واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: در گفتگو با شفيعي سروستاني و عباسي مهر مطرح شد؛ دستاوردهاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي انقلاب اسلامي
پريسا جلالي
قسمت سوم و پاياني
دكتر سروستاني مي گويد: «زماني كه فعاليت هاي
رسانه هاي بيگانه را بررسي مي كنيم، متوجه مي شويم كه يكي از مهم ترين موانعي كه دشمنان نظام اسلامي در مقابل خود احساس مي كنند، نهاد ولايت فقيه است. دشمنان ما به خوبي مي دانند كه بقا، پايداري و حفظ نظام جمهوري اسلامي به دليل وجود ركن ولايت فقيه است و به همين دليل مهم ترين هجمه هاي خود را به اين ركن وارد
مي كنند، حال چه از طريق رسانه هاي ديداري و شنيداري شان و چه از طريق روشنفكران داخلي خودباخته. موضوع ولايت فقيه و شخص مقام معظم رهبري در همه سال هاي اخير مورد هجوم رسانه هاي بيگانه بوده است. بنابر اين، با توجه به اهميت و جايگاه ولايت فقيه در جمهوري اسلامي ايران، بايد اين موضوع براي آحاد مردم و بخصوص جوانان با استدلال هاي قوي، متين و به روز تبيين شود. همچنين بايد از طريق دستگاه هاي تبليغاتي و فرهنگي، جايگاه و نقش ولايت فقيه در جمهوري اسلامي تبيين شود. مسئله ديگري كه در همين زمينه ضرورت دارد، تبيين نقش عيني و عملي ولايت فقيه در بيست سال گذشته است. يعني نقش خاص مقام معظم رهبري در هدايت نظام جمهوري اسلامي كه نقشي بي بديل مي باشد. رهنمودهاي ايشان در همه
حوزه هاي سياسي، فرهنگي، علمي و اقتصادي بسيار راهبردي و كارگشا بوده و هست. بنابر اين، لازم است نقش ايشان در ثبات و حفظ نظام جمهوري اسلامي ايران براي نسل جوان به وضوح تبيين شود. دستگاه هاي فرهنگي بويژه رسانه ملي بايد به دور از برنامه هاي شعاري و به صورت علمي، متين و جدي، نقش رهبري معظم انقلاب را در هدايت جامعه اسلامي تبيين كنند.»
او معتقد است يكي از حركت هايي كه دشمن شروع كرده، خدشه دار كردن و زير سئوال بردن اقدامات انجام شده در زمان حضرت امام (ره) است. در همين رابطه مي گويد:
« دشمنان در پي اين هستند كه اقدامات انجام شده در آن زمان، در زمينه هاي فرهنگي، نظامي، امنيتي را زير سئوال ببرند و با اين كار شخصيت حضرت امام را در اذهان جوانان خدشه دار كنند. خدشه دار كردن عملكرد ايشان در اذهان نسل جوان، حركت بسيار موذيانه و پر خطري است كه آغاز شده است. ما امروز نياز داريم كه اتفاقات دهه 60 و دوره حضرت امام را در حوزه هاي مختلف براي نسل آينده تبيين كنيم تا جلوي تقدس زدايي از مقام و جايگاه امام در اذهان افراد جامعه را بگيريم؛ زيرا شخصيت امام راحل (ره)، پايه و اساس نظام جمهوري است و هرگونه خدشه به شخصيت ايشان، خدشه به پايه ها و مباني نظام جمهوري است.»
