محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852752801
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. كيهاندولت مستضعفان زماني نه چندان دور- همين يكي دو دهه پيش- در ميان ما ايراني ها رايج شده بود كه آمريكا، انگليس، اسرائيل يا احيانا فرانسه و آلمان، اجحافي را عليه ملت ما يا ديگر ملت هاي ستمديده انجام دهند و سخنگوي وزارت خارجه ما به نمايندگي از ملت و حاكميت ايران به ابراز نگراني، ناخرسندي، انزجار و محكوميت بسنده كند. آنها قدرتمند بودند و زورش را داشتند، پس گويا مجاز بودند بر هر آنچه هوس كردند و ميلشان كشيد ولو جنايت و حق كشي و اهانت به يك ملت، جامه عمل بپوشانند. بايد مي سوختيم و مي ساختيم. خون دل مي خورديم و دم فرو مي بستيم. حتي همان ابراز انزجارها هم، نمك بر زخم ما مي پاشيد و داغ دلمان را تازه مي كرد و دشمن مستكبر، گستاخ تر مي شد. اما خداوند بر ملت اراده كرده و مؤمن ايران منت نهاد و چنان بر جايگاه عزت و قدرت نشاند كه ماجرا كاملا برعكس شد. اگر روزگاري به يك اولتيماتوم انگليس و روس يا آمريكا، ملت و حاكميتي به تب و لرز مي افتادند كه چه تدبير كنند و پس از چند روز تحقير، دولتمردان و حاكمان به كرنش ذليلانه مي پرداختند و زنجير اسارت را بر گردن «ايران» محكم تر مي كردند، و اگر حتي در روزگار پس از انقلاب با وجود به هم خوردن آن رابطه ظالمانه، قدرت ها تلخي هايي را بر ملت مظلوم ايران تحميل مي كردند، امروز به بركت استواري انقلاب اسلامي، ورق برگشته و اين دشمن است كه در برابر قدرت يابي روزافزون ايران عزيز و احقاق حقوق ملت، مجبور است براي چند دهمين بار به اظهار نگراني و ناخرسندي بسنده كند. در اين چند سال اخير، اين تعبير، تعبيري كاملا تكراري است كه مثلاً سخنگوي كاخ سفيد يا وزارت خارجه آمريكا يا فلان سخنگوي دولتي اسرائيل و انگليس در برابر فلان پيشرفت سياسي، اقتصادي، فني يا نظامي ايران ابراز نگراني كردند؛ نمونه اخير آن ابراز نگراني مشترك سخنگويان دولت آمريكا و رژيم صهيونيستي نسبت به پرتاب موشك ماهواره بر «سفير اميد» است. جهان در اين 5-4 سال اخير بارها صداي انفجار بمب هاي خبري مربوط به موفقيت هاي بزرگ بين المللي، سياسي، ديپلماتيك، اقتصادي يا فني ايران را شنيده و طوعا يا كرها زبان به تحسين و شگفتي گشوده و تنها جاخوردن مستكبران را شاهد بوده كه با زبان بي زباني مي گفته اند اي بابا! چه خبر است، بي هوا چرت ما را پاره مي كنيد! خشم تا مرز انفجار البته سزاوار آنهاست. حق بايد داد كه از خشم كف بر لب بياورند و زنجموره بزنند. اما حد خشم و اعتراض آنها همين است و ديگر هيچ! در همين قضيه اخير بود كه روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت با لحني آكنده از خشم نوشت «پرتاب ماهواره بر ايران، دليلي بر گسترش توانايي زيربنايي قدرتمند اين كشور است. ديگر با حمله نظامي نمي توان بر آنها مسلط شد. هر بار ايراني ها بخشي از موفقيت هاي خود را فاش مي كنند و ما كشف مي كنيم كه تا چه اندازه از نظر زيربنايي قوي شده اند. اين زيربناي گسترده را نمي توان با بمباران چند تاسيسات متوقف كرد. ماهواره بر ايراني بازي نيست بلكه از تهديد استراتژيك عليه ما پرده برمي دارد. اكنون هزاران دانشمند و مهندس در مراكز هسته اي ايران فعاليت مي كنند.» امروز كار به جايي رسيده كه آمريكايي ها و اسرائيلي ها هر روز چندبار همديگر را به خاطر وضع پيش آمده، لعنت مي كنند و مسئوليت وضعيت خاورميانه جديد را متوجه يكديگر مي