واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ارمغان مدرنیته غرب! (4)
پروفسور حمید مولانا بحران و تناقضات مدرنیته (تجددگرائی) غرب را می توان امروز در سطح جهانی با بررسی مذاكرات به اصطلاح صلح كنفرانس آناپولیس با مطالعه گزارش های ویژه آژانس بین المللی انرژی هسته ای و سازمان های اطلاعاتی آمریكا در مورد بی گناهی ایران، و با تحلیل اعتراضات و اعتصابات روزانه در فرانسه، آلمان، بلژیك ،انگلستان، آمریكا و روسیه و بسیاری از كشورهای دیگر از جمله پاكستان، تركیه، لبنان، و گرجستان و نواحی بالكان، عراق، افغانستان، كلمبیا، سودان و سومالی مشاهده كرد.تفرقه و اختلاف در جوامع مدرن اروپا و آمریكا شدت گرفته است. ضعف رهبری سیاسی در دو قاره اروپا و آمریكا با تنزل محبوبیت سران آن كشورها همراه است. ما سال هاست در غرب یك رهبر سیاسی با شخصیت و محبوب در سطح جهانی نداشته ایم.همه، از جمله اكثر قریب به اتفاق مردم آمریكا به اظهارات بوش می خندند. نیكلا ساركوزی رئیس جمهور جدید فرانسه و گوردون براون نخست وزیر جدید انگلستان، مطابق نظرسنجی های اخیر، پائین ترین رتبه محبوبیت را در كشورهای خود دارند. ولادیمیر پوتین پس از هشت سال ریاست جمهوری روسیه هنوز مورد اعتماد اروپائی ها و آمریكائی ها نیست و در داخل كشور خود مورد استیضاح قرار می گیرد.كشورهای شیخ نشین سواحل خلیج فارس كه روزگاری تحت حمایت امپراتوری انگلستان بودند و پس از جنگ جهانی دوم تحت الگوی جدید «ملت- دولت- استقلال پیدا كردند و به عضویت سازمان ملل متحد درآمدند، اكنون پس از سال ها به تدریج تشخیص می دهند كه امنیت آنها بدون مشاركت با ایران پایدار نخواهد بود. دركنفرانس آناپولیس، آمریكا خود را دادستان اختلافات اعراب و اسرائیل اعلام كرده است، در حالی كه در خود آمریكا انتخابات آزاد در فلسطین با اسم حماس مترادف است. ترازوی قدرت در مذاكرات به اصطلاح صلح اسرائیل و فلسطین كه با دخالت و پدرسالاری واشنگتن به عنوان میانجیگر صورت می گیرد به قدری نابرابر است كه برای فلسطینی ها چاره ای جز تسلیم نمی گذارد. مذاكرات صلح در روابط بین الملل معمولا بین دو یا چند دولت صورت می گیرد در حالی كه در قضیه فلسطین جز آمریكا و اسرائیل دولت دیگری وجود ندارد. جناح موردپسند آمریكا در این مذاكرات به عنوان رئیس «مقامات خودگردان فلسطینی» شركت دارد و نه به عنوان رئیس یك دولت یا حكومت رسمی. در حقیقت این دو رژیم آمریكا و اسرائیل هستند كه از این مقام حقوقی می خواهند سرنوشت فلسطینی ها را تعیین كنند. از حماس كه در انتخابات گذشته فلسطین اكثریت را به دست آورد كسی به این كنفرانس دعوت نشد و معلوم نیست كه انتخاب آناپولیس كه یك بندر نیروی دریائی آمریكا نزدیك به واشنگتن است و هزاران كیلومتر از خاورمیانه فاصله دارد چه مزیت مكانی می تواند داشته باشد جز اینكه تصویر جنگ در عراق به تصویر صلح در آمریكا تفسیر و تعبیر شود.نظریات غربی توسعه یا پیشرفت انسانی، از این فرض مشترك آغاز می شود كه توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع بشری مستلزم جایگزین شدن ساختار اقتصادی و اجتماعی مدرن به جای ساختارهای بومی، سنتی و ملی است. این فرض كه به طور گسترده ای در غرب مورد پذیرش قرار گرفته و میان نخبگان كشورهای «كم تر توسعه یافته» شایع است، بر صنعتی شدن اقتصاد، دنیوی كردن تفكر، تغییر و دگرگونی شخصیت، اشاعه یك رویكرد فراگیر جهانی سرمایه داری، پیوستن به فرهنگ مصرف گرائی و اسراف و رد تفكرات و فن آوری های بومی و سنتی صرفاً به دلیل تعلق آنها به گذشته مبتنی است. اما جنبش های معاصر چه در جهان اسلام و چه در اطراف و اكناف دنیا، خواه در گروه ها، جوامع یا ملل، همگی در تعبیر متفاوت از انسان و توسعه اجتماعی شریكند. این امر ریشه در نظریه های انسانی تر، اخلاقی تر، معنوی تر، سنت گراتر و غیر قطبی و خوداتكای توسعه به عنوان یك مقام متعالی در رشد و تربیت بشریت دارد.تأثیر مخرب جامعه تكنولوژیك مدرن و نهادهای آن بر كاهش ارتباطات میان فردی و درون فردی، كاملاً اثبات شده و مورد تحلیل قرار گرفته است و اساساً به عنوان یك عمل انجام شده مورد پذیرش جامعه شناسان، انسان شناسان و روان شناسان بی شماری قرار گرفته است. آنچه در این تحلیل ها، غایب است احتمال معكوس شدن این روند و احیای قابلیت برقراری ارتباط انسانی میان افراد از هم بیگانه پیشین است. به همراه این، سمت و سوی گردش ارتباطات در جوامع امروزی باید تغییر كند و به جای پرداختن صرف به نقش ها، آثار و تأثیرات رسانه های ارتباطی، بر مطالعه و كشف نظریه ارتباطی جامعه تأكید كند.مفاهیم سنتی جامعه و توسعه به عنوان مفاهیمی كه ابتدا به رویدادهای «جهان سوم» یا دنیای شرق مربوط بود در حال تحول است. توسعه یا رشد اكنون موضوعی جهانی است و ریشه های توسعه را در جامعه و بنای جامعه نمی توان نادیده گرفت. از این پس تنها موضوع انتقال فن آوری، سرمایه گذاری مستقیم خارجی یا حتی اقتصاد بازار آزاد مطرح نیست. در عوض توسعه به عنوان تعالی مفهومی همگانی شده است. امروزه به ندرت یك مسئله مهم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی در جهان در حال توسعه وجود دارد كه به نوعی در مناطق توسعه یافته كاپیتالیست و سوسیالیست مطرح نباشد انحطاط اجتماعی، گرسنگی، خشونت، فقر، بی خانمانی و ناامیدی انسان در پیچیده ترین و از نظر تكنولوژیك، پیشرفته ترین نواحی دنیای صنعتی مدرن رخنه كرده است.نوسازی یا نوع غربی توسعه آن گونه كه ما در صدد شناخت آنیم، غایت نهایی و اجتناب ناپذیر تكامل جوامع نیست. برخی جوامع می خواهند مدرنیته را پشت سر نهند یا از آن فراتر روند. سیستم های قبلی مشروعیت بخشی ضمنی در حال فرسودن است و جست وجو برای فضای حیاتی- فضائی برای رشد و زندگی- در جوامعی كه سازمان بوروكراتیك غیرشخصی بر آنها سیطره دارد اكنون در رویدادهای جاری، با ملت- دولت هائی كه به نحو فزاینده ای قادر به كنترل این جریان نیستند به خودی خود آشكار است.منبع: کیهان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]