دستاوردهاي سياسي انقلاب چه در عرصه داخلي و چه و در ابعاد بين المللي، درخشان ترين نمود را داشته و به وضوح تبديل به يك الگوي بسيار قوي و روشن براي
ملت هاي مسلمان و جهان سوم شده است. اما چنين به نظر مي رسد كه در عرصه هاي اقتصادي، هر چند كه دستاوردها و توانمندي هاي كنوني ما قابل مقايسه با دوران قبل از انقلاب نيست و سطح رشد و پويايي اقتصادي كشور ايران در مقايسه با شرايط بسيار دشواري كه در سي و چهار سال بعد از انقلاب با آن روبهرو بوده است، بسيار خوب و رو به رشد است، اما بايد اذعان داشت كه ما در يافتن يك الگوي ديني و بومي اقتصادي كه بتواند بدون الگو قرار دادن نظام هاي اقتصادي ليبرال، انديشه اقتصادي اسلامي را در جامعه پياده كند به خوبي عمل نكرده ايم. در همين زمينه عباسي مهر، مي گويد: «به نظر مي رسد كه
مهم ترين نقش را در اين زمينه حوزه هاي علميه و دانشگاه ها خواهند داشت. اين مراكز در نزديك به چهار دهه قبل به اين نتيجه رسيدند كه نظام سلطنتي ديگر پاسخگوي ملت و مردم ما نيست و تحرك سياسي اي را آغاز كردند كه نتيجه آن را امروز به عينه در استقرار نظام جمهوري اسلامي مشاهده مي كنيم و مي بينيم كه با همه
دشمني ها و كارشكني هايي كه در حق ايران روا مي شود، باز هم به اذعان همين دشمنان، ايران امروز به لحاظ سياسي يك ابرقدرت بزرگ فرامنطقه اي است.
متأسفانه مسئولين، نخبگان و توليدكنندگان علم در زمينه هاي اقتصادي به اين باور نرسيده اند. هر چند كه
حركت هاي خوبي در اين زمينه ها مانند هدفمندي يارانه ها و اصلاح ساختار نظام اقتصادي صورت پذيرفته است اما اين حركت ها در حد شأن و جايگاه سياسي جمهوري اسلامي ايران نيست. جايي كه بعد سياسي ما نمره بالايي مي گيرد، افكار عمومي انتظار دارند كه اين موضوع در ابعاد اقتصادي هم همين نتايج را داشته باشد. آنچه كه ما اكنون در مسئله رشد اقتصادي مي بينيم رشد غير قابل وصف و بسيار قابل قبولي در مقايسه با دوره قبل از انقلاب اسلامي دارد و همه مراكز علمي بزرگ در آمريكا و اروپا هم به اين مسئله اذعان دارند كه با وجود شرايط تحريم كه بر ايران تحميل شده و مي شود، رشد اقتصادي ايران بسيار چشمگير است. اما براي رسيدن به يك نظام و ساختار جامع كاملاً بومي و ديني نيازمند تحولات اساسي و بزرگ هستيم. هنوز دانشگاهيان و حوزويان و ساير مراكز توليد علم در كشور بر اساس كارويژه اقتصادي و سند چشم انداز بيست ساله كه رهبري معظم در ميان دانشگاهيان همواره گوشزد كرده اند، به مباحث علوم اقتصادي نپرداخته اند كه اگر پرداخته شود به طور قطع در اين زمينه نيز ايران تبديل به يك الگوي ابرقدرت اقتصادي مي شود. رسيدن به چنين جايگاهي خيلي دور از ذهن نيست كه نظام جمهوري اسلامي ايران در آينده نزديكي در مباحث اقتصادي هم داراي قدرت شود.»
دكتر سروستاني نيز مي گويد: «در زمينه ساختن يك الگوي اقتصادي، به نقش مردم بي توجهي شده است. همان طور كه مقام معظم رهبري در بحث جهاد اقتصادي هم طرح فرمودند، نظام بايد بتواند به عنوان يك الگوي موفق جهاني در صحنه اقتصاد عمل كند. اين الگو مي تواند در گرايش ديگر ملت ها به انقلاب اسلامي بسيار مؤثر واقع شود و اينها همه منوط به اين است كه دولت جمهوري اسلامي با توجه به سياست ها و فرمايشات مقام معظم رهبري و
سياست هاي كلي و راهبردي تبيين شده در اين
زمينه ها، بسيار جدي و پيگير تلاش كند. در غير اين صورت ما به يك الگوي موفق اقتصادي نخواهيم رسيد. علاوه بر اينها بايد با توجه به راهبردهاي اصل 44 حضور مردم را در عرصه هاي اقتصادي جدي بگيريم و صحنه را براي حضور و فعاليت مردم آماده كنيم.»عباسي مهر با توجه به اينكه مفاسد اقتصادي يكي از