كنند. همين ديروز روزنامه اسرائيلي جروزالم پست، به سرزنش رابرت گيتس وزير دفاع باهوش و گستاخ آمريكا پرداخته و او را به خاطر ضعف عملكردهايش به طعنه «بزرگترين دوست ايران»! خوانده است، حال آن كه گيتس به جاي رامسفلد آمد تا شتاب و تحرك و قدرت ريسك بيشتري به بولدوزر نظامي آمريكا در برابر ايران و عراق و حزب الله و حماس و سوريه ببخشد و هم او بود كه به همراه رايس تلاش كرد لااقل از وخيم ترشدن اوضاع فلاكت بار آمريكا در عراق جلوگيري كند. اما حالا جروزالم پست به عنوان يك ناظر و رصدگر هراسان اسرائيلي چنين قضاوت مي كند: «وزير دفاع آمريكا تبديل به بزرگترين دوست ايران شده است. او بسيار ضعيف عمل مي كند. پس از حمله روسيه به گرجستان هيبت آمريكا كاملا فرو ريخت چرا كه واشنگتن عملا نتوانست كاري جز محكوم كردن انجام دهد. ناتواني آمريكا به روسيه جرئت داد. تنها دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا مقصر نيستند بلكه رايس و گيتس هم مقصرند كه يك ماه پيش ادعا كردند برنامه هاي دفاعي آنها، آينده قدرت آمريكا را براي يك دهه تضمين خواهد كرد... در گزارشي كه گروه تحقيقاتي وابسته به وزير دفاع آمريكا درباره مسائل عراق منتشر كرد، تاكيد شده بود كه واشنگتن براي به دست آوردن حمايت منطقه اي و بين المللي در عراق بايد دل ايران و سوريه و برخي كشورهاي ديگر منطقه را به دست آورد اما هيچ اشاره اي به اسرائيل متحد ديرين آمريكا نشده بود. گيتس آن قدر كه اين موضع را آشكار كرد، عليه برنامه اتمي ايران موضع آشكار اتخاذ نكرد، بلكه حتي در گزارشي مشترك با برژينسكي، توصيه كرد آمريكا براي حل مشكلاتش بايد خود را هرچه بيشتر به ايران نزديك كند. وزير دفاع آمريكا اكنون يك چالش جدي براي اسرائيل است و اگر بوش اميدوار است با رگه اي باريك از اعتبار بين المللي كاخ سفيد را ترك كند، بايد گيتس را به كناري براند كه سياست هاي او، اولين دوست و حامي ايران در درون كاخ سفيد است.» اين قضاوت، درباره كسي است كه حتي همين اواخر هم ضمن تاكيد بر سودمندي فشار ديپلماتيك و اقتصادي، تصريح كرد گزينه نظامي همواره بايد روي ميز باشد و كسي خيال نكند اين گزينه منتفي است. بدين ترتيب در گرفتن گفت وگويي چنين مشاجره آميز و ادبياتي چنين تلخ و تند ميان آمريكا و اسرائيل را بايد بي سابقه دانست، دو رژيمي كه با هماهنگي كامل، بسياري از خيانت ها و جنايت ها را در قبال ملت هاي ايران و عراق و لبنان و فلسطين و افغانستان و ساير ملت ها انجام داده اند. در همين ماجراي گرجستان هم كه حاصل ده ها ميليارد دلار سرمايه گذاري در حوزه انقلاب مخملين- القاي حمايت تمام عيار از دموكراسي سازي در كشورهاي مختلف- در چند روز تبديل به خاكستر شد، مشاجرات ميان آمريكا و اسرائيل از يك سو، و ميان اين دو و چند كشور عضو ناتو با روسيه ديدني بود. اسرائيل و حتي اروپاي پير و جوان آمريكا را سرزنش كردند كه اين است همه آن دعاوي حمايت در برابر تهديدها و معامله نكردن بر سر سرنوشت كشورها و دولت هاي دوست؟ و از آن سو روس ها بودند كه با هيجان و برافروختگي تمام، آداب ديپلماتيك را كنار نهاده، عقده هاي يكي دو دهه گذشته فروخورده از آمريكا را بر سر گرجي هاي مخملين خالي مي كردند و فرياد مي زدند كه نارفيق ها در ماجراي ايران، كم خدمتي به شما كرديم و سر بزنگاه ها دست ايران را در پوست گردو گذاشتيم؟! معركه اي شد ديدني! قدرت هاي پنهانكار كه هر چقدر هم با هم رقابت داشته باشند، معمولا جلوي چشم افكار عمومي دنيا حرمت يكديگر را حفظ مي كنند تا حرمت و پرستيژ ابرقدرتي خودشان هم محفوظ بماند، شروع كردند به ريختن پته هم روي آب. دنيا چنين كولي بازي ها و آبروريزي هايي را كمتر سراغ داشت. خيانت ها رو شد و در اين ميان آن كه مقتدر و سربلند بيرون آمد و حقانيت راه ديپلماسي صادقانه و پرصلابتش- با وجود سختي اوليه راه- آشكار شد، ايران بود. روس ها چنان خشمگين بودند كه براي اولين بار در تاريخ حتي پايگاه نظامي اسرائيلي ها در اطراف تفليس را هم بمباران كردند و اسرائيلي ها اولين بار بود كه در چنين آوردگاهي، هيچ برخورد و واكنشي نداشتند. شك نكنيد كه اگر چالش بزرگ ايران- چالش هسته اي تنها بخش كوچكي از ماجراست- در برابر قدرت ها چنين طولاني نشده و به نفع جمهوري اسلامي ايران پايان نيافته بود، خفت و بي عرضگي آمريكايي ها و صهيونيسم بين الملل اين گونه در گرجستان- و در جغرافيايي گسترده از سواحل مديترانه تا آن سوي درياي سياه و منطقه قفقاز و خليج فارس- به رخ كشيده نمي شد. وگرنه آمريكا و اسرائيل و اين همه نمايش فلاكت و استيصال؟ ژاپن قدرتمند جنگ جهاني دوم و تسليم آن در عرض چند ساعت يا اشغال عراق و افغانستان در عرض چند روز، يا سقوط دومينووار و تمسخرآميز يكايك جمهوري هاي شوروي سابق در مقابل نگاه مضطرب و مستأصل روس ها كجا و اتفاقات امروز گرجستان و لبنان و عراق و فلسطين كجا؟ شك نكنيد كه آمريكا و اسرائيل را در دروازه هاي تفليس نه نيروي زميني و هوايي روسيه، بلكه موقعيت قدرتمند ايران شكست داد. كه اگر ايران و ماجراي راهبردي خاورميانه بزرگ نبود، آمريكا و ناتو خوب مي دانستند چگونه بايد روسها را ادب كنند و ناچار بودند كه ادب كنند. كه اگر آمريكا و ناتو اهل درگيري با روس ها نبودند و به اين سادگي ميدان را به حريف واگذار مي كردند، در يك دهه گذشته بارها وارد حياط خلوت روس ها در اوكراين و گرجستان و چك و لهستان و ليتواني و... نمي شدند و آنها را به ناتو و جبهه ضد روس با قدرت ضميمه نمي كردند. روس ها خيلي بايد ممنون ايران باشند. سپري شدن روزگار اين واقعيت را بيشتر نمايان خواهد كرد. اكنون آمريكا (و اسرائيل) به همان لحن در برابر گسترش فناوري هاي هسته اي و موشكي و مخابراتي ايران يا نفوذ تعيين كننده تهران در بيروت و عراق و بيت المقدس اشغالي- و حتي در حياط خلوت آمريكا در آمريكاي لاتين- ابراز نگراني مي كنند كه در برابر سقوط گرجستان و روند انقلاب مخملين پيش پاي روس ها. يك ابراز نگراني كم خاصيت با لحن و ادبيات و گيرايي مشابه. و اين نيست جز به بركت پايمردي يك ملت در لبيك به راهنمايي راهبران الهي ديروز و امروز خود، خميني و خامنه اي. به تعبير برادر نكته سنجي، اگر غيبت مهدي موعود(عج)، صغرا و كبرايي داشت، شايد ظهور ولايت آن ولي مطلق هم صغرا و كبرايي داشته باشد كه نفوذ كلمه و اعتبار امروز جمهوري اسلامي، تنها جلوه اي كوچك از آن ولايت ساري و جاري در عالم، و خود طليعه و بشارت برآمدن آفتاب ظهور براي برپايي حاكميت مستضعفان و ستمديدگان عالم است. ان شاءالله. محمد ايماني مردم سالاريچرا دولت سكوت كرده؟ اسفنديار رحيم مشايي با سخنان جنجالي خويش و تكرار آن، دولت را گرفتار وضعيتي كرده كه تنها اقدا م قابل ذكر دولت و دولتمردان در برابر آن سخنان و انتقادات رودرروي آن، سكوت است. اگرچه دولت مدت هاست كه سخنگوي فعالي ندارد و ميزان اظهارنظرهاي احمدي نژاد در زمينه هاي مختلف نسبت به دو سال اول دولت نهم، به شدت كاهش يافته است اما به نظر مي رسد سكوت مطلق دولت و وابستگان به دولت در قبال سخنان رحيم مشايي از جنس ديگري است. دولت از سويي توان هيچ اظهارنظري در اين باره ندارد و از سوي ديگر با قرار گرفتن رحيم مشايي در كنار احمدي نژاد در سفر تركيه و ديدار احمدي نژاد از پروژه ماهواره بر سفير، نشان از تمايل دولت به حفظ اين عضو و پيام به دوستان مبني بر سكوت در قبال وي و دعوت به پايان انتقادات است اما چرا دولت دچار چنين وضعيتي شده است؟ 1- دولت احمدي نژاد با شعار دولت هفتاد ميليوني تشكيل شد اما به مرور مشخص شد كه ياران اين دولت خيلي كمتر از اين حرف ها هستند! مشكلا تي كه دولت در جايگزيني وزيران تغيير يافته داشت به مرور چنان شدت گرفت كه اگر زماني از سخنگوي دولت و عضو شوراي نگهبان به عنوان وزير دادگستري هم استفاده شد، اما در انتخاب وزير اقتصاد كار به وقت اضافه كشيد و مساعدت رهبري كمك كرد تا دولتمردان بتوانند جايگزين داود دانش جعفري را به مجلس معرفي كنند. اين موضوع شايد مهم ترين مشكل دولت در تغيير رحيم مشايي است. سازمان ميراث فرهنگي و همچنين سازمان تربيت بدني به عنوان دو سازمان فعال دولت (نسبت به بقيه مجموعه دولت) مورد احتياج مبرم براي انتخابات رياست جمهوري آينده است و چه كسي مي تواند در جاي رحيم مشايي به اندازه او به دولتمردان خدمت كند و محرم باشد؟ آن هم در روزگاري كه بسياري از همكاران اصلي دولت در آغاز كار، به قول رئيس دولت بعدا در مقابل آنها قرار گرفتند؟! 2- مبناي احمدي نژاد در تغيير همكاران از جمله 8 وزير و چندين معاون رئيس جمهور چه بوده است؟ آيا ملا ك هاي احمدي نژاد انتقادات كارشناسان و صاحب نظران از اين افراد بوده است؟ حقيقت اين است كه هيچ يك از تغييرات بسياري كه دولتمردان در كابينه انجام داده اند، معيار و ملا ك مشخصي جز سليقه خاص احمدي نژاد نداشته است. بي اطلا عي سخنگوي دولت از بسياري از تغييرات، نشان از عدم مشورت، يكباره تصميم گرفتن و بدون ملا ك بودن اين تغييرات داشته است. ضمن اين كه در بعضي از موارد، به نظر مي رسد دولت تعمدا وزيراني را كه مورد انتقاد ديگران بوده نگه داشته و آنهايي را كه خود مدنظر داشته تغيير داده است. تغيير محمود فرشيدي وزير آموزش و پرورش در حالي كه چند ماه قبل از آن در جلسه استيضاح مجلس، محمود احمدي نژاد از وي به شدت دفاع كرده بود، بازگوكننده اين واقعيت است كه دولت در مقابل تغييرات از بيرون - با هر انگيزه و دليلي - مقاومت مي كند و تنها بر اساس ملا ك هاي نامشخص و سليقه اي خويش عمل مي كند. با چنين وضعي، چطور مي توان انتظار داشت كه احمدي نژاد، رحيم مشايي را بركنار كند؟ اتفاقا انتقادات روزافزون و مختلف، مقاومت دولت را در برابر اين تغيير افزايش مي دهد! 3- دولت نهم در حالي تشكيل شد كه دولت قبل دچار بحران هايي بود كه با توسل به هر بهانه اي شكل مي گرفت. يك روز به بهانه درج نمايشنامه اي در نشريه اي دانشجويي با تيراژ محدود 150 نسخه بحران ساخته مي شد، يك روز به بهانه سوت و كف زدن در سالگرد دوم خرداد، كفن پوشان راه مي افتادند و روز ديگر به بهانه كاريكاتوري اين اتفاق مي افتاد. اما دولت نهم، دولت مطلوب همين كفن پوشان و متصرفان بود، دولتي كه معجزه هزاره سوم است اما در مواردي دچار گرفتاري هاي به مراتب شديدتر شد كه اظهارات رحيم مشايي يكي از آنهاست. خوشبختانه در اين گونه موارد كفن پوشان در مرخصي به سر مي برند و فشار چنداني به دولت وارد نمي شود و دولت هم در پي رفع بي سروصداي اين گونه موارد است. با اين وصف، تغيير رحيم مشايي به معناي قبول اشتباه و پايان