واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نامه ای از جبهه كه برای خواص نوشته شد!
اشاره: نامه ی پیش روی كه مربوط به شهید فرزانه نظر علی محفوظی است بیشتر مربوط به خواص می شود. برخی رزمندگان از عدم دقت و حركت به موقع عده ای از متدینان غصه می خورند. آنها را نصیحت می كردند و برای آنها كه دوستان شهدا محسوب می شدند احساس نگرانی می كردند، دغدغه های شهید نظر علی را بخوانید خودتان متوجه باقی قضایا می شوید. «بسم الله الرحمن الرحیم» «حضور دوستان ارجمند سلام علیكم» «اللهم لا تكلنی الی نفسی طرفه عین ابدا لا اقل من ذالك و لا اكثر» پروردگارا چشم بر هم زدن مرا به خودم وامگذار نه كمتر و نه بیشتر. «لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون» (آل عمران 92) هرگز به خیر و سعادت دست پیدا نخواهید كرد مگر آن كه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید. پس از تقدیم عرض سلام به حضور مبارك شما، امیدوارم سلامت و تندرست باشید و با یاد خدای تعالی از زندگی موفقی و از ایام پر معنویتی برخوردار باشید و هیچگونه ناراحتی و كسالتی نداشته باشید. پس اگر احوالی از دوست حقیرتان نظرعلی محفوظی را خواسته باشید سلامتم و به دعاگویی همه مؤمنین مشغولم. امیدوارم كه نامه ی بی قابل و كم ارزش اینجانب مورد قبول شما باشد. در ابتدا باید عرض شود كه خیلی مشتاق به این بودم كه در جمع شما صحبت كنم و وظیفه و تكلیفی كه بر دوش همه ی ما می باشد برای شما بازگو نمایم ولی آن طوری كه من خواستم موفق به آن نشدم. در ابتدا از همه ی شما معذرت و پوزش می طلبم و خطابم به همه ی شما می باشد و همه ی بسیحی هایی كه دارای پرونده ی بسیج می باشند ولی … اولین خطابم به شما مسول پایگاه و اعضای شورای پایگاه می باشد كه حتماً قبل از خواندن نامه همه ی برادران بسیج را كلاً دعوت نمایید كه در جلسه حاضر باشند و نامه را برای همه ی آنها بخوانید. برادران عزیز بسیجی و برادران مؤمن به انقلاب همه ی شما روزهای اوایل انقلاب را در نظر بیاورید. مشكلات اول انقلاب را در نظرتان مجسم كنید قبل از این كه آستاسر و سید زین العابدین شهدایی همچون فلاح، معصومی، اسدی، نبی پور،علیزاده، علیزاده ی دیگر و شهید بسیار گرانقدر صابریان را بخود داشته باشد با چه شوقی برای انقلاب كار می كردید. ولی در شهادت یكی پس از دیگری بجای این كه قدم فعالیت اسلامی را فراتر بنهید گام خود را كوتاه تر كردید و از مجردی به متأهلی و از طریق اولاد و همسر و از طریق انتخاب دوستان ناباب (البته برای بعضی ها) و از طریق انتخاب شغل جهت تأمین امرار معاش زندگی كاملاً فعالیت و اشتیاق خود را به انقلاب كم كردید و به دلیل این كه، در جلسه ی لازم و ضروری بسیج شركت نمی كنید ـ در گردهمایی و سمینارهای مربوط به خودتان در سپاه شركت نمی كنید ـ در فكر انتقاد غیر سازنده و نامعقول نسبت به همدیگر هستید. پس از هفت سال از جنگ و با دادن این همه شهدا از سر جای خود تكان نخوردید و برای تماشا هم كه شده به جبهه نیامدید. و هزاران دلیل و برهان دیگر … چطور می خواهید در آخرت جواب شهدا را بدهید؟ در صورتی كه در مراسم سوم و هفتم و غیره شهدا همه لباس عزا می پوشید و حتّی گریه و زاری می كنید و متأثر می شوید. متأثر از این بشوید كه چرا پرچم افتاده از دست شهدای فوق و سایر شهدا را كه در صحرای خوزستان و كردستان بر زمین افتاده در دست نمی گیرید. متأثر از این بشوید كه همه روز به مزار شهید می روید ولی به پیغام شهید توجه نمی كنید. اگر ترس از بدبخت و بیچاره شدن خانواده ی خود را دارید. مگر خانواده شهید صابریان عزیز و اسدی و بقیه بدبخت و بیچاره شدند؟ مگر خانواده شما از خاندان، ابا عبدالله الحسین (ع) و سایر شهدای صدر اسلام عزیزتر است؟چرا یك مقدار واقعاً فكر اساسی نمی كنید و راه صحیح و اساسی در پیش نمی گیرید؟ باید به خوتان بیایید و فكری درباه ی خود بكنید.
بجای این كه شهدای محله مان در روز آخرت شفیع ما باشند یقه ما را می گیرند. ما را زیر سوال قرار می دهند. به جای این كه آبروی اسلام را در آخرت حفظ كنیم، بلكه هم در این دنیا و هم در آن دنیا لطمه به اسلام می زنیم. شما به عنوان الگو و نمونه در محل زندگی می كنید و مردم همه متوجه ی شما هستند و از شما انتظار و توقع دارند كه شما چكار می كنید. تا شما نجنبید و حركت نكنید و دست از سر زن و بچه نكشید هیچ یك از آنها و بی تفاوت ها حركت نمی كنند. شما باید خیلی جلوتر از دیگران باشید. دلتان به حال اسلام بسوزد. به حال خانواده شهدا بسوزد. به حال بچه های شهدا بسوزد كه هر روز از كنار آنها می گذرید و آنها را با چشمتان می نگرید. ولی اندیشه ای در مورد آنها نمی كنید. آیا وفایتان تا همین جا بود كه اگر واقعاً جمهوری اسلامی احتیاج به نیرو و كمك داشت. دست از بسیج و انقلاب و فعالیت و جلسه و سمینار و گردهمایی بكشید و جنگ را به دیگران محوّل كنید و بگویید كه دیگران هستند و جبهه را پُر می كنند پس خودتان چه كار باید بكنید؟ بهار و پاییز را كه كار دارید. زمستان و تابستان كه هوا سرد و یا گرم است، در مواقعی كه بیكار هستید زن و بچه و پدر و مادر و یا برادر و خواهر مریض است. پس كی باید وظیفه تان را انجام دهید؟ امروز همه ی شما را جمهوری اسلامی برای چندمین بار به كمك خواست، به شما احتیاج پیدا كرد كه به دادش برسید. از تمامی جهات و از سوی همه ی دشمنان به اسلام هجوم آوردند و به وسیله ی ممكن اسلام را تحت محاصره قرار دادند و تمامی نیرویشان را برای نابودی اسلام بكار بردند. دشمنان اسلام در داخل به عناوین مختلف مشغول ضربه زدن و فعالیت هستند. ولی ما كه به عنوان شیعه ی علی (ع) و پیرو امام حسین (ع) هستیم و خودمان را در لیست جمهوری اسلامی نام نویسی كردیم دست از همه ی فعالیت كشیدیم و فقط در فكر تهیه آذوقه زندگی هستیم. نمی خواهم به شما توهین و جسارت بكنم و یا شما را سرزنش بكنم. ولی به عنوان یك تكلیف دینی و اسلامی و شرعی برای شما بگویم. باید بیشتر از دیگران یعنی افراد غیر بسیجی در جلسه ی گروه مقاومت محل شركت كنید. بیشتر از دیگران در گردهمایی و سمینار سپاه شركت كنید. بیشتر از دیگران و در همه ی روزها در مسجد حاضر شوید. بیشتر از دیگران باید به فكر خودسازی و تهذیب نفس باشید. بیشتر از دیگران باید تبلیغ اسلامی در محل و روی افراد بی تفاوت در جهت جذب آنها به سوی اسلام و جنگ داشته باشید البته باید با عملتان باشد. بیشتر و زودتر از دیگران باید در جبهه حضور داشته باشید كه جایگاه بسیار با صفا و مقدس می باشد. جبهه یك محل و مكان آماده برای خودسازی و مبارزه با نفس می باشد اگر كسی یا هر یك از شماها موفق نشوید كه به جبهه بیایید هم به خودتان ضربه زدید و هم این كه ضرر دنیوی و اخروی كردید. نگذارید در لباس اسلام به اسلام ضربه بزنیم. نگذارید كه با عمل خودمان مردم به ما بخندند و شرمنده در مقابل آنها باشیم. اگر دیدید كه یك رزمنده ای در جبهه دستش و یا پایش و جایی از بدنش مجروح شده و یا حتّی شهید شده دیگر كار از كارش گذشت نه. بلكه این یك امتحان الهی و آزمایش خدایی برای آن نفر و برای آن خانواده می باشد. و یا حتّی برادری در یك خانواده شهید و یا مجروح شده دیگر بقیه دست از جنگ و جبهه بكشند بلكه همه ی ما تك تك در قبال جنگ و اسلام وظیفه ای جداگانه داریم. باید خودمان برای خودمان توشه ی آخرت تهیه نماییم هیچكس به فریاد مان در آن جهان نخواهند رسید مگر اعمال نیك و خوب ما كه ببینیم چه تهیّه كرده ایم. شما را در آخرت مانند افراد عادی در محل مواخذه نمی كنند. بلكه شما را در لباس بسیجی و در لباس حزب اللهی و مدافع اسلام سؤال و مواخذه می كنند. از برای آخرین بار می گویم قدری عاقلانه فكر كنید و رسم و راه صحیح تری در پیش بگیرید و بیشتر در فكر انجام اعمال نیك باشید و بیشتر به همدیگر اطمینان داشته باشید و بیشتر در جلسه ی مربوط به بسیج و جبهه حضور داشته باشید و بیشتر در مورد خانواده ی شهدا و خود شهدا فكر و تعقّل نمایید.
سر انجام برای تك تك شما دعا و سلام می رسانم و آرزوی موفقیّت و نصرت شما و اسلام را از خدای رحمان و رحیم خواهانم و پوزش می طلبم از شما كه سر مبارك شما را به درد آوردم و وقت گرانبهای شما را گرفتم و امیدوارم كه مرا با این حرف های گنده تر از خودم به شما گفتم می بخشید. همگی شما را به خدای بزرگ می سپارم. به امید طول عمر حضرت امام خمینی و پیروزی نهایی اسلام بر كفار پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و نابودی تمامی دشمنان اسلام والسلام علیكم و رحمة ا… و بركاتهچهارشنبه مورخه 12/9/1365 دوست حقیرتان نظرعلی محفوظی منبع:نشریه سبز و سرخ لینک:همسرم ! چاره ای جز فداكاری ندارم. از تبار لاله ها توکل بر خدا(شهید ناصر کاظمی) شهیدی برای آینده خاک و خاطره(3)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]