واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: درگيري بر سر اختلاف مالي رنگ خون گرفت خبرگزاري فارس: درگيري و اختلاف مالي ميان 2 دوست با قتل يكي از انها به پايان رسيد. به گزارش خبرنگار حوادث فارس، عصر 16 دي مرد جواني با مراجعه به كلانتري 134 شهرك قدس به مأموران گفت: برادرم به نام حميد 31 ساله روز 15 دي از منزل خارج شده اما تاكنون به منزل بازنگشته است. با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور هاشميان، داديار شعبه اول دادسراي ناحيه 27 تهران، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. با مراجعه برادر فرد فقداني به اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ، وي در خصوص ناپديد شدن برادرش به كارآگاهان گفت: برادرم حميد در ساعت 15 روز 15 دي با يكي از همكارانش به نام سيامك قرار ملاقات داشت تا در خصوص طلب مالي كه از او دارد، با يكديگر صحبت كنند؛ تا ساعت 16چندين بار به صورت تلفني با برادرم در تماس بودم و او در تماسهايش عنوان ميكرد كه با سيامك در حال صحبت كردن است اما پس از ساعت 17ديگر او پاسخگوي تلفنهاي من نبود براي همين با تلفن همراه سيامك تماس گرفتم و او مدعي شد كه حميد پس از گرفتن مبلغ 12 ميليون تومان، در ساعت 17 از او جدا شده و اطلاعي از برادرم ندارد و بعد از اين تماس نيز ديگر جوابگوي تلفن هاي من نشد و تلفن همراه خود را خاموش كرد. برادر فقداني درباره اختلاف مالي برادرش از سيامك به كارآگاهان گفت: از يك سال پيش، برادرم با سيامك و دو نفر ديگر به اسامي رضا دوست سيامك و اسماعيل باجناق سيامك اختلاف مالي دارد و اين اختلاف مالي با اين سه نفر در حدود 50 ميليون تومان است و حتي چندين بار نيز ميان آنها و برادرم بر سر اين موضوع مشاجره و درگيري پيش آمده است. با توجه به اظهارات برادر فقداني درباره ملاقات برادرش با سيامك، كارآگاهان وي را در 20 دي به اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل كرده تا در خصوص ملاقات با حميد تحقيقاتي از او داشته باشند. سيامك در اظهارات اوليه خود به كارآگاهان گفت: از ساعت 13:30 روز 15 دي با حميد بودم و در ساعت 16 در خيابان پاكنژاد از يكديگر جداشديم. در زمان ملاقات در خصوص حل اختلافات مالي گفتگو كرديم و من نيز با توجه به شرايط مالي و عدم توانايي تهيه تمامي پول طلب حميد، با يكديگر توافق كرديم تا در مرحله اول مبلغ 12 ميليون تومان را به او پرداخت كرده و پس از آن و ظرف مدت يك هفته نيز مابقي طلبش را از من وصول كند و در عوض آن نيز چكهاي مرا عودت دهد. سيامك در ادامه اين اظهارات به كارآگاهان گفت: در زمان ملاقات ما 2 نفر هيچ درگيري و مشاجرهاي بوجود نيامد و پس از پرداخت مبلغ 12 ميليون تومان به حميد، از يكديگر جدا شديم. در شرايطي كه سيامك در اظهارات خود تأكيد داشت كه در طول ملاقات با حميد هيچگونه درگيري ميان آنها بوجود نيامده است، اما با توجه به وجود برخي آثار زخم و خراشيدگي بر روي گردن متهم كه برابر نظريه پزشكي قانوني متعلق به چند روز قبل از حضور سيامك در اداره يازدهم بوده و عدم ارائه توضيحات قانع كننده در خصوص اين زخمها و همچنين ادعاي سيامك بر اين موضوع كه حميد هيچگونه رسيدي در ازاي دريافت 12 ميليون تومان به او نداده است!! كارآگاهان در خصوص صحت اظهارات او دچار شك و ترديد شده و پس از انجام هماهنگيهاي قضايي لازم، وي را در ساعت 13:30 روز 21 دي بازداشت كردند. با توجه به ادامه تحقيقات كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي و عدم ارائه توضيحات قانع كننده از سوي متهم و همچنين ادامه ضد و نقيض گويي هاي متهم سيامك وي به ناچار لب به اعتراف گشود و در اولين اعتراف خود به كارآگاهان گفت: جنازه حميد را در باغ پدري مخفي كردهام. با اعتراف متهم به قتل حميد، پرونده از شعبه يكم دادياري دادسراي امور جنايي به شعبه دوم بازپرسي ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران ارجاع شد و به دستور شاهنگيان پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. متهم در اعترافات خود به كارآگاهان گفت: حميد از يك هفته قبل از ملاقات با او در 15 دي با من تماس ميگرفت و دائماً پيگير طلب خود بود تا اينكه در ساعت 14 مورخه روز چهارشنبه در خيابان جناح با يكديگر ملاقات كرديم؛ وقتي سوار ماشين شد او از من سؤال كرد پول چه شد و من به او پاسخ دادم پول آماده است. من به حميد 12 ميليون تومان پول تحويل دادم و از او خواستم تا رسيد به من تحويل دهد اما او مدعي شد كه چون اين مبلغ از ميزان طلب كلي او كمتر است، رسيدي به من نميدهد. متهم در خصوص درگيري خود به مقتول نيز به كارآگاهان گفت: وقتي حميد عنوان كرد كه رسيدي بابت دريافت 12 ميليون تومان به من نميدهد تصميم گرفتم تا پول ها را از دست او بگيرم كه همين موضوع باعث آغاز درگيري ما 2 نفر شد و ناگهان او از جيب سمت راستش يك چاقو بيرون آورد كه من دست او را گرفتم و با دست ديگرم ميلهاي را كه در كف ماشين بود برداشته و ضربه محكمي به سر او زدم و او از حال رفت. در آن موقع تلاش داشتم تا او را به هوش آورم؛ وقتي او سرحال شد به او گفتم اگر رسيد ندهد دوباره او را خواهم زد و به اين ترتيب توانستم از او رسيد بگيرم اما ناگهان بار ديگر او به قصد پس گرفتن رسيدهاي پول با من درگير شد و جفت دست هايش را به كمرم قلاب كرد و محكم كشيد و من نيز چند ضربه محكم ديگر با ميله به سر او زدم كه ناگهان او بي حركت شد و آن زمان بود كه متوجه شدم او مرده است. متهم در خصوص سرنوشت جنازه حميد به كارآگاهان گفت: پس از پنهان كردن جنازه در صندلي عقب خودرو تصميم گرفتم تا خودم را از دست جسد رها كنم؛ در ابتدا تصميم داشتم تا جسد را به چهاردانگه ببرم اما با مشاهده گشت پليس تغيير مسير داده و تصميم گرفتم تا جنازه حميد را در باغ پدريام در شهرستان مراغه پنهان كنم و براي همين در روز 16 دي به صورت شبانه به سمت مراغه حركت كردم و در حدود ساعت 4 بامداد به مراغه رسيدم. پس از رفتن به باغ پدري و انتخاب محل مناسب براي پنهان كردن جنازه شروع به كندن يك گودال شدم و اين كار تار ساعت 16 به طول كشيد؛ پس از آماده شدن گودال، منتظر ماندم تا هوا تاريك شود و پس از تاريكي هوا جنازه را به داخل گودال برده و روي جنازه و گودال را با خاك پر كردم. در ساعت 1 بامداد روز 17 دي بود كه به سمت تهران حركت كردم و صبح زود به تهران رسيدم و بلافاصله به دنبال كارهاي روزمره رفتم. با توجه به اعترافات متهم درباره انتقال جسد مقتول به باغ پدرياش در يكي از روستاهاي شهرستان مراغه، كارآگاهان با اخذ نيابت قضايي به اين شهرستان اعزام و با راهنمايي متهم جسد مقتول را در تاريخ 26 دي كشف و پس از انجام سير مراحل قانوني به پزشكي قانوني تهران منتقل كردند كه خانواده مقتول نيز جنازه حميد را در تاريخ 27 دي مورد شناسايي قرار دادند. سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ، گفت: با توجه به اعترافات صريح متهم و كشف جسد مقتول متهم با صدور قرار بازداشت موقت در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است. انتهاي پيام/ب
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]