افسانه معجزه هزاره سوم است و همين موضوع، دست دولتمردان را در تغيير مشايي بسته است! دولت دوست دارد كه اين موضوع به مرور زمان به فراموشي سپرده شود، با سكوت و با جريان سازي هاي موازي; هر چند فعلا هيچ جريان موازي نتوانسته از شدت وحدت موضوع بكاهد. محمدحسين روانبخش صداي عدالتيافتن درد، جست وجوي درمان جعفر محمدي- "كارگران ژاپني در تهران مشغول به كار هستند"؛ زيرنويس عكسي است كه در سالهاي نه چندان دور، در يكي از روزنامه هاي ايران چاپ شده بود... اما چرخ روزگار چرخيد و چرخيد و كار به جايي رسيد كه همان ژاپني ها، براي پذيرش كارگران ايراني، هزار شرط و شروط مي گذارند. ژاپن اما، تنها كشوري نيست كه در مسابقه توسعه، از ما سبقت گرفته است. زماني كه ايراني ها در كارخانه ايران ناسيونال در كار توليد و مونتاژ پيكان بودند، كره اي ها در كارخانه "كيا" دلشان به توليد دوچرخه خوش بود و اتفاقا دوچرخه هاي "كيا" گذرشان به ايران هم افتاد و بخشي از دوران كودكي من نيز در آرزوي داشتن يكي از همين دوچرخه ها سپري شد. اينك اما، همان كره و همان "كيا"، خودروهايي مي سازد كه وقتي در خوردوي سمند وطني ام، يكي از آنها را مي بينم، به ياد مي آورم كه كره اي ها هم از ما سبقت گرفتند؛ مي گويند سود خالص دو شركت ال جي و سامسونگ كره جنوبي از كل فروش نفت ايران هم بالاتر است. چند روز پيش هم كه مراسم باشكوه المپيك پكن را تماشا مي كردم، در ميان آن همه عظمت و زيبايي كه محصول شگفت انگيزي از هنر و فناوري و نظم بود، به اين مي انديشيدم كه تا همين 30 سال پيش، چين هم حرفي براي گفتن نداشت؛ كشوري بود فقير، دور از فناوري، پرجمعيت و هر لحظه در آستانه انفجار و مصيبت. جالب است، چيني ها سه چهار دهه پيش، حتي يك كيلومتر اتوبان هم نداشتند و اينك يكي از بزرگترين شبكه هاي بزرگراهي دنيا متعلق به چين است. در صفحه اقتصادي روزنامه اي كه اكنون روي ميزم قرار دارد نيز اين تيتر نظرم را جلب مي كند: "رشد اقتصاد چين در نيمه نخست 2008 به عدد 10 و چهار دهم درصد رسيد." چين بدبخت ديروز، امروز به جايي رسيده كه از سوزن خياطي تا ماهواره را مي سازد و ما هم دلمان خوش است كه از درون لپ لپ هايي كه براي بچه هايمان مي خريم، كدام يك از اسباب بازي هاي چيني درمي آيد؟!امروز چين در داخل مرزهايش نيست. وسعتي است به اندازه همه دنيا؛ باور نداريد ببينيد در خانه يا دفترتان چقدر جنس چيني وجود دارد و از جمله درون كيس همين رايانه اي كه با آن اين مطلب را باز كرده ايد! مالزي هم ماجراي كمابيش مشابهي دارد. بيست و اندي سال پيش كه دكتر ماهاتير محمد ، مطب اش را به قصد دفتر نخست وزيري ترك كرد، تابلوي كوچكي بر در مطب اش نصب كرد كه روي آن نوشته شده بود: "دكتر براي معالجه به كشورش رفته است. او به زودي برمي گردد." و به زودي هم برگشت زيرا رساندن كشوري كه بسياري از مردمانش بالاي درخت ها زندگي مي كردند به آنجايي كه هم اكنون هست، در 25 سال، كار آساني نبود ولي مالزيايي ها و معمار كشور نوين شان، توانستند. امارات متحده عربي هم نمونه اي ديگر است. امارات هر چند كشوري صنعتي و داراي فناوري هاي خاص خود نيست اما دولتمردانش توانستند در كوتاه زماني، آن را از يك صحراي لم يزرع به يكي از مراكز بزرگ تجاري - توريستي جهان تبديل كنند. يكي از ايرانياني كه از دهها سال پيش در دوبي قهوه خانه داشت و اينك نيز دارد، تعريف مي كرد كه 35-30 سال پيش، اهالي دوبي كنار ساحل مي ايستادند، دستهايشان را بر روي پيشاني، سايه بان چشمانشان مي كردند و به دريا مي نگريستند تا ببينند لنج هاي ايراني، كي از راه مي رسند تا برايشان آب شيرين بياورند! ولي امروز...! ادامه دادن اين فهرست و افزودن نام كشورهاي ديگري مثل هند، تركيه، سنگاپور و ... چيزي جز حسرت افزايي به دنبال نخواهد داشت ولي اين سوال همچنان بي پاسخ مانده است كه چرا ما نتوانسته ايم به جايگاهي كه شايسته مان هست برسيم؟ پاسخ به اين پرسش راهبردي، قطعا در يك نوشتار و از يك زاويه ديد ميسر نخواهد بود اما تلاش مي كنم، آنچه به نظرم "مهمترين مانع" است را مختصروار مورد اشاره قرار دهم تا فتح بابي باشد براي ادامه بحث و البته بسيار خرسند خواهم شد چنانچه كاربران عصرايران چه در ايران و چه در ساير نقاط جهان، زواياي ديگري بگشايند و با مقالات و يادداشت هاي خود، به پيشبرد اين "بحث ملي" كمك كنند. به نظر مي رسد بزرگترين و ريشه اي ترين عاملي كه باعث شده است به جايي كه بايد ، نرسيم، اين است كه هنوز تكليف مان را روشن نكرده ايم و هنوز اجماعي بر سر مقصد حاصل نشده است. ما هنوز در بحث هاي كلان و تئوريك گرفتار مناظره و مجادله ايم. هنوز بر سر اين دعواست كه اقتصاد مان چه الگويي را پيشه كند. يك روز سخن از آزادسازي آن به ميان مي آيد و روزي ديگر و در دولتي ديگر در همين نظام، شاهد افزايش تصدي گري دولت هستيم. هنوز در تعريف جمهوريت و اسلاميت نظام، بحث و جدل ادامه دارد. درباره نقش و ميزان مداخله حكومت در شوون فردي افراد نيز اختلاف نظر فراوان است و صاحب هر ديدگاهي كه قدرت را به دست گيرد در زمان تصدي اش، بر منش خويش مي رود و بعد از مدتي كه ديگري بر مسند قدرت مي نشيند، راهي ديگر در پيش مي گيرد. در ساير حوزه ها نيز همين وضعيت حاكم است. روزي در اين كشور يك اثر سينمايي منتقد و نيش دار بر روي پرده سينما مي رود و روزي ديگر، فيلمي ملايم تر از آن، توقيف مي شود و همه حيران مي مانند كه بالاخره چه قاعده اي حاكم است! يا از يك سو در اين كشور، سخن از نظام فدرالي و شبه فدرالي به ميان مي آيد و حتي از طرح تقسيم كشور به 10 استان بزرگ و تفويض اختيارات حكومت مركزي به آنها سخن گفته مي شود و در همان حال مي بينيم نه تنها استان ها در 10 منطقه تجميع نشدند، بلكه به استان هاي كوچكتر نيز تقسيم شدند. خلاصه مطلب آنكه هنوز نمي دانيم قرار است كجا برويم.مثل ما، مثل اعضاي خانواده اي است كه براي تعطيلات تابستاني شان، فقط اين را مي دانند كه مي خواهند به سفر بروند (درست مانند ما كه فقط مي دانيم مي خواهيم پيشرفت كنيم) اما درباره مقصد اختلاف دارند. يكي كيش را پيشنهاد مي كند در جنوب و ديگري انزلي را در شمال. يكي از سر ايمان، سفر مشهد را پيشنهاد مي كند و آن ديگري سواحل درياي آنتاليا را خواهان است و سرانجام، فرمان خودرو، به دست يكي مي افتد و او راهي غرب مي شود و چند كيلومتر آن سوتر، آن ديگري كه سفر به شرق را پيشنهاد كرده بود، كنترل خودرو را به دست مي گيرد و آن را در جهت معكوس هدايت مي كند. ساعتي بعد، اين خودرو رو به جنوب حركت مي كند و ساعاتي ديگر در مسير شمال است و اين قصه همچنان ادامه دارد...!بديهي است كه اعضاي اين خانواده، برغم آنكه كيلومترها رانندگي كرده اند و متحمل هزينه هاي سفر شده اند و بارها در پمپ بنزين ها پول بنزين داده اند، هرگز به جايي نمي رسند و حال آنكه اگر تصميم جمعي بر آن مي شد كه مثلا به شيراز بروند، ولو آنكه برخي قلبا مايل به اين مقصد نبوده باشند، مي توانستند بالاخره به جايي برسند و روزگاري را خوش باشند. اما در كشورهاي پيشرفته ، اين اجماع و تفاهم بر سر اصول و كليات و غايت، حاصل شده است و البته اين مهم، جز از رهگذر تفاهم و اغماض صاحبان سلائق و علايق مختلف پديد نيامده است . از اين روست كه به عنوان مثال در رقابت هاي انتخاباتي اين كشورها مي بينيد كه رقيبان، نه بر سر تعريف آزادي و رابطه مردم با حكومت، كه درباره يك اختلاف نيم درصدي در حوزه ماليات بر صنايع با يكديگر مناظره مي كنند. آنها، مقصد سفر را تعيين كرده اند و اينك در مسيري كه همه بر روي آن اتفاق نظر دارند، فقط بر سر اين بحث مي كنند كه با چه سرعتي حركت كنند يا در كدام رستوران بين راهي توقف نمايند و يا حداكثر اين كه فلان مسير را با هواپيما طي كنند يا با قطار؟ دقيقاً به همين دليل است كه خودروي آنها، با طي مسافتي كوتاه تر و مصرف سوخت كمتر به مقصدهاي پي در پي اش مي رسد ولي خودروي ما، همچنان در حيراني خود، گاه عبور از يك مسير را بارها و بارها تكرار مي كند. اما چرا تفاهم بر سر غايت، در كشور ما بر قرار نمي شود؟شايد، پاسخ اين سوال را بتوان در ويژگي نه چندان جالب بسياري از ما ايراني ها سراغ گرفت، در اين كه خيلي از ما، خود را عقل كل مي دانيم و بدتر از آن، مي پنداريم كه رسالتي بزرگ به نام رهانيدن بقيه ( كه عقل كل نيستند) از جهالت داريم و باز بدتر از اين يكي هم اين است كه اهل انعطاف و سر تسليم فرود آوردن در مقابل حرف حق ديگران نيستيم؛ اين يك جمله غريب در فرهنگ ماست: حرف هاي شما مرا متقاعد كرد، من از باور قبلي ام، عدول كردم! بي هيچ تعارفي بايد گفت تا اين خصيصه ها، در ما وجود دارد، نه تفاهمي درباره مقصد به دست خواهد آمد و نه طبيعتاً توافقي درباره نحوه رسيدن به آن و جزئيات اين سفر جمعي.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 531]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. آفتاب يزد روزنامه ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. آفتاب يزد روزنامه ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان ...
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح شنبه
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح شنبه *مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان " اخلاق درسياست به قلم انوشيروان ظفري آورده است: اين روزها همه از ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح شنبه *مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان " اخلاق درسياست به قلم انوشيروان ظفري آورده است: اين روزها همه از ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان بهشتي و عدل اخلاقي ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان بهشتي و عدل اخلاقي ...
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
8 جولای 2008 – گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران خبرگزاري فارس: روزنامههاي صبح امروز ايران در ...
8 جولای 2008 – گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران خبرگزاري فارس: روزنامههاي صبح امروز ايران در ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور روزنامههاي صبح امروز كشور در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور روزنامههاي صبح امروز كشور در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح ... گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح ... گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها