشی از کودک است که در افراد زیر 18 سال اتفاق میافتد. انواع کودکآزاری عبارتند از: کودکآزاری جسمی، جنسی و عاطفی. کودکآزاری جنسی عبارت است از دستکاریهای جنسی، اقدام به مقاربت، مواجه کردن کودک با فعالیتهای جنسی و... اما کودکآزاری جسمی شامل کتک زدن، داغ کردن، زخمی کردن و مورد آزار و اذیت قرار دادن جسم کودک میشود. کودکآزاری عاطفی هم تحقیر، سرزنش، عدم تامین نیازهای روانشناختی و... است.چرا بعضی از والدین اقدام به چنین کودکآزاریهایی میکنند؟شخصیت والدین در کودکآزاریها باید مورد توجه قرار گیرد. برای این کار باید به دوران شکلگیری شخصیت آنها برگردیم و بفهمیم والدین امروز، در دوران کودکی چه الگوهای تربیتیای داشتهاند و پدر و مادر آنها، چگونه تربیتشان کردهاند، چه عقدهها و ناکامیهایی را تجربه کردهاند و امروز نوع نگاهشان به زندگی چگونه است و چه انتظاراتی از فرزندشان دارند؟ ضربههای روانیای که والدین در مراحل مختلف زندگی متحمل میشوند، مانند بیکاری یا شغل نامناسب، همکار بد، خانواده از هم گسیخته و...، سیستم عصبی و روانی آنها را به هم میریزد به طوری که با کوچکترین رفتار کودک که مورد پسندشان نیست، او را مورد آزار و اذیت مکرر قرار میدهند. در واقع این کار به دلیل نداشتن مهارتهایی اتفاق میافتد که والدین باید در برخورد با کودک از آنها استفاده کنند اما هرگز آنها را یاد نگرفتهاند و نمیدانند. درنتیجه با فرزندشان خوب رفتار نمیکنند و تنها روشی را که بلدند به کار میبرند و آن هم ضربوشتم و کودکآزاری است. عامل دیگر، این است که والدین در دوران کودکی به کارهایی تن دادهاند که برایشان خوشایند نبوده و حالا فرزندشان نیز همان رفتارها را انجام میدهد. در این موارد گذشته در ذهن والد تداعی میشود و او را عصبانی میکند و از آنجا که سیستم عصبیاش به هم ریخته است و مهارت کافی برای برخورد صحیح با فرزندش ندارد، قدرت کنترل و مدیریت رفتار خود را از دست میدهد و شروع به دعوا و کتکزدن فرزندش میکند. گاهی هم سطح انتظارات والدین از فرزندان مشکلساز میشود. وقتی کودک انتظارات آنها را برآورده نمیکند، او را آزار میدهند. علت همه کودکآزاریها به مشکلات روانشناختی شخصیتی خود فرد برمیگردد. این مشکلات ذهنی به او دستور میدهد کتک بزن، سیخ بزن، موهایش را بکش، پشت دستش را داغ کن، فلفل توی دهانش بریز و... و این کارها را مدام تکرار کن. گاهی پدر یا مادر از مشکلات خلقی رنج میبرند. خلق افسرده میتواند آنها را کودکآزار کند. خلق افسرده فقط این نیست که فرد کرخ و بیحال باشد، بلکه ما خلق افسردهای هم داریم که در آن فرد برونگراست و رفتار زننده و پرخاشگری دارد. رفتار توأم با عشق، دوستی و محبت پدر و مادرخواندهها با فرزندشان هم علل و دلایل روانشناختی دارد. ممکن است دلیل این رفتار این باشد که چون بچهدار نشدهاند، همه آرمانها، ایدهآلها و آرزوهایی که برای فرزندشان داشتهاند، برای فرزندخواندهشان در نظر میگیرند. این یک دلیل روانشناختی از نوع مثبت است. پس حتما دلیل انساندوستانه?ای در کار نیست و علت گاهی دلایل روانی است. برای اینکه این اتفاق نیفتد و کودکان آزاردیده همین رفتار را با کودکان خود نداشته باشند، چه باید کرد؟مهمترین نکته این است که باید توجه محققان و بهخصوص روانشناسان بالینی را به این قضیه جلب کنیم. باید به این قضیه بیشتر توجه شود زیرا مساله کودکآزاری در جامعه بسیار مخفی است و فقط تعداد بسیار کمی از کودکآزاریها مطرح میشود. مسوولان ما باید در حوزههای بهزیستی، انجمن حمایت از حقوق کودکان و... شرایطی را فراهم کنند که بتوانند راهکارهای روانشناختی به کودکان بدهند. یعنی اگر کودکی مورد اذیت قرار گرفته است، آن را به عنوان یک آسیب گذرا تلقی نکنند و به او مهارتهای خاص را آموزش بدهند. اعتماد به نفس و رضایتمندیاش را بالا ببرند، نوع نگاهش را به زندگی تغییر بدهند، از او حمایت عاطفی کنند و... تا ضایعه روانیای که پس از چنین حوادثی ایجاد شده است، از بین برود و این قضیه در دل کودک عقده نشود تا در آینده با فرزند خود چنین رفتاری نکند. وقتی امکان فراگرفتن مهارتهای روانی و زندگی با امکان سلامت روانی بهوسیله مسوولان، نهادهای مربوط، موسسات مختلف حتی NGOها برای اینگونه کودکان مهیا شود ضایعه روانی درمان میشود. 47301
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]