مهم ترين آفات انقلاب براي دستيابي به آرمان هاي
اقتصادي اش است، چنين مي گويد: «قسمت قابل توجهي از دلايل اين گونه اتفاقات، ماحصل خلأهاي قانوني، تعدد آيين
نامه ها و مسائلي از اين دست است. بي انضباطي هاي اقتصادي در سيستم نظامي كه زيرساخت هاي قانوني آن در حال تغيير بوده، تا حدودي قابل قبول است. مقام معظم رهبري در فرمان هشت ماده اي، نگاه عدالت محورانه را مطرح كردند و خواستار توجه ويژه به مسئله مفاسد اقتصادي براي طراحي راه حل قانوني و مبارزه با مفاسد شدند. اما متعاقب اين فرمايشات سطح بسياري از درگيري هاي دستگاه ها و مسئولين ذيربط به اين موضوع صرف اين شد كه گروهي را شناسايي و يا باندي را دستگير كنند. اين موضوع قابل تقدير است ولي براي نظامي كه به پاكي شناخته مي شود خيلي قابل قبول نيست. براي نظامي كه مرزهاي شرقي اش راه اصلي ترانزيت مواد مخدر و قاچاق براي غرب است و شهداي بسياري را در راه حفاظت از مزرها و پاك نگاه داشتن اين سرزمين تقديم كرده است؛ اين سطح قابل پذيرشي نيست. سازوكار نظام، لياقتي بيشتر از اين دارد و نيازمند كارهاي ويژه اساسي است. مجلس بايد در قوانين، بازنگري كند و خلأها و منافذ قانوني موجود را به روي مفسدين ببندد. دولت نيز بايد سازوكارهاي نظارتي اش را دو چندان كند و دستگاه قضائي ما بايد نظارتي صريح، جدي، دقيق و سريع بر روي اين مسائل داشته باشد. اگر اين حلقه به صورت كامل شكل بگيرد، ما مي توانيم بگوييم كه در بحث اقتصادي هم صاحب سبك شده ايم. البته روند اطلاع رساني در اين زمينه ها در كشور روند بسيار خوب و مثبتي است. در ساير كشورها اين تخلفات معمولاً رسانه اي نمي شود.
در صورتي كه در كشور ما مردم در جريان كامل روند اين موضوعات قرار مي گيرند. با همه اين احوال به نظر مي سد كه روند نظام اقتصادي ما آن طور كه بايد، اتفاق نيفتاده. انتظار مردم اين است كه با توجه به وجود مشكلاتي مثل تحريم هاي اقتصادي و فشارهاي بي امان نظام هاي شرق و غرب، شاهد اين گونه تخلفات اقتصادي نباشند. بايد به فرايند مبارزه با مفاسد به عنوان راه حل اساسي اين مشكل پرداخت.»عباسي مهر در ادامه مي گويد: «آگاهي، حق مردم است. ما نبايد عامل بازدارنده از آگاهي مردم باشيم. مردم
به عنوان محرم اصلي اين نظام بايد از وقايع كاملاً آگاه باشند، هم خبرهاي خوش و هم خبرهاي ناگوار. اين وظيفه
رسانه هاست كه اطلاع رساني را انجام دهند، اما نبايد سياه نمايي كنند. اين روزها بيشترين فشارهاي اقتصادي بر روي ملت است و در اين ميان سياه نمايي عامل اصلي تزلزل در بدنه متحد ملت مي شود. مردم انتظار دارند اخبار واقع بينانه، دقيق و متقن را بشنوند. مردم از همه چيز خود براي اين نظام مايه گذاشتند و از مسئولين انتظار برخورد جدي دارند. هر چند كه ممكن است شنيدن اين اخبار در رسانه ها براي مردم بسيار ناراحت كننده باشد اما ضعف در برخورد با اين موارد مطمئناً آثار دو چنداني بر جامعه خواهد داشت. نظام بايد در اوج نگاه آزاد منشانه اش، برخورد بسيار جدي، سريع و دقيقي با عوامل مفاسد اقتصادي بخصوص در مورد اخير داشته باشد. نبايد اميد را در ميان مردم كمرنگ كرد. در عين انتقال اخبار دقيق به مردم، با توجه به اينكه ما در شرايط جنگ نرم و تحريم اقتصادي به سر مي بريم، بايد در بالا بردن روح اميد و نشاط در جامعه دو چندان تلاش كنيم.»
يکشنبه|ا|30|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]