تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816303239




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کلاهبرداري با پيش بيني زمان مرگ!


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: کلاهبرداري با پيش بيني زمان مرگ! اين زن همچنين گفت اموالي که اين دو مرد شياد به دست آورده اند حدود يک ميليارد تومان ارزش دارد دو مرد شياد پس از اغفال يک زن ثروتمند روز مرگ او را پيش بيني و به اين بهانه يک ميليارد تومان از او کلاهبرداري کردند. به گزارش اعتماد، اين زن 50ساله که فهيمه نام دارد پس از فرا رسيدن روز موعود وقتي اتفاقي برايش نيفتاد متوجه شد توسط اين دو مرد فريب خورده است. به همين خاطر به مجتمع قضايي بعثت مراجعه کرد و با ارائه شکوائيه يي خواستار رسيدگي به اين موضوع شد. فهيمه به رئيس شعبه 1159 دادگاه عمومي گفت؛ حدود دو سال قبل به دنبال ابتلا به يک بيماري ساده وقتي به پزشک مراجعه کردم، علائم مشکوکي از بيماري سرطان در من مشاهده شد. پس از آن پيگيري هايم را ادامه دادم تا اينکه پزشکان اعلام کردند شک شان در مورد بيماري ام به يقين تبديل شده و بايد با جديت مراحل درمان آغاز شود. پس از آن با مصرف داروهاي تجويزشده براي مدت کوتاهي بيماري ام کنترل شد، اما در ادامه پزشکان گفتند بيماري پيشرفت کرده است. در اين اثنا به پيشنهاد يکي از همسايه هايم به مصرف داروهاي گياهي رو آوردم. او شخصي به نام رحمت را به من معرفي کرد و گفت؛ اين مرد در درمان بيماران با گياهان دارويي تبحر خاصي دارد. من هم به پيشنهاد دوستم نزد رحمت رفتم و ماجرا را برايش تعريف کردم. او مقداري داروي گياهي برايم تجويز کرد. مصرف اين داروها تا حدودي باعث بهبودي ام شد. اين زن ادامه داد؛ به خاطر اينکه من از لحاظ جسماني وضعيت مناسبي نداشتم هميشه رحمت به خانه ام مي آمد تا اينکه يک بار که براي ديدنم آمده بود شخصي به نام ابراهيم را نيز همراه خودش آورد. رحمت گفت ابراهيم انسان پاک و نوراني است و در کارهاي خير مشارکت دارد و به همين خاطر مي تواند در بهبود بيماري ام موثر باشد. پس از آن هر بار که رحمت به ديدنم مي آمد، ابراهيم نيز همراه او بود. در کنار مصرف داروهاي گياهي ابراهيم نيز در حالي که ذکر مي گفت با انجام حرکاتي مرموز تلاش مي کرد مرا درمان کند. تلاش اين دو نفر تا مدتي تاثير جزيي داشت و حتي ديگر به پزشک متخصص ام نيز مراجعه نمي کردم. به تدريج ارتباط نزديکي بين من و رحمت و ابراهيم برقرار شد و من به خاطر ظاهر فريبنده يي که آنها داشتند سخت شيفته شان شدم و نسبت به آنان اطمينان کامل پيدا کردم. سرانجام در حالي که يک سال از آشنايي ام با آنان مي گذشت روزي سراسيمه به خانه ام آمدند و گفتند بايد مرا از موضوع مهمي مطلع کنند. ابراهيم گفت شب گذشته يکي از اولياي دين را در خواب ديده که به او گفته من به زودي خواهم مرد و تا آن زمان بايد تمام اموالم را وقف کنم و هنگام مردن هيچ دارايي نداشته باشم. او حتي روز و ساعت دقيق فوت مرا نيز اعلام کرد و گفت روز بيست و چهارم مردادماه راس ساعت دو بعدازظهر از دنيا خواهم رفت. ابراهيم تاکيد کرد هيچ کس نبايد از تاريخ مرگ من مطلع شود. من نيز که به ابراهيم و گفته هايش اعتماد کامل داشتم حرف هايش را قبول کردم. پس از آن تمام دارايي ام را که شامل 10 باب مغازه در پاساژي حوالي ميدان ونک، آپارتماني 300 متري واقع در تهرانپارس و يک دستگاه پژو پرشيا بود به نام ابراهيم کردم و همه جواهراتي را نيز که داشتم به او دادم. وي به من اطمينان داد همه اموالم را در راه خير صرف خواهد کرد تا روحم پس از مرگ در آرامش باشد. سرانجام روز 24 مرداد فرا رسيد. من از همه اقوام و دوستانم خداحافظي کردم و حلاليت طلبيدم و نزديک ساعت دو در حالي که کفنم را نيز آماده کرده و وصيتنامه ام را نيز نوشته بودم رو به قبله خوابيدم. در اين حين خدمتکارم بالاي سرم آمد و هنگامي که از ماجرا باخبر شد به يکي از بستگانم اطلاع داد. او نيز بلافاصله بر بالينم حاضر شد و مرا به بيمارستان منتقل کرد. وقتي ماجراي پيش بيني مرگم را به پزشکان گفتم آنها وضعيت مرا طبيعي اعلام کردند و توضيح دادند فعلاً خطري مرا تهديد نمي کند. پس از آن بود که با صحبت هايي که دخترم با من انجام داد متوجه شدم ابراهيم و رحمت براي اينکه اموالم را از چنگم بيرون بياورند با اين حرف ها مرا فريب داده اند. اين زن همچنين گفت اموالي که اين دو مرد شياد به دست آورده اند حدود يک ميليارد تومان ارزش دارد .پس از طرح اين شکايت با انجام تحقيقات ويژه دو متهم بازداشت شدند و تحت محاکمه قرار گرفتند. رحمت درباره اتهامش گفت؛ من نيز اغفال شده ام. يک سال قبل با ابراهيم در يکي از مکان هاي مذهبي آشنا شدم. آن روز من به خاطر بيماري برادرم سخت آشفته و نگران بودم تا اينکه ابراهيم به من نزديک شد و بدون اينکه چيزي بپرسد مطالبي را درباره برادرم گفت که همه آنها واقعيت داشت. چهره فريبنده او از يک سو و حرف هايي که در مورد برادرم زد از سويي ديگر سبب شد به او اطمينان پيدا کنم. او گفت مي تواند باعث بهبود برخي بيماران شود. من هم آن شب شماره و آدرسش را گرفتم و بدين ترتيب دوستي ام با ابراهيم آغاز شد. از آن پس گاهي او مرا با خود به بالين بيماران مي برد و کارهاي عجيبي انجام مي داد و همزمان با آن ذکر مي گفت. ظاهراً چندين نفر با کارهاي ابراهيم بهبود يافتند البته برخي از آنان نيز پس از مدتي فوت شدند. اين متهم ادامه داد؛ در مورد فهيمه هم او همه اموالش را به نام ابراهيم کرده و چيزي به من نرسيده است. در ادامه ابراهيم با رد ادعاهاي شاکي گفت؛ من هر کاري که انجام داده ام با نيت خير بوده و اظهارات شاکي در مورد اموالش دروغ است. خود او گفت مي خواهد اموالش را صرف امور خيريه کند و به پيشنهاد خودش آنها را به نام من کرد.پس از اظهارات طرفين رئيس دادگاه ادامه رسيدگي به پرونده را به وقت ديگري موکول کرد. هم اکنون رحيم با سپردن وثيقه آزاد است اما ابراهيم در زندان به سر مي برد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن